مهدویت در قرآن
چرا در قرآن صحبت و اشاره ای در خصوص ظهور آقا امام زمان ـ عجل الله تعالی ـ نیست؟
بهطور قطع جامعترین تصویر از حقایق هستی ترسیمی است که از سوی خدای متعال ارائه شده باشد.
در این میان، موضوع آینده جهان و بشریّت که مسافران کاروان این عالم است وهمواره با دنیایی از (امید) و (آرزو) به آن نگریستهاند، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. چرا که اساساً دست عقل و تواناییهای انسان از ترسیم آن کوتاه است. به همین دلیل در طول زمان ما، بزرگانی دست به جمعآوری آیاتی از قرآن که به ترسیم آینده جهان و چهره دلگشای بزرگ نقش آفرین آن یعنی قائم آل محمد(ص) مربوط میشود، پرداختهاند.
هماکنون در پاسخ سؤال فوق باید گفت: هر چند نیاز نیست هر موضوع صحیحی با تمام جزئیات و خصوصیاتش در قرآن کریم آمده باشد، زیرا بسیاری از امور مانند نماز، زکات و حج در قرآن کریم آمده است ولی وحی الهی به جزئیات آنها متعرّض نگشته است، ولی در عین حال آیات بسیاری در قرآن کریم پیرامون حکومت جهانی امام زمان(عج) که مبتنی بر ظهور آن حضرت است، وجود دارد، که ذیلاً به برخی از آنها همراه با بیانی از معصومین که به تعبیر قرآن کریم راسخان در علم و آگاهان به تأویل هستند، اشاره میشود:
۱ـ بگو حق آمد و باطل نابود شد، یقیناً باطل نابود شدنی است.[۱] از امام باقر ـ(ع) ـ در مورد آیه شریفه نقل شده است که فرمود: «هنگامی که قائم(عج) قیام کند (ظهور کند) دولت باطل از میان خواهد رفت.»[۲]
۲ـ خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند وعده میدهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد…[۳]
امام سجاد ـ(ع) ـ فرمود: قسم به خدا آنها شیعیان ما اهل بیت هستند که خدا این وعده را در مورد آنها بدست مردی از ما محقق میسازد و او مهدی این امّت است و اوست آن که رسول خدا(ص) فرمود: اگر روزی از دنیا باقی نمانده باشد، خدا آن روز را تا آن جا طولانی میکند که مردی از عترتم که نامش نام من است به ولایت رسیده و زمین را آن چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد، از عدل و قسط پر سازد…[۴]
۳ـ هر کجا باشید خداوند همه شما را حاضر میکند.[۵] راوی میگوید از ابی الحسن ـ(ع) ـ از معنای آیه سؤال کردم فرمود: به خدا قسم آن است که وقتی قائم ما قیام کند (ظهور کند) خداوند شیعیان ما را از تمامی نقاط درکنار او گرد میآورد.[۶]
۴ـ میخواستیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم.[۷]
علی ـ(ع) ـ فرمود: آنها (مستضعفان) در آیه، آل محمّد(ص) هستند که خدا مهدی آنها را بعد از تلاش شان برانگیخته و آنها را عزیز و دشمنان شان را ذلیل مینماید.[۸]
۵ـ زمین (در آن روز) به نور پروردگارش روشن میشود.[۹] امام صادق ـ(ع) ـ فرمود: هنگامی که قائم ما قیام کند زمین به نور پروردگارش روشن میگردد مردم از نور خورشید بینیاز میگردند و تاریکی یکسره از میان میرود.[۱۰]
۶ـ بدانید خداوند زمین را بعد از مرگ آن زنده میکند…[۱۱] امام باقر ـ(ع) ـ فرمود: منظور از مرگ زمین کفراهل زمین است چرا که کافر مرده است پس خدا زمین را با قائم زنده میکند، او عدالت را در زمین میگستراند و زمین را زنده نموده و اهل زمین را پس از مرگ شان احیا مینماید.
در روایت دیگر از موسی بن جعفر آمده است: زنده نمودن زمین با نزول باران نیست، بلکه خدای عزّوجل مردانی را برمیانگیزد که عدالت را احیاء نمایند و با احیاء عدالت و اقامه حدود زمین را زنده میسازند، چرا که اقامه حدود در روی زمین از چهل روز باریدن باران پر سودتر است.[۱۲]
۷ـ همان کسانی که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا میدارند، و زکات میدهند، و امر به معروف و نهی از منکر میکنند و پایان همه کارها از آن خداست.[۱۳] امام باقر ـ(ع) ـ فرمود: این آیه مربوط به آل محمّد(ص) مهدی(عج) و یاران اوست که خدا آنها را بر شرق و غرب زمین مالک میسازد و دین را ظاهر نموده و به واسطه او، و یارانش بدعتها و باطل را می میراند… تا آن جا که هیچ اثری از ظلم باقی نمیماند، آنها به نیکی امر و از ناپسند نهی مینمایند و برای خداست نهایت و عاقبت کارها.[۱۴]
مطالعه بیشتر
۱ـ بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، ج۵۲–۵۳.
۲ـ الغیبه، شیخ طوسی.
۳ـ مهدی در قرآن، سید محمّد عابدین زاده.
منابع
- ↑ اسراء / ۸۱.
- ↑ فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی ۳ / ۲۱۳، انتشارات الصدر، تهران، ۱۴۱۵.
- ↑ نور / ۵۵.
- ↑ فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر الصافی ۳ / ۴۴۵، پیشین.
- ↑ بقره / ۱۴۸.
- ↑ العیّاشی محمّد بن مسعود، تفسیر العیّاشی ۱ / ۶۶، المکتبه العلمیه الإسلامیه، تهران.
- ↑ قصص / ۵.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیرنمونه ۱۶ / ۱۸، دار الکتب الاسلامیه ۱۳۷۴ش.
- ↑ زمر / ۶۹.
- ↑ شیخ مفید، محمّد بن محمّد بن نعمان، الإرشاد، ترجمه سید هاشم رسولی محلّاتی، ۲ / ۵۲۲، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۷۸.
- ↑ حدید / ۱۷.
- ↑ بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ۵ / ۲۸۸، بنیاد بعثت، تهران، ۱۴۱۶.
- ↑ حج / ۴۱.
- ↑ بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ۳ / ۸۹۳، پیشین.