پیش نویس:فلسفه خلقت گناه‌کار: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی پاسخ
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۶: خط ۶:


    == هدف از خلقت انسان ==
    == هدف از خلقت انسان ==
    خداوند انسان گناهکار را نیافریده، بلکه موجودی را آفریده است که توان رسیدن به مقاماتی فراتر از فرشتگان و نزدیکی به سرچشمه هستی را دارد؛ بنابراین، انسان با داشتن قابلیت تکامل و تقرب به کمالات بی‌نهایت، شایسته آفرینش است و هدف از خلقت او را باید در همین ظرفیت تعالی‌ بخشش جستجو کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=هدف زندگی|سال=1360|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه|صفحه=7|مکان=قم}}</ref>
    خداوند انسان گناهکار را نیافریده، بلکه موجودی را آفریده است که توان رسیدن به مقاماتی فراتر از فرشتگان و نزدیکی به سرچشمه هستی را دارد؛ بنابراین، انسان با داشتن قابلیت تکامل و تقرب به کمالات بی‌نهایت، شایسته آفرینش است و هدف از خلقت او را باید در همین ظرفیت تکاملش جستجو کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=هدف زندگی|سال=1360|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه|صفحه=7|مکان=قم}}</ref>


    == اصل اختیار در آفرینش انسان ==
    == اصل اختیار در آفرینش انسان ==

    نسخهٔ ‏۱۶ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۹:۵۲

    سؤال
    فلسفه خلقت گناه‌کار چیست؟ آیا آفرینش کسی که در نهایت به جهنم می‌رود، لطف الهی است یا ظلم؟

    سؤال از چرایی آفرینش انسان‌هایی که گناه می‌کنند و شاید به جهنم بروند، در واقع بازتابی از دغدغه‌ای عمیق درباره عدالت، رحمت و حکمت الهی است. که باید گفت: خداوند انسان را نه گناهکار، بلکه موجودی آگاه، مختار و دارای ظرفیت کمال می‌آفریند. گناه نتیجه انتخاب نادرست انسان است، نه اراده الهی بر گناهکاری او.

    اگرچه برخی انسان‌ها به گناه آلوده می‌شوند، اما خود آفرینش آن‌ها موهبت است، چراکه امکان تجربه زیستن، انتخاب، بازگشت، توبه، رشد و قرب الهی به آن‌ها داده شده است. به‌علاوه، خداوند راه‌های متعددی برای بخشش و نجات پیش‌بینی کرده است تا انسان گناهکار از رحمت الهی ناامید نشود. بنابراین آفرینش چنین انسان‌هایی، نه‌تنها اشکالی ندارد، بلکه خود نشانه‌ای از لطف و حکمت بی‌پایان خداوند است.

    هدف از خلقت انسان

    خداوند انسان گناهکار را نیافریده، بلکه موجودی را آفریده است که توان رسیدن به مقاماتی فراتر از فرشتگان و نزدیکی به سرچشمه هستی را دارد؛ بنابراین، انسان با داشتن قابلیت تکامل و تقرب به کمالات بی‌نهایت، شایسته آفرینش است و هدف از خلقت او را باید در همین ظرفیت تکاملش جستجو کرد.[۱]

    اصل اختیار در آفرینش انسان

    مطالب جمع آوری شده

    فرشتگان همين سؤال را از خدا پرسيدند، وقتي خدا به ملائكه فرمود: مي خواهم در زمين جانشين بيآفرينم؛[2] ملائكه گفتند: آيا مي خواهي كساني را خلق كني كه روي زمين فساد مي كنند و همديگر را مي كشند. ما تو را تسبيح مي گوييم و تقديس مي كنيم. خداوند در پاسخ فرمود: چيزهايي مي دانم كه نمي دانيد. خدا موجودي آفريد كه گُل سر سبد عالَم هستي محسوب مي شود، به خاطر زمينه هايي كه در وجود او نهاد. و آية و علّم آدم الاسماءَ كلّها؛ خداوند به آدم تمامي اسما را آموخت، شايد به اين معنا باشد كه خداوند زمينة رشد و تكامل را در وجود انسان قرار داد. وي با اين زمينه مي تواند به حقايقي از عالَم دست يابد كه حتي فرشتگان از آن اظهار عجز نموده اند. بشر امروز توانسته است در اثر علم و آگاهي و تجربه به مراحلي برسد كه هيچ موجود ديگري اين قدرت را ندارد. بنابراين خلقت آدم با دارا بودن زمينه هاي كمال و ترقّي بسيار عالي و بر جسته است ، گرچه برخي انسان ها از اين زمينه ها سوء استفاده مي كنند، امّا سوء استفاده دليل نمي شود كه خدا از اصل خلقت آن ها خودداري كند، همان طوري كه خداوند درختان را آفريد كه فوائد بسيار دارد، امّا گاهي در اثر آتش سوزي باعث تخريب محيط زيست مي شود. همين طور دريا و آب كه بسيار خوب است گرچه گاهي عامل فساد می شود.تفسير نمونه، ج 22، ص 392 و ج 1، ص 178

    موجودي كه مي‌تواند چنين صعود و ترقي نمايد شايسته و ضروري است كه خلق شود. البته كمال انسان همانطور كه خداوند فرموده است قرب الهي است/رجبي، محمود، انسان‌شناسي، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)، چاپ اول، 1379، ص 181./ و به همين جهت خداوند درباره متقيان كه به كمال رسيده‌اند مي‌فرمايد:«إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ»به راستي كه پرهيزكاران در باغ‌ها و جويبار در جايگاهي راستين نزد پادشاهي مقتدرند/قمر/ 55

    ________________________________________________________________


    البته در چرايي خلقت انسان سخن بسيار گفته شده است و بسيار مي‌تواند سخن گفت و بطور كوتاه ديدگاه درست در علت خلقت انسان اينست كه به كمال برتر برسد زيرا انسان است كه مي‌تواند حتي فراتر از فرشتگان تعالي پيدا كند. پس هدف از خلقت انسان را مي‌توان در ماهيت تكامل‌پذير انسان جستجو كرد. / مطهري، ‌مرتضي، هدف زندگي، قم، دفتر انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه، 1360، ص 7.

    ___________________________ اصلی

    خداوند انسان را گناهکار نیافریده است؛ بلکه موجودی را آفریده است که می‌تواند از فرشتگان که پاکترین موجودات هستند والاتر و به سرچشمه هستی نزدیکتر باشد. خداوند انسان را با خصوصیت اختیار آفرید و او را هدایت کرد. پیامبران را نیز به عنوان هادیان بیرونی فرستاد تا او را هدایت کنند. به پاداش‌های الهی بشارت دهند و از عذاب‌ها بیم دهند.[۲] انسان آزاد گذارده شده است تا راه خویش را انتخاب کند یا شکرگزار نعمتهای الهی شود یا ناسپاسی کند.[۳] برای هریک از این انتخاب‌ها نیز عاقبتی درنظر گرفته شده است که انسانها از آن آگاه هستند؛ بنابراین خداوند انسان را برای رفتن به جهنم خلق نکرده است. هدف خداوند آن است که انسان مشمول رحمت او واقع شود و به سعادت و کمال شایسته خود، برسد. حالا خداوند به خاطر این که عده‌ای قدردانی نکرده و مرتکب گناه می‌شوند باید سفره جود و کرم خود را برچیند؟ اگر انسان خود نمی‌خواهد از نعمات استفاده کند و به سعادت واقعی برسد، ارتباطی با جود و کرم منعم ندارد.[۴] حال آیا آنها دیگر هیچ راهی برای بهره‌مندی از الطاف الهی ندارند؟ آیا در آفرینش انسان گنه‌کار لطفی وجود دارد یا در نیافریدن او؟ مسلّماً اگر آفریده نمی‌شد به هیچ عنوان نمی‌توانست از الطاف و نعمات الهی بهره‌مند شود؛ ولی حال که آفریده شده است راه‌هایی برای برخورداری از الطاف و نعمات الهی وجود دارد که بدین قرار است:

    1. انسان می‌تواند گناه نکند و به رحمت الهی برسد.
    2. انسان می‌تواند بعد از گناه توبه کند و در مسیر رحمت الهی قرار گیرد. خداوند متعال می‌فرماید: «کسی که کار بدی انجام دهد یا به خود ستم کند، سپس از خداوند طلب آمرزش کند خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت».[۵]
    3. اگر انسان از گناهان کبیره پرهیز کند، خداوند گناهان کوچک او را می‌پوشاند.[۶]
    4. بعضی از گناهان در اثر انجام کارهای خوب از بین می‌رود.[۷]
    5. بعضی از گناهان در اثر سختی‌ها، بیماری‌ها و… از بین می‌رود. پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «یک شب تب داشتن کفاره گناه یک ساله است».[۸]
    6. بعضی گناهان با مرگ، سختی‌های جان کندن و امثال آن، یا عذاب‌های برزخ و قیامت از بین می‌رود. پیامبراکرم(ص) فرموده‌اند: «مرگ کفاره گناهان مؤمن است».[۹]
    7. بعضی از گناهان در اثر شفاعت اولیاء الهی از بین می‌رود. پیامبر اسلام(ص) در این‌باره فرمودند: «شفاعتم را برای آن دسته از امتم که مرتکب گناه کبیره شده‌اند ذخیره کرده‌ام».[۱۰]
    8. خداوند بدون توبه هر گناهی غیر از شرک را می‌بخشد.[۱۱]
    9. آنچه بر خدا لازم است آن است که به وعده‌های خود عمل کند ولی اگر به وعیدهای خود ـ تهدید به عذاب و عقاب ـ عمل نکند اشکالی ندارد. چون عقاب حق خداوند است و می‌تواند از آن بگذرد.

    با توجه به راه‌های ذکر شده، انسان گنهکار می‌تواند از طریق آنها از نعمات ابدی الهی بهره‌مند شود؛ بنابراین آفریدن انسان گنهکار لطفی است از سوی خداوند متعال.


    _ اصلی

    ___________________________________

    پرسشگر محترم‌! در پاسخ توجه به چند نکته لازم است‌; 1. انسان موجودی مختار است‌; "إِنَّا خَلَقْنَا الاْ نسَـَن‌َ مِن نُّطْفَة‌ٍ أَمْشَاج‌ٍ نَّبْتَلِیه‌ِ فَجَعَلْنَـَه‌ُ سَمِیعَا بَصِیرًا # إِنَّا هَدَیْنَـَه‌ُ السَّبِیل‌َ إِمَّا شَاکِرًا وَ إِمَّا کَفُورًا;(انسان‌،2و3) ما انسان را از نطفه مختلطی آفریدیم‌، و او را می‌آزماییم ]به همین خاطر[ او را شنوا و بینا قرار دادیم # ما راه را به او نشان دادیم‌، خواه شاکر باشد ]و بپذیرد[ یا کفران کند." بنابراین‌، می‌توان راه هدایت و مستقیم را طی کند و می‌تواند به گمراهی و ضلالت برود و در نتیجه به گناهان آلوده شود. 2. خداوند متعال انسان را برای گناه کردن نیافرید; بلکه برای آفرینش انسان دو هدف را می‌توان تصور کرد: 1. هدف متوسط; از آیات قرآن و روایات اسلامی برمی‌آید که هدف متوسط خلقت عبادت و بندگی خداست و این مطلب در تمام پدیده‌های عالم‌، ساری و جاری است‌; "وَ إِن مِّن شَی‌ْءٍ إِلآ یُسَبِّح‌ُ بِحَمْدِه‌ِی وَ لَـَکِن لآ تَفْقَهُون‌َ تَسْبِیحَهُم‌...;(اسرأ،44) همه موجودات‌، تسبیح خدا می‌گویند; ولی شما تسبیح آنان را نمی‌فهمید." قرآن کریم‌، درباره هدف متوسط در انسان و جن می‌فرماید: "وَ مَا خَلَقْت‌ُ الْجِن‌َّ وَ الاْ نس‌َ إِلآ لِیَعْبُدُون‌;(ذاریات‌،56) من جن و انس را نیافریدم جز برای این که عبادتم کنند." 3. هدف غایی و عالی‌; این هدف رسیدن به مبدأ و منشأ نور هستی است‌; یعنی نهایت سیر مخلوقات اوست‌; "وَ أَن‌َّ إِلَی‌َ رَبِّکَ الْمُنتَهَی‌َ ;(نجم‌،42) انتهای سیر انسان به سوی خداوند است‌." "إِنَّا لِلَّه‌ِ وَ إِنَّـآ إِلَیْه‌ِ رَ َجِعُون‌;(بقره‌،156)...ما از خداییم و به سوی او برمی‌گردیم‌." آیات مذکور غایت و نهایت سیر را روشن می‌کنند; رسیدن به خدا، همان به کمال رسیدن مخلوقات است‌، پدیده‌های هستی وقتی کمال آخر خود را می‌یابند که به خداوند متعال نزدیک شوند.(ر. ک‌: معارف قرآن‌، آیة الله مصباح یزدی‌، ج 3 ـ 1، ص 155ـ179، مؤسسه در راه حق‌، قم‌.) حضرت علی‌می‌فرماید: "بی‌گمان خدای سبحان دنیا را مقدمه‌ای برای زندگی پس از آن قرار داده و آن را برای مردم‌، محل آزمایش شمرده تا هرکس که نیکوکارتر است‌، بشناسد...".(فرهنگ آفتاب‌، فرهنگ تفصیلی نهج البلاغه‌، عبدالمجید معادیخواه‌، ج 1، ص 77، نشر ذره‌.) بنابراین‌، انسان برای به تکامل رسیدن خلق شده و به طور کلی آفرینش نیز در راستای همین هدف خلق شده و تکامل و نزدیک شدن به خداوند، همان هدف غایی و نهایی است و چنین هدفی ذاتاً دارای ارزش و بالاتر از آن خوبی یافت نمی‌شود; و در این راستا انسان می‌تواند با اختیار و امکاناتی که در خدمت دارد به این هدف برسد و در غیر این صورت کوتاهی و کم همتی از خود انسان‌ها است و دیگر آن که خداوند متعال در خلقت به دنبال منافع خویش نیست‌، بلکه منفعت و سود خلقت به مخلوق (انسان‌) برمی‌گردد; زیرا خداوند متعال ناقص نیست که نیازمند سود و منفعت باشد. من نکردم خلق تا سودی کنم ‌بلکه تا بر بندگان جودی کنم‌همان طور که گذشت انسان موجودی مختار و با اراده است‌. و قرآن کریم به صراحت اختیار انسان را ثابت کرده و می‌فرماید: "وَقُل‌ِ الْحَق‌ُّ مِن رَّبِّکُم‌ْ فَمَن شَآءَ فَلْیُؤْمِن وَ مَن شَآءَ فَلْیَکْفُر...;(کهف‌،29) بگو این حق است ]قرآن‌[ از سوی پروردگارتان‌! هرکس می‌خواهد ایمان بیاورد و هرکس می‌خواهد کافر شود!..." پس سعادت یا شقاوت انسان به دست خودش است‌، اگر راه کمال و صراط مستقیم را پیمود و رهنمودهای خداوند متعال را گوش داد و عمل کرد، سعادتمند شده و ازنعمت‌های او در بهشت رضوان برخوردار می‌شود و لزومی ندارد که هیچ گونه شک و دودلی و یا تردید به خود راه دهد; بلکه با توکل و ایمان به خداوند متعال و عمل به دستورها و فرمان‌های الهی راه راست و رسیدن به کمال نهایی را طی نماید. افزون بر آن چه گذشت‌، اگر خداوند متعال انسان را مانند سایر موجودات بدون اراده خلق می‌کرد، آن گاه پیمودن راه کمال و رسیدن به درجات عالی و... ارزش چندانی نداشت‌; بلکه آن چه نزد خداوند از ارزش بیشتری برخوردار است‌، به کمال رسیدن و نزدیک شدن به خداوند متعال با وجود مختار بودن دارای ارزش است‌.(ر. ک‌: تفسیر نمونه‌، آیة‌الله مکارم شیرازی و دیگران‌، ج 22، ص 393; ج 13، ص 375، دارالکتب الاسلامیه‌، تهران / انسان‌شناسی‌، تدوین مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی‌، ص 82 ـ 91، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی‌;، قم‌.)

    ________

    خداوند انسان گناهكار را نیافریده است بلكه موجودی را آفریده است كه می‌تواند از فرشتگان كه پاكترین موجودات هستند والاتر و به سرچشمه هستی نزدیكتر باشد. البته در چرایی خلقت انسان سخن بسیار گفته شده است و بسیار می‌توان سخن گفت و بطور كوتاه دیدگاه درست در علت خلقت انسان اینست كه به كمال برتر برسد زیرا انسان است كه می‌تواند حتی فراتر از فرشتگان تعالی پیدا كند. پس هدف از خلقت انسان را می‌توان در ماهیت تكامل‌پذیر انسان جستجو كرد

    منابع جهت مطالعه بیشتر

    ۱. علامه طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، بنیاد علمی و فکری علامه، چ ۵، ۱۳۷۰، ج۸، ص۴۹۷ و ۴۹۸.

    ۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، چ ۲۱، ۱۳۷۸، ج۷، ص۱۹ تا ۲۲.

    منابع

    1. مطهری، مرتضی (۱۳۶۰). هدف زندگی. قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه. ص۷.
    2. ر. ک. سوره انعام، ۴۸.
    3. ر. ک. سوره دهر، ۳.
    4. ر. ک. علامه طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ترجمه سیدمحمد باقر موسوی همدانی، چ ۴، ۱۳۷۰، ج۱۱، ص۱۰۱.
    5. سوره نساء، ۱۱۰.
    6. ر. ک. سوره نساء، ۳۱.
    7. ر. ک. سوره هود، ۱۱۴.
    8. شیخ طوسی، محمد بن حسن، آمالی، دارالثقافه، قم، چ ۱، ۱۴۱۴، ص۶۳۰.
    9. شیخ طوسی، محمد بن حسن، آمالی، دارالثقافه، قم، چ ۱، ۱۴۱۴، ص۲۱.
    10. علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء بیروت، چ ۲، ۱۴۰۳، ج۸، ص۳۰.
    11. سوره نساء، ۴۹.