واژه زندان در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Rezapour صفحهٔ زندان در قرآن را به واژه زندان در قرآن منتقل کرد)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۲: خط ۱۲:


== فلسفه زندانی کردن افراد ==
== فلسفه زندانی کردن افراد ==
زندان یکی از انواع امور بازدارنده از تخلفات است، به علاوه گاه برای جلوگیری از فرار یا تحت فشار قرار دادن بدهکاران برای پرداخت بدهی، چاره‌ای جز زندانی کردن آنها نیست.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر موضوعی پیام قرآن، قم، مدرسه الامام علی بن ابیطالب، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۲۴.</ref> از این‌روی هرچند بیشتر زندان‌ها در طول تاریخ ظالمانه و به صورت ابزاری در دست افراد برای رسیدن به مقاصد نامشروع بوده است، ولی این مانع از فلسفه واقعی زندان و آثار مثبت آن در اصلاح افراد متخلف و مبارزه با فساد اجتماعی نیست.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر موضوعی پیام قرآن، قم، مدرسه الامام علی بن ابیطالب، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۳۰.</ref>
زندان یکی از انواع امور بازدارنده از تخلفات است، به علاوه گاه برای جلوگیری از فرار یا تحت فشار قرار دادن بدهکاران برای پرداخت بدهی، چاره‌ای جز زندانی کردن آنها نیست.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر موضوعی پیام قرآن، قم، مدرسه الامام علی بن ابیطالب، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۲۴.</ref> هرچند بیشتر زندان‌ها در طول تاریخ ظالمانه و به صورت ابزاری در دست افراد برای رسیدن به مقاصد نامشروع بوده است، ولی این مانع از فلسفه واقعی زندان و آثار مثبت آن در اصلاح افراد متخلف و مبارزه با فساد اجتماعی نیست.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر موضوعی پیام قرآن، قم، مدرسه الامام علی بن ابیطالب، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۳۰.</ref>


این سلب آزادی، یک اهرم سنگین برای فشار روی افراد زندانی است تا اهداف زیر تحقق یابد:
این سلب آزادی، یک اهرم سنگین برای فشار روی افراد زندانی است تا اهداف زیر تحقق یابد:
# افرادی که کارهای ناپسندی انجام داده‌اند یا گرفتار اعتیاد و … شده‌اند، با زندانی شدن متوجه زشتی اعمال خود بشوند و در آینده از تکرار آن خودداری کنند.
# افرادی که کارهای ناپسندی انجام داده‌اند، با زندانی شدن، متوجه زشتی اعمال خود بشوند و در آینده از تکرار آن خودداری کنند.
# فرار نکردن متهم در صورت آزادی، جلوگیری از ضربه زدن به افراد و جامعه و… برای مدت موقت صورت می‌گیرد.
# فرار نکردن متهم در صورت آزادی، جلوگیری از ضربه زدن به افراد و جامعه و… برای مدت موقت صورت می‌گیرد.
# بدهکارانی که به عمد بدهی خود را نمی‌دهند، با زندانی شدن مجبور به پرداخت بدهی خود می‌شوند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر موضوعی پیام قرآن، قم، مدرسه الامام علی بن ابیطالب، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۳۱.</ref>
# بدهکارانی که به عمد بدهی خود را نمی‌دهند، با زندانی شدن مجبور به پرداخت بدهی خود می‌شوند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر موضوعی پیام قرآن، قم، مدرسه الامام علی بن ابیطالب، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۳۱.</ref>
خط ۲۱: خط ۲۱:
== واژه‌های هم‌معنا با زندان در قرآن ==
== واژه‌های هم‌معنا با زندان در قرآن ==
=== ۱. سجن ===
=== ۱. سجن ===
واژه «سجن» با مشتقاتش در نه مورد از آیات قرآن آمده است.<ref>سوره یوسف، آیه۲۵. ۳۲. ۳۳. ۳۵. ۳۶. . ۳۹. ۴۱. ۴۲. ۱۰۰. سوره شعراء، آیه۲۹.</ref>
واژه «سجن» با مشتقاتش در ده مورد از آیات قرآن آمده است.<ref>سوره یوسف، آیه۲۵. ۳۲. ۳۳. ۳۵. ۳۶. ۳۹. ۴۱. ۴۲. ۱۰۰. سوره شعراء، آیه۲۹.</ref>


در [[سوره یوسف(ع)]] به مناسبت زندانی شدن این پیامبر پاکدامن، به کار رفته است: {{قرآن|یا صاحِبَیِ السِّجْنِ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ|ترجمه= ای دوستان زندانی من! آیا خدایان پراکنده بهترند، یا خداوند یکتای پیروز؟!|سوره=یوسف|آیه=۳۹}}
در [[سوره یوسف(ع)]] به مناسبت زندانی شدن این پیامبر پاکدامن، به کار رفته است: {{قرآن|یا صاحِبَیِ السِّجْنِ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ|ترجمه= ای دوستان زندانی من! آیا خدایان پراکنده بهترند، یا خداوند یکتای پیروز؟!|سوره=یوسف|آیه=۳۹}}
خط ۴۱: خط ۴۱:


===۵. حصر===
===۵. حصر===
واژه حصر۶ بار در قرآن آمده است.<ref>سوره بقره، آیه ۱۹۶. ۲۷۳. سوره آل عمران، آیه۳۹. سوره نساء، آیه۹۰. سوره توبه، آیه۵. سوره اسراء، آیه۸.</ref> معنای اصلی حصر مانع شدن و در تنگنا قرار گرفتن است.<ref>راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن با تفسير لغوى و ادبى قرآن، مترجم: غلامرضا خسروی حسینی، تهران، مرتضوى، چاپ اول، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۴۹۷.</ref> پیش‌آمد مانع اعم از بیماری، ناامنی، ترس، منع حکومت یا افراد از ادامه کار، گرفتاری‌های اقتصادی و زندانی شدن می‌باشد.<ref>رازى، حسين بن على، روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن، مشهد، آستان قدس رضوى، بنياد پژوهشهاى اسلامى، چاپ اول، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۹۱.</ref>زندانی شدن یکی از مصادیق مانع شدن افراد از ادامه کارهای خود می‌باشد و می‌توان گفت این واژه به معنای زندان نیز به کار می‌رود. هرچند برخی گفته‌اند حصر زندانی کردن همراه با سختی گرفتن بر زندانی است.<ref>عسكرى، حسن بن عبدالله، الفروق في اللغة، بيروت، دار الآفاق الجديدة، چاپ اول، ۱۴۰۰ق، ص۱۰۷.</ref>
واژه حصر۶ بار در قرآن آمده است.<ref>سوره بقره، آیه ۱۹۶. ۲۷۳. سوره آل عمران، آیه۳۹. سوره نساء، آیه۹۰. سوره توبه، آیه۵. سوره اسراء، آیه۸.</ref> معنای اصلی حصر، مانع شدن و در تنگنا قرار گرفتن است.<ref>راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن با تفسير لغوى و ادبى قرآن، مترجم: غلامرضا خسروی حسینی، تهران، مرتضوى، چاپ اول، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۴۹۷.</ref> پیش‌آمد مانع اعم از بیماری، ناامنی، ترس، منع حکومت یا افراد از ادامه کار، گرفتاری‌های اقتصادی و زندانی شدن از دیگر معانی حصر می‌باشد.<ref>رازى، حسين بن على، روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن، مشهد، آستان قدس رضوى، بنياد پژوهشهاى اسلامى، چاپ اول، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۹۱.</ref>زندانی شدن یکی از مصادیق مانع شدن افراد از ادامه کارهای خود می‌باشد و می‌توان گفت این واژه به معنای زندان نیز به کار می‌رود. هرچند برخی گفته‌اند حصر زندانی کردن همراه با سختی گرفتن بر زندانی است.<ref>عسكرى، حسن بن عبدالله، الفروق في اللغة، بيروت، دار الآفاق الجديدة، چاپ اول، ۱۴۰۰ق، ص۱۰۷.</ref>


== رفتار انسانی با زندانیان ==
== رفتار انسانی با زندانیان ==
علی‌رغم سوء استفاده‌های فراوان که در طول تاریخ از موضوع زندان شده است، [[اسلام]] به رعایت حال زندانیان توجه ویژه نموده است. دین می‌خواهد انسانیت زندانی را از نو بیدار کند و بنای شایسته جدیدی در زندگی او به وجود بیاورد تا جایی که باید ساختمان زندان دارای تسهیلات رفاهی باشد. زندانی را از سرما و گرما محفوظ نگاه دارد. [[رسول‌خدا(ص)]] زندانیان را در خانه‌های معمولی که سایر مردم در آنجا سکونت داشتند، حبس می‌کرد که در آنجا نور و وسعت به اندازه کافی وجود داشت. فقها در مورد آداب قاضی گفته‌اند بر او واجب است که به مجرد وارد شدن به یک شهر، کارش را به تفحص از حال زندانیان شروع کند. در پرونده آنها نظر نگاه کند. به آزاد کردن کسی که برای حبس او دلیل کافی وجود ندارد فوراً اقدام نماید. تا احدی قربانی مسامحه‌کاری او نگردد.<ref>وائلی، احمد، احکام زندان در اسلام، مترجم: محمد حسن بکائی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۷۵، ص۲۶۱–۲۶۶.</ref>
علی‌رغم سوء استفاده‌های فراوان که در طول تاریخ از موضوع زندان شده است، [[اسلام]] به رعایت حال زندانیان توجه ویژه نموده است. دین می‌خواهد انسانیت زندانی را از نو بیدار کند و بنای شایسته جدیدی در زندگی او به وجود بیاورد تا جایی که باید ساختمان زندان دارای تسهیلات رفاهی باشد و زندانی را از سرما و گرما محفوظ نگاه دارد. [[رسول‌خدا(ص)]] زندانیان را در خانه‌های معمولی که سایر مردم در آنجا سکونت داشتند، حبس می‌کرد که در آنجا نور و وسعت به اندازه کافی وجود داشت. فقها در مورد آداب قاضی گفته‌اند بر او واجب است که به مجرد وارد شدن به یک شهر، کارش را به تفحص از حال زندانیان شروع کند. در پرونده آنها نظر نگاه کند. به آزاد کردن کسی که برای حبس او دلیل کافی وجود ندارد فوراً اقدام نماید. تا احدی قربانی مسامحه‌کاری او نگردد.<ref>وائلی، احمد، احکام زندان در اسلام، مترجم: محمد حسن بکائی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۷۵، ص۲۶۱–۲۶۶.</ref> بازرسی و دلجویی از زندانیان یکی از کارهای مستحبی عید قربان در روایات اسلامی است.<ref>ابن بابويه، محمد بن على، الخصال، ترجمه: محمد باقر كمره‌‏اى، تهران، کتابچی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۶۷.</ref>


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۲٬۲۰۳

ویرایش