پیش نویس:بیتالمال: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
# مالیاتها و عوارض: مالیات نیز که در فقه اسلامی، گاهی با عنوان «ضرائب» از آن یاد میشود،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مستمسک العروة الوثقی|نام خانوادگی=حکیم|جلد=9|صفحه=181}}</ref>یکی از منابع پذیرفتهشده در نظامهای اقتصادی برای تأمین بودجه و بیتالمال است و بعضی از روایات مرتبط با وضع زکات بر اسب در دوران حکومت امیرالمؤمنین (ع)، بر جواز آن دلالت دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=اصول الکافی|نام خانوادگی=شیخ کلینی|جلد=3|صفحه=530}}</ref>امامخمینی<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=البیع|نام خانوادگی=امامخمینی|جلد=2|صفحه=626}}</ref>و برخی دیگر از فقها<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء|نام خانوادگی=کاشفالغطاء|جلد=4|صفحه=333}}</ref>بر مشروعیت و جواز گرفتن مالیات در صورت حکومت حاکم مشروع تأکید کردهاند. مالیات بر درآمد، از احکام اولیه اسلام نیست و نشانی از آن در فقه اسلامی دیده نمیشود؛ اما به مقتضای نیازهای حکومت و از باب ضرورت، حکومت اسلامی میتواند از مردم مالیات بگیرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=نظری فقهی بر مالیات|نام خانوادگی=نجومی|جلد=1|صفحه=122}}</ref>در نگاه کلی امامخمینی فقها از طرف امام معصوم(ع) حجت بر مردماند و امور مسلمانان ازجمله گرفتن و صرف درآمدهای عمومی، به آنان واگذار شدهاست<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ولایت فقیه|نام=امامخمینی|جلد=1|صفحه=82}}</ref> | # مالیاتها و عوارض: مالیات نیز که در فقه اسلامی، گاهی با عنوان «ضرائب» از آن یاد میشود،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مستمسک العروة الوثقی|نام خانوادگی=حکیم|جلد=9|صفحه=181}}</ref>یکی از منابع پذیرفتهشده در نظامهای اقتصادی برای تأمین بودجه و بیتالمال است و بعضی از روایات مرتبط با وضع زکات بر اسب در دوران حکومت امیرالمؤمنین (ع)، بر جواز آن دلالت دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=اصول الکافی|نام خانوادگی=شیخ کلینی|جلد=3|صفحه=530}}</ref>امامخمینی<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=البیع|نام خانوادگی=امامخمینی|جلد=2|صفحه=626}}</ref>و برخی دیگر از فقها<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء|نام خانوادگی=کاشفالغطاء|جلد=4|صفحه=333}}</ref>بر مشروعیت و جواز گرفتن مالیات در صورت حکومت حاکم مشروع تأکید کردهاند. مالیات بر درآمد، از احکام اولیه اسلام نیست و نشانی از آن در فقه اسلامی دیده نمیشود؛ اما به مقتضای نیازهای حکومت و از باب ضرورت، حکومت اسلامی میتواند از مردم مالیات بگیرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=نظری فقهی بر مالیات|نام خانوادگی=نجومی|جلد=1|صفحه=122}}</ref>در نگاه کلی امامخمینی فقها از طرف امام معصوم(ع) حجت بر مردماند و امور مسلمانان ازجمله گرفتن و صرف درآمدهای عمومی، به آنان واگذار شدهاست<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ولایت فقیه|نام=امامخمینی|جلد=1|صفحه=82}}</ref> | ||
# درآمد اماکن عمومی: یکی از شیوههای درآمد دولت بنای اماکن عمومی همچون بازارها و کاروانسراها و میهمانخانهها بوده که درآمد آنها به بیت المال منتقل میشده است، از جمله [[منصور عباسی|ابوجعفر منصور عبّاسی]] بعداز اینکه بازارها را به دلایل امنیتی از شهر بغداد خارج کرد و در [[کرخ|محلۀ کرخ]] بنا نهاد، براساس مساحت بازار از استفاده کنندگان از آن [[اجاره]] میگرفت؛<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=فتوح البلدان|نام=بلاذری|جلد=1|صفحه=415}}</ref> | # درآمد اماکن عمومی: یکی از شیوههای درآمد دولت بنای اماکن عمومی همچون بازارها و کاروانسراها و میهمانخانهها بوده که درآمد آنها به بیت المال منتقل میشده است، از جمله [[منصور عباسی|ابوجعفر منصور عبّاسی]] بعداز اینکه بازارها را به دلایل امنیتی از شهر بغداد خارج کرد و در [[کرخ|محلۀ کرخ]] بنا نهاد، براساس مساحت بازار از استفاده کنندگان از آن [[اجاره]] میگرفت؛<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=فتوح البلدان|نام=بلاذری|جلد=1|صفحه=415}}</ref> | ||
{{درگاه|حکومت دینی}} | |||
== مصالح مصرف بیتالمال چیست و تشخیصش با کیست؟ == | |||
بخش عمومی بیتالمال بنا به صلاحدید حاکم اسلامی باید در مصالح مسلمانان صرف شود. یکی از وظایف حاکم اسلامی، پس از جمعآوری مالیات، آبادکردن کشور است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=نهج البلاغه ترجمه سیدجمالالدین دینپرور|نام خانوادگی=سیدجمالالدین دینپرور|جلد=ن53|صفحه=452}}</ref> علاوه بر این، در منابع فقهی، برخی موارد معین و مشخصی برای مصرف بیتالمال بیان شدهاست: | |||
# متصدیان برقراری نظم و امنیت در جامعه مانند حاکمان و فرمانداران،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المبسوط|نام=شیخ طوسی|جلد=2|صفحه=75}}</ref>قضات و منشیان آنان<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام|نام خانوادگی=نجفی|صفحه=51-54}}</ref> و رزمندگان<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام|نام خانوادگی=نجفی|جلد=21|صفحه=214}}</ref> | |||
# اقامه و احیای شعائر و آموزههای دینی که شامل پرداخت مستمری به مؤذن،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام|نام خانوادگی=نجفی|جلد=40|صفحهها=54}}</ref> امام جماعت، معلم قرآن<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام|نام=شهید ثانی|جلد=13|صفحه=350}}</ref>و پرداخت هزینه اعزام به حج و زیارت قبر پیامبر اسلام(ص) در صورت ناتوانی مالی مسلمانان و تعطیلی حج و زیارت<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=العروة الوثقی|نام خانوادگی=یزدی طباطبایی|جلد=4|صفحه=343}}</ref> | |||
# نیازمندیهای مربوط به مصالح عمومی مسلمانان، مانند خرید ساز و برگ جنگی برای تقویت توان دفاعی مسلمانان<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المبسوط|نام=شیخ طوسی|جلد=2|صفحه=75}}</ref>و همچنین مصالح شخصی مربوط با مصالح عمومی مانند تأمین نیازهای خانواده شهدا<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المبسوط|نام=طوسی|جلد=2|صفحه=73}}</ref>و هزینه ازدواج نیازمندان.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان|نام خانوادگی=اردبیلی|جلد=13|صفحه=361}}</ref>در مقطعی از صدر اسلام، بخشی از بیتالمال با عنوان «عطاء» میان همه مسلمانان به مساوات تقسیم میشد؛ همان گونه که بخشی از آن، برای تأسیسات عمومی مانند ساخت مسجدها، شهرها و کندن نهرها، خدمات عمومی و رسیدگی به محرومان و افراد نیازمند هزینه میشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بیتالمال پیدایش و تحولات آن،|نام خانوادگی=دجیلی|جلد=1|صفحهها=110-117}}</ref> | |||
فقها<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=العروة الوثقی|نام=یزدی طباطبایی|جلد=4|صفحه=94}}</ref>و ازجمله امامخمینی<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تحریر الوسیله|نام=امامخمینی|جلد=1|صفحهها=318-351}}</ref>برای مصرف زکات بنابر قرآن کریم،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=توبه، ۶۰}}</ref>هشت مصرف ذکر کردهاند: | |||
# فقرا؛ | |||
# مساکین؛ | |||
# کارگزاران زکات؛ | |||
# مؤلفة القلوب؛ | |||
# بردگان؛ | |||
# بدهکاران؛ | |||
# فی سبیل الله؛ | |||
# درراهماندگان. | |||
با این حال، امامخمینی معتقد است امروزه مصرف زکات منحصر در مصارف هشتگانه نیست و صدها مورد دیگر را نیز دربر میگیرد<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صحیفه امام|نام=امامخمینی|جلد=21|صفحه=150}}</ref>چنانکه ایشان بعید نمیدانست که مراد از «فی سبیل الله» که یکی از مصارف زکات است، مصالح عمومی اسلام و مسلمانان باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تحریر الوسیله|نام خانوادگی=امامخمینی|جلد=1|صفحه=319}}</ref>ایشان خاطرنشان کرده بیتالمال بهطور کلی باید در مصالح کشور مانند ادارهها، مراکز نظامی، معارف و فرهنگ و آبادانی و رفاه مردم و هزینههایی که برای اداره کشور یا حفظ عظمت و استقلال بینالمللی کشور ضروری است، صرف شود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کشف اسرار|نام خانوادگی=امامخمینی|جلد=1|صفحه=260}}</ref>{{درگاه|حکومت دینی}} | |||
== منابع == | == منابع == | ||
نسخهٔ ۲۹ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۸:۴۰
منظور از بیتالمال چیست؟ چه اموالی جزء بیتالمال محسوب میشود و استفاده از آنها در صلاحدید چه کسی است؟
تعریف بیت المال
تعریف لغوی :
بیتالمال به مکانی گفته میشود که در آن ذخایر و اندوختههای حکومت اسلامی[۱]و اموال عمومی متعلق به همه مسلمانان، برای صرف در مصالح آنان[۲]نگهداری میشود. «بیت مال المسلمین» و «خزانهداری کل»، از دیگر عناوین گفته شده برای بیتالمال است[۳]؛ اما امروزه، به خود اموال یادشده نیز، بیتالمال گفته میشود.[۴]
تعریف اصطلاحی:
به همراه رشد جوامع بشری و تأسیس حکومت، مرکزی نیز برای جمع و نگهداری اموال عمومی با نام «خزانه دولت» و در اصطلاح اسلامی، بیتالمال شکل گرفت.[۵]اموال بیتالمال به معنای اموال عمومی و شرعی،[۶] اجمالاً در همه ادیان و امتهای گذشته ازجمله در مسیحیت وجود داشتهاست.[۷]
چه اموالی جزء بیت المال است؟
منابع بیتالمال بر دو نوع است:
اموال بدون مصارف خاص
منابعی که در شرع اسلامی، مصارف خاصی برای آنها تعیین نشده که خود بر دو نوعاند: الف) منابعی که متعلق به عموم مسلماناناند و در مصالح آنان صرف میشوند؛ مانند خراج و مقاسمه که درآمد حاصل از زمینهای فتحشده با قهر و غلبه است،[۸]سهم سبیل الله از زکات،[۹]جزیه، اموالی که وصیت شده در راه خیر صرف شوند و آنچه به عموم مسلمانان تعلق دارد.[۱۰]ب) منابعی که به لحاظ منصب رسالت یا امامت، ملک رسول خدا (ص) یا امامان معصوم (ع) است و درآمد حاصل از آن در اختیار آنان قرار میگیرد تا هر گونه که صلاح دیدند هزینه کنند، مانند انفال و سهم امام (ع) از خمس؛
منابع با مصارف خاص
منابعی که مصارف خاصی دارند، مثل سهم سادات از خمس و غیر از سهم سبیلالله از زکات.[۱۱]برخی از فقها این منابع را جزو بیتالمال ندانسته، معتقدند دیدگاه دیگر فقها هم همین است.[۱۲] امامخمینی جزیه، خراج، خمس، زکات[۱۳]و خراج اراضی خراجیهرا از منابع مالی حکومت اسلامی بهشمار میآورد.[۱۴]
مهمترین درآمدهای بیت المال بدین شرح است:
- فیء (که مهمترین مصادیق آن، بنابر رأی مشهور، خراج و جزیه بوده است)
- انفال
- سرزمینهایی که بدون جنگ فتح شده یا صاحبان آن با میل خود تسلیم کردهاند (فیء)؛
- زمینهای موات؛
- سواحل دریاها و رودخانهها؛
- قلهها، کوهها و سنگهای موجود در آن و گیاهان؛
- اموال اختصاصی شاهان و اشیای گرانبها و برگزیده غنیمتهای جنگی؛
- ارث بدون وارث؛
- معادن بدون مالک[۱۵]
- زکات : زکات یکی از مالیاتهای ثابت اسلامی است که از نظر بیشتر فقها، به نُه چیز؛ شامل شتر، گاو، گوسفند، طلا، نقره، گندم، جو، خرما و کشمش تعلق میگیرد.[۱۶]
- خمس
- گمرکات (روایات دربارۀ جواز اخذ آن متفق نیستند و فقها نیز در میزان حق گمرکی مسلمان و ذمّی اتفاق نظر ندارند. هرچند یک چهارم حق گمرکی از مسلمانان و تمام آن از اهل ذمه گرفته میشده است.)[۱۷]
- مالیاتها و عوارض: مالیات نیز که در فقه اسلامی، گاهی با عنوان «ضرائب» از آن یاد میشود،[۱۸]یکی از منابع پذیرفتهشده در نظامهای اقتصادی برای تأمین بودجه و بیتالمال است و بعضی از روایات مرتبط با وضع زکات بر اسب در دوران حکومت امیرالمؤمنین (ع)، بر جواز آن دلالت دارد.[۱۹]امامخمینی[۲۰]و برخی دیگر از فقها[۲۱]بر مشروعیت و جواز گرفتن مالیات در صورت حکومت حاکم مشروع تأکید کردهاند. مالیات بر درآمد، از احکام اولیه اسلام نیست و نشانی از آن در فقه اسلامی دیده نمیشود؛ اما به مقتضای نیازهای حکومت و از باب ضرورت، حکومت اسلامی میتواند از مردم مالیات بگیرد.[۲۲]در نگاه کلی امامخمینی فقها از طرف امام معصوم(ع) حجت بر مردماند و امور مسلمانان ازجمله گرفتن و صرف درآمدهای عمومی، به آنان واگذار شدهاست[۲۳]
- درآمد اماکن عمومی: یکی از شیوههای درآمد دولت بنای اماکن عمومی همچون بازارها و کاروانسراها و میهمانخانهها بوده که درآمد آنها به بیت المال منتقل میشده است، از جمله ابوجعفر منصور عبّاسی بعداز اینکه بازارها را به دلایل امنیتی از شهر بغداد خارج کرد و در محلۀ کرخ بنا نهاد، براساس مساحت بازار از استفاده کنندگان از آن اجاره میگرفت؛[۲۴]
مصالح مصرف بیتالمال چیست و تشخیصش با کیست؟
بخش عمومی بیتالمال بنا به صلاحدید حاکم اسلامی باید در مصالح مسلمانان صرف شود. یکی از وظایف حاکم اسلامی، پس از جمعآوری مالیات، آبادکردن کشور است.[۲۵] علاوه بر این، در منابع فقهی، برخی موارد معین و مشخصی برای مصرف بیتالمال بیان شدهاست:
- متصدیان برقراری نظم و امنیت در جامعه مانند حاکمان و فرمانداران،[۲۶]قضات و منشیان آنان[۲۷] و رزمندگان[۲۸]
- اقامه و احیای شعائر و آموزههای دینی که شامل پرداخت مستمری به مؤذن،[۲۹] امام جماعت، معلم قرآن[۳۰]و پرداخت هزینه اعزام به حج و زیارت قبر پیامبر اسلام(ص) در صورت ناتوانی مالی مسلمانان و تعطیلی حج و زیارت[۳۱]
- نیازمندیهای مربوط به مصالح عمومی مسلمانان، مانند خرید ساز و برگ جنگی برای تقویت توان دفاعی مسلمانان[۳۲]و همچنین مصالح شخصی مربوط با مصالح عمومی مانند تأمین نیازهای خانواده شهدا[۳۳]و هزینه ازدواج نیازمندان.[۳۴]در مقطعی از صدر اسلام، بخشی از بیتالمال با عنوان «عطاء» میان همه مسلمانان به مساوات تقسیم میشد؛ همان گونه که بخشی از آن، برای تأسیسات عمومی مانند ساخت مسجدها، شهرها و کندن نهرها، خدمات عمومی و رسیدگی به محرومان و افراد نیازمند هزینه میشد.[۳۵]
فقها[۳۶]و ازجمله امامخمینی[۳۷]برای مصرف زکات بنابر قرآن کریم،[۳۸]هشت مصرف ذکر کردهاند:
- فقرا؛
- مساکین؛
- کارگزاران زکات؛
- مؤلفة القلوب؛
- بردگان؛
- بدهکاران؛
- فی سبیل الله؛
- درراهماندگان.
با این حال، امامخمینی معتقد است امروزه مصرف زکات منحصر در مصارف هشتگانه نیست و صدها مورد دیگر را نیز دربر میگیرد[۳۹]چنانکه ایشان بعید نمیدانست که مراد از «فی سبیل الله» که یکی از مصارف زکات است، مصالح عمومی اسلام و مسلمانان باشد.[۴۰]ایشان خاطرنشان کرده بیتالمال بهطور کلی باید در مصالح کشور مانند ادارهها، مراکز نظامی، معارف و فرهنگ و آبادانی و رفاه مردم و هزینههایی که برای اداره کشور یا حفظ عظمت و استقلال بینالمللی کشور ضروری است، صرف شود.[۴۱]
منابع
- ↑ انوری. فرهنگ بزرگ سخن. ج۲. ص۱۱۰۹.
- ↑ هاشمی شاهرودی. فرهنگ جامع فقه مطابق مذهب أهل بیت علیهم السلام. ج۲. ص۱۵۵.
- ↑ دجیلی. بیتالمال پیدایش و تحولات آن. ج۱. ص۱۶.
- ↑ دهخدا. لغتنامه دهخدا. ج۳. ص۳/۴۴۶۹.
- ↑ شبزندهدار. غارت بیتالمال. ج۱. ص۳۰۶.
- ↑ شیخ کلینی. اصول الکافی. ج۵. ص۴۴.
- ↑ منتظری. دراسات فی المکاسب المحرمه. ج۳. ص۸.
- ↑ کرکی. جامع المقاصد فی شرح القواعد. ج۱. ص۴۰۲.
- ↑ آشتیانی. کتاب القضاء. ج۱. ص۱۰۲.
- ↑ آشتیانی. کتاب القضاء. ج۱. ص۱۰۲.
- ↑ هاشمی شاهرودی. فرهنگ جامع فقه مطابق مذهب أهل بیت علیهم السلام. ج۲. صص۱۵۵–۱۵۶.
- ↑ آشتیانی. کتاب القضاء. ج۱. ص۱۰۳.
- ↑ امامخمینی. ولایت فقیه. ج۱. ص۲۸.
- ↑ امامخمینی. ولایت فقیه. ج۱. ص۵۲.
- ↑ امامخمینی. تحریر الوسیله. ج۱. صص۳۴۷–۳۴۸.
- ↑ یزدی طباطبایی. العروة الوثقی. ج۴. ص۲۸.
- ↑ تاریخ بیهقی. ج۹. ص۲۱۰. پارامتر
|first1=بدون|last1=در Authors list وارد شدهاست (کمک) - ↑ حکیم. مستمسک العروة الوثقی. ج۹. ص۱۸۱.
- ↑ شیخ کلینی. اصول الکافی. ج۳. ص۵۳۰.
- ↑ امامخمینی. البیع. ج۲. ص۶۲۶.
- ↑ کاشفالغطاء. کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء. ج۴. ص۳۳۳.
- ↑ نجومی. نظری فقهی بر مالیات. ج۱. ص۱۲۲.
- ↑ ولایت فقیه. ج۱. ص۸۲. پارامتر
|first1=بدون|last1=در Authors list وارد شدهاست (کمک) - ↑ فتوح البلدان. ج۱. ص۴۱۵. پارامتر
|first1=بدون|last1=در Authors list وارد شدهاست (کمک) - ↑ سیدجمالالدین دینپرور. نهج البلاغه ترجمه سیدجمالالدین دینپرور. جن۵۳. ص۴۵۲.
- ↑ المبسوط. ج۲. ص۷۵. پارامتر
|first1=بدون|last1=در Authors list وارد شدهاست (کمک) - ↑ نجفی. جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام. ص۵۱-۵۴.
- ↑ نجفی. جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام. ج۲۱. ص۲۱۴.
- ↑ نجفی. جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام. ج۴۰. صص۵۴.
- ↑ مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام. ج۱۳. ص۳۵۰. پارامتر
|first1=بدون|last1=در Authors list وارد شدهاست (کمک) - ↑ یزدی طباطبایی. العروة الوثقی. ج۴. ص۳۴۳.
- ↑ المبسوط. ج۲. ص۷۵. پارامتر
|first1=بدون|last1=در Authors list وارد شدهاست (کمک) - ↑ المبسوط. ج۲. ص۷۳. پارامتر
|first1=بدون|last1=در Authors list وارد شدهاست (کمک) - ↑ اردبیلی. مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان. ج۱۳. ص۳۶۱.
- ↑ دجیلی. بیتالمال پیدایش و تحولات آن،. ج۱. صص۱۱۰–۱۱۷.
- ↑ العروة الوثقی. ج۴. ص۹۴. پارامتر
|first1=بدون|last1=در Authors list وارد شدهاست (کمک) - ↑ تحریر الوسیله. ج۱. صص۳۱۸–۳۵۱. پارامتر
|first1=بدون|last1=در Authors list وارد شدهاست (کمک) - ↑ توبه، ۶۰.
- ↑ صحیفه امام. ج۲۱. ص۱۵۰. پارامتر
|first1=بدون|last1=در Authors list وارد شدهاست (کمک) - ↑ امامخمینی. تحریر الوسیله. ج۱. ص۳۱۹.
- ↑ امامخمینی. کشف اسرار. ج۱. ص۲۶۰.
