ابوحیان اندلسی
این مقاله هماکنون به دست Shamloo در حال ویرایش است. |
نویسنده تفسیر ادبی البحر المحیط، را معرفی کنید؟
زندگی
محمد بن یوسف بن علی بن یوسف ابن حیان الغرناطی اندلسی معروف به ابوحیان النحوی (۶۵۴–۷۴۵ق)، از بزرگان علماست که در زمینه تفسیر، حدیث و تراجم و لغات استاد بوده است. وی در سال ۶۵۴ در غرناطه، از شهرهای اندلس، متولد شد و برای کسب علم و دانش بعد از سپری کردن ایام طفولیت به مالقه سفر کرد و از آنجا هم به قاهره نقل مکان نمود و تا پایان عمرش در شهر قاهره سکنی گزید. او در ۹۰ سالگی بینائی خود را از دست دادو در سال ۷۴۵ در قاهره دار فانی را وداع گفت. آثار و تألیفات وی در زمینههای مختلف شهرت فراوان داشته است.
ابن العماد محل تولد وی را مطخلشارش، شهری از شهرهای منطقه غرناطه میداند که در آخر شوال ۶۵۴ق متولد شده است. سپس مینویسد: «ابوحیان به «النفزی» نیز مشهور است و این شهرت به خاطر انتسابش به نفزه، قبیله ای از بربر است… ابوحیان در مدت حیات خود به شهرهای مختلف سفر کرده و نزد بزرگان علمی دوره خودش، شاگردی نموده است و تعداد اساتید وی حدود ۴۵۰ نفر بوده است. ابن العماد آثار دیگری نیز از وی نام میبرد از جمله «الابیات الوافیه فی علم القافیه» «الوهّاج فی اختصار المنهاج» «التنحیل» خلاصه ای از شرح تسهیل. «الاسفار».[۱]
سرگیس مینویسد: ابوحیان از بزرگانی هم چون تقی الدین سبکی و جمال اسنوی که از بزرگان شافعی هستند علم آموخت و تصنیفاتش به پنجاه کتاب میرسد. ابوحیان تمامی اوقات را در افاده و استفاده و تعلیم و تعلم و تألیف سپری میکرد. به خاطر تبحری که در نحو و ادبیات داشت به ابوحیان نحوی و شیخ النحاه معروف بود. نیز به جهت داشتن دانش حدیثی، به شیخ المحدثین و رئیس العلما موصوف بود.[۲]
تحصیل و استادان
.
شاگردان
.
مذهب و مرام فکری
.
آثار
از مجموع آثار وی برخی به طبع رسیده و برخی به صورت خطی است و در کتابخانههای مختلف جهان اسلام موجود میباشد و از برخی هم فقط اسمی باقی مانده است.سرگیس مینویسد: ابوحیان از بزرگانی هم چون تقی الدین سبکی و جمال اسنوی که از بزرگان شافعی هستند علم آموخت و تصنیفاتش به پنجاه کتاب میرسد.
تفسیر البحر المحیط
مهمترین کتاب ابوحیان اندلسی تفسیر البحر المحیط قلمداد شده است.[۳] تفسیر البحر المحیط از جامعترین تفاسیر ادبی برشمرده شده که مشتمل بر نکات ادبی شگفت و بدیع قرآن و بحثهای فراوانی درباره بدایع زبانی قرآن دارد. امتیاز این تفسیر نسبت به تفاسیر دیگر در اهمیتدادن به ابعاد ادبی، لغوی، نحوی و بلاغی قرآن قلمداد شده است. این کتاب مجموعهای ارزشمند از اشعار و شواهد ادبی، اعرابی، قرائات و لهجهها برشمرده شده است. که از دانش و آگاهی گسترده او در این زمینهها حکایت میکند.[۴] ابوحیان اندلسی تفسیر البحر المحیط را در کتابی با عنوان النهر المادّ من البحر المحیط خلاصه کرده است.[۵]
سایر آثار
از سایر آثار ابوحیان اندلسی به آثار زیر میتوان اشاره کرد:
- مجانی العصر فی تاریخ اهل العصر
- مجانی الهصر فی شعراء العصر
- طبقات نحاة الاندلس
- تحفة الندس فی نحاة الأندلس
- زهو الملک فی نحو الترک
- الادراک للسان الاتراک
- كتاب الأسفار الملخص من كتاب الصفار
- منطق الخرس فی لسان الفرس
- التجريد لأحكام سيبويه
- نور الغبش فی لسان الحبش
- إتحاف الأريب بِمَا فِي الْقُرْآن من الْغَرِيب
- منهج السالک فی الکلام علی الفیة ابن مالک
- التذييل و التكميل فی شرح التسهيل
- التَّذكِرة فی العربية
- نثر الدرر و نظم الزهر
- التنخيل من شرح التسهيل
- الموفور
- عقد اللآلی فی الْقرَاءَات
- الأمالى على عقد اللئالى
- الْحلَل الحالية فی أسانيد القرآن الْعَالِيَة
- التقریب
- الندريب
- قطر الحبی فی جواب أسولة الذهبی
- نوافث السحر فی دمائث الشعر
- أرجوزة خلاصة التبيان فی المعَانِی و البيان
- المبدع فی التصریف
- النضار
- ارتشاف الضرب من لسان العرب
- اللمحة البدریة فی علم العربیة
- دیوان شعر
- الْوَهَّاج فی اختصار المِنْهَاج
- النیر الجلی فی قرائة زید بن علی
- التقریب النائی فی قرائة الکسائی
- الروض الباسم فی قرائة عاصم
- غایة الاحسان
- النكت الحسان
- الشذا فی مسألة كذا
- الفصل فی أحكام الفصل
- غایة المطلوب فی قرائه یعقوب
- المزن الهامر فی قرائة ابن عامر
- اللمحة
- الشذرة
- الارتضاء فی الفرق بين الضاد و الظاء
- الإعلام بأركان الإسلام
- مسلک المشرد فی تجرید مسائل نهایة ابن رشد
- المورد الغمر فی قرائة ابی عمرو
- النافع فی قرائة نافع
- الاعلام بأرکان الاسلام
- الاثیر فی قرائة ابن کثیر
- النور الأجلى فی اختصار المحلى
- الأبيات الوافية البيت علم القافية
- مشيخة ابن أبی المنصور
- نفحة المسک فی سيرة الترک
- الهدایة فی النحو
- المخبور في لسان اليحمور[۶]
«هدایه النحو» از جمله تألیفات وی میباشد.[۷]
همانطور که از اسم برخی تألیفات وی بر میآید، به قواعد زبان فارس، ترک و حبش و زبانهای دیگر آشنائی داشته که از این جهت جالب توجه است.
ابوحیان که شافعی مذهب بود، به محبت حضرت امیر المؤمنین علی(ع) بسیار راغب بود و به استناد حدیث شریف نبوی(ص) که درباره آن حضرت فرموده: «یا علی لا یحبک الا مؤمن و لا یبغضک الا منافق» ای علی جز مؤمن تو را دوست نمیدارد و جز منافق کسی با تو بغض و کینه نمیورزد، از قاتلین آن حضرت اظهار تبری مینموده است.
وقتی ابوحیان از بدرالدین ابن جماعه، صحت این حدیث را پرسید، و او نیز تصدیق کرد. ابوحیان گفت: پس کسانی که با حضرت علی(ع) مقابله کرده و به جنگ پرداختند و شمشیر به روی آن حضرت کشیدند، محب آن حضرت بودند یا مبغض آن حضرت؟ در این حال ابن جماعه چیزی نگفت.
منابع
- ↑ ر. ک. حنبلی، ابن العماد، شذرات الذهب، بیروت، دارابن کثیر، ۱۴۰۶ق، ج۸. ص ۲۵۱.
- ↑ مدرس تبریزی، محمد علی، ریحانه الادب، تهران، کتاب فروشی خیام، ۱۳۶۹ش. ج۷. ص ۸۲.
- ↑ .
- ↑ معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، ترجمه علی خیاط، قم، مؤسسه فرهنگی التمهید، ۱۳۸۰، ج۲، ص۳۲۳.
- ↑ معرفت، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۳۲۳.
- ↑ کتبی، محمد بن شاكر، فوات الوفيات، تحقیق احسان عباس، بیروت، دار صادر، ۱۹۷۴ق، ج۴، ص۷۸-۷۹؛ نیز: سیوطی، جلالالدین عبدالرحمن بن ابیبکر، بغية الوعاة فی طبقات اللغويين و النحاة، تحقیق محمد أبوالفضل إبراهيم، بیروت، المكتبة العصرية، بیتا، ج۱، ص۲۸۲-۲۸۳؛ نیز: زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۹م، ج۷، ص۱۵۲؛ نیز: سرکیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربية و المعربة، قم، کتابخانه عمومی حضرت آيتالله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۰۸.
- ↑ سرگیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربية و المعربة، قم، کتابخانه عمومی حضرت آيتالله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۰۸.