امیرالمؤمنین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
فاطمه بنت اسد، برای تسهیل وضع حمل، متوسل به کعبه شده و پردة کعبه را گرفت و به وحدانیت خدا و ارسال رسل و کتاب‌های مقدس آسمانی اقرار کرده و خدا را به حق کعبه و کسی که آن بنا را ساخته و فرزندی که در شکم داشت قسم داده و درخواست تسهیل زایمان کرد. در این لحظه دیوار کعبه شکافت و فاطمه داخل کعبه شد.
فاطمه بنت اسد، برای تسهیل وضع حمل، متوسل به کعبه شده و پردة کعبه را گرفت و به وحدانیت خدا و ارسال رسل و کتاب‌های مقدس آسمانی اقرار کرده و خدا را به حق کعبه و کسی که آن بنا را ساخته و فرزندی که در شکم داشت قسم داده و درخواست تسهیل زایمان کرد. در این لحظه دیوار کعبه شکافت و فاطمه داخل کعبه شد.
بعد از داخل شدن در کعبه، دیوار دوباره بهم پیوست. هرچند خواستند که قفل در را باز کرده وارد کعبه شوند، ممکن نشد و فهمیدند که این امر از جانب خدا بوده است. سه روز بر این ماجرا گذشت تا این که همان نقطه مجدداً شکافت و فاطمه بنت اسد همراه با مولود مبارک خود قدم به بیرون کعبه گذاشت.
بعد از داخل شدن در کعبه، دیوار دوباره بهم پیوست. هرچند خواستند که قفل در را باز کرده وارد کعبه شوند، ممکن نشد و فهمیدند که این امر از جانب خدا بوده است. سه روز بر این ماجرا گذشت تا این که همان نقطه مجدداً شکافت و فاطمه بنت اسد همراه با مولود مبارک خود قدم به بیرون کعبه گذاشت.
مطلب مهم این است که وقتی ابوطالب فرزند خود را در آغوش گرفت و می‌بوسید، دیدند طفل سه روزه در حالی که متوجه باب‌السلام است مانند طفلی یک‌ساله اظهار وجود می‌کند و می‌خندد. نگاه کردند و دیدند رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ از باب‌السلام وارد شده و به سوی آنان می‌آید. حضرت رسول (ص) طفل را به آغوش گرفته و بوسیدند. همین که چشم مولود ابوطالب به رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ افتاد عرض کرد: «السلام علیک یا رسول‌الله ـ صلی الله علیه و آله ـ» و بلافاصله شروع به خواندن آیات سوره مؤمنون کرد که: {{قرآن|بسم الله الرحمن الرحیم، قد افلح المؤمنون، الذین هم فی صلاتهم خاشعون، …، الذین یرثون الفردوس و هم فیها خالدون {{. نشانه‌های مؤمنین را که ذکر کردند؛ رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند: «قدافلحوا بک، أنت والله أمیرهم، تمیرهم من علومک فیتمارون، و أنت والله دلیلهم و بک یهتدون؛ یا علی! مؤمنان یاد شده در این سوره به تو رستگار می‌شوند و رستگاری آنان؛ در اعتقاد به توست و تو راهبر و امیر آنان هستی، مؤمنان توشه و رزق علمی خود را از تو طلب می‌کنند؛ و تو دلیل رستگاری و هدایت آن‌ها هستی.»
مطلب مهم این است که وقتی ابوطالب فرزند خود را در آغوش گرفت و می‌بوسید، دیدند طفل سه روزه در حالی که متوجه باب‌السلام است مانند طفلی یک‌ساله اظهار وجود می‌کند و می‌خندد. نگاه کردند و دیدند رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ از باب‌السلام وارد شده و به سوی آنان می‌آید. حضرت رسول (ص) طفل را به آغوش گرفته و بوسیدند. همین که چشم مولود ابوطالب به رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ افتاد عرض کرد: «السلام علیک یا رسول‌الله ـ صلی الله علیه و آله ـ» و بلافاصله شروع به خواندن آیات سوره مؤمنون کرد که: <nowiki>{{قرآن|بسم الله الرحمن الرحیم، قد افلح المؤمنون، الذین هم فی صلاتهم خاشعون، …، الذین یرثون الفردوس و هم فیها خالدون}}</nowiki>. نشانه‌های مؤمنین را که ذکر کردند؛ رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند: «قدافلحوا بک، أنت والله أمیرهم، تمیرهم من علومک فیتمارون، و أنت والله دلیلهم و بک یهتدون؛ یا علی! مؤمنان یاد شده در این سوره به تو رستگار می‌شوند و رستگاری آنان؛ در اعتقاد به توست و تو راهبر و امیر آنان هستی، مؤمنان توشه و رزق علمی خود را از تو طلب می‌کنند؛ و تو دلیل رستگاری و هدایت آن‌ها هستی.»
بنا بر این، هر دلی که طعم ایمان و ولایت امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ را چشیده باشد به فلاح و رستگاری خواهد رسید؛ چرا که هر دل و قلبی قابلیت پذیرش این امانت الهی را ندارد. فقط دل و قلب مؤمن است که ظرفیت ولایت او را دارد؛ و به عبارت دیگر این مؤمنین هستند که روشنایی وجود امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ را درک کرده‌اند.
بنا بر این، هر دلی که طعم ایمان و ولایت امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ را چشیده باشد به فلاح و رستگاری خواهد رسید؛ چرا که هر دل و قلبی قابلیت پذیرش این امانت الهی را ندارد. فقط دل و قلب مؤمن است که ظرفیت ولایت او را دارد؛ و به عبارت دیگر این مؤمنین هستند که روشنایی وجود امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ را درک کرده‌اند.
مرحوم عیاشی در تفسیر سورة نساء در ذیل آیة {{قرآن|ان یدعون من دونه الّا اناثا و ان یدعون الّا شیطاناً مریدا {{ روایتی به این مضمون نقل می‌کند که:
مرحوم عیاشی در تفسیر سورة نساء در ذیل آیة <nowiki>{{قرآن|ان یدعون من دونه الّا اناثا و ان یدعون الّا شیطاناً مریدا}}</nowiki>  روایتی به این مضمون نقل می‌کند که:
شخصی به محضر امام صادق ـ علیه السلام ـ شرفیاب شد و حضرت را با عنوان «السلام علیک یا امیرالمؤمنین» خطاب کرد. امام ـ علیه السلام ـ با ناراحتی از جا برخاستندو به شدت فرد را مخاطب قرار داده و فرمودند: ساکت باش! این عنوان مختص علی بن ابیطالب ـ علیه السلام ـ می‌باشد و خدا او را به این عنوان نامگذاری کرده است؛ ـ چنان‌که در روایت قبل بیان شدـ و اگر کس دیگری خود را به این نام بنامد از دایرة تعهد به احکام الهی خارج شده است….
شخصی به محضر امام صادق ـ علیه السلام ـ شرفیاب شد و حضرت را با عنوان «السلام علیک یا امیرالمؤمنین» خطاب کرد. امام ـ علیه السلام ـ با ناراحتی از جا برخاستندو به شدت فرد را مخاطب قرار داده و فرمودند: ساکت باش! این عنوان مختص علی بن ابیطالب ـ علیه السلام ـ می‌باشد و خدا او را به این عنوان نامگذاری کرده است؛ ـ چنان‌که در روایت قبل بیان شدـ و اگر کس دیگری خود را به این نام بنامد از دایرة تعهد به احکام الهی خارج شده است….
با در نظر گرفتن این کلام امام صادق ـ علیه السلام ـ می‌توان به صراحت گفت تمام کسانی که خود را ملقب به عنوان امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ کرده‌اند از دایرة تعهد اسلام خارج شده‌اند؛ زیرا این عنوان مختص شخص امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب ـ علیه السلام ـ می‌باشد.
با در نظر گرفتن این کلام امام صادق ـ علیه السلام ـ می‌توان به صراحت گفت تمام کسانی که خود را ملقب به عنوان امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ کرده‌اند از دایرة تعهد اسلام خارج شده‌اند؛ زیرا این عنوان مختص شخص امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب ـ علیه السلام ـ می‌باشد.
خط ۳۴: خط ۳۴:
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
==معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر==
۱ـ مأة منقبة من مناقب علی ـ علیه السلام ـ و الائمه ـ علیهم السلام ـ، ابن شاذان.
۱ـ مأة منقبة من مناقب علی ـ علیه السلام ـ و الائمه ـ علیهم السلام ـ، ابن شاذان.
۲ـ مناقب علی بن ابطالب ـ علیه السلام ـ، ابن مغازلی.
۲ـ مناقب علی بن ابطالب ـ علیه السلام ـ، ابن مغازلی.
خط ۴۲: خط ۴۲:
{{پایان}}
{{پایان}}


== منابع ==
==منابع==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۲۲ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۴۷


سؤال

علت این که برای حضرت علی ـ علیه السلام ـ لقب امیرالمؤمنین به کار می‌رود چیست؟


از روایات به دست می‌آید که، لفظ امیرالمؤمنین شایستة شخص حضرت علی ـ علیه السلام ـ بوده وکس دیگری را نمی‌توان به این عنوان مورد خطاب قرار داد؛ و صراحت کلام معصومین ـ علیهم السلام ـ دالِّ بر این مطلب است. در صراحت و اثبات این کلام شایسته است از فضیلت مخصوص امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ نام ببریم تا حق مطلب ادا شده باشد. بسیاری از راویان و محدثین و مؤلفین شیعه، چون مرحوم شیخ مفید در ارشاد، شیخ طوسی در آمالی، علامه حلی در نهج‌الحق و کشف‌الصدق، مجلسی در بحارالانوار و نیز در کتب اهل سنت حاکم در مستدرک علی الصحیحین، گنجی شافعی در کفایةالطالب، ابن صباغ مالکی در فصول‌المهمه، مسعودی در مروج الذهب، ابن مغازلی در مناقب علی بن ابیطالب ـ علیه السلام ـ؛ چگونگی تولد آن حضرت را در داخل کعبه با اختلاف جزئی بیان کرده‌اند. فاطمه بنت اسد، برای تسهیل وضع حمل، متوسل به کعبه شده و پردة کعبه را گرفت و به وحدانیت خدا و ارسال رسل و کتاب‌های مقدس آسمانی اقرار کرده و خدا را به حق کعبه و کسی که آن بنا را ساخته و فرزندی که در شکم داشت قسم داده و درخواست تسهیل زایمان کرد. در این لحظه دیوار کعبه شکافت و فاطمه داخل کعبه شد. بعد از داخل شدن در کعبه، دیوار دوباره بهم پیوست. هرچند خواستند که قفل در را باز کرده وارد کعبه شوند، ممکن نشد و فهمیدند که این امر از جانب خدا بوده است. سه روز بر این ماجرا گذشت تا این که همان نقطه مجدداً شکافت و فاطمه بنت اسد همراه با مولود مبارک خود قدم به بیرون کعبه گذاشت. مطلب مهم این است که وقتی ابوطالب فرزند خود را در آغوش گرفت و می‌بوسید، دیدند طفل سه روزه در حالی که متوجه باب‌السلام است مانند طفلی یک‌ساله اظهار وجود می‌کند و می‌خندد. نگاه کردند و دیدند رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ از باب‌السلام وارد شده و به سوی آنان می‌آید. حضرت رسول (ص) طفل را به آغوش گرفته و بوسیدند. همین که چشم مولود ابوطالب به رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ افتاد عرض کرد: «السلام علیک یا رسول‌الله ـ صلی الله علیه و آله ـ» و بلافاصله شروع به خواندن آیات سوره مؤمنون کرد که: {{قرآن|بسم الله الرحمن الرحیم، قد افلح المؤمنون، الذین هم فی صلاتهم خاشعون، …، الذین یرثون الفردوس و هم فیها خالدون}}. نشانه‌های مؤمنین را که ذکر کردند؛ رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند: «قدافلحوا بک، أنت والله أمیرهم، تمیرهم من علومک فیتمارون، و أنت والله دلیلهم و بک یهتدون؛ یا علی! مؤمنان یاد شده در این سوره به تو رستگار می‌شوند و رستگاری آنان؛ در اعتقاد به توست و تو راهبر و امیر آنان هستی، مؤمنان توشه و رزق علمی خود را از تو طلب می‌کنند؛ و تو دلیل رستگاری و هدایت آن‌ها هستی.» بنا بر این، هر دلی که طعم ایمان و ولایت امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ را چشیده باشد به فلاح و رستگاری خواهد رسید؛ چرا که هر دل و قلبی قابلیت پذیرش این امانت الهی را ندارد. فقط دل و قلب مؤمن است که ظرفیت ولایت او را دارد؛ و به عبارت دیگر این مؤمنین هستند که روشنایی وجود امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ را درک کرده‌اند. مرحوم عیاشی در تفسیر سورة نساء در ذیل آیة {{قرآن|ان یدعون من دونه الّا اناثا و ان یدعون الّا شیطاناً مریدا}} روایتی به این مضمون نقل می‌کند که: شخصی به محضر امام صادق ـ علیه السلام ـ شرفیاب شد و حضرت را با عنوان «السلام علیک یا امیرالمؤمنین» خطاب کرد. امام ـ علیه السلام ـ با ناراحتی از جا برخاستندو به شدت فرد را مخاطب قرار داده و فرمودند: ساکت باش! این عنوان مختص علی بن ابیطالب ـ علیه السلام ـ می‌باشد و خدا او را به این عنوان نامگذاری کرده است؛ ـ چنان‌که در روایت قبل بیان شدـ و اگر کس دیگری خود را به این نام بنامد از دایرة تعهد به احکام الهی خارج شده است…. با در نظر گرفتن این کلام امام صادق ـ علیه السلام ـ می‌توان به صراحت گفت تمام کسانی که خود را ملقب به عنوان امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ کرده‌اند از دایرة تعهد اسلام خارج شده‌اند؛ زیرا این عنوان مختص شخص امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب ـ علیه السلام ـ می‌باشد. کسانی که بنا به تعصبات قومی یا جهالت، یا منافع دنیوی چشم خود را به روی حقایق بسته‌اند و فضایل بی‌شمار حضرت را کتمان می‌کنند و او را در شمار سایرین و چهارمین نفر از چند نفر قرار می‌دهند، در واقع قدرت درک ضیاء شمس جمال او را ندارند و به قول شاعر: تو به تاریکی علی را دیده‌ای زین سبب غیری بر او بگزیده‌ای دشمنان و منافقان تا آن جا که توانسته‌اند در کتمان فضایل حضرت کوشیده‌اند و این نشان از حقارت و پستی باطن آنان دارد. آنان حتی این عنوان امیرالمؤمنین را به تمسخر و استهزاء گرفته و با حسادتی که تاریخ بیانگر آن است بر فراموش شدن آن کوشیده‌اند؛ ولی موفق نشده‌اند. یکی از انصار می‌گوید: من و اشعث و جریر جبلی‌ـ که از منافقان بودندـ خارج شدیم تا این که به پشت کوفه (نجف) رسیدیم. آهویی از جلوی ما گذشت. اشعث و جریر به خاطر عداوتی که به حضرت داشتند با تمسخر آهو را خطاب قرار داده و گفتند: «السلام علیک یا امیرالمؤمنین» راوی گوید من این مطلب را به حضرت عرض کردم حضرت فرمودند: بدان که امام ایشان در قیامت همان آهو خواهد بود. چنان‌که از جانب خدا شنیده خواهد شد که می‌گوید: آن‌ها را با آنچه دوستشان داشتند همراه و همنشین خواهیم کرد. با بیان چند روایت دیگر از رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ در فضیلت امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ مطلب را به پایان می‌رسانیم. ابن عباس می‌گوید پیامبر در حالی که دست امیرالمؤنین ـ علیه السلام ـ را گرفته بود فرمودند: این اول کسی است که به من ایمان آورده؛ و اول کسی است که با من مصافحه خواهد کرد. او در قیامت امیر و پیشوای مؤمنان و صدیق اکبر است. رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ چهار رکعت نماز گزارده و این گونه دعا کردند: خداوندا! بدرستی که برای موسی بن عمران، برادر و وزیری قرار دادی، برای من هم علی بن ابیطالب را وزیر گردان، و پشت مرا به او محکم ساز، و او را خلیفة من قرارده. راوی گوید در همان لحظه هاتفی آمد و گفت: آنچه خواستی به تو داده شد؛ و نیز روایت شده است که: هرکس غیر از امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب ـ علیه السلام ـ قبول کند که به وی «امیر المؤمنین» گفته شود ولدالزنا خواهد بود. با همة این تفاسیر می‌توان گفت که کسی را یارای شناخت وجود حقیقی حضرت نیست و هر آنچه هم در فضایل او گفته و نوشته شود بسان قطره‌ای از دریای عظیم خواهد بود. بنا بر این، بر همه و بالاخص شیعه شایسته است که در فضایل او بیشتر دقت کرده و او را آن چنان‌که شایسته است، بشناسند.



معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

۱ـ مأة منقبة من مناقب علی ـ علیه السلام ـ و الائمه ـ علیهم السلام ـ، ابن شاذان. ۲ـ مناقب علی بن ابطالب ـ علیه السلام ـ، ابن مغازلی. ۳ـ الغدیر، علامه عبدالحسین امینی. ۴ـ آمالی طوسی، شیخ طوسی. ۵ـ راهبرد اهل سنت به مسألة امامت، محمد علی کرمانشاهی.


منابع