پیش نویس:پناه به خدا به هنگام قرائت: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی پاسخ
    خط ۱۵: خط ۱۵:


    == پناه بردن به خدا، ادب تلاوت ==
    == پناه بردن به خدا، ادب تلاوت ==
    این ادب از آیه {{قرآن|فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ|ترجمه=پس هنگامی که قرآن می‌خوانی از شیطان رانده شده به خدا پناه ببر.|سوره=نحل|آیه=۹۸}}، قابل استفاده است. این پناهنده شدن به خدا از شر شیطان، فقط ذکر لفظی و بر زبان جاری ساختن «أعوذ بالله من الشیطان الرجیم» نمی‌باشد؛ لذا نفرموده است ذکر «اعوذ بالله» را بر زبان بیاور بلکه فرموده است به خدا پناه ببر. پناه بردن به خدا حالتی نفسانی برای قاری قرآن است. ذکر لفظی سبب و مقدمه برای ایجاد حالت نفسانی مذکور می‌باشد.<ref>{{پک|1=طباطبایی|2=1352|ک=المیزان فی تفسیر القرآن|ص=343|ج=12}}</ref> قاری قرآن با گفتن این ذکر زمام تصرف در همه امور خود را به دست خدا داده و تسلیم او می‌شود و هر چه را خداوند صلاح او می‌داند همان را صلاح خود می‌داند. او با [[ایمان]]، استعاذه و [[توکل]] به خدا صداقت خویش را در ادعای پناهندگی به خدا و ادعای عبودیت و بندگی او به اثبات می‌رساند چرا که فقط بندگان واقعی خدا از اغواء شیطان در امان هستند.<ref>{{پک|1=طباطبایی|2=1352|ک=المیزان فی تفسیر القرآن|ص=344|ج=12}}</ref>
    این ادب [[آداب تلاوت قرآن|تلاوت]] از آیه {{قرآن|فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ|ترجمه=پس هنگامی که قرآن می‌خوانی از شیطان رانده شده به خدا پناه ببر.|سوره=نحل|آیه=۹۸}}، قابل استفاده است. این پناهنده شدن به خدا از شر شیطان، فقط ذکر لفظی و بر زبان جاری ساختن «أعوذ بالله من الشیطان الرجیم» نمی‌باشد؛ لذا نفرموده است ذکر «اعوذ بالله» را بر زبان بیاور بلکه فرموده است به خدا پناه ببر. پناه بردن به خدا حالتی نفسانی برای قاری قرآن است. ذکر لفظی سبب و مقدمه برای ایجاد حالت نفسانی مذکور می‌باشد.<ref>{{پک|1=طباطبایی|2=1352|ک=المیزان فی تفسیر القرآن|ص=343|ج=12}}</ref> قاری قرآن با گفتن این ذکر زمام تصرف در همه امور خود را به دست خدا داده و تسلیم او می‌شود و هر چه را خداوند صلاح او می‌داند همان را صلاح خود می‌داند. او با [[ایمان]]، استعاذه و [[توکل]] به خدا صداقت خویش را در ادعای پناهندگی به خدا و ادعای عبودیت و بندگی او به اثبات می‌رساند چرا که فقط بندگان واقعی خدا از اغواء شیطان در امان هستند.<ref>{{پک|1=طباطبایی|2=1352|ک=المیزان فی تفسیر القرآن|ص=344|ج=12}}</ref>


    == پانویس ==
    == پانویس ==

    نسخهٔ ‏۱۷ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۶:۳۲

    سؤال

    چرا پیش از قرائت قرآن، می‌بایست از شر شیطان به خداوند پناه ببریم؟ مگر شیطان چه می‌تواند بکند؟

    طبق آیه ﴿فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ؛ پس هنگامی که قرآن می‌خوانی از شیطان رانده شده به خدا پناه ببر.(نحل:۹۸)، هنگام قرائت قرآن باید ابتدا به صورت زبانی از شیطان به خدا پناه برد تا مقدمه ای برای پناه بردن قلبی باشد. طبق آیات قرآن کریم شیطان قسم خورده است که برای گمراهی بندگان خدا تلاش کند. خداوند نیز این قدرت را از شیطان نفی نکرده است. شیطان برای گمراه ساختن انسان از دام‌های گوناگونی استفاده می‌کند. حتی مدارج و مقامات معنوی نیز می‌تواند دام شیطان برای عده ای باشد. حتی امور عبادی همانند تلاوت و قرائت قرآن نیز می‌تواند دست مایه شیطان برای منحرف کردن انسان گردد؛ لذا برای سالم ماندن انسان از شیطان هنگام قرائت قرآن لازم است آدابی که برای آن گفته شده است همانند طهارت و پناه بردن به خدا رعایت گردد.

    درگاه‌ها
    درگاه قرآن.png


    سوگند شیطان بر گمراه کردن بندگان

    خداوند در قرآن کریم سوگندی را از سوی شیطان حکایت کرده است و آن سوگند بر گمراه کردن بندگان است. این سوگند در آیه شریفه ﴿قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَیْتَنِی لأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الأَرْضِ وَلأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ إِلاَّ عِبَادَک مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ؛ گفت: پروردگارا! به سبب اینکه مرا گمراه نمودی، من هم یقیناً [همه کارهای زشت را] در زمین برای آنان می‌آرایم [تا ارتکاب زشتی‌ها برای آنان آسان شود] و مسلماً همه را گمراه می‌کنم. مگر [آن] بندگانت را که خالص شدگانِ [از هر نوع آلودگی ظاهری و باطنی]اند.(حجر:۳۹ و ۴۰)، حکایت شده است.

    این سوگند در قرآن توسط خداوند رد نشده است و این نشان می‌دهد ابلیس می‌تواند نسبت به انسان کارهایی را انجام دهد.[۱] البته روشن است طبق آیه شریفه ﴿إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ؛ قطعاً تو را بر بندگانم تسلّطی نیست، مگر بر گمراهانی که از تو پیروی می‌کنند.(حجر:۴۲)، رابطه شیطان و گمراهان رابطه پیشوا و پیرو است نه رابطه اجبار کننده و اجبار شونده.[۲]

    نفوذ شیطان در انسان

    هر چیزی و هرکسی که مانع از رسیدن انسان به حق تعالی شود و از میان جمال خدا و بنده حجاب ایجاد کند، شیطان است. آن چه شیطان به وسیله آن انسان را از وصول به مقصود بازدارد، دام‌های شیطانی است چه از سنخ مقامات و مدارج باشد یا از سنخ علوم و کمالات یا عیش و راحت یا رنج یا غیر این‌ها.[۳]

    شیطان برای رسیدن به هدف خودش که گمراه نمودن انسان است از هر وسیله و دامی بهره می‌گیرد تا او را از وصول به مقصود بازدارد؛ گاهی به امید توبه در آخر عمر انسان را به شقاوت می‌کشاند؛ غافل از این که توبه در آخر عمر با تراکم ظلمات معاصی و بسیاری مظالم عباد و حقوق الله، امری بسیاری مشکل است. گاهی نیز به وعده شفاعت انسان را از شفاعت محروم می‌سازد در حالی که لیاقتی باید باشد تا شفاعت نصیبش گردد و گاهی اعمال ناشایست و امور مادی را بر انسان زینت می‌دهد.[۴] گاهی نیز با وعده رحمت خداوند، دست انسان را از دامن رحمت حق تعالی کوتاه می‌کند؛ غافل از این که بعثت رسل، ارسال کتب و عمل به دستورات شرع و دین از رحمت‌های الهی است. یکی از کتب آسمانی قرآن است که انسان اگر چشم طمع به رحمت الهی دوخته، باید از این رحمت واسعه استفاده کند و سعی در بهره‌گیری از آن داشته باشد. برای بهره‌گیری کامل از آن و رسیدن به معارف بلند و آسمانی قرآن و تأثیر تلاوت و قرائت آن بر قلب انسان لازم است به آداب و شرایط تلاوت عمل شود.[۵]

    پناه بردن به خدا، ادب تلاوت

    این ادب تلاوت از آیه ﴿فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ؛ پس هنگامی که قرآن می‌خوانی از شیطان رانده شده به خدا پناه ببر.(نحل:۹۸)، قابل استفاده است. این پناهنده شدن به خدا از شر شیطان، فقط ذکر لفظی و بر زبان جاری ساختن «أعوذ بالله من الشیطان الرجیم» نمی‌باشد؛ لذا نفرموده است ذکر «اعوذ بالله» را بر زبان بیاور بلکه فرموده است به خدا پناه ببر. پناه بردن به خدا حالتی نفسانی برای قاری قرآن است. ذکر لفظی سبب و مقدمه برای ایجاد حالت نفسانی مذکور می‌باشد.[۶] قاری قرآن با گفتن این ذکر زمام تصرف در همه امور خود را به دست خدا داده و تسلیم او می‌شود و هر چه را خداوند صلاح او می‌داند همان را صلاح خود می‌داند. او با ایمان، استعاذه و توکل به خدا صداقت خویش را در ادعای پناهندگی به خدا و ادعای عبودیت و بندگی او به اثبات می‌رساند چرا که فقط بندگان واقعی خدا از اغواء شیطان در امان هستند.[۷]

    پانویس

    منابع


    • مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. به کوشش محمدرضا آشتیانی. تهران: دار الکتب الإسلامیة.
    • طبرسی، فضل بن حسن (۱۴۰۸). مجمع البیان. بیروت: دار المعرفة.
    • خمینی، روح الله (۱۳۷۰). آداب نماز. تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
    • طباطبایی، محمد حسین (۱۳۵۲). المیزان فی تفسیر القرآن. بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات.