تفاوت قسط و عدل: تفاوت میان نسخه‌ها

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{شاخه | شاخه اصلی = |شاخه فرعی۱ = |شاخه فرعی۲ = |شاخه فرعی۳ = }} {{سو...» ایجاد کرد)
 
(ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
  |شاخه فرعی۱ =  
  |شاخه فرعی۱ =
  |شاخه فرعی۲ =  
  |شاخه فرعی۲ =
  |شاخه فرعی۳ =  
  |شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
  آيا قسط و عدل با يكديگر متفاوتند؟ تفاوت آنها را با ذكر مثال بيان كنيد.
  آیا قسط و عدل با یکدیگر متفاوتند؟ تفاوت آنها را با ذکر مثال بیان کنید.
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
براي شناخت معاني واژگان زبان عرب علاوه بر رجوع به فرهنگ لغت ، مي توانيم از بررسي موارد استعمال آن واژه ها در متون عربي از جمله در قرآن و روايات نيز کمک بگيريم.
برای شناخت معانی واژگان زبان عرب علاوه بر رجوع به فرهنگ لغت، می‌توانیم از بررسی موارد استعمال آن واژه‌ها در متون عربی از جمله در قرآن و روایات نیز کمک بگیریم.


اما تعريف عدل: حالتي است بين افراط و تفريط به گونه اي که در اين حد وسط زيادي يا نقصاني قرار نداشته و اعتدال کامل مراعات شده و به خاطر همين مفهوم است که از ميانه روي، مساوات و... به «عدل» تعبير گرديده است.
اما تعریف عدل: حالتی است بین افراط و تفریط به گونه ای که در این حد وسط زیادی یا نقصانی قرار نداشته و اعتدال کامل مراعات شده و به خاطر همین مفهوم است که از میانه‌روی، مساوات و… به «عدل» تعبیر گردیده است.


نتيجه و هدف عدل و شاخصه اصلي آن اين است که هر چيز در جاي خود قرار گيرد و هر کسي به آن چه شايسته است برسد. يعني هر موجود به آنچه استحقاق و لياقت آن را داشته بايد برسد و اگر لياقت يک موقعيت و حالت برتر را نداشته هرگز آن رتبه به او داده نمي شود.<ref>مصطفوي، حسن، تحقيق في کلمات القرآن الکريم، ص۵۵.</ref>
نتیجه و هدف عدل و شاخصه اصلی آن این است که هر چیز در جای خود قرار گیرد و هر کسی به آنچه شایسته است برسد. یعنی هر موجود به آنچه استحقاق و لیاقت آن را داشته باید برسد و اگر لیاقت یک موقعیت و حالت برتر را نداشته هرگز آن رتبه به او داده نمی‌شود.<ref>مصطفوی، حسن، تحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ص۵۵.</ref>


اما قسط از لغت اضداد است که هم به معني عدل مي آيد و هم به معناي ظلم و تعدي . که براي روشن شدن اين مطلب به ترجمه آيات ۹ از سوره حجرات (معناي عدل) و آيه ۱۵ از سوره جن (به معناي ظلم و تعدّي) توجه کنيد.<ref>ر.ک: طيب، سيد عبدالحسين، تفسير اطيب البيان، نشر اسلام، چاپ سوم، ۱۳۶۶ش، ج۱۲، ص۲۲۷.</ref>
اما قسط از لغت اضداد است که هم به معنی عدل می‌آید و هم به معنای ظلم و تعدی؛ که برای روشن شدن این مطلب به ترجمه آیات ۹ از سوره حجرات (معنای عدل) و آیه ۱۵ از سوره جن (به معنای ظلم و تعدّی) توجه کنید.<ref>ر. ک. طیب، سید عبدالحسین، تفسیر اطیب البیان، نشر اسلام، چاپ سوم، ۱۳۶۶ش، ج۱۲، ص۲۲۷.</ref>


برخي در تفاوت قسط با عدل چنين گفته اند که قسط جنبه تطبيق مفهوم عدالت و اجراء آن در مصاديق و مواردش را دارا است و وقتي عدل بخواهد تحقق و بروز داشته باشد، از آن به قسط تعبير مي گردد. يعني عدل قسطي است که ظهور يافته و محسوس گشته و از همين روست که ترازو کردن اشياء را قسط مي گويند. چون عدل و تعادل را به صورت آشکارا نمايش مي دهد. شاهد اين تفاوت آيه ۹ از سوره حجرات است که مي فرمايد: {{قرآن|...فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}} که در اين آيه ۲ واژه عدل و قسط کنار هم آمده است و ظاهراً بايد اين دو واژه متفاوت باشد.<ref>ر.ک: ابي هلال عسکري، معجم الفروق اللغويه، ص۴۲۸.</ref>
برخی در تفاوت قسط با عدل چنین گفته‌اند که قسط جنبه تطبیق مفهوم عدالت و اجراء آن در مصادیق و مواردش را دارا است و وقتی عدل بخواهد تحقق و بروز داشته باشد، از آن به قسط تعبیر می‌گردد. یعنی عدل قسطی است که ظهور یافته و محسوس گشته و از همین روست که ترازو کردن اشیاء را قسط می‌گویند. چون عدل و تعادل را به صورت آشکارا نمایش می‌دهد. شاهد این تفاوت آیه ۹ از سوره حجرات است که می‌فرماید: {{قرآن|... فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ}} که در این آیه ۲ واژه عدل و قسط کنار هم آمده است و ظاهراً باید این دو واژه متفاوت باشد.<ref>ر. ک. ابی هلال عسکری، معجم الفروق اللغویه، ص۴۲۸.</ref>


در تفسير نمونه در بيان تفاوت بين قسط و عدل ذيل آيه ۲۹ از سوره اعراف آمده است که: مي دانيم عدالت مفهوم وسيعي دارد که همه اعمال نيک را در بر مي گيرد، زيرا حقيقت عدالت آن است که هر چيز را در مورد خود به کار برند و به جاي خود نهند، گرچه ميان عدالت و قسط تفاوتي وجود دارد، عدالت به اين گفته مي شود که انسان حق هر کسي را بپردازد و نقطه مقابلش آن است که ظلم و ستم کند و حقوق افراد را از آنها دريغ دارد، ولي قسط مفهومش آن است که حق کسي را به کس ديگري ندهند و به تعبير ديگر تبعيض روا ندارد و نقطه مقابلش آن است که حق کسي را به ديگري بدهند ولي مفهوم وسيع اين دو کلمه مخصوصاً هنگامي که جدا از يکديگر استعمال مي شوند تقريباً مساوي است و به معناي رعايت اعتدال در همه چيز و همه کار و هر چيز را به جاي خويش قرار دادن مي باشد.<ref>مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ۱۳۵۳ش، ج۶، ص۱۴۳.</ref>
در تفسیر نمونه در بیان تفاوت بین قسط و عدل ذیل آیه ۲۹ از سوره اعراف آمده است که: می‌دانیم عدالت مفهوم وسیعی دارد که همه اعمال نیک را در بر می‌گیرد، زیرا حقیقت عدالت آن است که هر چیز را در مورد خود به کار برند و به جای خود نهند، گرچه میان عدالت و قسط تفاوتی وجود دارد، عدالت به این گفته می‌شود که انسان حق هر کسی را بپردازد و نقطه مقابلش آن است که ظلم و ستم کند و حقوق افراد را از آنها دریغ دارد، ولی قسط مفهومش آن است که حق کسی را به کس دیگری ندهند و به تعبیر دیگر تبعیض روا ندارد و نقطه مقابلش آن است که حق کسی را به دیگری بدهند ولی مفهوم وسیع این دو کلمه مخصوصاً هنگامی که جدا از یکدیگر استعمال می‌شوند تقریباً مساوی است و به معنای رعایت اعتدال در همه چیز و همه کار و هر چیز را به جای خویش قرار دادن می‌باشد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۵۳ش، ج۶، ص۱۴۳.</ref>


بنابراين در تفاوت قسط و عدل گفته مي شود که اولاً عدل فقط در همان معناي اعتدال و ميانه روي به کار مي رود اما قسط علاوه بر معناي عدالت، در معناي مخالف آن نيز يعني در ظلم وتعدي نيز به کار مي رود، اما در حالتي که قسط در معناي عدالت به کار رود در اين صورت قسط از آن جهت که در بر دارنده مفهوم «اعتدال و حفظ از انحراف و افراط و تفريط است، با عدل هم معنا مي باشد. اما در اين صورت نيز جهت تفاوتي بين اين دو واژه وجود دارد که عبارت از اين است که قسط جنبه ظهور و اجراء عدل است يعني قسط حصّه و نصيبي است که در تقسيم آن برابري و عدالت رعايت شده باشد.
بنابراین در تفاوت قسط و عدل گفته می‌شود که اولاً عدل فقط در همان معنای اعتدال و میانه‌روی به کار می‌رود اما قسط علاوه بر معنای عدالت، در معنای مخالف آن نیز یعنی در ظلم وتعدی نیز به کار می‌رود، اما در حالتی که قسط در معنای عدالت به کار رود در این صورت قسط از آن جهت که در بر دارنده مفهوم «اعتدال و حفظ از انحراف و افراط و تفریط است، با عدل هم معنا می‌باشد. اما در این صورت نیز جهت تفاوتی بین این دو واژه وجود دارد که عبارت از این است که قسط جنبه ظهور و اجراء عدل است یعنی قسط حصّه و نصیبی است که در تقسیم آن برابری و عدالت رعایت شده باشد.


تفاوت ديگر اين است که عدل معنايش اعطاي حق است و مقابلش ظلم است، اما قسط به معناي تبعيض قائل نشدن است.  
تفاوت دیگر این است که عدل معنایش اعطای حق است و مقابلش ظلم است، اما قسط به معنای تبعیض قائل نشدن است.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس}}


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۵ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۸

سؤال
آیا قسط و عدل با یکدیگر متفاوتند؟ تفاوت آنها را با ذکر مثال بیان کنید.

برای شناخت معانی واژگان زبان عرب علاوه بر رجوع به فرهنگ لغت، می‌توانیم از بررسی موارد استعمال آن واژه‌ها در متون عربی از جمله در قرآن و روایات نیز کمک بگیریم.

اما تعریف عدل: حالتی است بین افراط و تفریط به گونه ای که در این حد وسط زیادی یا نقصانی قرار نداشته و اعتدال کامل مراعات شده و به خاطر همین مفهوم است که از میانه‌روی، مساوات و… به «عدل» تعبیر گردیده است.

نتیجه و هدف عدل و شاخصه اصلی آن این است که هر چیز در جای خود قرار گیرد و هر کسی به آنچه شایسته است برسد. یعنی هر موجود به آنچه استحقاق و لیاقت آن را داشته باید برسد و اگر لیاقت یک موقعیت و حالت برتر را نداشته هرگز آن رتبه به او داده نمی‌شود.[۱]

اما قسط از لغت اضداد است که هم به معنی عدل می‌آید و هم به معنای ظلم و تعدی؛ که برای روشن شدن این مطلب به ترجمه آیات ۹ از سوره حجرات (معنای عدل) و آیه ۱۵ از سوره جن (به معنای ظلم و تعدّی) توجه کنید.[۲]

برخی در تفاوت قسط با عدل چنین گفته‌اند که قسط جنبه تطبیق مفهوم عدالت و اجراء آن در مصادیق و مواردش را دارا است و وقتی عدل بخواهد تحقق و بروز داشته باشد، از آن به قسط تعبیر می‌گردد. یعنی عدل قسطی است که ظهور یافته و محسوس گشته و از همین روست که ترازو کردن اشیاء را قسط می‌گویند. چون عدل و تعادل را به صورت آشکارا نمایش می‌دهد. شاهد این تفاوت آیه ۹ از سوره حجرات است که می‌فرماید: ﴿... فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ که در این آیه ۲ واژه عدل و قسط کنار هم آمده است و ظاهراً باید این دو واژه متفاوت باشد.[۳]

در تفسیر نمونه در بیان تفاوت بین قسط و عدل ذیل آیه ۲۹ از سوره اعراف آمده است که: می‌دانیم عدالت مفهوم وسیعی دارد که همه اعمال نیک را در بر می‌گیرد، زیرا حقیقت عدالت آن است که هر چیز را در مورد خود به کار برند و به جای خود نهند، گرچه میان عدالت و قسط تفاوتی وجود دارد، عدالت به این گفته می‌شود که انسان حق هر کسی را بپردازد و نقطه مقابلش آن است که ظلم و ستم کند و حقوق افراد را از آنها دریغ دارد، ولی قسط مفهومش آن است که حق کسی را به کس دیگری ندهند و به تعبیر دیگر تبعیض روا ندارد و نقطه مقابلش آن است که حق کسی را به دیگری بدهند ولی مفهوم وسیع این دو کلمه مخصوصاً هنگامی که جدا از یکدیگر استعمال می‌شوند تقریباً مساوی است و به معنای رعایت اعتدال در همه چیز و همه کار و هر چیز را به جای خویش قرار دادن می‌باشد.[۴]

بنابراین در تفاوت قسط و عدل گفته می‌شود که اولاً عدل فقط در همان معنای اعتدال و میانه‌روی به کار می‌رود اما قسط علاوه بر معنای عدالت، در معنای مخالف آن نیز یعنی در ظلم وتعدی نیز به کار می‌رود، اما در حالتی که قسط در معنای عدالت به کار رود در این صورت قسط از آن جهت که در بر دارنده مفهوم «اعتدال و حفظ از انحراف و افراط و تفریط است، با عدل هم معنا می‌باشد. اما در این صورت نیز جهت تفاوتی بین این دو واژه وجود دارد که عبارت از این است که قسط جنبه ظهور و اجراء عدل است یعنی قسط حصّه و نصیبی است که در تقسیم آن برابری و عدالت رعایت شده باشد.

تفاوت دیگر این است که عدل معنایش اعطای حق است و مقابلش ظلم است، اما قسط به معنای تبعیض قائل نشدن است.


منابع

  1. مصطفوی، حسن، تحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ص۵۵.
  2. ر. ک. طیب، سید عبدالحسین، تفسیر اطیب البیان، نشر اسلام، چاپ سوم، ۱۳۶۶ش، ج۱۲، ص۲۲۷.
  3. ر. ک. ابی هلال عسکری، معجم الفروق اللغویه، ص۴۲۸.
  4. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۵۳ش، ج۶، ص۱۴۳.