استفاده نکردن امامان(ع) از کرامت برای یاری دین

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
شبهه
در کتاب‌های شیعه توانایی‌های خارق‌العاده‌ای به ائمه نسبت داده شده است. اگر این ادعاها درست بود، حتماً در زندگی ائمه اثری از آن نمودار می‌شد و آنها از این توانایی‌های خارق‌العاده برای موفقیت خویش و نصرت دین خدا استفاده می‌کردند، در حالی که در تاریخ چنین چیزی مشاهده نمی‌شود.


امام همانند نبی منصبی الهی دارد و واسطه بین آسمان و زمین و حجت بر مردم است که باید برای معرفی و اثبات خود قدرت خارق‌العاده داشته باشد. امام همچون نبی، عبد و مطیع فرمان خدا است؛ لذا از قدرتی که خدا به او داده است، فقط در محدوده‌ای که اجازه یافته و فقط برای اثبات ارتباط آسمانی خود برای متحیران و جویندگان حقیقت و اتمام حجت بر منکران، استفاده می‌کند و نه بیشتر.

شیعه امامیه تحقق کرامت را در امامان نیز جاری می‌دانند. مقاله حاضر در صدد پاسخ به شبهه‌ای در این زمینه است.

اصل نقد:

یکی از مباحثی که در نبوت و امامت مطرح است بحث راه‌های شناسایی نبی و امام «ع» است. علما چندین راه برای شناسایی ارائه داده‌اند که معجزه و کرامت یکی از آنها، بلکه مهمترین آنها است. انبیا و ائمه برای شناسایی خویش از این راه بهره می‌بردند.

اما مسئله مهم در این است که معجزه و کرامت راهی برای شناسایی نبی و امام از غیر نبی و امام و کسانی است که خود را به این مناصب به دروغ نسبت می‌دهند. به عنوان مثال زمانی که مسیلمه کذاب ادعای نبوت کرد مردم از وی تقاضای معجزه کردند و بدین جهت وی رسوا شد. حال وقتی نبی یا امام برای مردم به واسطه معجزه یا کرامت یا راهی دیگر شناخته شدند، دیگر تقاضای معجزه یا کرامت توجیهی ندارد. ائمه اطهار «ع» نیز هنگامی به اذن الله کرامتی از خویش نشان می‌دادند که مقام و منصب الهی امامت آنها برای افراد مجهول یا مشکوک بود و با این عمل آنها پی به حقانیت آنها می‌بردند. هر چند برخی افراد با دیدن کرامات ائمه همچنان به مخالفت خویش پا فشاری می‌کردند.

وقتی حکمت تحقق معجزات و کرامات از سوی انبیا و ائمه روشن شد، علت عدم ارائه معجزه و کرامت از سوی انبیا و ائمه با درخواست مردم نیز آشکار می‌شود. این‌گونه نیست که این خوارق عادات با درخواست هر کسی و در هر زمانی تحقق پیدا کند.

نیز با توجه به کارکرد معجزه و کرامت این سؤال نیز پاسخ داده می‌شود که چرا آنها برای پیشبرد کارهای خویش از معجزات و کرامات بهره نمی‌بردند الا در برخی موارد که مصلحت حفظ دین در کار بوده است.

نکته دیگر این‌که ارائه معجزه توسط انبیا و امامان «ع» به اذن الهی است و آنها حق ندارند از جانب خویش دست به چنین کاری بزنند. قرآن کریم می‌فرماید: «قالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ یَمُنُّ عَلی مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ ما کانَ لَنا أَنْ نَأْتِیَکُمْ بِسُلْطانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»؛[۱] پیامبرانشان در جوابشان گفتند: (آری) ما جز بشری مثل شما نیستیم، ولی خداوند بر هرکس از بندگانش که بخواهد منّت می‌گذارد (و او را بر مردم مبعوث می‌کند) و ما را نرسد که جز با اذن خداوند، برای شما معجزه‌ای بیاوریم، پس مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل نمایند.

کفّار و مشرکان با انبیا «ع» دو حرف داشتند: ۱. شما انسان‌هایی مثل ما هستید. ۲. معجزه‌ای را که ما پیشنهاد می‌کنیم برای ما بیاورید. در این آیه، پاسخ این دو حرف آمده است: امّا این که ما انسانی همانند شما هستیم قبول داریم، ولی خداوند بر ما منّت گذاشته و به ما وحی کرده است، امّا این که معجزهٔ ما به دل‌خواه شما باشد، این نمی‌شود؛ زیرا ما حقّ نداریم بدون اذن خداوند، معجزه‌ای بیاوریم.

آیا پیامبران «ع» حق داشتند با توسل به معجزه دشمنانشان را نابود و مشکلات زندگی شخصی خود یا پیروانشان را حلّ کنند یا موظف بودند مانند دیگر انسان‌ها برای رسیدن به اهدافشان تلاش کنند و زندگی آنان هم مثل زندگی دیگران به تبع شرایط و عوامل، پر از پیروزی و شکست بود؟

البته در زندگی پیامبران «ع» خیلی از مواقع آنان به اذن خدا برای قوی شدن دل مؤمنان یا برای غالب شدن ترس بر دل کافران یا ادله دیگری که خود و خدایشان بدان عالمند، گاهی معجزه ارائه می‌کرده‌اند که در قرآن و روایات موارد این معجزه بسیار است و امامان هم در ادامه همان خط به اذن خدا در این موارد معجزاتی ارائه کرده‌اند، ولی همه اینها به اذن خدا و در راستای تقویت ایمان مؤمنان و نصرت مؤمنان مقاوم و فداکار و علیه دشمنان حق‌ستیر بوده است و هیچ‌گاه امام یا پیامبری برای نفع شخصی یا به خواست خود متوسل به معجزه نشده است. استفاده از قدرت خارق‌العاده فقط در موارد مجاز و برای اهداف الهی و پیشبرد دین بوده است و در غیر این موارد مجاز نبودند.

هم‌چنان‌که یکی دیگر از سنت‌های خداوند شامل شدن نصرت‌های غیبی به مؤمنان استوار و با استقامت بوده است و امامان هم مثل پیامبران «ع» به تبع استقامت خود و یارانشان، در مواقعی از این نصرت‌های غیبی بهره‌مند شده‌اند.

نتیجه‌گیری

امامت شأنی خدایی و حجت بر مردم می‌باشد؛ از این رو مردم باید راهی آسان، برای شناخت امام داشته باشند و بهترین راه، ارائه معجزه به امر خداست و ارائه معجزه به اذن خداوند متعال است و درخواست یا عدم درخواست مردم در آن اثری ندارد.

  1. ابراهیم، ۱۱.