قضا و قدر: تفاوت میان نسخهها
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
(اصلاح ارقام) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|واژهها}} | {{درگاه|واژهها}} | ||
قضاء الهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط مادی، یک پدیده به مرحله نهایی و حتمی میرسد | '''قضاء الهی''' این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط مادی، یک پدیده به مرحله نهایی و حتمی میرسد. | ||
قضا و قدر به دو قسم علمی و عینی تقسیم میشود: | '''قَدَر یا همان تقدیر الهی''' این است که خداوند برای هر پدیدهای، اندازه و محدودهای قرار داده که تحت تأثیر عوامل تدریجی، تحقق مییابد. | ||
قضا و قدر به دو قسم علمی و عینی تقسیم میشود: قضا و قدر علمی این است که خدا میداند هر چیزی، در چه زمان و مکانی و به چه صورت تحقق مییابد. این معنا از قضا و قدر، منافاتی با اختیار انسان ندارد. خداوند در این قضا و قدر میداند که انسان با اختیار خود کدام راه را انتخاب میکند، به سمت گناه میرود یا عمل درست. | |||
قضا و قدر عینی به این معنا است که برای شیء، اندازهای ایجاد و حدود آن معین شود. اعمال انسانها و دیگر موجودات، همگی دارای حدود و قیودی هستند. زندگی انسان در کره زمین، شکل و قیافه، مرد یا زن بودن، سفید یا سیاه بودن و … از قضا و قدر عینی هستند. اعمال و رفتار ما به همان اندازه که محدود به جهان مادی است به همان اندازه با اختیار، آزادی و انتخاب صورت میگیرد. | قضا و قدر عینی به این معنا است که برای شیء، اندازهای ایجاد و حدود آن معین شود. اعمال انسانها و دیگر موجودات، همگی دارای حدود و قیودی هستند. زندگی انسان در کره زمین، شکل و قیافه، مرد یا زن بودن، سفید یا سیاه بودن و … از قضا و قدر عینی هستند. اعمال و رفتار ما به همان اندازه که محدود به جهان مادی است به همان اندازه با اختیار، آزادی و انتخاب صورت میگیرد. | ||
==معنای قضا== | ==معنای قضا== | ||
کلمه قضاء در لغت به معنای فیصله دادن است، فعل باشد یا گفتار، به خداوند نسبت داده شود یا به غیر خدا.<ref> | کلمه قضاء در لغت به معنای فیصله دادن است، فعل باشد یا گفتار، به خداوند نسبت داده شود یا به غیر خدا.<ref>راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، ص۴۰۶.</ref> همچنین به معنای به انجام رساندن و داوری کردن نیز است.<ref name=":0">مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ج۱، ص۱۸۰ و آموزش فلسفه، ج۲، ص۴۰۸.</ref> کلمه قاضی نیز از آن جهت که میان دو طرف، حکم میکند و به کار آنها فیصله میدهد، قاضی نامیده میشود.<ref name=":0" /> | ||
قضاء در اصطلاح قرآنی به سه معنا به کار رفته است:<ref>حلی، کشف المراد، مؤسسه نشر اسلامی، ص۳۱۵.</ref> | قضاء در اصطلاح قرآنی به سه معنا به کار رفته است:<ref>حلی، کشف المراد، مؤسسه نشر اسلامی، ص۳۱۵.</ref> | ||
خط ۲۰: | خط ۲۲: | ||
*به معنای اعلام و خبر دادن: {{قرآن|وَ قَضَیْنا إِلی بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ|سوره=اسراء|آیه=۴|ترجمه=ما به بنی اسرائیل در کتاب خبر دادیم.}} | *به معنای اعلام و خبر دادن: {{قرآن|وَ قَضَیْنا إِلی بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ|سوره=اسراء|آیه=۴|ترجمه=ما به بنی اسرائیل در کتاب خبر دادیم.}} | ||
قضاء الهی، در اصطلاح علمای علم کلام، در بحث جبر و اختیار، عبارت است از به مرحله نهایی و حتمی رسیدن پدیدهای که تمام مقدمات، اسباب و شرایطش فراهم شده است. منظور از قضاء الهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط یک پدیده آنرا به مرحله نهایی و حتمی میرساند.<ref name=":1">مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰، ج۱، ص۱۸۰.</ref> | |||
==معنای قدر== | ==معنای قدر== | ||
مقصود از قدر یا همان تقدیر | مقصود از قدر یا همان تقدیر الهی، این است که خداوند برای هر پدیدهای، اندازه و حدودِ کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاص قرار داده است.<ref name=":1" /> مرحله قَدَر مقدم بر قضاء است. مرحله قدر مرحله اندازهگیری و فراهم کردن اسباب و زمینه کار است و مرحله قضاء، مرحله پایان کار و یکسره شدن کار است. | ||
==قضا و قدر علمی و عینی== | ==قضا و قدر علمی و عینی== | ||
خط ۳۰: | خط ۳۲: | ||
===قضا و قدر علمی=== | ===قضا و قدر علمی=== | ||
{{اصلی|ارتباط علم خداوند و اختیار انسان}} | {{اصلی|ارتباط علم خداوند و اختیار انسان}} | ||
تقدیر علمی این است که، خدا میداند | تقدیر علمی این است که، خدا میداند هر چیزی، در چه زمان و مکانی و به چه صورت تحقق مییابد. علم داشتن خدا به فراهم شدن مقدمات، علتهای پیدایش پدیدهها و وقوع حتمی آنها را قضاء و قدر علمی میگویند. این معنا از قضا و قدر، منافاتی با اختیار انسان ندارد. خدا میداند که انسان با اختیار خود کدام راه را انتخاب میکند، به سمت گناه میرود یا عمل درست. این عمل اختیاری انسان و نتیجهای که بر آن مترتب میشود، در علم الهی قرار دارد.{{مدرک|آبان۱۴۰۳}} | ||
===قضا و قدر عینی=== | ===قضا و قدر عینی=== | ||
خط ۳۹: | خط ۴۱: | ||
اعمال انسانها و دیگر موجودات، همگی دارای حدود و قیودی هستند. خداوند فرموده که انسان در کره زمین باشد نه کرهای دیگر. یا خواسته که به این شکل و قیافه باشد. یا برخی مرد و برخی دیگر زن، یا بعضیها سفید و برخیها سیاه و … و صدها تقدیر الهی دیگر. | اعمال انسانها و دیگر موجودات، همگی دارای حدود و قیودی هستند. خداوند فرموده که انسان در کره زمین باشد نه کرهای دیگر. یا خواسته که به این شکل و قیافه باشد. یا برخی مرد و برخی دیگر زن، یا بعضیها سفید و برخیها سیاه و … و صدها تقدیر الهی دیگر. | ||
اعمال و رفتار ما به همان اندازه که محدود به شرایط و حدود جهان مادی است به همان اندازه با اختیار، آزادی و انتخاب صورت گیرد.{{مطالعه بیشتر}} | اعمال و رفتار ما به همان اندازه که محدود به شرایط و حدود جهان مادی است به همان اندازه با اختیار، آزادی و انتخاب صورت گیرد.{{مدرک|آبان۱۴۰۳}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | |||
==مطالعه بیشتر== | ==مطالعه بیشتر== | ||
* قضا و قدر از ديدگاه قرآن و روايات، محمدحسن صاحبدل،طيبه زارع اندريان،محمدصاحبدل،هلن افسرى، قم، بيان جوان، ۱۳۸۶ش. | |||
*ربانی گلپایگانی، علی، جبر و اختیار، مؤسسه تحقیقاتی سید الشهداء، ۱۳۶۸ش. | *ربانی گلپایگانی، علی، جبر و اختیار، مؤسسه تحقیقاتی سید الشهداء، ۱۳۶۸ش. | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۶
قضا و قدر چیست؟
قضاء الهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط مادی، یک پدیده به مرحله نهایی و حتمی میرسد.
قَدَر یا همان تقدیر الهی این است که خداوند برای هر پدیدهای، اندازه و محدودهای قرار داده که تحت تأثیر عوامل تدریجی، تحقق مییابد.
قضا و قدر به دو قسم علمی و عینی تقسیم میشود: قضا و قدر علمی این است که خدا میداند هر چیزی، در چه زمان و مکانی و به چه صورت تحقق مییابد. این معنا از قضا و قدر، منافاتی با اختیار انسان ندارد. خداوند در این قضا و قدر میداند که انسان با اختیار خود کدام راه را انتخاب میکند، به سمت گناه میرود یا عمل درست.
قضا و قدر عینی به این معنا است که برای شیء، اندازهای ایجاد و حدود آن معین شود. اعمال انسانها و دیگر موجودات، همگی دارای حدود و قیودی هستند. زندگی انسان در کره زمین، شکل و قیافه، مرد یا زن بودن، سفید یا سیاه بودن و … از قضا و قدر عینی هستند. اعمال و رفتار ما به همان اندازه که محدود به جهان مادی است به همان اندازه با اختیار، آزادی و انتخاب صورت میگیرد.
معنای قضا
کلمه قضاء در لغت به معنای فیصله دادن است، فعل باشد یا گفتار، به خداوند نسبت داده شود یا به غیر خدا.[۱] همچنین به معنای به انجام رساندن و داوری کردن نیز است.[۲] کلمه قاضی نیز از آن جهت که میان دو طرف، حکم میکند و به کار آنها فیصله میدهد، قاضی نامیده میشود.[۲]
قضاء در اصطلاح قرآنی به سه معنا به کار رفته است:[۳]
- قضاء به معنای خلق، آفرینش و پایان کار است:﴿وَ قَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِی یَوْمَیْنِ؛ آسمانهای هفتگانه را در دو روز خلق کرده و به پایان رساند.﴾(فصلت:۱۲)
- به معنای الزام و واجب کردن حکم: ﴿وَ قَضی رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ؛ پروردگارت حکم کرده (امر کرده) که جز او را نپرستید..﴾(اسراء:۲۳)
- به معنای اعلام و خبر دادن: ﴿وَ قَضَیْنا إِلی بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ؛ ما به بنی اسرائیل در کتاب خبر دادیم.﴾(اسراء:۴)
قضاء الهی، در اصطلاح علمای علم کلام، در بحث جبر و اختیار، عبارت است از به مرحله نهایی و حتمی رسیدن پدیدهای که تمام مقدمات، اسباب و شرایطش فراهم شده است. منظور از قضاء الهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات، اسباب و شرایط یک پدیده آنرا به مرحله نهایی و حتمی میرساند.[۴]
معنای قدر
مقصود از قدر یا همان تقدیر الهی، این است که خداوند برای هر پدیدهای، اندازه و حدودِ کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاص قرار داده است.[۴] مرحله قَدَر مقدم بر قضاء است. مرحله قدر مرحله اندازهگیری و فراهم کردن اسباب و زمینه کار است و مرحله قضاء، مرحله پایان کار و یکسره شدن کار است.
قضا و قدر علمی و عینی
قضا و قدر به دو قسم علمی و عینی تقسیم میشوند:
قضا و قدر علمی
تقدیر علمی این است که، خدا میداند هر چیزی، در چه زمان و مکانی و به چه صورت تحقق مییابد. علم داشتن خدا به فراهم شدن مقدمات، علتهای پیدایش پدیدهها و وقوع حتمی آنها را قضاء و قدر علمی میگویند. این معنا از قضا و قدر، منافاتی با اختیار انسان ندارد. خدا میداند که انسان با اختیار خود کدام راه را انتخاب میکند، به سمت گناه میرود یا عمل درست. این عمل اختیاری انسان و نتیجهای که بر آن مترتب میشود، در علم الهی قرار دارد.[نیازمند منبع]
قضا و قدر عینی
همه موجودات این عالم، دارای حدود، قیود و مشخصات خاصی هستند و هیچ موجودی نامحدود نیست؛ حتی افعال اختیاری انسان دارای حدود و شرائطی است. برای نمونه با دست یا چشم نمیتوان حرف زد و دهان هم برای سخن گفتن دارای شرائطی از جمله سالم بودن حنجره، زبان، دندان و لب و … است.
قضا و قدر عینی به این معنا است که برای شیء، اندازهای ایجاد و حدود آن معین شود و اینکه در چه شرائطی و با چه خصوصیاتی و از چه راههایی تحقق یابد.
اعمال انسانها و دیگر موجودات، همگی دارای حدود و قیودی هستند. خداوند فرموده که انسان در کره زمین باشد نه کرهای دیگر. یا خواسته که به این شکل و قیافه باشد. یا برخی مرد و برخی دیگر زن، یا بعضیها سفید و برخیها سیاه و … و صدها تقدیر الهی دیگر.
اعمال و رفتار ما به همان اندازه که محدود به شرایط و حدود جهان مادی است به همان اندازه با اختیار، آزادی و انتخاب صورت گیرد.[نیازمند منبع]
مطالعه بیشتر
- قضا و قدر از ديدگاه قرآن و روايات، محمدحسن صاحبدل،طيبه زارع اندريان،محمدصاحبدل،هلن افسرى، قم، بيان جوان، ۱۳۸۶ش.
- ربانی گلپایگانی، علی، جبر و اختیار، مؤسسه تحقیقاتی سید الشهداء، ۱۳۶۸ش.