سه گروه بودن عبادت‌کنندگان از نگاه امام علی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
طبق فرمایش امیر المومنین عبادت کنندگان بر سه قسمند لطفا در مورد قسم سوم(احرار) توضیح دهید؟
طبق فرمایش امیر المومنین عبادت کنندگان بر سه قسمند لطفا در مورد قسم سوم(احرار) توضیح دهید؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}امام علی(ع) در گفتاری بندگان را سه گروه می‌داند:


== متن روایت ==
* گروهی که خداوند را از ترس عبادت می‌کنند. این عبادت را امام علی(ع) عبادت بردگان خوانده است. فتلك عبادة العبيد اذا لعابد فيها شبيه بالعبد في فعله خوفا من السيد و تحرزا من عقوبته‏<ref>شرح الكافي-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندراني)، ج‏8، ص: 251</ref>
امير المؤمنين علي(ع) مي فرمايد: «ان العبّاد او العباده، کان ثلاثه: قومٌ عبدواللّه، خوفاً، فتلک عباده العبيد، و قوم عبدواللّه تبارک و تعالي طلب الثواب، فتلک عباده الاجراء، و قومٌ عبدواللّه تبارک و تعالي حبّا له، فتلک عباده الاحرار و هي افضل العباده»}}<ref>حر عاملي، محمد بن حسن، وسائل الشيعه، بيروت، نشر دارالحياء تراث العربي، ۱۳۹۱ ش، ج۱، ص۴۵، ابواب مقدمات العبادت، باب ۹، ح۱.</ref> يعني پرستش و يا پرستش کنندگان سه گروه است، گروهي خداوند را از ترس مي پرستند، پس اين پرستش بندگان است، گروهي خداوند تبارک و تعالي را براي رسيدن به پاداش مي پرستند، پس اين پرستش مزدوران است، و گروهي خداوند را از روي محبت مي پرستند، و اين پرستش آزادگان است، و اين از همه پرستش ها برتر است. و در نهج البلاغه همين حديث آمده لکن به جاي کلمه «حباً» واژه «شکراً» آمده است.<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، ۲۳۷.</ref>
* گروهی که خداوند را برای کسب ثواب عبادت می‌کنند. علی(ع) اینان را مانند افرادی می‌داند که در مقابل مزد، کار می‌کنند.
* گروهي خداوند را از روي محبت و دوست‌داشتن می‌پرستند. امام، پرستش این افراد را پرستش آزادگان می‌نامد.


== عبادت خداوند از ترس ==
<nowiki>امير المؤمنين علي(ع) مي فرمايد: «ان العبّاد او العباده، کان ثلاثه: قومٌ عبدواللّه، خوفاً، فتلک عباده العبيد، و قوم عبدواللّه تبارک و تعالي طلب الثواب، فتلک عباده الاجراء، و قومٌ عبدواللّه تبارک و تعالي حبّا له، فتلک عباده الاحرار و هي افضل العباده»}}</nowiki><ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۸۴.</ref> يعني پرستش و يا پرستش کنندگان سه گروه است، گروهي خداوند را از ترس مي پرستند، پس اين پرستش بندگان است، گروهي خداوند تبارک و تعالي را براي رسيدن به پاداش مي پرستند، پس اين پرستش مزدوران است، و گروهي خداوند را از روي محبت مي پرستند، و اين پرستش آزادگان است، و اين از همه پرستش ها برتر است. و در نهج البلاغه همين حديث آمده لکن به جاي کلمه «حباً» واژه «شکراً» آمده است.<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار، ۲۳۷.</ref>


== عبادت خداوند برای ثواب ==


== عبادت خداوند از روی علاقه به خداوند ==
تاجرانه و يا از روي ترس عبادت نکند؛ بلکه از روي محبت و عشق و براي سپاس خداوند و براي بجا آوردن شکر عملي در برابر خداوند عبادت کند، اين نوع عبادت بهترين مصداق شکر و کامل ترين عبادات است. چون بندگي انسان را خالصانه و به عنوان سپاس الهي نشان مي دهد.<ref>مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ۱۳۷۹ ش، ج۱۵، ص۴۱۶، ج۱۱، ص۱۸۶، ج۱۰، ص۲۸۰، ج۱۸، ص۵۱، ج۱۶، ص۱۴۸.</ref>
انسان تا مي تواند بايد تلاش کند که از اين نعمت به صورت کامل و شايسته استفاده کند؛ يعني اولاً اهل بندگي و عبوديت باشد، ثانياً تاجرانه و يا از روي ترس عبادت نکند؛ بلکه از روي محبت و عشق و براي سپاس خداوند و براي بجا آوردن شکر عملي در برابر خداوند عبادت کند، اين نوع عبادت بهترين مصداق شکر و کامل ترين عبادات است. چون بندگي انسان را خالصانه و به عنوان سپاس الهي نشان مي دهد.<ref>مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ۱۳۷۹ ش، ج۱۵، ص۴۱۶، ج۱۱، ص۱۸۶، ج۱۰، ص۲۸۰، ج۱۸، ص۵۱، ج۱۶، ص۱۴۸.</ref>


براي مشخص شدن ماهيت و چيستي عبادت حبّي و سپاسي، در ابتداء بايد گفت:
ثانياً: اگر بندگي و عبادت، از اول بر اساس طمع در نعمت دنيايي و آخرتي باشد، عبادت مزدورانه است. اما اگر انسان بر اساس فرهنگ وحياني عمل کند. يعني مطالعه آثار الهي و نعمت هاي او، انسان را وادار نمايد که از روي سپاس آن همه نعمت، خدا را عبادت نمايد؛ همان عبادت سپاسي خواهد بود.
اولاً: اساساً عبادت و پرستش خداوند در واقع، کامل ترين جلوه گاه آزادي انسان از قيد اسارت و هواهاي نفساني است؛ و عبد از نظر لغت، به انساني گفته مي شود که سر تا پا تعلق به مولا و صاحب خود دارد، اراده اش تابع اراده او و خواستش تابع خواست او است. در برابر او مالک چيزي نيست و در اطاعت او هرگز سستي به خود راه نمي دهد. به تعبير ديگر، عبوديت آن گونه که در متون ديني آمده، اظهار آخرين درجه خضوع در برابر معبود است و به همين دليل تنها کسي مي تواند، معبود باشد که نهايت سزاواري و شايستگي هر نوع کمال از آن او بوده و تمام نعمت هايي که به انسان مي رسد از او باشد. انسان وقتي در برابر چنين وجودي، نيايش و کرنش و خضوع و عبادت مي کند، به طور يقين يا از روي محبت و عشق است و يا از روي سپاس گزاري از آنچه فيض، رحمت، نعمت و مانند آن است. لذا عبوديت کامل آن است که انسان جز به معبود واقعي، يعني کمال مطلق نينديشد، جز در راه او گام بر ندارد و هر چه غير او است فراموش کند. حتي خويشتن را فراموش نمايد و اين گونه عبادت است که هدف آفرينش را تأمين خواهد کرد.<ref>مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، نشر دارالکتب الاسلاميه، ۱۳۷۹ ش، ج۲۲، ص۳۷۸.</ref> اين گونه بندگي و پرستش، در واقع نمودار سپاس گزاري از حق بوده و نشان دهنده محبت و عشق بنده به خداوند است. اما اگر عبادت در همان آغاز از روي ترس يا طمع صورت بگيرد، گرچه مطلوب است، اما کامل و ايده ال نخواهد بود. اين کلام نغز حافظ در اين باره بسيار زيبا است که مي گويد:
تو بندگي چو گدايان به شرط مزد مکن
که خواجه خود روش بنده پروري داند
ثانياً: اگر بندگي و عبادت، از اول بر اساس طمع در نعمت دنيايي و آخرتي باشد، عبادت مزدورانه است. اما اگر انسان بر اساس فرهنگ وحياني عمل کند. يعني مطالعه آثار الهي و نعمت هاي او، انسان را وادار نمايد که از روي سپاس آن همه نعمت، خدا را عبادت نمايد؛ همان عبادت سپاسي خواهد بود.  
   
   
با توجه به اين بيان معلوم مي شود که عبادت سپاسي، بعد از توجه به نعمت و شناخت نعمت و در مقام شکرگزاري از نعمت ها انجام مي شود؛ برخلاف عبادت مزدورانه که در همان آغاز از روي طمع صورت مي گيرد.  
با توجه به اين بيان معلوم مي شود که عبادت سپاسي، بعد از توجه به نعمت و شناخت نعمت و در مقام شکرگزاري از نعمت ها انجام مي شود؛ برخلاف عبادت مزدورانه که در همان آغاز از روي طمع صورت مي گيرد.  
<nowiki>ثالثاً: در آيه ديگر، درباره عبادت سپاسي و پرستش از روي شکرگزاري آمده است: {{قرآن|انّ الذين تعبدون من دون اللّه لايملکون لکم رزقاً فابتغوا عند اللّه الرزق و اعبدوه و اشکرواله</nowiki><ref>عنکبوت/ ۱۷.</ref> يعني کساني را که غير از خدا پرستش مي کنيد مالک رزق شما نيستند، روزي را نزد خدا بطلبيد و او را پرستش کنيد و شکر او را بجا آوريد. از اين آيه بدست مي آيد که انگيزه برخي عبادت ها و يا اساساً انگيزه عبادت ها، حس شکرگزاري در مقابل مُنعِم حقيقي است، و هر انساني که مي داند نعمت از آن خدا است و اوست که نعمت مي دهد، تنها او را عبادت مي کند و از او شاکر است، پس عبادت شاکرانه است که بهترين و کامل ترين نوع عبادت ها محسوب مي شود.<ref>تفسير نمونه، همان، ج۱۶، ص۲۳۳.</ref>


رابعاً: از آن جا که عبادت شاکرانه در واقع از روي عشق و اخلاص و محبت صورت مي گيرد و هيچ گونه شائبه ترس و طمع در ميان نيست، به همين جهت در بعضي روايات به جاي «شکر» سخن از «حبّ» است، يعني عبادت عاشقانه که تنها از روي دل دادگي و عشق به خدا و سپاس او انجام مي گيرد.  
رابعاً: از آن جا که عبادت شاکرانه در واقع از روي عشق و اخلاص و محبت صورت مي گيرد و هيچ گونه شائبه ترس و طمع در ميان نيست، به همين جهت در بعضي روايات به جاي «شکر» سخن از «حبّ» است، يعني عبادت عاشقانه که تنها از روي دل دادگي و عشق به خدا و سپاس او انجام مي گيرد.  
{{پایان پاسخ}}
==منابع==
==منابع==
<references />
<references />

نسخهٔ ‏۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۲۲

سؤال

طبق فرمایش امیر المومنین عبادت کنندگان بر سه قسمند لطفا در مورد قسم سوم(احرار) توضیح دهید؟

امام علی(ع) در گفتاری بندگان را سه گروه می‌داند:

  • گروهی که خداوند را از ترس عبادت می‌کنند. این عبادت را امام علی(ع) عبادت بردگان خوانده است. فتلك عبادة العبيد اذا لعابد فيها شبيه بالعبد في فعله خوفا من السيد و تحرزا من عقوبته‏[۱]
  • گروهی که خداوند را برای کسب ثواب عبادت می‌کنند. علی(ع) اینان را مانند افرادی می‌داند که در مقابل مزد، کار می‌کنند.
  • گروهي خداوند را از روي محبت و دوست‌داشتن می‌پرستند. امام، پرستش این افراد را پرستش آزادگان می‌نامد.

امير المؤمنين علي(ع) مي فرمايد: «ان العبّاد او العباده، کان ثلاثه: قومٌ عبدواللّه، خوفاً، فتلک عباده العبيد، و قوم عبدواللّه تبارک و تعالي طلب الثواب، فتلک عباده الاجراء، و قومٌ عبدواللّه تبارک و تعالي حبّا له، فتلک عباده الاحرار و هي افضل العباده»}}[۲] يعني پرستش و يا پرستش کنندگان سه گروه است، گروهي خداوند را از ترس مي پرستند، پس اين پرستش بندگان است، گروهي خداوند تبارک و تعالي را براي رسيدن به پاداش مي پرستند، پس اين پرستش مزدوران است، و گروهي خداوند را از روي محبت مي پرستند، و اين پرستش آزادگان است، و اين از همه پرستش ها برتر است. و در نهج البلاغه همين حديث آمده لکن به جاي کلمه «حباً» واژه «شکراً» آمده است.[۳]


تاجرانه و يا از روي ترس عبادت نکند؛ بلکه از روي محبت و عشق و براي سپاس خداوند و براي بجا آوردن شکر عملي در برابر خداوند عبادت کند، اين نوع عبادت بهترين مصداق شکر و کامل ترين عبادات است. چون بندگي انسان را خالصانه و به عنوان سپاس الهي نشان مي دهد.[۴]

ثانياً: اگر بندگي و عبادت، از اول بر اساس طمع در نعمت دنيايي و آخرتي باشد، عبادت مزدورانه است. اما اگر انسان بر اساس فرهنگ وحياني عمل کند. يعني مطالعه آثار الهي و نعمت هاي او، انسان را وادار نمايد که از روي سپاس آن همه نعمت، خدا را عبادت نمايد؛ همان عبادت سپاسي خواهد بود.

با توجه به اين بيان معلوم مي شود که عبادت سپاسي، بعد از توجه به نعمت و شناخت نعمت و در مقام شکرگزاري از نعمت ها انجام مي شود؛ برخلاف عبادت مزدورانه که در همان آغاز از روي طمع صورت مي گيرد.

رابعاً: از آن جا که عبادت شاکرانه در واقع از روي عشق و اخلاص و محبت صورت مي گيرد و هيچ گونه شائبه ترس و طمع در ميان نيست، به همين جهت در بعضي روايات به جاي «شکر» سخن از «حبّ» است، يعني عبادت عاشقانه که تنها از روي دل دادگي و عشق به خدا و سپاس او انجام مي گيرد.

منابع

  1. شرح الكافي-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندراني)، ج‏8، ص: 251
  2. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۸۴.
  3. نهج البلاغه، کلمات قصار، ۲۳۷.
  4. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ۱۳۷۹ ش، ج۱۵، ص۴۱۶، ج۱۱، ص۱۸۶، ج۱۰، ص۲۸۰، ج۱۸، ص۵۱، ج۱۶، ص۱۴۸.