اعتبار کتب اربعه شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{شاخه | شاخه اصلی = |شاخه فرعی۱ = |شاخه فرعی۲ = |شاخه فرعی۳ = }} {{سو...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
اعتبار سنجي كتاب‌هاي حديثي بر پايه معيارهايي است كه در اينجا بر برخي از آنها اشاره مي‌كنيم:
اعتبارسنجي كتاب‌هاي حديثي در نزد علمای شیعه بر پايه معيارهايي بوده است. اولین مسئله اتصال روایات در این کتاب‌ها به امامان معصوم بوده است. اولين كسي كه در زمان پيامبر اسلام(ص) گفته‌هاي ایشان را جمع‌آوري نمود امام علي(ع) در كتابي به نام «الصحيفه الجامعه» بود و هم‌چنين افرادي چون ابورافع، سلمان و ابوذر داراي كتاب‌هايي بودند.<ref>عاملي، حر، وسائل الشيعه، بيروت، داراحياء التراث العربي، چاپ چهارم، ۱۳۹۱، ج۱.</ref> ولي چون در زمان خلفا تا زمان عمربن عبدالعزيز نقل حديث ممنوع شد و احاديث را از بين مي‌بردند<ref>طباطبايي، سيد محمد حسين، شيعه در اسلام، قم، دارالتبليغ اسلامي، ۱۳۴۸ش، ص۱۱، پاورقي.</ref> كتاب‌هاي مذكور در دسترس مردم قرار نگرفت؛


۱ـ اولين كسي كه در زمان پيامبر اسلام(ص) گفته‌هاي حضرت را جمع‌آوري نمود امام علي(ع) در كتابي به نام «الصحيفه الجامعه» بود و هم‌چنين افرادي چون ابورافع، سلمان و ابوذر داراي كتاب‌هايي بودند.<ref>عاملي، حر، وسائل الشيعه، بيروت، داراحياء التراث العربي، چاپ چهارم، ۱۳۹۱، ج۱.</ref> ولي چون در زمان خلفا تا زمان عمربن عبدالعزيز نقل حديث ممنوع شد و احاديث را از بين مي‌بردند<ref>طباطبايي، سيد محمد حسين، شيعه در اسلام، قم، دارالتبليغ اسلامي، ۱۳۴۸ش، ص۱۱، پاورقي.</ref> كتاب‌هاي مذكور در دسترس مردم نبودند؛
در زمان عمربن عبدالعزيز، شاگردان امام صادق(ع) احاديث زيادي را جمع‌آوري نمودند كه در مجموعه چهارصد كتاب به نام «الاصول» گردآوري شده<ref>وسائل الشيعه (پيشين).</ref> بود. «محمدبن مسلم» كتابي به نام «اربعماه» چهارصد مسئله و «جابربن يزيد جعفي» هشت كتاب<ref>پيشوايي، مهدي، سيره پيشوايان، قم، مؤسسه اما صادق(ع)، چاپ دوم، ۱۳۷۴، ص۳۳۲ـ۳۳۳.</ref> و ابان بن تغلب سي هزار حديث نقل نموده‌اند، بعدها در زمان امام رضا(ع) احاديث جديد در «جوامع» تهيه شد. در اوائل قرن چهارم، عدّه‌اي از بزرگان شيعه از احاديث موجود در اين اصول و جوامع، كتب اربعه ياد شده و «مدينه العلم» ابي جعفر صدوق را، تاليف كردند.<ref>وسائل الشيعه (پيشين) ج۱، ص۵ به بعد (مقدمه).</ref>
در زمان عمربن عبدالعزيز، شاگردان امام صادق(ع) احاديث زيادي را جمع‌آوري نمودند كه در مجموعه چهارصد كتاب به نام «الاصول» گردآوري شده<ref>وسائل الشيعه (پيشين).</ref> بود. «محمدبن مسلم» كتابي به نام «اربعماه» چهارصد مسئله، و «جابربن يزيد جعفي» هشت كتاب<ref>پيشوايي، مهدي، سيره پيشوايان، قم، مؤسسه اما صادق(ع)، چاپ دوم، ۱۳۷۴، ص۳۳۲ـ۳۳۳.</ref> و ابان بن تغلب سي هزار حديث نقل نموده‌اند، بعدها در زمان امام رضا(ع) احاديث جديد در «جوامع» تهيه شد. در اوائل قرن چهارم، عدّه‌اي از بزرگان شيعه از احاديث موجود در اين اصول و جوامع ، كتب اربعه ياد شده و «مدينه العلم» ابي جعفر صدوق را، تاليف كردند.<ref>وسائل الشيعه (پيشين) ج۱، ص۵ به بعد (مقدمه).</ref>


۲ـ از نظر علماي شيعه، روايات به چهار دسته تقسيم مي‌شوند: ۱ـ صحيح و عالي‌السند، كه عبارت است از روايتي كه تمام راوي‌هاي آن شيعه و عادل بوده و سند آن به يكي از ائمه متصل باشد. ۲ـ حسن، كه سند متصل است ولي همه يا بعضي راوي‌ها ممدوحند. ۳ـ موثق، كه در سند غير امامي و يا فاسدالمذهبي ثقه باشد. ۴ـ ضعيف آن است كه يكي از شرائط اقسام قبلي را دارا نباشد بلكه فاسق و كذّاب و مجهول‌الحال در سند باشد.<ref>حسن زين الدين، معالم الدين، قم، مؤسسه مطبوعات دارالعلم، چاپ افست، ص۲۱۶ـ۲۱۷.</ref>
از نظر علماي شيعه، روايات به چهار دسته تقسيم مي‌شوند: ۱ـ صحيح و عالي‌السند، كه عبارت است از روايتي كه تمام راوي‌هاي آن شيعه و عادل بوده و سند آن به يكي از ائمه متصل باشد. ۲ـ حسن، كه سند متصل است ولي همه يا بعضي راوي‌ها ممدوحند. ۳ـ موثق، كه در سند غير امامي ثقه باشد. ۴ـ ضعيف آن است كه يكي از شرائط قبلي را دارا نباشد بلكه فاسق، كذّاب یا مجهول‌الحال در سند باشد.<ref>حسن زين الدين، معالم الدين، قم، مؤسسه مطبوعات دارالعلم، چاپ افست، ص۲۱۶ـ۲۱۷.</ref>


كتب اربعه «الكافي، محمد بن يعقوب كليني، من لا يحضره الفقيه، تهذيب الاحكام و الاستبصار، شيخ طوسي، كه از قديمي‌ترين و اولين كتاب‌هاي روايي موضوع‌بندي و باب و فصل‌بندي شده هستند و علت اصلي اعتبار آن‌ها اين است كه از اصول اربعمأه كه به ديد ائمه معصومين(ع) از جمله امام رضا(ع) رسيده است، اخذ شده‌ و عين روايات به صورت دسته‌بندي شده و با ذكر سند در كتب اربعه منعكس شده‌اند و موجود مي‌باشند.
كتب اربعه «الكافي محمد بن يعقوب كليني، من لا يحضره الفقيه، تهذيب الاحكام و الاستبصار شيخ طوسي، از قديمي‌ترين و اولين كتاب‌هاي روايي موضوع‌بندي و دارای باب و فصل‌بندي هستند؛ علت اصلي اعتبار آن‌ها اين است كه از اصول اربعمأه بوده و ائمه(ع) از جمله امام رضا(ع) آن اصول را دیده، گرفته شده‌ و عين روايات به صورت دسته‌بندي شده و با ذكر سند در كتب اربعه منعكس شده‌اند.


امتياز ديگر كتب اربعه اين است كه غالب روايات آن داراي سند صحيح و يا لااقل ممدوح و موثق باشند و حتي بعضي اخباري مسلكان تمام آن را صحيح مي‌دانند. در هر روايت يا تمام راويان آن عادل و امامي‌اند، و يا بعضي از راويان آن ، موثق و يا ممدوح هستند. مرحوم صدوق در آغاز كتاب «من لا يحضره الفقيه» مي‌فرمايد: بيني و بين‌الله رواياتي را در اينجا نقل مي‌كنم كه بدان‌ها عمل مي‌كنم.<ref>ابي‌جعفر الصدوق، من لايحضره الفقيه، بيروت، دارالاضواء، چاپ دوّم، ۱۴۱۳، ج۹۰.</ref>
امتياز ديگر كتب اربعه اين است كه غالب روايات آن داراي سند صحيح و يا لااقل ممدوح و موثق هستند؛ برخی اخباريون تمام آن را صحيح مي‌دانند. در هر روايت يا تمام راويان آن عادل و امامي‌اند، و يا بعضي از راويان آن ، موثق و يا ممدوح هستند. مرحوم صدوق در آغاز كتاب «من لا يحضره الفقيه» مي‌فرمايد: بيني و بين‌الله رواياتي را در اينجا نقل مي‌كنم كه بدان‌ها عمل مي‌كنم.<ref>ابي‌جعفر الصدوق، من لايحضره الفقيه، بيروت، دارالاضواء، چاپ دوّم، ۱۴۱۳، ج۹۰.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}

نسخهٔ ‏۸ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۰۹

سؤال

كتب اربعه، كافي، تهذيب، استبصار ، و من لايحضره الفقيه كه از معتبرترين كتب احاديث شيعه است، علت اين اعتبار در نزد علماي شيعه چيست؟

اعتبارسنجي كتاب‌هاي حديثي در نزد علمای شیعه بر پايه معيارهايي بوده است. اولین مسئله اتصال روایات در این کتاب‌ها به امامان معصوم بوده است. اولين كسي كه در زمان پيامبر اسلام(ص) گفته‌هاي ایشان را جمع‌آوري نمود امام علي(ع) در كتابي به نام «الصحيفه الجامعه» بود و هم‌چنين افرادي چون ابورافع، سلمان و ابوذر داراي كتاب‌هايي بودند.[۱] ولي چون در زمان خلفا تا زمان عمربن عبدالعزيز نقل حديث ممنوع شد و احاديث را از بين مي‌بردند[۲] كتاب‌هاي مذكور در دسترس مردم قرار نگرفت؛

در زمان عمربن عبدالعزيز، شاگردان امام صادق(ع) احاديث زيادي را جمع‌آوري نمودند كه در مجموعه چهارصد كتاب به نام «الاصول» گردآوري شده[۳] بود. «محمدبن مسلم» كتابي به نام «اربعماه» چهارصد مسئله و «جابربن يزيد جعفي» هشت كتاب[۴] و ابان بن تغلب سي هزار حديث نقل نموده‌اند، بعدها در زمان امام رضا(ع) احاديث جديد در «جوامع» تهيه شد. در اوائل قرن چهارم، عدّه‌اي از بزرگان شيعه از احاديث موجود در اين اصول و جوامع، كتب اربعه ياد شده و «مدينه العلم» ابي جعفر صدوق را، تاليف كردند.[۵]

از نظر علماي شيعه، روايات به چهار دسته تقسيم مي‌شوند: ۱ـ صحيح و عالي‌السند، كه عبارت است از روايتي كه تمام راوي‌هاي آن شيعه و عادل بوده و سند آن به يكي از ائمه متصل باشد. ۲ـ حسن، كه سند متصل است ولي همه يا بعضي راوي‌ها ممدوحند. ۳ـ موثق، كه در سند غير امامي ثقه باشد. ۴ـ ضعيف آن است كه يكي از شرائط قبلي را دارا نباشد بلكه فاسق، كذّاب یا مجهول‌الحال در سند باشد.[۶]

كتب اربعه «الكافي محمد بن يعقوب كليني، من لا يحضره الفقيه، تهذيب الاحكام و الاستبصار شيخ طوسي، از قديمي‌ترين و اولين كتاب‌هاي روايي موضوع‌بندي و دارای باب و فصل‌بندي هستند؛ علت اصلي اعتبار آن‌ها اين است كه از اصول اربعمأه بوده و ائمه(ع) از جمله امام رضا(ع) آن اصول را دیده، گرفته شده‌ و عين روايات به صورت دسته‌بندي شده و با ذكر سند در كتب اربعه منعكس شده‌اند.

امتياز ديگر كتب اربعه اين است كه غالب روايات آن داراي سند صحيح و يا لااقل ممدوح و موثق هستند؛ برخی اخباريون تمام آن را صحيح مي‌دانند. در هر روايت يا تمام راويان آن عادل و امامي‌اند، و يا بعضي از راويان آن ، موثق و يا ممدوح هستند. مرحوم صدوق در آغاز كتاب «من لا يحضره الفقيه» مي‌فرمايد: بيني و بين‌الله رواياتي را در اينجا نقل مي‌كنم كه بدان‌ها عمل مي‌كنم.[۷]


مطالعه بيشتر

۱. علم الحديث، دکتر سيد رضا مؤدب.

۲. آشنايي با حديث، مهريزي.

۳. درسنامه علم حديث، علي نصيري.


منابع

  1. عاملي، حر، وسائل الشيعه، بيروت، داراحياء التراث العربي، چاپ چهارم، ۱۳۹۱، ج۱.
  2. طباطبايي، سيد محمد حسين، شيعه در اسلام، قم، دارالتبليغ اسلامي، ۱۳۴۸ش، ص۱۱، پاورقي.
  3. وسائل الشيعه (پيشين).
  4. پيشوايي، مهدي، سيره پيشوايان، قم، مؤسسه اما صادق(ع)، چاپ دوم، ۱۳۷۴، ص۳۳۲ـ۳۳۳.
  5. وسائل الشيعه (پيشين) ج۱، ص۵ به بعد (مقدمه).
  6. حسن زين الدين، معالم الدين، قم، مؤسسه مطبوعات دارالعلم، چاپ افست، ص۲۱۶ـ۲۱۷.
  7. ابي‌جعفر الصدوق، من لايحضره الفقيه، بيروت، دارالاضواء، چاپ دوّم، ۱۴۱۳، ج۹۰.