موارد جواز غیبت: تفاوت میان نسخهها
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
== دادخواهی == | == دادخواهی == | ||
غیبت کردن برای دادخواهی را جایز دانستهاند. مراد از دادخواهی این است که انسان برای گرفتن حق خود، از کسی که به او ظلم کرده، نزد کسی که میتواند حق او را بگیرد، غیبت کند. این جواز در صورتی است که امکان دادخواهی بدون نام بردن از ظلم کننده ممکن نباشد. قرآن میفرماید: «خداوند دوست نمیدارد سخن زشت آشکار شود مگر در مورد کسی که ظلمی دیده است». (نساء/۱۴۸). | |||
== استفتاء == | == استفتاء == | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
== اشتهار به لقب == | == اشتهار به لقب == | ||
اگر کسی به اسم یا لقبی معروف باشد که بیانگر عیب اوست و برای شناساندن او راه دیگری نباشد، گفتن آن اسم یا لقب اشکال ندارد. مثل أعرج،<ref>أعرج: کسی است که به علت نقص پا، هنگام راه رفتن متمایل به چپ و راست میشود.</ref> أعمش،<ref>أعمش: کسیکه چشمش ضعیف است و غالباً اشک میریزد.</ref> أشتر.<ref>أشتر: کسی است که لب پائینش شکافته است.</ref> در حدیثی از حضرت صادق(ع) نقل شده که ایشان فرمودند: «زینب عطّاره حولاء<ref>حولاء: زنی که چشمش لوچ (چپ) است.</ref> نزد زنان نبی اکرم آمد.<ref>همان، ص۲۴۰.</ref> ...». | اگر کسی به اسم یا لقبی معروف باشد که بیانگر عیب اوست و برای شناساندن او راه دیگری نباشد، گفتن آن اسم یا لقب اشکال ندارد. مثل أعرج،<ref>أعرج: کسی است که به علت نقص پا، هنگام راه رفتن متمایل به چپ و راست میشود.</ref> أعمش،<ref>أعمش: کسیکه چشمش ضعیف است و غالباً اشک میریزد.</ref> أشتر.<ref>أشتر: کسی است که لب پائینش شکافته است.</ref> در حدیثی از حضرت صادق(ع) نقل شده که ایشان فرمودند: «زینب عطّاره حولاء<ref>حولاء: زنی که چشمش لوچ (چپ) است.</ref> نزد زنان نبی اکرم آمد.<ref>همان، ص۲۴۰.</ref> ...». | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۸ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۲۹
در چه مواردی غیبت جایز است؟
دادخواهی
غیبت کردن برای دادخواهی را جایز دانستهاند. مراد از دادخواهی این است که انسان برای گرفتن حق خود، از کسی که به او ظلم کرده، نزد کسی که میتواند حق او را بگیرد، غیبت کند. این جواز در صورتی است که امکان دادخواهی بدون نام بردن از ظلم کننده ممکن نباشد. قرآن میفرماید: «خداوند دوست نمیدارد سخن زشت آشکار شود مگر در مورد کسی که ظلمی دیده است». (نساء/۱۴۸).
استفتاء
سؤال از مجتهد برای به دست آوردن فتوای او، مثل اینکه کسی از مجتهدی سؤال کند، پدرم یا برادرم به من ظلم کرده است، راه خلاصی من از دست او چیست؟ ولی بهتر است در این صورت با کنایه سخن بگوید و نام شخص را ذکر نکند.
برحذر داشتن مؤمنین از خطر
هنگامیکه انسان میبیند شخصی بیلیاقت ادعای فقاهت و عالم بودن میکند و متصدی امور میشود که اهلیت و صلاحیت آنها را ندارد، میتواند مردم را به نواقص او توجه بدهد.
نصیحت مشورت کننده
اگر کسی برای ازدواج با زنی با انسان مشورت کند، و انسان در آن زن یا خانواده اش عیبی سراغ دارد باید تذکر دهد، البته به گفتن همان عیب اکتفا کند و در مورد چیزهایی که ربطی به ازدواج ندارد خودداری بورزد.
جرح شاهد یا راوی
هنگامیکه انسان ببیند شخص فاسقی در دادگاه بر امری شهادت میدهد یا روایتی نقل میکند، برای حفظ حقوق مسلمین و احکام شرع باید هرچه درباره او میداند بیان کند.
فسق
فاسقی که تظاهر به فسق میکند ذکر فسقش جایز است. مثلاً (علناً نماز نمیخواند، یعنی نماز نخواندنش را مخفی نمیکند). گفتن عیبهای مخفی چنین شخصی نیز غیبت شمرده میشود.
امام صادق(ع) میفرماید: «اگر فاسقی فسقش را اظهار کند نه احترام دارد و نه غیبت».
اشتهار به لقب
اگر کسی به اسم یا لقبی معروف باشد که بیانگر عیب اوست و برای شناساندن او راه دیگری نباشد، گفتن آن اسم یا لقب اشکال ندارد. مثل أعرج،[۱] أعمش،[۲] أشتر.[۳] در حدیثی از حضرت صادق(ع) نقل شده که ایشان فرمودند: «زینب عطّاره حولاء[۴] نزد زنان نبی اکرم آمد.[۵] ...».