پیش نویس:واسطه فیض در شیعه: تفاوت میان نسخهها
Mohammad7576 (بحث | مشارکتها) |
Mohammad7576 (بحث | مشارکتها) |
||
| خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
تمام فیض هایی که از جانب خداوند به بندگان می رسد، ابتدا در اختیار واسطه فیض اصلی یعنی حضرت محمد(ص) قرار می گیرد و سپس به امام علی(ع) و پس از ایشان به امام حسن(ع) و سپس به ترتیب به سایر ائمه(ع) می رسد.<ref>{{پک|1=صفار|2=1404|ک=بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم|ص=377|ج=1}}</ref><ref>{{پک|1=جوادی آملی|2=1388|ک=ادب فنای مقربان|ص=440|ج=3}}</ref> | تمام فیض هایی که از جانب خداوند به بندگان می رسد، ابتدا در اختیار واسطه فیض اصلی یعنی حضرت محمد(ص) قرار می گیرد و سپس به امام علی(ع) و پس از ایشان به امام حسن(ع) و سپس به ترتیب به سایر ائمه(ع) می رسد.<ref>{{پک|1=صفار|2=1404|ک=بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم|ص=377|ج=1}}</ref><ref>{{پک|1=جوادی آملی|2=1388|ک=ادب فنای مقربان|ص=440|ج=3}}</ref> | ||
وساطت ایشان هم در نظام تکوین است و هم در نظام تشریع. در نظام تکوین حتی دشمنان خدا و اهل بیت(ع) نیز مستفیض از فیض خدا و وساطت اهل بیت(ع) هستند. آن ها از هستی و توانی که خدا به واسطه اهل بیت(ع) به آن ها داده است استفاده می کنند و به حیات خود ادامه داده و با خدا دشمنی می کنند. اما بخش دیگری از فیض ها مختص کسانی است که شریعت را قبول کنند و از سخنان اهل بیت(ع) پیروی نمایند. این عده علاوه بر فیض هایی که در نظام تکوین به آن ها می رسد، از فیض های نظام تشریع نیز بهره مند می شوند.<ref>{{پک|1=جوادی آملی|2=1388|ک=ادب فنای مقربان|ص=197|ج=6}}</ref><ref>{{پک|1=جوادی آملی|2=1388|ک=ادب فنای مقربان|ص=49|ج=9}}</ref><ref>{{پک|1=جوادی آملی|2=1388|ک=ادب فنای مقربان|ص=69|ج=10}}</ref> | وساطت ایشان هم در نظام تکوین است و هم در نظام تشریع. در نظام تکوین حتی دشمنان خدا و اهل بیت(ع) نیز مستفیض از فیض خدا و وساطت اهل بیت(ع) هستند. آن ها از هستی و توانی که خدا به واسطه اهل بیت(ع) به آن ها داده است استفاده می کنند و به حیات خود ادامه داده و با خدا دشمنی می کنند. اما بخش دیگری از فیض ها مختص کسانی است که شریعت را قبول کنند و از سخنان اهل بیت(ع) پیروی نمایند. این عده علاوه بر فیض هایی که در نظام تکوین به آن ها می رسد، از فیض های نظام تشریع نیز بهره مند می شوند.<ref>{{پک|1=جوادی آملی|2=1388|ک=ادب فنای مقربان|ص=197|ج=6}}</ref><ref>{{پک|1=جوادی آملی|2=1388|ک=ادب فنای مقربان|ص=49|ج=9}}</ref><ref>{{پک|1=جوادی آملی|2=1388|ک=ادب فنای مقربان|ص=69|ج=10}}</ref> بنابراین هر فیضی چه مادی و چه معنوی از طریق معصومین(ع) به مخلوقات جهان می رسد.<ref>{{پک|1=جوادی آملی|2=1388|ک=ادب فنای مقربان|ص=276|ج=9}}</ref> | ||
وساطت ائمه اطهار(ع) به گونه ای است که در صورت نبود ایشان زمین از هم می پاشد و اهلش را در خود فرو خواهد برد. یعنی وجود تمام هستی از وجود ایشان است. اگر ایشان نباشند موجودات دیگر نیز نخواهند بود.<ref>{{پک|1=جوادی آملی|2=1388|ک=ادب فنای مقربان|ص=70|ج=10}}</ref> {{درگاه|سنت}} | |||
وساطت ائمه اطهار(ع) به گونه ای است که در صورت نبود ایشان زمین از هم می پاشد و اهلش را در خود فرو خواهد برد. یعنی وجود تمام هستی از وجود ایشان است. اگر ایشان نباشند موجودات دیگر نیز نخواهند بود.<ref>{{پک|1=جوادی آملی|2=1388|ک=ادب فنای مقربان|ص=70|ج=10}}</ref> | |||
=== وساطت معصومین(ع) در تقرب === | |||
یکی از فیض هایی که از سوی خداوند به بندگان می رسد، فیض تقرب به او است. از آن جا که واسطه فیض های الهی معصومین(ع) هستند، کامل ترین وسیله تقرب برای هر انسانی به ذات خدا معصومین(ع) می باشند.<ref>{{پک|1=جوادی آملی|2=1388|ک=ادب فنای مقربان|ص=484|ج=9}}</ref>{{درگاه|سنت}} | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
نسخهٔ ۱ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۰۷
| این متن یک پیشنویس است که در وضعیت در دست نگارش قرار دارد |
آیا در عقاید شیعی، باور به واسطه فیض میان خالق و مخلوقات وجود دارد؟ در صورت وجود این باور، چه موجودی واسطه می باشد و مقصود از فیض چیست؟
اعتقاد به وجود واسطه فیض
در معارف تشیع به این مطلب تصریح شده است که مخلوقات قابلیت تماس مستقیم با خالق را ندارند.[۱] در کلام مفسرین نیز این مطلب وجود دارد که دلیل بی واسطه اقدام نکردن خداوند در تدبیر امور زمین و رشد دادن نفوس بندگان و اهداف دیگر، این است که بندگان قصور دارند و قابلیت دریافت مستقیم فیوضات را ندارند. لذا رسیدن هر گونه فیض و بهره ای از سوی خدا به مخلوقات نیازمند به واسطه است.[۲]
منظور از فیض
منظور از فیض هرگونه امر حقیقی و وجودی است که از خالق به مخلوقات می رسد. لذا شامل اصل وجود و هستی مخلوقات، هدایت مخلوقات، علم و آگاهی مخلوقات و ... می گردد.[۳][۴]
ائمه اطهار(ع)، واسطه فیض میان خالق و مخلوقات
تمام فیض هایی که از جانب خداوند به بندگان می رسد، ابتدا در اختیار واسطه فیض اصلی یعنی حضرت محمد(ص) قرار می گیرد و سپس به امام علی(ع) و پس از ایشان به امام حسن(ع) و سپس به ترتیب به سایر ائمه(ع) می رسد.[۵][۶]
وساطت ایشان هم در نظام تکوین است و هم در نظام تشریع. در نظام تکوین حتی دشمنان خدا و اهل بیت(ع) نیز مستفیض از فیض خدا و وساطت اهل بیت(ع) هستند. آن ها از هستی و توانی که خدا به واسطه اهل بیت(ع) به آن ها داده است استفاده می کنند و به حیات خود ادامه داده و با خدا دشمنی می کنند. اما بخش دیگری از فیض ها مختص کسانی است که شریعت را قبول کنند و از سخنان اهل بیت(ع) پیروی نمایند. این عده علاوه بر فیض هایی که در نظام تکوین به آن ها می رسد، از فیض های نظام تشریع نیز بهره مند می شوند.[۷][۸][۹] بنابراین هر فیضی چه مادی و چه معنوی از طریق معصومین(ع) به مخلوقات جهان می رسد.[۱۰]
وساطت ائمه اطهار(ع) به گونه ای است که در صورت نبود ایشان زمین از هم می پاشد و اهلش را در خود فرو خواهد برد. یعنی وجود تمام هستی از وجود ایشان است. اگر ایشان نباشند موجودات دیگر نیز نخواهند بود.[۱۱]
وساطت معصومین(ع) در تقرب
یکی از فیض هایی که از سوی خداوند به بندگان می رسد، فیض تقرب به او است. از آن جا که واسطه فیض های الهی معصومین(ع) هستند، کامل ترین وسیله تقرب برای هر انسانی به ذات خدا معصومین(ع) می باشند.[۱۲]
پانویس
- ↑ کلینی، «باب الاضطرار الی الحجة»، كافي( ط- دار الحديث)، 1: 410.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، 3: 128.
- ↑ جوادی آملی، ادب فنای مقربان، 1: 377.
- ↑ جوادی آملی، ادب فنای مقربان، 3: 108.
- ↑ صفار، بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم، 1: 377.
- ↑ جوادی آملی، ادب فنای مقربان، 3: 440.
- ↑ جوادی آملی، ادب فنای مقربان، 6: 197.
- ↑ جوادی آملی، ادب فنای مقربان، 9: 49.
- ↑ جوادی آملی، ادب فنای مقربان، 10: 69.
- ↑ جوادی آملی، ادب فنای مقربان، 9: 276.
- ↑ جوادی آملی، ادب فنای مقربان، 10: 70.
- ↑ جوادی آملی، ادب فنای مقربان، 9: 484.
منابع
- کلینی، محمد بن یعقوب (۱۴۲۹). كافي( ط- دار الحديث). قم: دار الحديث.
- جوادی آملی، عبدالله (۱۳۸۹). تسنیم. به کوشش احمد قدسی. قم: مؤسسه اسراء.
- جوادی آملی، عبدالله (۱۳۸۹). ادب فنای مقربان. قم: مؤسسه اسراء.
- صفار، محمد بن حسن (۱۴۰۴). بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم. به کوشش کوچه باغی. قم: مكتبة آية الله المرعشي النجفي.
