حضور زنان در جامعه از نگاه اسلام

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۵۸ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} آيا از ديدگاه اسلام زن نمي‌تواند در جامعه حضو...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

آيا از ديدگاه اسلام زن نمي‌تواند در جامعه حضور پيدا كند؟

درگاه‌ها
زن-و-خانواده.png


نفس حضور زن در عرصه‌هاي اجتماعي و سياسي و اقتصادي: اسلام با نفس حضور زن در جامعه مخالف نيست، تحصيل علم و دانش براي خانم‌ها از ديدگاه اسلام منع نشده است.[۱] در حديث مشهوري از رسول كرم(ص) وجود دارد كه: «طلب العلم فريضه علي كل مسلم و مسلمه» اسلام خروج از منزل و تحصيل علم و دانش و فعاليت‌هاي اقتصادي خاصي را براي زنان تحريم نكرده است.[۲]

نقش مادر بودن و همسر بودن نبايد باعث گردد، كه نقش انساني زن و مسؤوليت اجتماعي او فراموش گردد و باقي تكليف او را ملغي سازيم.

برخي براي عدم جواز حضور زن در جامعه و بيرون رفتن از منزل به آيه شريفه و قرن في بيوتكن و لاتبرجن تبرج الجاهليه[۳] تمسك جسته‌اند، كه خطاب به همسران رسول اكرم(ص) است و در اصل مربوط به آنان مي‌گردد؛ چنانكه در تفسير الميزان آمده است، «... و مراد اين باشد كه اي زنان پيغمبر از خانه‌هاي خود بيرون نرويد»[۴] در تفسير احسن الحديث نه تنها خطاب مخصوص زنان حضرت تلقي شده است كه عدم جواز خروج آنان نيز محدود به امور سياسي گرديده است. والا زنان حضرت به حج مي‌رفتند.[۵] بعضي استناد جسته‌اند به سيره رسول اكرم(ص) و اميرالمؤمنين(ع) كه هيچ وقت زني را به عنوان والي و فرمانروا انتخاب نكردند؛ پس معلوم مي‌شود حضور زن در مسايل سياسي ممنوع است. حال آنكه سيره لفظ نيست و زبان ندارد تا به اطلاق آن تمسك گردد، بلكه يك نحوه عملكرد و رفتار است . صرف عدم گزينش دال بر حرمت نمي‌تواند باشد. عدم گزينش زنان تنها دليل بر اين است كه از نظر آنان مردها نسبت به زنها در اولويت بوده‌اند.[۶] و حداقل اين مطلب به عنوان يك احتمال قوي مي‌تواند مطرح باشد. براي اين كه عدم ممنوعيت حضور زن در عرصه‌هاي متعدد اجتماعي و سياسي بيشتر واضح گردد، ما نمونه‌هايي از حضور زن در صدر اسلام را ذكر مي‌كنيم.

حضرت زهرا سلام الله عليها براي دفاع از وحي و مقام ولايت قيام كرد و به مسجد رفت و عليه غاصبان بيدادگر سخنراني كرد. حضرت زهرا سلام الله عليها در جبهه‌هاي نبرد براي مداواي سربازان اسلام حضور يافت. زنان و مردان در زمينه‌هاي علمي به حضرت رجوع مي‌كردند و پاسخ خود را دريافت مي‌كردند، از محضر آن حضرت زناني چون اسماء، ام اعين و فضه بهره‌مند شدند. از ميان مردان ياران شهير رسول اكرم(ص)، جابر و سلمان از دانش خدايي او بهره بردند.[۷] شركت زنان در جنگ براي مداواي مجروحان، آشپزي، پرستاري و نگهداري اموال مورد قبول تمام محدثان اسلامي است. نسيبه دختر كعب در اغلب جنگها ملازم ركاب رسول اكرم(ص) بود، به مداواي مجروحان و حتي دفاع از رسول خدا(ص) مي‌پرداخت، تا آن‌جا كه در جنگ دستش قطع شد.[۸]در موارد متعدد زنان در صدر اسلام با رسول اكرم صلي الله عليه و آله بيعت كردند. اين‌ها موقعيت‌هايي بود كه زنان صدر اسلام در آن حضور داشته‌اند.

شرايط حضور زن در جامعه: در اسلام يك سري شرايطي براي حضور زن در عرصه‌هاي سياسي اقتصادي و اجتماعي در نظر گرفته شده است و اين براي آن است، كه زن بتواند با حفظ كرامت و شخصيت خود به وظايف اجتماعي خود نيز رسيدگي كند. با حفظ اين شرايط است كه جامعه اي آرام و سالم خواهيم داشت و كرامت و شخصيت انساني زن نيز حفظ مي‌گردد.

بنابراين اسلام با حضور زن در اجتماع به طور كلي مخالف نيست در عين حال شرايطي را براي حضور زن در نظر گرفته است كه براي حفظ شخصيت و كرامت زن مي باشد به تعبير ديگر اسلام با توجه به تفاوتهاي جسمي و روحي زنان و مردان تكاليف و مسئوليتهايي را براي آنها در نظر گرفته است و در اين ميان زنان وظيفه تربيت و پرورش نسل جديد و گرم نگه داشتن كانون خانواده را بر عهده دارند از اين رو اشتغال به هر كاري و حضور در عرصه اجتماع اگر به معناي ناديده گرفتن اين وظيفه خطير و اصلي آنان باشد هيچگاه پذيرفته نيست و علاوه بر آنكه زيان هاي غير قابل جبراني بر جامعه وارد مي سازد زنان را نيز از شخصيت و هويت واقعي خويش تهي مي سازد. در عين حال اين به معناي ناديده گرفتن حضور زنان در عرصه اجتماعي و ممنوعيت آنان نيست، بلكه زنان مي توانند با رعايت ضوابط و شرايط اسلامي كه در واقع با هدف پشتيباني از شخصيت و گوهر وجود زن اعمال شده در عرصه فعاليت هاي اجتماعي حضور يابند. به همان گونه كه ممنوع ساختن زنان از فعاليت در عرصه هاي اجتماعي انحراف از مسير اعتدال محسوب مي گردد توجه بيش از حد به فعاليت زنان به گونه اي كه نقش اصلي آنان را تحت الشعاع قرار داده و موجب نايده گرفتن وظيفه اصلي آنان شود نيز بيراهه محسوب مي گردد. اسلام مي خواهد زنان در عين توجه به وظيفه و نقش اصلي خويش كه تربيت و پرورش افراد سالم و گرم نگه داشتن كانون خانواده به عنوان زير بناي جامعه است و با محور قرار دادن آن به فعاليت در عرصه هاي اجتماعي بپردازند. و اين بسيار متفاوت است با ديدگاه غرب كه بدون توجه به شخصيت و كرامت حقيقي زن و تنها به منظور بهره كشي از زن و به قيمت از دست رفتن گوهر وجودي زن تحت عنوان فريبنده آزادي و تساوي حقوق زن و مرد و دفاع از حقوق زن دست آنان را به حضور در اجتماع و فعاليت در عرصه هاي مختلف تشويق و ترغيب مي نمايد. و در واقع آنان را بازيچه دست مردان هوس باز و تاحد يك كالا تنزل مي دهد. اسلام نه زن را براي مرد، كه زن را براي خودش مي خواهد و براي شخصيت و كرامت زن ارزش قائل است. و هيچگاه حاضر نيست زن و شخصيت او به بهانه حضور در اجتماع بازيچه دست مردان شود, از اينرو براي حضور زن در اجتماع شرايطي را در نظر گرفته است و براي روابط زن و مرد محدوديتهايي قرار داده شده است. كه با رعايت اين شرايط زن مي تواند با حفظ شخصيت و كرامت خويش در اجتماع ايفاي نقش كند.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

1. جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، قم: اسراء، ۱۳۹۱. 2. 3. آيت اللهي، زهرا، زن، دين، سياست، تهران: سفير صبح، ۱۳۸۰. 4. 5. علی‌محمدی، کاظم، اشتغال یا خانه‌داری؛ کدام یک؟، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۹. 6. 7. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران: صدرا، ‎۱۳۶۵. 8. 9. مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، تهران: صدرا، ۱۳۹۳. 10. 11. هادوي تهراني، مهدي، ضوابط اشتغال زنان، پيام زن، شماره ۶۶، شهريور ۱۳۷۶. 12. 13. سعيدزاده، محسن، مشغال زنان در عصر رسالت، پيام زن، شماره ۳۹، خرداد ۱۳۷۴. 14. 15. ==منابع==

16.

  1. مصاحبه، ابراهيم اميني، مجله پيام زن، ش ۵۸، ۱۳۷۵، ص۶.
  2. مطهري، مرتضي، مسأله حجاب، قم، انتشارات صدرا، چاپ ۳۸، ۱۳۷۲، ص۹۳.
  3. احزاب/۳۳، و در خانه‌هايتان بمانيد و هم چون دوران جاهليت نخستين ( در ميان مردم) ظاهر نشويد.
  4. طباطبايي، محمد حسين، تفسير الميزان، چاپ سوم، زمستان ۶۷، شريف و علمي و فلكي، ج۱۶، ص۴۸۳.
  5. قرشي، علي اكبر، تفسير احسن الحديث، ناشر بنياد بعثت، چاپ سوم، ۷۸، ج۸، ص۳۰۳.
  6. به نقل از پيام زن، ش ۴، ص۱۶، مقاله زن و سياست، قسمت سوم، از آثار منشر نشده، شهيد مطهري.
  7. سعيد زاده، سيد محسن، مشاغل زنان در عصر رسالت، قسمت دهم، پيام زن، ش ۳۹، ص۲۴.
  8. همان، ص۱۲.

17. {{شاخه 18. | شاخه اصلی = 19. | شاخه فرعی۱ = 20. | شاخه فرعی۲ = 21. | شاخه فرعی۳ = 22. }} 23. {{تکمیل مقاله 24. | شناسه = 25. | تیترها = 26. | ویرایش = 27. | لینک‌دهی = 28. | ناوبری = 29. | نمایه = 30. | تغییر مسیر = 31. | ارجاعات = 32. | بازبینی = 33. | تکمیل = 34. | اولویت = 35. | کیفیت = 36. }} 37.