احترام صحابه از نگاه شیعه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
احترام صحابه از دیدگاه شیعه مبتنی بر دلائل قرآنی و احادیث نبوی است. شیعه آن عده از صحابه را که واقعاً بر ایمان خود استوار بوده و پس از پیامبر اسلام(ص) از دستورات آن حضرت پیروی کرده اند واجب الاحترام می دانند؛ اما آنانی را که به دستورات پیامبر(ص) و اسلام پای بند نبوده اند مورد نکوهش قرار | احترام صحابه از دیدگاه شیعه مبتنی بر دلائل قرآنی و احادیث نبوی است. شیعه آن عده از صحابه را که واقعاً بر ایمان خود استوار بوده و پس از پیامبر اسلام(ص) از دستورات آن حضرت پیروی کرده اند واجب الاحترام می دانند؛ اما آنانی را که به دستورات پیامبر(ص) و اسلام پای بند نبوده اند مورد نکوهش قرار داده و شایسته احترام نمی داند. این قضاوت مطابق با مقتضای آیات قرآن و احادیث نبوی است. | ||
== تقوای الهی معیار ارزش انسان == | == تقوای الهی معیار ارزش انسان == | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
شیعه با معیاری که درآیه {{قرآن|إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم|ترجمه=گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست|سوره=حجرات|آیه=3}} مطرح شده به ارزیابی صحابه میپردازند: | شیعه با معیاری که درآیه {{قرآن|إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم|ترجمه=گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست|سوره=حجرات|آیه=3}} مطرح شده به ارزیابی صحابه میپردازند: | ||
* آنهایی را که به آرمانهای مقدس رسول اکرم و آموزههای دین وفادار بوده و عملاً التزام خود را به این امور ثابت کرده اند، مثبت و خوب ارزیابی کرده و مستحق احترام میدانند | * آنهایی را که به آرمانهای مقدس رسول اکرم و آموزههای دین وفادار بوده و عملاً التزام خود را به این امور ثابت کرده اند، مثبت و خوب ارزیابی کرده و مستحق احترام میدانند. | ||
* اما آنانی را که علارغم همراهی ظاهری شان با رسول اکرم(ص)، در عمل به دستورات و آرمانهای آن حضرت پای بند نبوده اند، منفی و بد ارزیابی کرده و شایسته احترام نمیدانند. | * اما آنانی را که علارغم همراهی ظاهری شان با رسول اکرم(ص)، در عمل به دستورات و آرمانهای آن حضرت پای بند نبوده اند، منفی و بد ارزیابی کرده و شایسته احترام نمیدانند. | ||
== خبر دادن قرآن از | ==خبر دادن قرآن از منافق بودن برخی صحابه== | ||
قرآن کریم خطاب به پیامبر اسلام(ص) در آیه «وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِینَه مَرَدُوا عَلَى النِّفاق»<ref>توبه، ۱۰۱.</ref> از وجود منافقان در میان اصحاب خبر می دهد و می گوید در میان كسانى كه در اطراف شما هستند گروهى از منافقان وجود دارند و در خود مدینه و از اهل این شهر نیز گروهى هستند كه نفاق را تا سرحد سركشى و طغیان رسانده و سخت به آن پایبندند، سپس خطاب به شخص پیامبر با جمله «لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُم» می فرماید که تو ای پیامبر آنها را | قرآن کریم خطاب به پیامبر اسلام(ص) در آیه «وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِینَه مَرَدُوا عَلَى النِّفاق»<ref>توبه، ۱۰۱.</ref> از وجود منافقان در میان اصحاب خبر می دهد و می گوید در میان كسانى كه در اطراف شما هستند گروهى از منافقان وجود دارند و در خود مدینه و از اهل این شهر نیز گروهى هستند كه نفاق را تا سرحد سركشى و طغیان رسانده و سخت به آن پایبندند، سپس خطاب به شخص پیامبر با جمله «لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُم» می فرماید که تو ای پیامبر آنها را نمىشناسى ولى ما مىشناسیم. از این آیه شریفه استفاده میشود که برخی از صحابه که در داخل شهر مدینه بودند و با رسول اکرم حشر و نشر داشتهاند منافق بودهاند. | ||
== دلایل حدیثی بر | ==دلایل حدیثی بر منافق بودن برخی صحابه== | ||
*در صحیح مسلم حدیث «فی أصحابی اثنا عشر منافقا فیهم ثمانیه لا یدخلون الجنه حتى یلج الجمل فی سم الخیاط؛<ref>مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، دارالفکر، بیروت، بی تا، ج۸، ص۱۲۲.</ref> که از رسول اکرم(ص) نقل شده از منافق بودن برخی اصحاب سخن فرموده است. در این حدیث میفرماید در میان اصحاب من دوازده نفر منافق هستند که هشت نفر آنان به بهشت نمیروند تا این که شتری از سوراخ سوزن رد شود». | |||
*بنابر نقل عبدالله بن مسعود حدیث «إِنَّ فِیكُمْ مُنَافِقِینَ فَمَنْ سَمَّیتُ فَلْیقُمْ ثُمَّ قَالَ: قُمْ یا فُلاَنُ، ثُمَّ یا فُلاَنُ، ثُمَّ یا فُلاَنُ، حَتَّى سَمَّى سِتَّه وَثَلاَثِینَ رَجُلاً؛<ref>بوصیری، احمد بن ابی بکر بن اسماعیل ، اتحاف الخیره المهره بزوائد المسانید العشره، ریاض، دار الوطن، چ۱، ۱۴۲۰، ج۸، ص۸۷.</ref> که از پیامبر اسلام (ص) نقل شده نیز از منافق بودن برخی اصحاب خبر میدهد. این حدیث میگوید به درستی که در میان شما عدهای منافق هستند؛ هر کس را که نام بردم باید بایستد؛ سپس فرمودند فلانی بایست؛ فلانی بایست؛ فلانی بایست تا اینکه سی و شش نفر را نام بردند». براساس این روایت رسول اکرم از میان کسانی که با آن حضرت همراه بودهاند تعداد سی و شش نفر را به عنوان منافق معرفی کردهاند؛ اما اینکه راوی اسم آنها را ذکر نکرده شاید به خاطر ملاحظاتی بوده و یا شاید او آنان را به نام ذکر کرده و افرادی بعد از او اسم آنها را حذف کرده باشند. | |||
==دلیل حدیثی بر ارتداد گروهی از صحابه== | |||
در صحیح بخاری مجموعهای از احادیث نبوی تحت عنوان حدیث حوض جمع آوری گردیده که در همه آنها نقل شده در روز قیامت گروهی از اصحاب در کنار حوض بر آن حضرت وارد میشوند، ولی آنها را از حوض میرانند و به سوی جهنم میبرند. در این هنگام پیامبر اسلام(ص) می گوید خدایا آنان یاران من هستند! خطاب میآید: تو نمیدانی بعد از تو چه بدعتهایی گذاردند؟ آنان مرتد شدند و به حال پیشین بازگشتند.»<ref>رک: بخاری، محمد ابن اسماعیل، الجامع الصحیح المختصر، ج5، ص2407، بیروت، دار ابن كثیر،الیمامة ، چ3،1407 ق/ 1987م تحقیق: د. مصطفى دیب البغا .</ref> | |||
نسخهٔ ۱۶ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۳۶
این مقاله هماکنون به دست Rafiei در حال ویرایش است. |
آیا از نظر شیعه همه صحابه قابل احترام هستند؟
احترام صحابه از دیدگاه شیعه مبتنی بر دلائل قرآنی و احادیث نبوی است. شیعه آن عده از صحابه را که واقعاً بر ایمان خود استوار بوده و پس از پیامبر اسلام(ص) از دستورات آن حضرت پیروی کرده اند واجب الاحترام می دانند؛ اما آنانی را که به دستورات پیامبر(ص) و اسلام پای بند نبوده اند مورد نکوهش قرار داده و شایسته احترام نمی داند. این قضاوت مطابق با مقتضای آیات قرآن و احادیث نبوی است.
تقوای الهی معیار ارزش انسان
شیعه با معیاری که درآیه ﴿إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم؛ گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست﴾(حجرات:3) مطرح شده به ارزیابی صحابه میپردازند:
- آنهایی را که به آرمانهای مقدس رسول اکرم و آموزههای دین وفادار بوده و عملاً التزام خود را به این امور ثابت کرده اند، مثبت و خوب ارزیابی کرده و مستحق احترام میدانند.
- اما آنانی را که علارغم همراهی ظاهری شان با رسول اکرم(ص)، در عمل به دستورات و آرمانهای آن حضرت پای بند نبوده اند، منفی و بد ارزیابی کرده و شایسته احترام نمیدانند.
خبر دادن قرآن از منافق بودن برخی صحابه
قرآن کریم خطاب به پیامبر اسلام(ص) در آیه «وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِینَه مَرَدُوا عَلَى النِّفاق»[۱] از وجود منافقان در میان اصحاب خبر می دهد و می گوید در میان كسانى كه در اطراف شما هستند گروهى از منافقان وجود دارند و در خود مدینه و از اهل این شهر نیز گروهى هستند كه نفاق را تا سرحد سركشى و طغیان رسانده و سخت به آن پایبندند، سپس خطاب به شخص پیامبر با جمله «لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُم» می فرماید که تو ای پیامبر آنها را نمىشناسى ولى ما مىشناسیم. از این آیه شریفه استفاده میشود که برخی از صحابه که در داخل شهر مدینه بودند و با رسول اکرم حشر و نشر داشتهاند منافق بودهاند.
دلایل حدیثی بر منافق بودن برخی صحابه
- در صحیح مسلم حدیث «فی أصحابی اثنا عشر منافقا فیهم ثمانیه لا یدخلون الجنه حتى یلج الجمل فی سم الخیاط؛[۲] که از رسول اکرم(ص) نقل شده از منافق بودن برخی اصحاب سخن فرموده است. در این حدیث میفرماید در میان اصحاب من دوازده نفر منافق هستند که هشت نفر آنان به بهشت نمیروند تا این که شتری از سوراخ سوزن رد شود».
- بنابر نقل عبدالله بن مسعود حدیث «إِنَّ فِیكُمْ مُنَافِقِینَ فَمَنْ سَمَّیتُ فَلْیقُمْ ثُمَّ قَالَ: قُمْ یا فُلاَنُ، ثُمَّ یا فُلاَنُ، ثُمَّ یا فُلاَنُ، حَتَّى سَمَّى سِتَّه وَثَلاَثِینَ رَجُلاً؛[۳] که از پیامبر اسلام (ص) نقل شده نیز از منافق بودن برخی اصحاب خبر میدهد. این حدیث میگوید به درستی که در میان شما عدهای منافق هستند؛ هر کس را که نام بردم باید بایستد؛ سپس فرمودند فلانی بایست؛ فلانی بایست؛ فلانی بایست تا اینکه سی و شش نفر را نام بردند». براساس این روایت رسول اکرم از میان کسانی که با آن حضرت همراه بودهاند تعداد سی و شش نفر را به عنوان منافق معرفی کردهاند؛ اما اینکه راوی اسم آنها را ذکر نکرده شاید به خاطر ملاحظاتی بوده و یا شاید او آنان را به نام ذکر کرده و افرادی بعد از او اسم آنها را حذف کرده باشند.
دلیل حدیثی بر ارتداد گروهی از صحابه
در صحیح بخاری مجموعهای از احادیث نبوی تحت عنوان حدیث حوض جمع آوری گردیده که در همه آنها نقل شده در روز قیامت گروهی از اصحاب در کنار حوض بر آن حضرت وارد میشوند، ولی آنها را از حوض میرانند و به سوی جهنم میبرند. در این هنگام پیامبر اسلام(ص) می گوید خدایا آنان یاران من هستند! خطاب میآید: تو نمیدانی بعد از تو چه بدعتهایی گذاردند؟ آنان مرتد شدند و به حال پیشین بازگشتند.»[۴]
منابع
- ↑ توبه، ۱۰۱.
- ↑ مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، دارالفکر، بیروت، بی تا، ج۸، ص۱۲۲.
- ↑ بوصیری، احمد بن ابی بکر بن اسماعیل ، اتحاف الخیره المهره بزوائد المسانید العشره، ریاض، دار الوطن، چ۱، ۱۴۲۰، ج۸، ص۸۷.
- ↑ رک: بخاری، محمد ابن اسماعیل، الجامع الصحیح المختصر، ج5، ص2407، بیروت، دار ابن كثیر،الیمامة ، چ3،1407 ق/ 1987م تحقیق: د. مصطفى دیب البغا .