۱۱٬۹۱۳
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
بدائی که ممکن است در آیات وعده و وعید ثابت شود بداء در مورد انسان است که چون بعضی از دلایل وعدههای الهی بر انسان پوشیده است، انسان طبق محاسبات خود گمان میکند که طبق مشخصات خاص باید آن وعده اتفاق بیفتد امّا واقع نمیشود این به دلیل محدود بودن علم بشر بر اسباب و علتها است و خداوند خلاف وعده عمل نکرده است. | بدائی که ممکن است در آیات وعده و وعید ثابت شود بداء در مورد انسان است که چون بعضی از دلایل وعدههای الهی بر انسان پوشیده است، انسان طبق محاسبات خود گمان میکند که طبق مشخصات خاص باید آن وعده اتفاق بیفتد امّا واقع نمیشود این به دلیل محدود بودن علم بشر بر اسباب و علتها است و خداوند خلاف وعده عمل نکرده است. | ||
== میقات حضرت موسی(ع) == | |||
و امّا در داستان حضرت موسی(ع) که سی شب به وی وعده شد و سپس ۱۰ شب دیگر به آن اضافه شد و به این موضوع در آیه ۱۴۲ سوره اعراف اشاره شده آیه صریحاً بیان میکند که وعده الهی در مورد موسی(ع) چهل شب بوده و امّا با وجود این امر خداوند در خبر دادن از آن به موسی در دو مرحله اقدام میکند. اولا موسی(ع) را امر به روزه گرفتن در ۳۰ روز میکند و در مرحله بعد امر به ادامه آن در ۱۰ روز دیگر میکند؛ ولی این امر در علم الهی از ابتدا ۴۰ شب بوده و برای همین امر هم قرآن کریم به دو روش این جریان را بیان میکند. اول با توجه به نظر موسی(ع) و علم موسی(ع) و میفرماید ثلاثین لیله و اتممناها بعشر ۳۰ شب بود و با ۱۰ شب آن را کامل کردیم و اما با توجه و نظر به علم خداوند میفرماید (اربعین لیله) ۴۰ شب کما اینکه در سوره بقره آیه ۵۱ نیز به آن اشاره شده {{قرآن|و واعدنا موسی اربعین لیله…}} و وعده کردیم به موسی(ع) ۴۰ شب و این آیه اشاره به مصلحتی دارد که خداوند در خبر دادن به موسی(ع) لحاظ میکند و آن را در دو مرحله به موسی(ع) خبر میدهد چنانچه در خبری از امام باقر(ع) آمده که هنگامی که حضرت موسی(ع) برای وفای به عهد خداوند از میان قومش خارج میشد به آنها فرمود که ظرف ۳۰ روز بر میگردم. اما هنگامی که خداوند بر آن ۳۰ روز ۱۰ روز اضافه فرمود قومش گفتند موسی(ع) خلاف وعده عمل کرد و آنچه نباید میکردند کردند و چنانچه در سوره طه آیات ۸۳ تا ۸۹ اشاره شده به بتپرستی روی آوردند. | و امّا در داستان حضرت موسی(ع) که سی شب به وی وعده شد و سپس ۱۰ شب دیگر به آن اضافه شد و به این موضوع در آیه ۱۴۲ سوره اعراف اشاره شده آیه صریحاً بیان میکند که وعده الهی در مورد موسی(ع) چهل شب بوده و امّا با وجود این امر خداوند در خبر دادن از آن به موسی در دو مرحله اقدام میکند. اولا موسی(ع) را امر به روزه گرفتن در ۳۰ روز میکند و در مرحله بعد امر به ادامه آن در ۱۰ روز دیگر میکند؛ ولی این امر در علم الهی از ابتدا ۴۰ شب بوده و برای همین امر هم قرآن کریم به دو روش این جریان را بیان میکند. اول با توجه به نظر موسی(ع) و علم موسی(ع) و میفرماید ثلاثین لیله و اتممناها بعشر ۳۰ شب بود و با ۱۰ شب آن را کامل کردیم و اما با توجه و نظر به علم خداوند میفرماید (اربعین لیله) ۴۰ شب کما اینکه در سوره بقره آیه ۵۱ نیز به آن اشاره شده {{قرآن|و واعدنا موسی اربعین لیله…}} و وعده کردیم به موسی(ع) ۴۰ شب و این آیه اشاره به مصلحتی دارد که خداوند در خبر دادن به موسی(ع) لحاظ میکند و آن را در دو مرحله به موسی(ع) خبر میدهد چنانچه در خبری از امام باقر(ع) آمده که هنگامی که حضرت موسی(ع) برای وفای به عهد خداوند از میان قومش خارج میشد به آنها فرمود که ظرف ۳۰ روز بر میگردم. اما هنگامی که خداوند بر آن ۳۰ روز ۱۰ روز اضافه فرمود قومش گفتند موسی(ع) خلاف وعده عمل کرد و آنچه نباید میکردند کردند و چنانچه در سوره طه آیات ۸۳ تا ۸۹ اشاره شده به بتپرستی روی آوردند. | ||
== علت تغییر در مدت میقات == | |||
بنابراین مصلحت این امر روشن میشود که چنانچه خداوند به موسی(ع) از ابتدا وعده چهل شب میداد و او به قومش خبر میداد فرصتی برای ابتلا و امتحان از قوم بنی اسرائیل و امتحان ایمانشان به وجود نمیآید. | بنابراین مصلحت این امر روشن میشود که چنانچه خداوند به موسی(ع) از ابتدا وعده چهل شب میداد و او به قومش خبر میداد فرصتی برای ابتلا و امتحان از قوم بنی اسرائیل و امتحان ایمانشان به وجود نمیآید. | ||
خط ۳۰: | خط ۳۲: | ||
عهد تو طولانی شد و تو عهد ما را شکستی و ما هم وعده خود را شکستیم و این نشان میدهد که انبیاء و ائمه معصومین(ع) زمانی که مردم را از مثل چنین اموری با خبر کردند که غیر حتمی و قطعی است بهطور قطعی خبر نمیدادند چرا که میدانستند امکان بداء در چنین اموری وجود دارد.<ref>سید سعید اختر الرضوی، رسائل، قم، نشر مؤسسه انصاریان، چاپ اول، ص۲۶ تا ۲۸.</ref> | عهد تو طولانی شد و تو عهد ما را شکستی و ما هم وعده خود را شکستیم و این نشان میدهد که انبیاء و ائمه معصومین(ع) زمانی که مردم را از مثل چنین اموری با خبر کردند که غیر حتمی و قطعی است بهطور قطعی خبر نمیدادند چرا که میدانستند امکان بداء در چنین اموری وجود دارد.<ref>سید سعید اختر الرضوی، رسائل، قم، نشر مؤسسه انصاریان، چاپ اول، ص۲۶ تا ۲۸.</ref> | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |