صلح حدیبیه
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
صلح حدیبیه را توضیح دهید
در ذیقعدهٔ سال ششم پیامبر(ص)، گویا بر اثر دیدن خوابی، تصمیم به زیارت خانهٔ خدا گرفت و اصحاب نیز با وی همراه شدند. رهسپار مکه گردید و برای تأکید بر مقصود خویش که زیارت خانه بود و نه جنگ، در نزدیکی مدینه در جایی موسوم به ذوالحُلیفه، جامهٔ احرام پوشید و ۷۰ شتر را آمادهٔ قربانی کرد.[۱]
پس از گفتوگوهایی صلحنامهای نوشتند بر این قرار که: ۱۰ سال میان مسلمانان و قریشیان صلح باشد و دشمنیهای خویش را آشکار نکنند؛ اگر کسانی از قریش که مسلمان شدهاند، بگریزند و به مسلمانان پناه برند، مسلمانان آنان را باز پس دهند؛ اما اگر از مسلمانان کسی به نزد قریش رفت، آنها او را بازنگردانند؛ مردم در همپیمانی با قریش یا مسلمانان آزاد باشند. اما شرط مهمی که قریش بر آن پافشاری میکرد، آن بود که پیامبر(ص) از همانجا به مدینه بازگردد و سال دیگر برای حج به مکه آید (همانجا)؛ گویا همهٔ نگرانی قریش از آن بود که اعراب بپندارند محمد(ص) بر آنا ن پیروز گردیده است. قریش پذیرفت که سال دیگر مردم مکه ۳ روز شهر را برای مسلمانان خالی کنند، اما جای فرود آمدن کاروان را آنها تعیین کنند و مسلمانان هیچ سلاحی جز شمشیری که از ابزارهای ضروری مسافران است، با خود برنگیرند. این پیمان و نیز رفتاریکه قریش با پیامبر(ص) و مسلمانان درپیشگرفت، مایهٔ رنجش و تردید برخی از مسلمانان شد؛ اما پیامبر(ص) خود را مجریِ خواست پروردگار خواند و تأکید کرد که او پیامبرش را تنها نمیگذارد.[۲]
مقایسهٔ شمار همراهان پیامبر(ص) در حدیبیه با شمار سپاهیان پیامبر(ص) در فتح مکه (۱۰ هزار نفر) که در کمتر از دو سال پس از آن اتفاق افتاد نشان میدهد که آرامش پس از صلح حدیبیه سبب اصلی گسترش و نفوذ دین تازه بودهاست.[۳]
پیامبر عثمان را به مكه فرستاد و براى چندمینبار مكیان را از قصد خود (زیارت خانه خدا و بازگشت به مدینه) مطّلع كرد، كه البته آنان نپذیرفتند. مشركان اجازه بازگشت به عثمان ندادند و در پى آن، شایع شد كه قریش وى را به قتل رساندهاند. در پى نشر این خبر، رسول خدا اصحاب را به بیعتِ معروف به بیعت رضوان* فراخواند.[۴]
پس از مدتى معلوم شد كه عثمان كشته نشده و در مكه محبوس بوده است (ابناثیر، همانجا). قریش نمایندهاى به سوى مسلمانان فرستادند و به او تأكید كردند كه كار را فیصله دهد و با مسلمانان پیمان صلحى ببندد كه بهموجب آن، مسلمانان در آن سال بدون زیارت خانه خدا به مدینه بازگردند و سال بعد وارد مكه شوند تا بدین صورت مكیان مورد شماتت سایر اعراب قرار نگیرند. این نماینده سهیلبن عمرو نام داشت و پیامبر با دیدن او گفت: «قریش با فرستادن این مرد، قصد صلح دارند» (ابنهشام، ج 2، ص 783). پس از توافق دو طرف در مورد آزادى اسرا، میان پیامبر و نماینده قریش پیمان صلحى به امضا رسید. پیامبر چون به فواید این صلح آگاه بود، انعطاف زیادى نشان داد كه موجب انتقاد و خشم برخى صحابه شد و حتى سخنان درشت و سؤالات طعنهآمیزى در مورد پیامبر از آنان شنیده میشد. نمونهاى از انعطاف پیامبر، قبول درخواست سهیلبن عمرو بود مبنى بر حذف «بسماللّهالرحمنالرحیم» از ابتداى صلحنامه و نوشتن «باسمكاللهم» بهجاى آن، و نیز حذف عنوان رسولاللّه بعد از نام آن حضرت و نوشتن «محمدبن عبداللّه» بهجاى آن.[۵]
قریشیان، در كمتر از دو سال، بند اول صلحنامه را نقض كردند، زیرا طبق بند پایانى، قبیله بنیخزاعه با مسلمانان و قبیله بنیبكر با قریش همپیمان شدند، اما در نبردى كه در سال هشتم میان این دو قبیله رخداد، مردانى از قریش به نفع بنیبكر، افرادى از بنیخزاعه را كشتند. این به معناى نقض صلح حدیبیه بود و با اینكه ابوسفیان شخصآ براى عذرخواهى به مدینه رفت، عذرش پذیرفته نشد و در اندك مدتى، پیامبر با سپاهى انبوه، كه در زمان صلح و گسترش اسلام گردآمده بودند، عازم فتح مكه شد.[۶]
طبق معاهده حدیبیه، سال بعد (سال هفتم) پیامبر و مسلمانان به مكه رفتند و سه روز در نبود قریش در آنجا اقامت كردند و اعمال عمره را به جاى آوردند. این واقعه به عمرةالقضاء معروف است. صلح حدیبیه، به شهادت تاریخ و طبق پیشبینیهاى پیامبر و وعدههاى قرآنى، بركات زیادى براى مسلمانان در پیداشت. به گفته مورخان، در صدر اسلام فتحى عظیمتر از فتح حدیبیه صورت نگرفت، زیرا در پرتو آن، آتش جنگ فرونشست و دعوت به اسلام رواج گرفت و اسلام در سراسر جزیرةالعرب گسترش یافت؛ به گونهاى كه از آغاز پیمان صلح تا نقض آن ( 22 ماه)، تعداد كسانى كه به اسلام گرویدند، بیش از كل تعداد مسلمانان تا آن زمان بود، چنانكه سپاه پیامبر در سال هشتم و در جریان فتح مكه به دههزار تن رسید و بزرگان قریش، مانند ابوسفیان و عمروعاص و خالدبن ولید، در همین دوران به اسلام گرویدند (رجوع کنید به واقدى، ج 2، ص 624؛ ابنهشام، ج 2، ص 788). در عین حال آرامش حاصل از صلح حدیبیه سبب شد كه پیامبر علاوه بر تشدید فعالیتهاى تبلیغى در شبهجزیره، به سرزمینهاى خارجى هم توجه كند و در سال هفتم، پادشاهان و سران ممالك اطراف را نیز به اسلام دعوت نماید. اما مهمترین فایده این صلح، زمینهسازى براى فتح مكه بود كه مدت كوتاهى پس از صلح حدیبیه به وقوع پیوست.[۷]
مطالعه بیشتر
- تاریخ سیاسی اسلام، رسول جعفریان.
منابع
- ↑ سیدی، سید محمد، «حدیبیه»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۲۰، ذیل مدخل.
- ↑ سیدی، سید محمد، «حدیبیه»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۲۰، ذیل مدخل.
- ↑ سیدی، سید محمد، «حدیبیه»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۲۰، ذیل مدخل.
- ↑ اداك، صابر، «حدیبیه»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱۲، ذیل مدخل.
- ↑ اداك، صابر، «حدیبیه»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱۲، ذیل مدخل.
- ↑ اداك، صابر، «حدیبیه»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱۲، ذیل مدخل.
- ↑ اداك، صابر، «حدیبیه»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱۲، ذیل مدخل.