گستره نظریه ولایت فقیه در میان عالمان

از ویکی پاسخ

{{

سؤال
س: آیا ولایت فقیه یک امر ضروری می‌باشد یا این که آن تنها یا برداشت و نظریه فقهی است؟[۱]
درگاه‌ها
حکومت دینی.png


اصل ولایت فقیه مورد اتفاق هه فقیهان شیعه دانسته شده و اختلاف آنها در گستره و حدود اختیارات فقیه شمرده شده است.[۲] گفته شده، اختیار فقیهان در ولایت، تصدّیِ امرِ قضاوت و دخالت در امور حسبیه را هیچ فقیه شیعه‌ای انکار نکرده است.[۲]

سید جواد عاملی، عالم شیعه قرن سیزدهم قمری، ولایت فقیه را اجماعی دانسته و افزون بر آن، روایات و عقل را نیز دلالت کننده بر آن دانسته است.[۳] محققق کرکی نیز، نیابت فقیه عادل از سوی امامان(ع) در اموری که نیابت‌پذیر است را، مورد اتفاق عالمان شیعه شمرده است.[۴] همچینن صاحب جواهر،[۵] محقّق اردبیلی،[۶] میرزای قمی،[۷] ملا احمد نراقی[۸] و میر فتّاح مراغی[۹] از عالمان شیعه، ولایت فقیه را مورد اتفاق عالمان شیعه دانسته‌اند.

شیخ مفید معتقد است که در صورت پنهان بودن سلطان عادل و امام معصوم(ع)، فقیهِ عادلِ دارای شرایط، جمیعِ امورِ مربوط به ولایت تشریعی وی را می‌تواند عهده‌دار شود.[نیازمند منبع]

یکی از روشنفکران دینی، ولایت فقیه را برداشت فقهیِ چند فقیه از تعدادی روایات شمرده است. او این برداشت را متأثر از شیوه کشورداری محیط پیرامون آنان دانسته که رنگ و بوی سیاست شرقی (شاهنشاهی) دارد.[۱۰] در برابر، ولایت فقیه را از ضروریات و مسلمات فقه دانسته و اختلاف در آن را تنها نسبت به گستره آن دانسته‌اند.[۲] همچنین نسبت دادن ولایت فقیه به برداشت خاصّ تعدادی از فقیهان معاصر از چند روایت را، ردّ کرده‌اند.[۲]

گفته شده در فقه اهل سنت نیز، حاکمیت به فقاهت مشروط شده است.[۲] به گفته عبدالرحمن جَزیری، مؤلف کتاب الفقه علی المذاهب الاربعة، پیشوایان چهارگانه مذاهب اهل سنت بر این اتفاق‌نظر دارند که امام (حاکم) باید عالم و مجتهد باشد تا احکام الهی را بشناسد.[۱۱] امام‌الحَرَمین جُوَینی، عضدالدین ایجی، ابوالحسن ماوَردی، قاضی ابویَعْلی و محمد غزالی، از عالمان اهل سنت، حاکمیّت و الزام سیاسی را مشروط به مجتهد بودن حاکم دانسته‌اند. محمد ابوزهره، محمد مبارک و محمود شلتوت، از عالمان معاصر اهل سنت نیز، معتقدند حاکم و رئیس دولت اسلامی باید مجتهد باشد.[۱۲]


منابع

  1. محسن کدیور، دغدغه‌های حکومت دینی، ص 165.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ جعفرپیشه فرد، مصطفی، ولایت فقیه، قم، نشر مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه، ۱۳۸۱ش.
  3. مفتاح الكرامة، ج10، ص21.
  4. رسائل، ج 1، ص 142.
  5. ج 21، ص 397.
  6. مجمع الفائده والبرهان، ج12، ص28.
  7. جامع الشتات، ج2، ص465.
  8. ملاّ احمد نراقی، عوائد الایّام، ص 536.
  9. ج 2، ص 563.
  10. کدیور، محسن، دغدغه‌های حکومت دینی، تهران، نشر نی، ۱۳۷۹ش، ص 165.
  11. الفقه علی المذاهب الاربعه، ج 5، ص 416 و 417.
  12. محمد سروش محلاتی، دین و دولت در اندیشه اسلامی، ص 291 - 294.