حکمت آفرینش انسان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
=== عدل الهی === | === عدل الهی === | ||
از تأمل در معنای حکمت عملی مبنی بر تنزه خداوند از انجام افعال ناروا، روشن میشود که صفت عدل از لوازم آن است. به عبارت دیگر چون خداوند سبحان حکیم است، هیچ کار زشتی انجام نمیدهد و از آنجا که ظلم یکی از نمونههای عمل زشت و قبیح است، در نتیجه خداوند هیچ ظلمی انجام نمیدهد و همه کارهای خداوند عادلانه است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عدل الهی|سال=1397|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=انتشارات صدرا|صفحه=95 - 96|مکان=تهران}}</ref> | از تأمل در معنای حکمت عملی مبنی بر تنزه خداوند از انجام افعال ناروا، روشن میشود که صفت عدل از لوازم آن است. به عبارت دیگر چون خداوند سبحان حکیم است، هیچ کار زشتی انجام نمیدهد و از آنجا که ظلم یکی از نمونههای عمل زشت و قبیح است، در نتیجه خداوند هیچ ظلمی انجام نمیدهد و همه کارهای خداوند عادلانه است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عدل الهی|سال=1397|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=انتشارات صدرا|صفحه=95 - 96|مکان=تهران}}</ref> | ||
{{همچنین ببینید|معنای عدالت خداوند}} | |||
=== محال بودن تکلیف بما لایطاق === | === محال بودن تکلیف بما لایطاق === | ||
خط ۳۵: | خط ۳۷: | ||
=== وجوب لطف الهی === | === وجوب لطف الهی === | ||
{{همچنین ببینید|قاعده لطف}} | |||
=== اختیار انسان === | === اختیار انسان === |
نسخهٔ ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۴۲
تعریف حکمت الهی
حکمت الهی در اصطلاح اسلامی عبارت است از علم به نظام احسن آفرینش و غایات حکیمانه آن؛[۱] به عبارت دیگر حکمت به معنای قرار دادن هر چیز در جایگاه مناسب خود و هدایت آن به سوی کمال لایقش است.[۲] مفسران گفتهاند: «حکیم» کسی است که کارها را استوار و محکم کند. این کلمه مجموعاً ۹۷ بار در قرآن کریم بکار رفته است که فقط در پنج مورد صفت قرآن و در یک مورد صفت امر آمده، بقیه هم درباره «حکیم» بودن خداوند سبحان است. حکیم به معنای متقن کار و کسی است که هیچ عملی از وی از جهل و گزاف ناشی نمیشود، هر چه میکند با علم میکند و مصالحی را در نظر میگیرد.[۳] حکیم کسی است که کار را جز به جهت مصلحت انجام نمیدهد، بلکه هر کاری صورت میدهد به خاطر این است که دارای مصلحتی است که انجام دادنش را بر ندادنش ترجیح میدهد.[۴] این مفهوم شامل دو جنبه اصلی میشود:
- حکمت تکوینی: نظام دقیق و هدفمند حاکم بر آفرینش.[یادداشت ۱]
- حکمت تشریعی: اهداف و مقررات الهی در شریعت.[یادداشت ۲]
آیات قرآن
قرآن کریم در آیات متعددی به حکمت آفرینش انسان اشاره کرده است، برای نمونه:
- آیه عبادت: ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ؛ خلق نکردم جن و انسان را جز برای عبادت.﴾(ذاریات:59)
- آیه ابتلاء: ﴿الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا؛ همانكه مرگ و زندگى را پديد آورد تا شما را بيازمايد كه كدامتان نيكوكارتريد، و اوست ارجمند آمرزنده.﴾(ملک:2)
- آیه خلافت: ﴿إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً؛ همانا من (خدا) در زمین جانشینی قرار دادم.﴾(بقره:30) در برخی تفاسیر اینگونه بیان شده است که انسان به عنوان خلیفه الهی مسئول آبادانی زمین است.[۵]
روایات معصومین
روایات متعددی از اهل بیت(ع) درباره حکمت آفرینش وارد شده است:
- امام علی در حدیثی میفرمایند: «ما خُلِقْتُمْ لِتَفْنَوْا، وَ لٰکِنْ خُلِقْتُمْ لِتَبْقَوْا؛ شما برای فنا آفریده نشدهاید، بلکه برای بقا آفریده شدهاید»[۶]
- امام صادق نیز در این باره فرمودهاند: «خَلَقَ اللهُ الْعِبَادَ لِیَعْرِفُوهُ؛ خداوند بندگان را آفرید تا او را بشناسند»[۷]
نتایج حکمت آفرینش
عدل الهی
از تأمل در معنای حکمت عملی مبنی بر تنزه خداوند از انجام افعال ناروا، روشن میشود که صفت عدل از لوازم آن است. به عبارت دیگر چون خداوند سبحان حکیم است، هیچ کار زشتی انجام نمیدهد و از آنجا که ظلم یکی از نمونههای عمل زشت و قبیح است، در نتیجه خداوند هیچ ظلمی انجام نمیدهد و همه کارهای خداوند عادلانه است.[۸]
محال بودن تکلیف بما لایطاق
خداوند حکیم هرگز کسی را به کاری که توانایی انجام آن را ندارد، مکلف نمیکند. علامه حلی در این باره مینویسد: "بر اساس اصل حکمت، محال است خداوند کسی را به کاری که توانایی انجامش را ندارد، مکلف کند."[۹]
وجوب لطف الهی
اختیار انسان
شبهه حکمت الهی
منابع
- ↑ طباطبایی، سید محمدحسین (۱۳۹۰). المیزان فی تفسیر القرآن. ج۸. دفتر انتشارات اسلامی. ص۲۰۳.
- ↑ مطهری، مرتضی (۱۳۹۷). عدل الهی. صدرا. ص۸۷.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین (۱۴۱۷). المیزان. ج۱۹. قم: موسسه اسماعیلیان. ص۵۳۱.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین (۱۴۱۷). المیزان. ج۱۴. قم: موسسه اسماعیلیان. ص۴۰۵.
- ↑ تفسیر نور. ج۱. ص۹۸.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت 147.
- ↑ مجلسی (۱۴۰۳). بحارالأنوار. ج۵. بیروت: دار احیاء التراث العربی،. ص۳۱۲.
- ↑ مطهری، مرتضی (۱۳۹۷). عدل الهی. تهران: انتشارات صدرا. ص۹۵ - ۹۶.
- ↑ علامه حلی (۱۴۱۵). کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد. قم: مؤسسه النشر الاسلامی. ص۱۵۶.