شیطان در عصر ظهور
چرا شيطان زماني كه امام زمان(عج) ظهور ميكند خود را تسليم امام ميكند تا سر او را از بدنش جدا كند؟
موضوع پايان كار شيطان در قرآن به صورت اشاره، مطرح شده است و رواياتي نيز در ذيل آيات مربوط به اين بحث نقل گرديده است در قرآن كريم جريان مهلت خواستن شيطان از خداوند در دو آيه (۳۶ سوره حجر ،۷۹ سوره ص) به يك شكل آمده است. در اين آيات، شيطان بعد از طرد شدن از درگاه الهي، از خداوند تقاضا ميكند ﴿قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ﴾ خدايا مرا تا روز قيامت مهلت بده. خداوند در پاسخ ميفرمايد: «انك من المنظرين الي يوم الوقت المعلوم.» يعني تو اجازه داري تا زمان مشخصي به كار خود ادامه دهي. از اين آيات استفاده مي شود كه خداوند با اصل تقاضاي شيطان موافقت فرموده اما آن را محدود نموده است به وقت معلوم. در مورد اينكه مراد از «وقت معلوم» در آيه چيست ميان مفسرين اختلاف نظر وجود دارد كه اين اختلاف نظر نيز ناشي از اختلاف روايات مربوط به اين مسأله ميباشد.
ولي بسياري از مفسرين، از جمله مرحوم علامه طباطبائي در تفسير الميزان، معتقدند كه: ميان پاسخ خداوند و تقاضاي شيطان تفاوت وجود دارد و دراين پاسخ از جهتي موافقت شده است و از جهتي نيز مخالفت شده است اصل مهلت دادن به شيطان، پذيرفته شده ولي مدت مورد نظر شيطان رد شده است. چون سياق آيه دلالت دارد بر اينكه «وقت معلوم» غير از «يوم يعبثون» است و مراد از آن زمان قبل از قيامت است.
ايشان، نتيجه ميگيرد كه منظور از وقت معلومي كه خداوند آن را پايان مهلت شيطان قرار داده است، روزي است كه خداوند جامعه بشري را در آن روزگار كاملاً اصلاح ميكند و ريشه همه فسادها را قطع ميكند نه اينكه مراد روز برپايي قيامت و مرگ عموم خلايق باشد.}}[۱]
رواياتي كه در ذيل اين آيه وارد شده متفاوت ميباشد بعضي روايات بيان مي دارند كه پايان كار شيطان در عصر ظهور است و او به دست امام زمان(عج) كشته مي شود، مانند روايت اسحاق بن عمار كه از امام صادق(ع) روايت ميكند: كه حضرت فرمود: «مراد از وقت معلوم در آيه، روز قيام قائم ما است زماني كه خداوند او را ظاهر كند، در مسجد كوفه مستقر ميشود در آن هنگام شيطان در حالي كه به زانو راه ميرود به سوي حضرت آورده ميشود و شيطان فريادش از شدت حزن آن روز، بلند است آنگاه حضرت پيشاني شيطان را ميگيرد (كنايه از ذلت و خواري) و گردن او را ميزند.» [۲] برخي روايات قتل شيطان را به رسول الله(ص) نسبت داده اند، و پاره اي هم بقاي شيطان را تا زمان نفخه صور و مرگ دسته جمعي ذكر نموده اند. [۳]
۳. هر چند سند همه اين روايات مشكل دارند و سند معتبر و قابل استنادي براي آن ها وجود ندارد ولي وجه جمع بين آن ها اين است كه بگوئيم احتمال دارد كه مراد از روايات مربوط به قتل شيطان، معناي كنائي آن باشد نه قتل واقعي يعني مراد محدود نمودن و بينتيجه بودن تلاشهاي شيطان، باشد كه در عصر ظهور حضرت به خاطر رشد عقول مردم و تربيت آنان در پرتو حكومت حضرت مهدي(عج) كارهاي شيطان بياثر ميشود و از تأثيرگذاري ميافتد در هر حال چه منظور قتل و كشتن خود شيطان باشد و چه بلاتأثير ماندن تلاش هاي شيطان باشد، نتيجه يكي خواهد بود وآن عبارت است از عدم نقشآفريني و كارايي شيطان در گمراهي مردم در عصر حاكميت مطلق دين خدا و دولت كريمه حضرت مهدي(عج) به گونهاي كه در آن عصر، اطاعت و بندگي در سراسر جامعه توحيدي نمود دارد {{قرآن|يعبدونني لايشركون بيشيئاً[۴].
۴ . نكته آخر اينكه: كشته شدن شيطان و يا بيتأثير بودن او، منافاتي با اختيار و تكليف انسان ندارد زيرا انگيزه ها و عوامل معصيت، در وسوسه شيطان منحصر نميباشد بلكه علاوه بر آن دو عامل مهم ديگر: يعني وسوسههاي نفساني و عوامل دروني و نيز عوامل و انگيزهها و وسوسههاي بيروني، هم چنان باقي است چون انسانهاي آن زمان تبديل به فرشته نميشوند تا طبيعت و نفسانياتشان تغيير نمايد، بلكه از نظر تربيت فرشتهخو ميشوند با اينكه زمينه و امكان معصيت و گناه براي آنان وجوددارد ولي با توجه به اينكه آگاهي و ايمان و تربيت مردم در آن دوران، به درجه اعلا قرار دارد، اين معرفت و تربيت بينظير در عصر دولت الهي حضرت مهدي(عج) صدور گناه و معصيت را به حداقل ممكن ميرساند.
نتيجه اينكه: در عصر تشكيل دولت كريمه مهدوي(عج) مهلت كار شيطان به پايان ميرسد. و فرقي ندارد چه اين كه شيطان توسط حضرت(عج) به قتل برسد، چنانكه ظاهر برخي روايات دلالت بر آن دارد و چه اينكه اصل وجود شيطان معدوم نگردد و ا ين روايات حمل به معناي كنائي بشود در اين صورت، نقشآفريني شيطان در اغوا و ضلالت انسانها كه بيشترين سهم را داشته است، در آن زمان به پايان ميرسد. و به همين خاطر بيشترين نگراني شيطان از ظهور حضرت و تعجيل آن ميباشد.
مطالعه بيشتر
۱. وقت معلوم، محمدحسن گنجي فرد.
۲. تفسير الميزان، ج۱۲، تفسير سوره حجر.