آیه ۵۵ سوره نور: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
== مراد از تمکین دین و دیگر مفردات و جملات آیه شریفه == | == مراد از تمکین دین و دیگر مفردات و جملات آیه شریفه == | ||
{{قرآن| وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ}} تمکین هر چیزی بر قرار کردن آن است در مکان و این کنایه است از ثبات آن چیز، و زوال و اضطراب و تزلزلناپذیری آن، به طوری که اگر اثری داشته باشد هیچ مانعی جلوی تأثیر آن را نگیرد و در آیه مورد بحث تمکین دین عبارت است از اینکه: آن را در جامعه مورد عمل قرار دهد، یعنی هیچ کفری جلوگیرش نشود، و امرش را سبک نشمارند، اصول معارفش مورد اعتقاد همه باشد، درباره آن اختلاف و تخاصمی نباشد، و این حکم را خدای سبحان در چند جای از کلامش کرده که اختلاف مختلفین در امر دین علت و منشأی جز طغیان ندارد، مانند این آیه {{قرآن|وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ.<ref>بقره / ۲۱۳.</ref> | {{قرآن| وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ}} تمکین هر چیزی بر قرار کردن آن است در مکان و این کنایه است از ثبات آن چیز، و زوال و اضطراب و تزلزلناپذیری آن، به طوری که اگر اثری داشته باشد هیچ مانعی جلوی تأثیر آن را نگیرد و در آیه مورد بحث تمکین دین عبارت است از اینکه: آن را در جامعه مورد عمل قرار دهد، یعنی هیچ کفری جلوگیرش نشود، و امرش را سبک نشمارند، اصول معارفش مورد اعتقاد همه باشد، درباره آن اختلاف و تخاصمی نباشد، و این حکم را خدای سبحان در چند جای از کلامش کرده که اختلاف مختلفین در امر دین علت و منشأی جز طغیان ندارد، مانند این آیه {{قرآن|وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ}}.<ref>بقره / ۲۱۳.</ref> | ||
و مراد از دین ایشان، آن دینی که برای شان پسندیده، دین اسلام است. و اگر دین را به ایشان اضافه کرد، از باب احترام بود و نیز از این جهت بود که دین مقتضای فطرت خود آنان بود. و مراد از خوف آن ترسی است که مؤمنین صدر اسلام از کفار و منافقین داشتند. | و مراد از دین ایشان، آن دینی که برای شان پسندیده، دین اسلام است. و اگر دین را به ایشان اضافه کرد، از باب احترام بود و نیز از این جهت بود که دین مقتضای فطرت خود آنان بود. و مراد از خوف آن ترسی است که مؤمنین صدر اسلام از کفار و منافقین داشتند. |
نسخهٔ ۲۹ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۴
مصداق آیه ۵۵ سوره نور چیست؟ آیا مراد برپایی حکومت امام زمان(ع) است؟
معرفی آیه
...
متن و ترجمه آیه
﴿ | وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ...
خدا به كسانى از شما كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند وعده داد كه در روى زمين جانشين ديگرانشان كند، همچنان كه مردمى را كه پيش از آنها بودند جانشين ديگران كرد. نور:۵۵ |
﴾ |
نظر علامه طباطبایی
علامه طباطبایی تفسیر مبسوطی در این باره دارند که مینویسند: ((این آیه وعده جمیل و زیبایی است برای مؤمنین که عمل صالح هم دارند، به آنان وعده میدهد که به زودی جامعه صالحی مخصوص به خودشان برایشان درست میکند و زمین را در اختیارشان میگذارد و دین شان را در زمین متمکن میسازد، و امنیت را جایگزین ترسی که داشتند میکند، امنیتی که دیگر از منافقین و کید آنان، و از کفار و جلو گیریهایشان بیمی نداشته باشند، خدای را آزادانه عبادت کنند، و چیزی را شریک او قرار ندهند.
مراد از تمکین دین و دیگر مفردات و جملات آیه شریفه
﴿وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ﴾ تمکین هر چیزی بر قرار کردن آن است در مکان و این کنایه است از ثبات آن چیز، و زوال و اضطراب و تزلزلناپذیری آن، به طوری که اگر اثری داشته باشد هیچ مانعی جلوی تأثیر آن را نگیرد و در آیه مورد بحث تمکین دین عبارت است از اینکه: آن را در جامعه مورد عمل قرار دهد، یعنی هیچ کفری جلوگیرش نشود، و امرش را سبک نشمارند، اصول معارفش مورد اعتقاد همه باشد، درباره آن اختلاف و تخاصمی نباشد، و این حکم را خدای سبحان در چند جای از کلامش کرده که اختلاف مختلفین در امر دین علت و منشأی جز طغیان ندارد، مانند این آیه ﴿وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ﴾.[۱]
و مراد از دین ایشان، آن دینی که برای شان پسندیده، دین اسلام است. و اگر دین را به ایشان اضافه کرد، از باب احترام بود و نیز از این جهت بود که دین مقتضای فطرت خود آنان بود. و مراد از خوف آن ترسی است که مؤمنین صدر اسلام از کفار و منافقین داشتند.
اختلاف شدید مفسرین پیرامون مورد نزول این آیه و مفاد آن و بیان حق مطلب در این باره
مفسرین در این آیه شریفه اختلافاتی شدید و زیادی دارند:
بعضی }}[۲]گفتهاند: درباره اصحاب رسول خدا(ص) نازل شده، و خدا وعدهای را که به ایشان داد منجز کرد، و زمین را در اختیار ایشان قرار داد، و دین ایشان را تمکین داد، و ترس ایشان را مبدل به امنیت کرد، آری بعد از در گذشت رسول خدا(ص) در ایام خلفای راشدین، اسلام را پیش برد، و عزت داد، و در نتیجه آن ترسی که مسلمین از کفار و منافقین داشتند، از میان برفت.
و مراد از استخلاف ایشان استخلاف خلفای چهارگانه بعد از رسول خدا(ص)، یا تنها خلفای سهگانه اول است، و اگر استخلاف را به همه نسبت داده، با اینکه همه مسلمین خلیفه نبودند، و خلافت مختص به سه یا چهار نفر بود، از قبیل نسبت دادن چیزی است که مخصوص به بعض است به همه، مثل اینکه میگویند: بنی فلان کشته شدند، با اینکه بعضی از آنان کشته شدند.
بعضی[۳] دیگر گفتهاند که: این آیه شامل عموم امت محمد(ص) میشود، و مراد از استخلاف امت وی و تمکین دین ایشان و تبدیل خوفشان به امنیت این است که زمین را به ایشان ارث داد، آن چنانکه به امتهای قبل از اسلام ارث داد.
و یا مراد استخلاف خلفای بعد از رسول خدا(ص)، و تمکین اسلام و شکست دادن دشمنان دین میباشد، که خدای تعالی بعد از رحلت آن جناب وعده خود را وفا کرد، و اسلام و مسلمین را یاری نموده، شهرها و اقطار عالم برای آنان فتح شد.
بنا بر این دو قول، آیه شریفه از پیشگوییهای قرآن خواهد بود، چون خبر از اموری داده که هنوز در عالم تحقق نیافته، و حتی آن روز امیدش هم نمیرفت.
بعضی[۴] دیگر گفتهاند: این آیه مربوط به مهدی موعود(ع) است، که اخبار متواتر از ظهورش خبر داده، و فرموده که: زمین را پر از عدل و داد میکند همانطور که پر از ظلم و جور شده باشد، و مراد از﴿الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ﴾ رسول خدا(ص) و ائمه اهل بیت او(ع) است.
ولی آنچه از سیاق آیه شریفه به نظر میرسد صرف نظر از مسامحههایی که چه بسا بعضی از مفسرین در تفسیر آیات قرآنی دارند، این است که بدون شک آیه شریفه درباره بعضی از افراد امت است نه همه امت و نه اشخاص معینی از امت، و این افراد عبارتند از کسانی که مصداق﴿الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ﴾ بوده باشند، و آیه نص در این معنا است، و هیچ دلیلی نه در الفاظ آیه و نه از عقل که دلالت کند بر اینکه مقصود از آنان تنها صحابه رسول خدا، یا خود رسول خدا(ص) و ائمه اهل بیت(ع) میباشد نیست، و نیز هیچ دلیلی نیست بر اینکه مراد از «الذین» عموم امت بوده، و اگر وعده در آیه متوجه به طایفه مخصوصی از ایشان شده به خاطر صرف احترام از آنان یا عنایت بیشتر به آنان بوده باشد، زیرا همه این حرفها سخنانی خود ساخته و بیدلیل است.
و مراد از استخلاف آنان در زمین نظیر استخلاف نیاکان و امم گذشته این است که اجتماعی صالح از آنان تشکیل دهد، که زمین را ارث ببرند، آن طور که نیاکان و امم گذشته صاحبان قوت و شوکت ارث بردند، و این استخلاف قائم به مجتمع صالح ایشان است، نه به افراد معینی از ایشان، هم چنانکه در امتهای قبل از ایشان قائم به مجتمع بود.
و مراد از تمکین دین مرضی آنان در زمین- همانطور که گذشت- این است که دین پسندیده ایشان را پای بر جا بدارد، به طوری که اختلافشان در اصول، و سهلانگاریهای شان در اجرای احکام، و عمل به فروع آن، دین آنان را متزلزل نسازد، و همواره اجتماع شان از لکه نفاق پاک باشد.
و مراد از تبدیل خوف شان به امنیت این است که امنیت و سلام بر مجتمع آنان سایه بیفکند، به طوری که نه از دشمنان داخلی بر دین و دنیای خود بترسند، و نه از دشمنان خارجی، نه از دشمنی علنی، و نه پنهانی.
آنچه از همه مطالب برآمد این شد که خدای سبحان به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام میدهند، وعده میدهد که به زودی جامعهای برایشان تکوین میکند که جامعه به تمام معنا صالح باشد، و از لکه ننگ کفر و نفاق و فسق پاک باشد، زمین را ارث برد و در عقاید افراد آن و اعمالشان جز دین حق، چیزی حاکم نباشد، ایمن زندگی کنند، ترسی از دشمن داخلی یا خارجی نداشته باشند، از کید نیرنگ بازان، و ظلم ستمگران و زورگویی زورگویان آزاد باشند.
توضیح اینکه وعده استخلاف در آیه، جز با اجتماعی که با ظهور مهدی (علیه السلام) بر پا میشود با هیچ مجتمعی قابل انطباق نیست
و این مجتمع طیب و طاهر با صفاتی که از فضیلت و قداست دارد هرگز تا کنون در دنیا منعقد نشده، و دنیا از روزی که پیامبر(ص) مبعوث به رسالت گشته تا کنون، چنین جامعهای به خود ندیده، ناگزیر اگر مصداقی پیدا کند، در روزگار مهدی(ع) خواهد بود، چون اخبار متواتری که از رسول خدا(ص) و ائمه اهل بیت(ع) در خصوصیات آن جناب وارد شده از انعقاد چنین جامعهای خبر میدهد، البته این در صورتی است که روی سخن در آیه را متوجه مجتمع صالح بدانیم، نه تنها حضرت مهدی(ع).
ممکن است گفته شود: طبق این نظریه چه معنا دارد که روی سخن را در زمان نزول آیه به﴿الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ﴾ کند در حالی که مهدی(ع) آن روز نبود، (نه خودش بود و نه یکی از اهل زمانش).
در پاسخ میگوییم: این سؤال ناشی از این است که پرسش کننده میان خطابهای فردی با خطابهای اجتماعی خلط کرده، چون خطاب دو جور ممکن است متوجه اشخاص شود، یکی اینکه اشخاصی را مورد خطابی قرار دهند، بدین جهت که خصوصیات خود مورد نظر است، دیگر اینکه همان اشخاص را مورد خطاب قرار بدهند، اما نه از این جهت که شخص خود آنان مورد نظر باشد، بلکه از این جهت که جمعیتی هستند دارای صفاتی معین، در صورت اول خطاب از مخاطبین به غیر مخاطبین متوجه نمیشود. و شامل آنها نمیگردد، نه وعدهاش و نه وعیدش و نه هیچ چیز دیگرش، و در قسم دوم اصلاً اشخاص دخالتی ندارند، خطاب متوجه دارندگان صفات کذایی است، که در این صورت به دیگران نیز متوجه میشود.
در آیه شریفه خطاب از قبیل خطابهای دوم است، که بیانش گذشت و اغلب خطابهای قرآنی که یا مؤمنین را مخاطب کرده، یا کفار را از این قبیل است، و همچنین خطابهایی که متضمن بدگویی از اهل کتاب و مخصوصاً یهود است، از این قبیل است، به مخاطبین بدگویی میکند به اینکه نیاکان و اجداد چند پشت قبل ایشان چنین و چنان کردند، و همچنین خطابهای متوجه به مشرکین که شما بودید که چنین و چنان کردید، به اینکه اسلاف آنان بودند، نه خود آنان، پس معلوم میشود که روی سخن با دارندگان فلان صفات زشت است.
و مخصوصاً از این قبیل است وعدهای که به یهود داده و فرموده:{{قرآن| فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَه لِیَسُوؤُا وُجُوهَکُمْ[۵]که وعده داده شدگان تا زمان تحقق آن وعده و پیشگویی زنده نماندند، و در عین حال روی سخن با یهود عصر نزول است، که شما چنین و چنان میشوید. و نظیر آن وعده در گفتار ذی القرنین است، که بنا به حکایت قرآن کریم گفت:
﴿فَإِذا جاءَ وَعْدُ رَبِّی جَعَلَهُ دَکَّاءَ وَ کانَ وَعْدُ رَبِّی حَقًّا﴾[۶] و نیز وعدهای که به مردم داده که قیامت قیام میکند و بساط حیات دنیوی به وسیله نفخه صور برچیده میشود، چنانکه فرمود:﴿ثَقُلَتْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِیکُمْ إِلَّا بَغْتَه[۷]﴾که مؤمنین صالح را به عنوان اینکه مؤمن و صالحند وعدهای داده، که اشخاص حاضر در زمان نزول آن را ندیدند و مردند، ولی همین که در آخرین روز از روزگار دنیا افرادی صالح و مؤمن شاهد نفخه صور میشوند، مجوز این شده که این وعده را به همه صالحان مؤمن در همه اعصار، و مخصوصاً افراد حاضر در زمان نزول بدهد.
پس حق مطلب این است که اگر واقعاً بخواهیم حق معنای آیه را به آن بدهیم (و همه تعصبات را کنار بگذاریم) آیه شریفه جز با اجتماعی که به وسیله ظهور مهدی(ع) به زودی منعقد میشود قابل انطباق با هیچ مجتمعی نیست.[۸]
پس آنچه از تفسیر این دو آیه استفاده میشود این است که وعده الهی در این دو آیه همان ظهور امام زمان علیه السلام است اما اینکه این وعده در چه زمانی رخ خواهد داد غیر از خداوند متعال کسی نمیداند البته مسلمانان وظیفه دارند که زمینه این ظهور را با اصلاح جامعه فراهم سازند.