کاربر:Mafkalam: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} آيا پديده‌ها و مخلوقات هستي، اثر خداوند است يا خلقت خداون...» ایجاد کرد)
 
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آيا پديده‌ها و مخلوقات هستي، اثر خداوند است يا خلقت خداوند؟ و اگر اثر خداوند است چرا در قرآن فرموده است كه از خاك خلق شده‌ايد؟
آیا پدیده‌ها و مخلوقات هستی، اثر خداوند است یا خلقت خداوند؟ و اگر اثر خداوند است چرا در قرآن فرموده است که از خاک خلق شده‌اید؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
پاسخ در چند محور ارائه مي‌شود:  
پاسخ در چند محور ارائه می‌شود:


۱- درباره پرسش اول بايد گفت: كه فلسفه خاصي كه آفريدن و خلقت را در مقابل اثر بودن قرار بدهد و بگويد، موجودات عالم مخلوق و آفريده خدا نيستند بلكه اثر خداوند هستند، تا كنون مطرح نشده است، در هر صورت نكته اساسي اين مسئله آن است كه آنچه در آموزه‌هاي ديني و اصطلاح علماي اهل كلام (متكلمين) به مخلوق تعبير مي‌شود مثلاً خدا خالق و موجودات عالم مخلوق و آفريده شده اوست. در اصطلاح فلسفي گفته مي‌شود: خداوند علت و سبب است و ساير موجودات معلول و مسبب هستند. و آنچه در فلسفه به نام علت و معلول و در علم كلام به نام خالق و مخلوق ياد مي‌شود، در اصطلاح عرفان نظري با تعبير اثر و مؤثر و اينكه عالم جلوه خداوند است مطرح شده است.<ref>فيض كاشاني، كلمات مكنونه في علوم اهل الحكمه و المعرفه، تهران، مؤسسه انتشارات فراهاني، ۱۳۶۰ ش، ص۴ و ۲۵.</ref>  
۱- درباره پرسش اول باید گفت: که فلسفه خاصی که آفریدن و خلقت را در مقابل اثر بودن قرار بدهد و بگوید، موجودات عالم مخلوق و آفریده خدا نیستند بلکه اثر خداوند هستند، تا کنون مطرح نشده است، در هر صورت نکته اساسی این مسئله آن است که آنچه در آموزه‌های دینی و اصطلاح علمای اهل کلام (متکلمین) به مخلوق تعبیر می‌شود مثلاً خدا خالق و موجودات عالم مخلوق و آفریده شده اوست. در اصطلاح فلسفی گفته می‌شود: خداوند علت و سبب است و سایر موجودات معلول و مسبب هستند. و آنچه در فلسفه به نام علت و معلول و در علم کلام به نام خالق و مخلوق یاد می‌شود، در اصطلاح عرفان نظری با تعبیر اثر و مؤثر و اینکه عالم جلوه خداوند است مطرح شده است.<ref>فیض کاشانی، کلمات مکنونه فی علوم اهل الحکمه و المعرفه، تهران، مؤسسه انتشارات فراهانی، ۱۳۶۰ ش، ص۴ و ۲۵.</ref>


پس آنچه در اصطلاح علم كلام به عنوان مخلوق ياد مي‌شود در اصطلاح فلسفه به نام معلول خوانده مي‌شود و در اصطلاح عرفان تحت عنوان اثر و جلوه الهي مطرح است. همه اين اصطلاحات ناظر به يك حقيقت است و تنها تفاوت در تعبير است و هرگز اين اصطلاحات در صدد نفي همديگر نيستند، بلكه هر كدام در جاي خود درست است.  
پس آنچه در اصطلاح علم کلام به عنوان مخلوق یاد می‌شود در اصطلاح فلسفه به نام معلول خوانده می‌شود و در اصطلاح عرفان تحت عنوان اثر و جلوه الهی مطرح است. همه این اصطلاحات ناظر به یک حقیقت است و تنها تفاوت در تعبیر است و هرگز این اصطلاحات در صدد نفی همدیگر نیستند، بلکه هر کدام در جای خود درست است.


بنابراين اگر گفته مي‌شود كه موجودات عالم اثرات خداوند هستند بدين معنا است كه آنها مخلوقات خداوند هستند، چه اينكه اگر گفته شود موجودات عالم معلول‌هاي علت هستي بخش يعني خداوند هستند، باز مراد همان است و تنافي بين اين اصطلاحات وجود ندارد. يعني اثر بودن منافي با مخلوق بودن نيست. پس عالم با تمام پديده‌ه اي خود مخلوق، اثر، و معلول خداوند است.  
بنابراین اگر گفته می‌شود که موجودات عالم اثرات خداوند هستند بدین معنا است که آنها مخلوقات خداوند هستند، چه اینکه اگر گفته شود موجودات عالم معلول‌های علت هستی بخش یعنی خداوند هستند، باز مراد همان است و تنافی بین این اصطلاحات وجود ندارد؛ یعنی اثر بودن منافی با مخلوق بودن نیست. پس عالم با تمام پدیده‌ه ای خود مخلوق، اثر، و معلول خداوند است.


امام خميني ـ رحمه الله عليه ـ در تفسير سوره حمد ضمن مباحثي مبسوط درباره اين گونه تفاوت در تعبيرها و اصطلاح‌ها، نكته‌هاي آموزنده‌اي را مطرح كرده و فرموده است: گاهي اختلافاتي بين اهل نظر پديد مي‌آيد كه زبانهاي يكديگر را درست نمي‌دانند، هر طايفه‌اي يك زبان خاصّ دارند، فلاسفه زبان خاص به خودشان را دارند، زبان عرفا هم خاص به خودشان است، فقها هم اصطلاح خاص به خودشان را دارند، مثلاً فلاسفه با تعبيرات «عله العلل» «معلول اول و معلول ثاني» و امثال آن هميشه با تعبير عليت و معلوليت تعبير مي‌كنند و گاهي تعبير سبب و مسبب و مبدء و اثر دارند، فقهاء تعبير معلوليت و علت دارند و در عين حال بيشتر با تعبير خالق و مخلوق تعبير مي‌كنند، عرفا تعبيراتي مثل ظاهر، مظهر، تجلي و امثال آن دارند.<ref>موسوي خميني، سيد روح الله، سوره حمد، نشر مؤسسه آثار امام، ۱۳۷۶ ش، ص۱۷۵ تا ۱۹۳، جلسه ۵.</ref>  
امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ در تفسیر سوره حمد ضمن مباحثی مبسوط درباره این گونه تفاوت در تعبیرها و اصطلاح‌ها، نکته‌های آموزنده‌ای را مطرح کرده و فرموده است: گاهی اختلافاتی بین اهل نظر پدید می‌آید که زبانهای یکدیگر را درست نمی‌دانند، هر طایفه‌ای یک زبان خاصّ دارند، فلاسفه زبان خاص به خودشان را دارند، زبان عرفا هم خاص به خودشان است، فقها هم اصطلاح خاص به خودشان را دارند، مثلاً فلاسفه با تعبیرات «عله العلل» «معلول اول و معلول ثانی» و امثال آن همیشه با تعبیر علیت و معلولیت تعبیر می‌کنند و گاهی تعبیر سبب و مسبب و مبدء و اثر دارند، فقهاء تعبیر معلولیت و علت دارند و در عین حال بیشتر با تعبیر خالق و مخلوق تعبیر می‌کنند، عرفا تعبیراتی مثل ظاهر، مظهر، تجلی و امثال آن دارند.<ref>موسوی خمینی، سید روح الله، سوره حمد، نشر مؤسسه آثار امام، ۱۳۷۶ ش، ص۱۷۵ تا ۱۹۳، جلسه ۵.</ref>


پس مخلوق بودن منافات با اثر بودن و معلول بودن ندارد، بلكه هر كدام از عبارات و تعبيرات ياد شده در واقع از يك معنا حكايت مي‌كند.  
پس مخلوق بودن منافات با اثر بودن و معلول بودن ندارد، بلکه هر کدام از عبارات و تعبیرات یاد شده در واقع از یک معنا حکایت می‌کند.


حال که بيان شد مؤثر و اثر همان علت و معلول و همان خالق و مخلوق است و بين آن ها تفاوتي وجود ندارد روشن مي شود که واژه ي خلقت در قرآن مجيد نيز به همان معناست.  
حال که بیان شد مؤثر و اثر همان علت و معلول و همان خالق و مخلوق است و بین آن‌ها تفاوتی وجود ندارد روشن می‌شود که واژهٔ خلقت در قرآن مجید نیز به همان معناست.


۲- اما در مورد بخش دوم سؤال باید گفت درباره هیچ پدیده غیر از انسان در قرآن گفته نشده که از خاک خلق شده است، تنهادر مورد انسان است که خداوند می فرماید اورا از خاک آفریدم، وقتی خداوند انسان را از خاک آفریده است انسان می شود اثر دست قدرت آفریدگار ومخلوق او، روی این حساب هیچ اشکالی ندارد که خداوند انسان را از خاک بیافریندو انسان هم اثر ومخلوق او باشد.
۲- اما در مورد بخش دوم سؤال باید گفت درباره هیچ پدیده غیر از انسان در قرآن گفته نشده که از خاک خلق شده است، تنهادر مورد انسان است که خداوند می‌فرماید اورا از خاک آفریدم، وقتی خداوند انسان را از خاک آفریده است انسان می‌شود اثر دست قدرت آفریدگار ومخلوق او، روی این حساب هیچ اشکالی ندارد که خداوند انسان را از خاک بیافریندو انسان هم اثر ومخلوق او باشد.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==منابع جهت مطالعه بيشتر:==


۱. جوادي آملي، حيات حقيقي انسان در قرآن، نشر مركز اسراء، قم، ۱۳۸۳ ش.  
== منابع جهت مطالعه بیشتر ==
۱. جوادی آملی، حیات حقیقی انسان در قرآن، نشر مرکز اسراء، قم، ۱۳۸۳ ش.


۲. مرتضي مطهري، تماشاگه راز، انتشارات صدرا، سال ۱۳۷۲ ش.  
۲. مرتضی مطهری، تماشاگه راز، انتشارات صدرا، سال ۱۳۷۲ ش.


۳. مطهري، مرتضي، عرفان حافظ، نشر صدرا، چاپ ۱۶، سال ۱۳۷۸ ش.  
۳. مطهری، مرتضی، عرفان حافظ، نشر صدرا، چاپ ۱۶، سال ۱۳۷۸ ش.


۴. جوادي آملي، حكمت عبادات، ص۲۵، نشر اسراء، قم، ۱۳۷۸ ش.
۴. جوادی آملی، حکمت عبادات، ص۲۵، نشر اسراء، قم، ۱۳۷۸ ش.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
  | شاخه فرعی۱ =  
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۲ =  
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =  
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۳

سؤال

آیا پدیده‌ها و مخلوقات هستی، اثر خداوند است یا خلقت خداوند؟ و اگر اثر خداوند است چرا در قرآن فرموده است که از خاک خلق شده‌اید؟

پاسخ در چند محور ارائه می‌شود:

۱- درباره پرسش اول باید گفت: که فلسفه خاصی که آفریدن و خلقت را در مقابل اثر بودن قرار بدهد و بگوید، موجودات عالم مخلوق و آفریده خدا نیستند بلکه اثر خداوند هستند، تا کنون مطرح نشده است، در هر صورت نکته اساسی این مسئله آن است که آنچه در آموزه‌های دینی و اصطلاح علمای اهل کلام (متکلمین) به مخلوق تعبیر می‌شود مثلاً خدا خالق و موجودات عالم مخلوق و آفریده شده اوست. در اصطلاح فلسفی گفته می‌شود: خداوند علت و سبب است و سایر موجودات معلول و مسبب هستند. و آنچه در فلسفه به نام علت و معلول و در علم کلام به نام خالق و مخلوق یاد می‌شود، در اصطلاح عرفان نظری با تعبیر اثر و مؤثر و اینکه عالم جلوه خداوند است مطرح شده است.[۱]

پس آنچه در اصطلاح علم کلام به عنوان مخلوق یاد می‌شود در اصطلاح فلسفه به نام معلول خوانده می‌شود و در اصطلاح عرفان تحت عنوان اثر و جلوه الهی مطرح است. همه این اصطلاحات ناظر به یک حقیقت است و تنها تفاوت در تعبیر است و هرگز این اصطلاحات در صدد نفی همدیگر نیستند، بلکه هر کدام در جای خود درست است.

بنابراین اگر گفته می‌شود که موجودات عالم اثرات خداوند هستند بدین معنا است که آنها مخلوقات خداوند هستند، چه اینکه اگر گفته شود موجودات عالم معلول‌های علت هستی بخش یعنی خداوند هستند، باز مراد همان است و تنافی بین این اصطلاحات وجود ندارد؛ یعنی اثر بودن منافی با مخلوق بودن نیست. پس عالم با تمام پدیده‌ه ای خود مخلوق، اثر، و معلول خداوند است.

امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ در تفسیر سوره حمد ضمن مباحثی مبسوط درباره این گونه تفاوت در تعبیرها و اصطلاح‌ها، نکته‌های آموزنده‌ای را مطرح کرده و فرموده است: گاهی اختلافاتی بین اهل نظر پدید می‌آید که زبانهای یکدیگر را درست نمی‌دانند، هر طایفه‌ای یک زبان خاصّ دارند، فلاسفه زبان خاص به خودشان را دارند، زبان عرفا هم خاص به خودشان است، فقها هم اصطلاح خاص به خودشان را دارند، مثلاً فلاسفه با تعبیرات «عله العلل» «معلول اول و معلول ثانی» و امثال آن همیشه با تعبیر علیت و معلولیت تعبیر می‌کنند و گاهی تعبیر سبب و مسبب و مبدء و اثر دارند، فقهاء تعبیر معلولیت و علت دارند و در عین حال بیشتر با تعبیر خالق و مخلوق تعبیر می‌کنند، عرفا تعبیراتی مثل ظاهر، مظهر، تجلی و امثال آن دارند.[۲]

پس مخلوق بودن منافات با اثر بودن و معلول بودن ندارد، بلکه هر کدام از عبارات و تعبیرات یاد شده در واقع از یک معنا حکایت می‌کند.

حال که بیان شد مؤثر و اثر همان علت و معلول و همان خالق و مخلوق است و بین آن‌ها تفاوتی وجود ندارد روشن می‌شود که واژهٔ خلقت در قرآن مجید نیز به همان معناست.

۲- اما در مورد بخش دوم سؤال باید گفت درباره هیچ پدیده غیر از انسان در قرآن گفته نشده که از خاک خلق شده است، تنهادر مورد انسان است که خداوند می‌فرماید اورا از خاک آفریدم، وقتی خداوند انسان را از خاک آفریده است انسان می‌شود اثر دست قدرت آفریدگار ومخلوق او، روی این حساب هیچ اشکالی ندارد که خداوند انسان را از خاک بیافریندو انسان هم اثر ومخلوق او باشد.


منابع جهت مطالعه بیشتر

۱. جوادی آملی، حیات حقیقی انسان در قرآن، نشر مرکز اسراء، قم، ۱۳۸۳ ش.

۲. مرتضی مطهری، تماشاگه راز، انتشارات صدرا، سال ۱۳۷۲ ش.

۳. مطهری، مرتضی، عرفان حافظ، نشر صدرا، چاپ ۱۶، سال ۱۳۷۸ ش.

۴. جوادی آملی، حکمت عبادات، ص۲۵، نشر اسراء، قم، ۱۳۷۸ ش.


منابع

  1. فیض کاشانی، کلمات مکنونه فی علوم اهل الحکمه و المعرفه، تهران، مؤسسه انتشارات فراهانی، ۱۳۶۰ ش، ص۴ و ۲۵.
  2. موسوی خمینی، سید روح الله، سوره حمد، نشر مؤسسه آثار امام، ۱۳۷۶ ش، ص۱۷۵ تا ۱۹۳، جلسه ۵.