انتخاب پیامبران
طبق قرآن خدا داناتر است که رسالت خود را به چه کسی بسپارد؛ در نتیجه دلیل اصلی انتخاب هر یک از پیامبران لیاقت و توانایی آنان بر انجام این ماموریت خطیر بوده است. دریافت وحی الهی و ارتباط با پیک الهی نیاز به ظرفیت وجودی خاصی دارد که در افراد خاصی وجود دارد.
در نهایت هر انسانی به اندازه توانایی هایش مورد بازخواست و سنجش قرار می گیرد در نتیجه به همان اندازه که توانایی و لیاقت پیامبران از سایرین بالاتر است، وظیفه و مسئولیتشان نیز بیشتر است.
چرا خداوند از میان انسانها حضرت محمد (ص) را به پیامبر انتخاب کرده است؟
شایستگی شخصی
در قرآن میفرماید: ﴿الله اعلم حیث یجعل رسالته﴾
در این آیه بدین نکته اشاره شده که خداوند میداند چه کسی شایستگی نبوت و لیاقت رسالت الهی را دارد. همانطور که هر شاگرد لیاقت دریافت معدل ۲۰ را ندارد، و هر کس سزاواری نشستن بر کرسی استادی در دانشگاه را پیدا نمیکند، و هر ورزشکاری شایسته دریافت مدال طلا و جام زرین مسابقه را ندارد. از دقت در همین مثالها معلوم خواهد شد که چه کسی میتواند به مقام نبوت و رسالت برسد.
ظرفیت وجودی
همان طوری که هر لامپ به اندازه ظرفیت خود میتواند جریان الکتریسیته دریافت کند و اگر از اندازه ظرفیت او بیشتر بشود لامپ منفجر میگردد. جان و روان آدمیان نیز چنین است و هر کسی به اندازه ظرفیت وجودی خود میتواند فیض الهی را دریافت کند، لذا انبیا به دلیل استعداد وجودی و ظرفیت هستی خود میتواند هدایت، رحمت، نبوت، رسالت و کلام خدا را بدون واسطه یا به واسطه جبرئیل از خداوند دریافت کند؛ امّا سایر افراد بشر بهطور غیر مستقیم و به واسطه پیامبران الهی حکم خدا را دریافت میکنند و هرگز توان و ظرفیت آن را ندارند که بهطور مستقیم در معرض تابش نور وحی و تجلی کلام الهی قرار گیرد. به همین جهت است که هر کسی به اندازه توان و ظرفیت خود کمال دریافت میکند. ممکن است این سؤال ایجاد شود که چرا خداوند به همه کس ظرفیت و لیاقت پیامبر شدن را نداده است؟
- طبق دیدگاه عرفا هر کسی بر اساس اقتضا و ظرفیت عینی ثابت شان که همان صور علمیه آنان است وجود پیدا میکند به عنوان مثال حرف «دال» باید به کمر خمیده باشد و کسی حق ندارد بگوید چرا همانند «الف» راست قامت نیست؛ زیرا اگر مثل الف راست قامت خلق میشد دیگر او «دال» نبود؛ بلکه الف بود.
- از نظر فلاسفه خداوند وجود اشیا را به آنان میدهد، ظرفیت و حد وجودیشان لازمه همان وجود آنان است که به صورت جعل مستقل انجام نمیشود؛ بلکه به اصطلاح فلاسفه، ذاتی آنان است و هر موجود حد وجودی خاصی دارد.
تناسب وظیفه با توانایی
نکته قابل توجه این است که مسئولیت الهی و اجتماعی هر کس به اندازه معرفت و روحیه اجتماعی و توان فکری و علمی اوست و هر کس به تناسب توانمندی سنجیده میشود. در نتیجه هر فرد باید تلاش کند که از عهده وظایفی که فعلاً به آن موظف و مکلف است برآید. از آنچه گفته شد معلوم گردید که اگر چه انبیای الهی همه از جنس بشراند و در قرآن از قول پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ آمده: «انا بشر مثلکم»؛ امّا آنها ظرفیت و لیاقت و شایستگیهای خاصی داشتهاند که در دیگران نیست.
منابع جهت مطالعه بیشتر
۱. علامه طباطبایی، مباحثی در وحی و قرآن، نشر بنیاد علوم اسلامی، چ ۱، ۱۳۶۱ ش.
۲. جوادی آملی، عبدالله، مبدأ و معاد، مقاله ۹، نشر الزهرا، تهران، چ ۳، ۱۳۷۲ ش.
۳. اصول عقاید، ج ۲، (رهنماشناسی)، مصباح یزدی، محمد تقی، نشر مدیریت حوزه علمیه قم، چ ۱، ۱۳۷۲ ش.
منابع