شهادت امام حسین(ع) توسط شیعیان
آیا امام حسین(ع) را شیعیان کشتند؟ ابتدا نامه نوشتند و به ایشان محبت داشتند ولی در کربلا بر روی ایشان شمشیر کشیدند.
گرایشهای مختلف فکری نامهنویسان به امام حسین(ع)
نتیجه مطالعه و بررسی اجمالی اسامی و امضای نامههای کوفیان به امام حسین(ع)، نشان میدهد نامهنگاران از یک طیف خاص نبودهاند. گروههای مختلف، با گرایشهای متفاوت برای امام حسین(ع) نامه نوشتند و از او برای رفتن به کوفه دعوت کردند. با توجه به این نکته میتوان افرادی که به امام نامه نوشتند را به چند گروه تقسیم کرد:
- شیعیان خالص، کسانی مثل هانی بن عروه، حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه. این افراد حکومت را حق خاندان اهلبیت دانسته و باور داشتند امویان غاصب و ظالم هستند. ایشان همواره بر پیمان خود با امام پایدار مانده و در عاشورا یا قبل از آن در کوفه به شهادت رسیدند. این افراد در اقلیت بوده و تعدادشان کم بود.
- عامه مردمی که خاطره حکومت امام علی(ع) را به یاد داشتند و دوران بیست ساله ظلم امویان را تجربه میکردند. این گروه برای رهایی ظلم بنیامیه به امام نامه نوشتند تا اینکه بتوانند از حکومت امویان رهایی یابند.
- عدهای هم برای احیاء مرکزیت کوفه به عنوان پایتخت اسلامی در مقابل شام که در آن زمان رقابت سختی بین این دو مکان وجود داشت، به سراغ مناسبترین فرد که هم حکومت امویان را قبول نداشت و هم شرائط لازم برای ایجاد یک حکومت در مقابله با امویان و برهم زدن مرکزیت شام را داشت یعنی امام حسین رفته و به او نامهها نوشتند.
- بزرگان قبایل همانند شبث بن ربعی، حجّار بن ابجر و … که عمدتاً به فکر حفظ قدرت و ریاست خود بودند و با دیدن اقبال گسترده مردم به امام حسین(ع) حکومت امویان را در خطر دیدند و به پندار خود از اینکه میتوانند با حمایت از امام حسین(ع) به خاطر اینکه پیروزی آن حضرت را قطعی میدانستند میتوانند همچنان در مقام و ریاست خود بمانند، به امام نامه نوشتند.
- توده مردم که همواره بدنبال منافع دنیا بودند و از شور و هیجان نامهنویسان[۱] به شوق آمده و تنور این جریان را با نوشتن نامههای فراوان به امام مشتعل تر ساختند.
دلیل خیانت کوفیان
کوفیان با اینکه با اهداف مختلفی برای امام نامه نوشتند و از او برای به دست گرفتن حکومت کوفه دعوت کردند، در پایان از یاری امام دست کشیدند و او را تنها گذاشتند. خیانت کوفیان تحت تاثیر عوامل مختلفی شکل گرفت. با ورود ابن زیاد به کوفه و آگاهی او از محبوبیت امام حسین(ع) نزد کوفیان، به روشنی فهمید که باید سیاستهای عاجلانه و مؤثرتری را برای سرکوب نهضت در پیش گیرد که عمدتاً میتوان آنها را در بخشهای زیر دستهبندی کرد:
- سیاستهای روانی: ابن زیاد در اولین سخنرانی خود، خود را برای فرمانبران و مطیعان، پدری مهربان معرفی کرد و نسبت به نافرمانان شمشیر و تازیانهاش را به رخ کشید و آنها را به سپاه عظیمی که از شام به کوفه در حرکت است تهدید کرد که عاصیان و نافرمانان را به کام مرگ خواهند رسانید.
- سیاستهای اجتماعی: در کوفه انسجام و نظام قبیلگی هنوز پایداری خود را داشت. اشراف و رؤسای قبایل مهمترین دلیل از نامه نگاریشان با امام و بیعتشان با مسلم بن عقیل به عنوان نماینده آن حضرت در کوفه، حفظ قدرت و ریاستشان بود.[۲]با ورود ابن زیاد و مواجه شدن با تهدیدهای او منفعت خود را در خطر دیده و منفعت خود را در حمایت از ابن زیاد و انکار بیعت با نماینده امام دیدند و فوراً طبق آن عمل کردند. ابن زیاد هم با دادن رشوههای کلان و تطمیع آنها توانست آنها را به دور خود جمع کنند.
- سیاستهای اقتصادی: منبع مالی مردم کوفه در آن زمان دریافت عطایا و جیره از سوی حکومت بود و زندگی خود را از این طریق میگذراندند. به دلیل وابستگی شدید مردم به این منبع مالی، ابن زیاد از این فرصت به خوبی استفاده کرد و با تهدید به قطع کردن این جیرهها و عطایا و تشویق مردم به رویگردانی از امام و مسلم بن عقیل، آنها را به افزایش عطایا و جیره وعده داد. به کمک این فرصت توانست توده عظیمی از مردم را دور خود جمع کند و مردم را از کنار مسلم بن عقیل پراکندهسازد.[۳]
امام حسین(ع) در روز عاشورا به این مطلب اشاره میکند و میفرماید:
همه شما علیه من عصیان میورزید و سخنان مرا گوش نمیدهید (علت آن این است که) عطاهای شما از مال حرام فراهم (آمده) و شکمهایتان از حرام انباشته شده است و این باعث مُهر خوردن بر دلهایتان گشته است.[۴]
- سیاست نظامی: سیاست نظامی، کنترل افراد و ورود و خروج آنها و جلوگیری از پیوستن شیعیان به کاروان امام حسین(ع).
نتیجهگیری:
با توجه به دو مطلب ذکر شده بخوبی فهمیده میشود که تعداد کثیری از مردم که به امام نامه نوشتند شیعیان خالص آن حضرت نبودند و اکثرشان به دلایل مادی و دنیوی به حمایت از آن حضرت برخاسته بودند چون اصولاً افرادی بودند که باد به هر سمتی میوزید به آن سمت میرفتند اینان به مجردی که دنیا و منفعتشان که در اثر سیاستهایی که ابن زیاد درکوفه اعمال کرد در خطر دیدند به همین دلیل دست از یاری امام برداشته و عده زیادی از آنها بی شرمانه نامه نگاری خود را منکر شدند.
بنابراین فقط تعداد خیلی اندکی از نامه نویسان شیعیان خالص امام بودند که البته به عهدشان وفا کرده و در رکاب آن حضرت باقی ماندند.
نتیجتاً اشکال باطل بوده و اینطور نیست که امام توسط محبان خود به شهادت رسیده باشند. آری همیشه سست عنصرانی در همه فرقهها و مذاهب وجود دارند که به فرمایش امام حسین بنده دنیا هستند و در پیشامد گرفتاریها، دست از دین و مذهب خود برمیدارند.
مطالعه بیشتر
- حماسه حسینی، شهید مرتضی مطهری، ج۲، انتشارات صدرا.
- پرسش و پاسخ در مورد عاشورا، انتشارات نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه.
- عاشورا، سعید داودی و مهدی رستمنژاد.
- فتوح ابن اعثم، ج۵، قسمتهای مربوطه.