مخالفت اسلام با دین پس از خود: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
آیا مخالفت اسلام با دین بعدی مانند مخالفت ادیان گذشته با دین بعدی نیست؟
آیا مخالفت اسلام با دین بعدی مانند مخالفت ادیان گذشته با دین بعدی نیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
 
'''مخالفت اسلام با دین بعدی''' از قبیل مخالفت ادیان گذشته با ادیان بعد از خود نیست. در مبانی اعتقادی ادیان گذشته مثل یهودیت و مسیحیت بشارت به انبیای بعدی وجود داشته و پیروان ادیان همیشه منتظر ظهور پیامبر بعدی بوده‌اند، هرچند پس از ظهور پیامبر موعود، با وی به مخالفت پرداخته‌اند. بر خلاف ادیان گذشته در اسلام هیچ بشارتی نسبت به پیامبر بعدی وجود ندارد بلکه بنابر قرآن ادین آخرین دین برگزیده الهی و پیامبرش خاتم پیامبر است. در حقیقت 
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}



نسخهٔ ‏۲ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۱

سؤال

آیا مخالفت اسلام با دین بعدی مانند مخالفت ادیان گذشته با دین بعدی نیست؟

مخالفت اسلام با دین بعدی از قبیل مخالفت ادیان گذشته با ادیان بعد از خود نیست. در مبانی اعتقادی ادیان گذشته مثل یهودیت و مسیحیت بشارت به انبیای بعدی وجود داشته و پیروان ادیان همیشه منتظر ظهور پیامبر بعدی بوده‌اند، هرچند پس از ظهور پیامبر موعود، با وی به مخالفت پرداخته‌اند. بر خلاف ادیان گذشته در اسلام هیچ بشارتی نسبت به پیامبر بعدی وجود ندارد بلکه بنابر قرآن ادین آخرین دین برگزیده الهی و پیامبرش خاتم پیامبر است. در حقیقت


بشارت ادیان قبل از اسلام به پیامبر بعدی

ادیان قبل از اسلام مثل یهودیت و مسیحیت بشارت ظهور پیامبر بعدی را به پیروان خویش داده اند. به‌تصریح قرآن كریم وعده رسالت پیامبر اسلام در تورات و انجیل ذكر گردیده‌است. طبق این مدعا مشخصات پیامبر میان یهودیان و مسیحیان چنان مشهور بوده كه وقتی اهل كتاب آن حضرت را دیدند، وی را شناختند و او را همان پیامبری یافتند كه حضرت موسی و عیسی (ع) بشارتش را داده بودند.

در اینکه یهودیان منتظر پیامبر جدید پس از حضرت موسی(ع) بوده و در متون دینی‌شان از آن سخن گفته‌شده است، تردیدی وجود ندارد؛ زیرا سلسله نبوت تا قرن‌ها پس از وفات موسی(ع) ادامه داشت و وعده آمدن پیامبر آخر الزمان هم یکی از عقاید ایشان بوده است. وعده بعثت حضرت عیسی(ع) نیز در یهودیت آمده بوده است. پیروان دین مسیح نیز منتظر کسی بودند که از سوی خداوند برای نجات و هدایت بشر فرستاده خواهد شد. در کتاب‌های موجود تعبیرات فراوانى كه بشارت به ظهور بزرگى كه نشانه‏‌هاى آن جز بر اسلام و آورنده آن تطبیق نمی‌كند دیده می‌شود.[۱]

شهرت بشارت به بعثت حضرت محمد در بنی‌اسرائیل

قرآن کریم درباره وعده ظهور پیامبر بعدی در میان بنی اسرائیل می‌فرماید: «وَ إِذْ قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیمَ یا بَنی‏ إِسْرائیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَینَ یدَی مِنَ التَّوْراه وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یأْتی‏ مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَیناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبین‏؛ و عیسى بن مریم گفت: اى بنی‌اسرائیل، من پیامبر خدا بر شما هستم. توراتى را كه پیش از من بوده است تصدیق مى‏كنم، و به پیامبرى كه بعد از من مى‏آید و نامش احمد است، بشارتتان می‌دهم. چون آن پیامبر با آیات روشن خود آمد، گفتند: این جادویى است آشكار».[۲]

اسلام آخرین دین برگزیده الهی

دین اسلام با سایر ادیان الهی تفاوتش در این است که، بنابر باورهای اساسی این دین، اسلام آخرین دین آسمانی است و پس ‌از آن دین دیگری نخواهد آمد. به این دلیل هیچ مسلمانی از صدر اسلام تا امروز منتظر آمدن دین و پیامبر دیگر نبوده و نیست. در قرآن که کتاب و راهنمای اسلام اسلام است بر این باور تاکید شده است:

  • خداوند در آیه سوم سوره مائده درباره کامل شدن دین اسلام می‌فرماید: امروز دینتان را برای شما کامل، و نعمتم را بر شما تمام کردم، و اسلام را برایتان به عنوان دین پسندیدم.[۳]‏ با وجود دین کامل و جامع و عدم ایجاد تحریف در آن، آمدن دین جدید از سوی خداوند کار لغو و بیهوده است.
  • همچنین در سوره آل عمران می‌فرماید: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ؛ دين در نزد خدا، اسلام است‏».[۴] و در آیه ۸۵ همین سوره فرموده است: «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَه مِنَ الْخاسِرينَ؛ و هر كس جز اسلام، آيينى براى خود انتخاب كند، از او پذيرفته نخواهد شد و او در آخرت، از زيانكاران است.»
  • خداوند در معرفی آخرین پیامبر خویش فرموده است: «ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ: محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست، ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است.»[۵] خداوند با این آیه خاتمیت پیامبر اسلام (ص) را به صراحت برای همه اعلام نموده تا پس از او کسی ادعای نبوت و رسالت نکند.


منابع

  1. مكارم شيرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۷۵، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چ۱، ۱۳۷۴ش.
  2. (صف: ۶).
  3. (مائده: ۳).
  4. (آل عمران: ۱۹).
  5. (احزاب: ۴۰).