برخورد علما با رضاشاه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
== شیخ عبدالکریم حائری یزدی == | == شیخ عبدالکریم حائری یزدی == | ||
شیخ عبدالکریم حائری یزدی (۱۲۷۶-۱۳۵۵ق) را از عالمانی دانستهاند که به طور فعال در مسائل سیاسی دخالت نمیکرد<ref>شبیری زنجانی، سید موسی، جرعهای از دریا، قم، مؤسسهٔ کتابشناسی شیعه، ج۳، ص۴۲۱.</ref>؛ اما شرایط بهگونهای پیش رفت که در اواخر عمر ناچار شد به خاطر جایگاهش، در امور سیاسی دخالت کند. مهمترین چالش حائری در آن سالها، نحوه تعامل و مناسباتش با رضاشاه بود. | |||
در دوران سردار سپهی رضاخان، روابط نسبتاً خوبی میان این دو برقرار بود.<ref>دولتآبادی، یحیی، حیات یحیی، تهران، انتشارات فردوسی، ج۴، ص۲۸۹.</ref> از زمان تثبیت سلطنت رضاشاه تا پیش از طرح مسئله [[کشف حجاب]]، مناسبات میان آنها نه حسنه و نه تیره بود.<ref>حائری یزدی، مهدی، ص۶۴.</ref> حائری با طرح اجباریشدن سربازی در ایران، که مورد مخالفت برخی عالمان شیعه قرار گرفت، موافقت کرد.<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ج۴، ص۴۹۷–۴۹۸</ref> | |||
از پس طرح قانون کشف حجاب، روابط شیخ عبدالکریم با رضاشاه به تیرگی گرایید. شیخ در این موضوع ابراز مخالفت با شاه را بیتأثیر و موجب شدیدترشدن کار از سوی شاه میدانست. اما در نهایت با اصرار شاگردان و برخی مردم به شاه تلگراف زد.<ref>«[https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/11/10/2653382/%D8%AA%D9%84%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%D9%90-%D8%AA%D9%88%D9%87%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AD%D8%A7%D8%A6%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%B4%D9%81-%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D8%B1%D8%AC%D8%B9%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1-%D8%A7%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D9%90%D9%82-%DA%A9%D8%B1%D8%AF تلگرافِ توهین رضاشاه به آیتالله حائری در ماجرای کشف حجاب]»، خبرگزاری تسنیم، تاریخ بازدید :۳ آذر ۱۴۰۱ش.</ref> | |||
ایشان نیز همچون سایر علماء نسبت به سیاست اسلام زدائی و ضد دینی رضاشاه به شدت اعتراض نمودند و در مسئله کشف حجاب با ارسال نامه ای به رضاشاه چنین فرمودند: «عرض میشود بنده با اینکه تاکنون در هیچ کاری دخالت نداشتم اکنون میشنوم اقدام به کارهایی میشود که مخالفت صریح با طریقه جعفریه و قانون اسلام دارد که دیگر خودداری و تحمّل برایم مشکل است.»<ref>محمد رازی، آثار الحجه، انشارات دارالکتاب، بیتا، ج۱، ص۵۱</ref> | ایشان نیز همچون سایر علماء نسبت به سیاست اسلام زدائی و ضد دینی رضاشاه به شدت اعتراض نمودند و در مسئله کشف حجاب با ارسال نامه ای به رضاشاه چنین فرمودند: «عرض میشود بنده با اینکه تاکنون در هیچ کاری دخالت نداشتم اکنون میشنوم اقدام به کارهایی میشود که مخالفت صریح با طریقه جعفریه و قانون اسلام دارد که دیگر خودداری و تحمّل برایم مشکل است.»<ref>محمد رازی، آثار الحجه، انشارات دارالکتاب، بیتا، ج۱، ص۵۱</ref> | ||
== آیت الله بروجردی == | == آیت الله بروجردی == |
نسخهٔ ۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۲۵
این مقاله هماکنون به دست Shamloo در حال ویرایش است. |
علما در عصر رضا خان با او همکاری کردند؟ آیت الله العظمی بروجردی چرا مخالف رضا شاه نبود؟
نگاهی گذرا به تاریخ کشورمان خصوصاً عصر رضاخان بیانگر این حقیقت است که هیچگاه روحانیت با حاکمان ظالم همکاری نکردهاند و همواره میان علماء و حاکمان ظالم کشمکشهایی وجود داشته است البته برخورد روحانیت با حاکمان ظالم زمان خویش در تمام زمانها به یک شکل نبوده است بلکه به تناسب مقتضیات و شرایط مختلف، متفاوت بوده است.
برای آگاهی از برخورد روحانیت در عصر رضاخان نگاهی اجمالی به مواضع برخی از علمای برجسته زمان رضاخان با حکومت وی خواهیم داشت.
سید حسن مدرس
سید حسن مدرس (۱۲۴۹-۱۳۱۶ش)، عالم و سیاستمدار شیعه، از مهمترین مخالفان رضاشاه در مسیر بهقدرت رسیدن او بود. مدرس که از علمای فعال در جنبش مشروطیت بود، در جریان کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ش، که آغاز قدرتگرفتن رضاخان بود، به مخالفت با آن برخاست. سران کودتا مدرس را برای جلوگیری از فعالیت سیاسی مؤثر علیه کودتا دستگیر و به قزوین تبعید کردند.[۱]
در جریان انتخابات مجلس پنجم، رضاخان با اعمال قدرت غیرقانونی مقام ریاست الوزرایی را بهدست گرفت. او از پس این انتخاب تلاش کرد تا با تغییر حکومت سلطنتی به جمهوری راه رسیدن به قدرت مطلق را برای خود هموار کند. جمهوریخواهی رضاخان با مقاومت مدرس در مجلس با شکست رو به رو شد.[۲] درگیری مدرس با رضاخان در دورهٔ ریاست الوزرایی او به درخواست استیضاح رضاخان از سوی مدرس و همراهانش در مجلس منجر شد. این طرح با اعمال نفوذ و تهدید جانی نمایندگان استیضاحکننده توسط رضاخان به شکست انجامید.[۳]
پس از انقراض قاجاریه و بر تختنشستن پهلوی، زمان انتقام از مخالفتهای پیشین مدرس برای رضاشاه رسیده بود. همین موجب برنامهریزی ترور مدرس از سوی رضاخان شد؛ تروری که با هوشمندی مدرس با شکست مواجه میشود.[۴] رضاشاه برای برخورد نهایی و دستگیری مدرس منتظر اتمام مجلس ششم و سلب مصونیت سیاسی او بود.[۵] مدرس در ۱۶ مهرماه ۱۳۰۷ش دستگیر شد و به خواف خراسان تبعید شد. او به مدت هفت سال در خواف تحت نظر بود و پس از آن به کاشمر منتقل شد. سرانجام مدرس، در ۲۷ رمضان ۱۳۵۷ق مطابق با ۱۰ آذر ۱۳۱۶ش، به دستور رضاشاه مسموم و سپس خفه شد.[۶]
آقا نورالله اصفهانی
از موضعگیریهای مهم ایشان در دوره رضاخان قیام و مهاجرت به قم در اعتراض به قانون نظام اجباری بود این اعتراض در واقع علیه خودکامگی و استبداد رضاخان و اقدامات ضد دینی و مذهبی و زیر پا نهادن حدود شریعت و دیانت اسلامی بود که حاج آقا نورالله اصفهانی رهبری قیام را به عهده گرفت.
شیخ محمدتقی بافقی
از موضعگیریهای مرحوم بافقی در دوران رضاخان اقدام شجاعانه ایشان در فرستادن نامههای تند و صریح به رضاخان و انتقاد ازاعمال زشت و عملکرد خلاف شریعت و قانون وی بود همچنین اعتراض به مسئله کشف حجاب و حضور خانواده رضاشاه بدون حجاب در حرم مطهر قم در سال ۱۳۰۷ ه.ش که منجر به دستگیری وی شد و ایشان را در حرم مطهر و صحن حرم زیر چکمه و تازیانه گرفته و مورد توهین قرار دادند و بعد او را به زندانی در تهران منتقل کردند و بعد از مدتی حبس به حضرت عبدالعظیم در شهر ری تبعید نمودند.[۷]
شیخ عبدالکریم حائری یزدی
شیخ عبدالکریم حائری یزدی (۱۲۷۶-۱۳۵۵ق) را از عالمانی دانستهاند که به طور فعال در مسائل سیاسی دخالت نمیکرد[۸]؛ اما شرایط بهگونهای پیش رفت که در اواخر عمر ناچار شد به خاطر جایگاهش، در امور سیاسی دخالت کند. مهمترین چالش حائری در آن سالها، نحوه تعامل و مناسباتش با رضاشاه بود.
در دوران سردار سپهی رضاخان، روابط نسبتاً خوبی میان این دو برقرار بود.[۹] از زمان تثبیت سلطنت رضاشاه تا پیش از طرح مسئله کشف حجاب، مناسبات میان آنها نه حسنه و نه تیره بود.[۱۰] حائری با طرح اجباریشدن سربازی در ایران، که مورد مخالفت برخی عالمان شیعه قرار گرفت، موافقت کرد.[۱۱]
از پس طرح قانون کشف حجاب، روابط شیخ عبدالکریم با رضاشاه به تیرگی گرایید. شیخ در این موضوع ابراز مخالفت با شاه را بیتأثیر و موجب شدیدترشدن کار از سوی شاه میدانست. اما در نهایت با اصرار شاگردان و برخی مردم به شاه تلگراف زد.[۱۲]
ایشان نیز همچون سایر علماء نسبت به سیاست اسلام زدائی و ضد دینی رضاشاه به شدت اعتراض نمودند و در مسئله کشف حجاب با ارسال نامه ای به رضاشاه چنین فرمودند: «عرض میشود بنده با اینکه تاکنون در هیچ کاری دخالت نداشتم اکنون میشنوم اقدام به کارهایی میشود که مخالفت صریح با طریقه جعفریه و قانون اسلام دارد که دیگر خودداری و تحمّل برایم مشکل است.»[۱۳]
آیت الله بروجردی
ایشان نیز هیچگاه با حکومت رضا شاه همکاری نکرده و نسبت به اقدامات غیر اسلامی وی هشدار میدادند در عین حال فضا و شرایط را برای مخالفت با حکومت وی مناسب نمیدیدند از این رو مخالفت را متوجه اصل حکومت وی نکردند نه آنکه با حکومت رضا شاه همکاری نمودند. ایشان در این باره میفرمودند: «من هرگز در قبال خلافکاریها و قانونشکنیهای دستگاه حاکمه ساکت نمینشینم.»[۱۴]
منابع
- ↑ مکی، حسین، تاریخ بیستساله ایران، تهران بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۹ش، ج۱، ص۲۴۱.
- ↑ دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، بیجا، بنیاد فرهنگی امام رضا(ع)، بیتا، ج۲، ص۱۲۰-۱۲۹.
- ↑ مکی، تاریخ بیستساله ایران، ج۳، ص۱۲۵–۱۵۲.
- ↑ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۲، ص۱۳۵-۱۳۶.
- ↑ مکی، تاریخ بیستساله ایران، ج۴، ص۳۹۶.
- ↑ مکی، تاریخ بیستساله ایران، ج۵، ص۶۷-۷۰؛ نیز: دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۲، ص۱۳۶-۱۳۷.
- ↑ ابوالفضل شکوری، سیره صالحان، قم:انتشارات شکوری، ۱۳۷۴، ص۳۴۸–۳۴۹.
- ↑ شبیری زنجانی، سید موسی، جرعهای از دریا، قم، مؤسسهٔ کتابشناسی شیعه، ج۳، ص۴۲۱.
- ↑ دولتآبادی، یحیی، حیات یحیی، تهران، انتشارات فردوسی، ج۴، ص۲۸۹.
- ↑ حائری یزدی، مهدی، ص۶۴.
- ↑ شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ج۴، ص۴۹۷–۴۹۸
- ↑ «تلگرافِ توهین رضاشاه به آیتالله حائری در ماجرای کشف حجاب»، خبرگزاری تسنیم، تاریخ بازدید :۳ آذر ۱۴۰۱ش.
- ↑ محمد رازی، آثار الحجه، انشارات دارالکتاب، بیتا، ج۱، ص۵۱
- ↑ سید حمید روحانی، بررسی و تحلیل از نهضت امام خمینی (ره)، انتشارات دارالفکر۱۳۵۸، ص۹۸.