دلیل عقلی اثبات وجود امام زمان(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
جز (ابرابزار)
جز (ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
براي اثبات غيبت امام عصر(عج)دلايل عقلي وجود دارد؟
برای اثبات غیبت امام عصر(عج) دلایل عقلی وجود دارد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
امامت امام زمان((ع))، وجود و غیبت حضرت از مباحث امامت خاصه است .در امامت خاصه مستقیماً نمی توان از دلیل عقلی بهره گرفت[چون برهان و دلیل عقلی نمی تواند معرف فرد یا احوالات شخصی او باشد و معنای این جمله که : "جزیی نه کاسب است نه مکتسب" همین است]، بلکه دلیل عقلی امامت عامه و ضرورت وجود امام ((ع)) در تمام زمان ها را اثبات می کند؛ وجود امام زمان ((ع)) وقتی ضروری شد و از نظر تاریخی هم تولد ایشان ثابت شد، خبر روشنی نیز نسبت به مرگ گزارش نشد و حضورش هم موانع داشت پس حتما باید غائب باشد چون جهان و جهانیان نمی توانند بدون امام به نظام و زندگی ادامه دهند.
امامت امام زمان «ع»، وجود و غیبت حضرت از مباحث امامت خاصه است. در امامت خاصه مستقیماً نمی‌توان از دلیل عقلی بهره گرفت[چون برهان و دلیل عقلی نمی‌تواند معرف فرد یا احوالات شخصی او باشد و معنای این جمله که : «جزیی نه کاسب است نه مکتسب» همین است]، بلکه دلیل عقلی امامت عامه و ضرورت وجود امام «ع» در تمام زمان‌ها را اثبات می‌کند؛ وجود امام زمان «ع» وقتی ضروری شد و از نظر تاریخی هم تولد ایشان ثابت شد، خبر روشنی نیز نسبت به مرگ گزارش نشد و حضورش هم موانع داشت پس حتماً باید غائب باشد چون جهان و جهانیان نمی‌توانند بدون امام به نظام و زندگی ادامه دهند.


به عبارت دیگر اقامه دليل عقلی بر يک امر جزئی مانند وجود خارجی یک شخص و احوالات او چه امام باشد و يا غير امام ،ممکن نيست و از حيطه عقل بيرون می باشد ، اما اقامه ادله عقلی بر عنوان کلی مانند (وجود امام حی و ضرورت آن در هر زمان) که مصداق خارجی آن با ادله قطعی نقلی و تاريخی ثابت می شود ، امر معقول و ممکن است .
به عبارت دیگر اقامه دلیل عقلی بر یک امر جزئی مانند وجود خارجی یک شخص و احوالات او چه امام باشد یا غیر امام، ممکن نیست و از حیطه عقل بیرون می‌باشد، اما اقامه ادله عقلی بر عنوان کلی مانند (وجود امام حی و ضرورت آن در هر زمان) که مصداق خارجی آن با ادله قطعی نقلی و تاریخی ثابت می‌شود، امر معقول و ممکن است.


با توجه به آنچه در مقدمه توضيح داده شد باید گفت : يكي از اصول اساسي مكتب تشيع،‌ اين است كه جهان هستي و زمين هرگز بي امام نخواهد بود. چه آن كه بدون وجود امام و خليفه الهي و واسطه فيض، جريان فيض الهي در قلمرو تكوين و تشريع امكان ندارد. اين مسأله به قدري حائز اهميّت است كه امام صادق(ع) فرمود: اگر تنها دو نفر انسان داشته باشيم يكي از آن دو امام خواهد بود و آخرين كسي كه مي ميرد امام است.<ref>کليني، محمد بن يعقوب ، اصول كافي، ترجمه: حاج سيد جواد مصطفوي، ح۴۵۷.</ref>  
با توجه به آنچه در مقدمه توضیح داده شد باید گفت: یکی از اصول اساسی مکتب تشیع، این است که جهان هستی و زمین هرگز بی امام نخواهد بود. چه آن که بدون وجود امام و خلیفه الهی و واسطه فیض، جریان فیض الهی در قلمرو تکوین و تشریع امکان ندارد. این مسئله به قدری حائز اهمیّت است که امام صادق(ع) فرمود: اگر تنها دو نفر انسان داشته باشیم یکی از آن دو امام خواهد بود و آخرین کسی که می‌میرد امام است.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه: حاج سید جواد مصطفوی، ح۴۵۷.</ref>


مبناي اين اصل امور ذيل اند:
مبنای این اصل امور ذیل اند:


الف) همان طور که وجود پیامبران برای رشد و تکامل بشر لازم و ضروری است،وجود امام هم برای حفظ دین و ادامه ی برنامه ی پیامبر ضرورت دارد.
الف) همان‌طور که وجود پیامبران برای رشد و تکامل بشر لازم و ضروری است، وجود امام هم برای حفظ دین و ادامهٔ برنامهٔ پیامبر ضرورت دارد.


ضرورت وجود انسان معصوم و حجت الاهی در همه ی زمان ها با استناد به دلایل متعدد عقلی در امامت عامه است. یکی از دلایل، این است که نبوت و امامت یک فیض معنوی از جانب خداوند و لطف است و بر اساس قاعده لطف چنین لطفی برخدا لازم است، پس نصب امام بر خدا لازم است.
ضرورت وجود انسان معصوم و حجت الاهی در همهٔ زمان‌ها با استناد به دلایل متعدد عقلی در امامت عامه است. یکی از دلایل، این است که نبوت و امامت یک فیض معنوی از جانب خداوند و لطف است و بر اساس قاعده لطف چنین لطفی برخدا لازم است، پس نصب امام بر خدا لازم است.


الطاف وجود امام غایب را می توان در موارد زیر برشمرد: ۱.حراست از دین خداوند در سطح کلی<ref>شريف العلماء، کشف القناع، نشر العلميه، قم، بی تا،ص۱۴۸.</ref>. ۲. تربیت نفوس مستعد.۳. بقای مذهب.۴. وجود الگویی زنده که بتواند مقتدای مردم قرار بگیرد .
الطاف وجود امام غایب را می‌توان در موارد زیر برشمرد: ۱. حراست از دین خداوند در سطح کلی.<ref>شریف العلماء، کشف القناع، نشر العلمیه، قم، بی تا، ص۱۴۸.</ref> ۲. تربیت نفوس مستعد. ۳. بقای مذهب. ۴. وجود الگویی زنده که بتواند مقتدای مردم قرار بگیرد.


ب) امام واسطه فيض تكوين است: اگر امام نباشد، فيض هستي قطع شده و جهان هستي فرو مي پاشد. محمد بن فضيل مي گويد از حضرت رضا(ع) پرسيدم آيا روزي روي زمين بي امام خواهد بود؟ فرمود: نه، گفتم از امام صادق(ع) روايت شده كه اگر روي زمين بي امام باشد، زمين يا بندگان مورد خشم خداوند قرار مي گيرد. فرمود: نه اصلاً زميني و بشري نمي ماند، همه از بين مي رفتند.<ref>همان: ح۴۵۲.</ref>
ب) امام واسطه فیض تکوین است: اگر امام نباشد، فیض هستی قطع شده و جهان هستی فرو می‌پاشد. محمد بن فضیل می‌گوید از حضرت رضا(ع) پرسیدم آیا روزی روی زمین بی امام خواهد بود؟ فرمود: نه، گفتم از امام صادق(ع) روایت شده که اگر روی زمین بی امام باشد، زمین یا بندگان مورد خشم خداوند قرار می‌گیرد. فرمود: نه اصلاً زمینی و بشری نمی‌ماند، همه از بین می‌رفتند.<ref>همان: ح۴۵۲.</ref>


از اين رو بي وجود امام(ع) و حجت الهي، كائنات بي امداد فيض الهي خواهند بود و بدون اين امداد همه چيز عدم محض خواهند بود.به بیان فلاسفه فیض الهی باید از طریق صادر اول یا کاملترین موجود و با سیر تنزلی تدریجی و عقلی باشد.
از این رو بی وجود امام(ع) و حجت الهی، کائنات بی امداد فیض الهی خواهند بود و بدون این امداد همه چیز عدم محض خواهند بود. به بیان فلاسفه فیض الهی باید از طریق صادر اول یا کاملترین موجود و با سیر تنزلی تدریجی و عقلی باشد.


ج) امام مخاطب و حامل قرآن و الهام است: چون قرآن كتاب هميشگي و زنده انسان ها است، پس مخاطب حقيقي آن نيز بايد هميشه وجود داشته باشد و اين مخاطب حقيقي كه قلب و روحش بستر و جايگاه وحي است، بعد از پيامبر اكرم(ص) جز ائمه و امام نمي تواند باشد.
ج) امام مخاطب و حامل قرآن و الهام است: چون قرآن کتاب همیشگی و زنده انسان‌ها است، پس مخاطب حقیقی آن نیز باید همیشه وجود داشته باشد و این مخاطب حقیقی که قلب و روحش بستر و جایگاه وحی است، بعد از پیامبر اکرم(ص) جز ائمه و امام نمی‌تواند باشد.


جريان زنده و مستمر و بقاي استمرار قرآن و شب قدر جز با پذيرش وجود كسي كه حامل و مهبط و مخاطب آن ها باشد، قابل تصور نيست و چنين شخصي همان امام زمان خويش است.
جریان زنده و مستمر و بقای استمرار قرآن و شب قدر جز با پذیرش وجود کسی که حامل و مهبط و مخاطب آن‌ها باشد، قابل تصور نیست و چنین شخصی همان امام زمان خویش است.


د) امام واسطه دائمي و عامل دوام فيض معرفت است: چنان كه خداوند متعال كه فيّاض مطلق است، هرگز فيض هستي را دريغ نمي دارد، فيض معرفت را هم دريغ نخواهد داشت، بنابراين استمرار و دوام فيض معرفت، مستلزم آن است كه در هر عصري، كسي كه از بالاترين درجه كمالات بهره مند است، گيرنده و واسطه اين امر باشد و اين واسطه همان وجود مقدس امام(ع) در هر عصري است.<ref>يثربي، سيد يحيي، فلسفه امامت، ص۱۱۲ـ۱۲۷.</ref>
د) امام واسطه دائمی و عامل دوام فیض معرفت است: چنان‌که خداوند متعال که فیّاض مطلق است، هرگز فیض هستی را دریغ نمی‌دارد، فیض معرفت را هم دریغ نخواهد داشت، بنابراین استمرار و دوام فیض معرفت، مستلزم آن است که در هر عصری، کسی که از بالاترین درجه کمالات بهره‌مند است، گیرنده و واسطه این امر باشد و این واسطه همان وجود مقدس امام(ع) در هر عصری است.<ref>یثربی، سید یحیی، فلسفه امامت، ص۱۱۲–۱۲۷.</ref>


بر اين اساس وجود امام در هر زماني لازم است اما از آنجا که بنابر دلايل موثق و شواهد قطعي تاريخي يازده امام از اين جهان رخت بر بسته اند، و بنا بر دلائل معتبر و مستند تاريخي امام دوازدهم(ع) پا به عرصه وجود نهاده است، حضور و وجود آن بزرگوار و استمرارش لازم و ضروري است و او در پرده غيبت.
بر این اساس وجود امام در هر زمانی لازم است اما از آنجا که بنابر دلایل موثق و شواهد قطعی تاریخی یازده امام از این جهان رخت بر بسته‌اند، و بنا بر دلائل معتبر و مستند تاریخی امام دوازدهم(ع) پا به عرصه وجود نهاده است، حضور و وجود آن بزرگوار و استمرارش لازم و ضروری است و او در پرده غیبت.


پس آفرينش انسانِ مکلف و بقاء نظام هستي در روي زمين بدون وجود انسان كامل كه مظهر و واسطه فيض الهي است معنا ندارد و اين است معناي كلام امير المؤمنين(ع) كه فرمود: زمين هيچگاه از حجّت خالي نمي ماند، حجت خدا يا ظاهر و آشكار است و يا خائف و پنهان،‌ تا حجت ها و برهان هاي خدا باطل نگردد.<ref>اصول كافي، ج۱، باب ان الارض لا تخلو من حجه.</ref>  
پس آفرینش انسانِ مکلف و بقاء نظام هستی در روی زمین بدون وجود انسان کامل که مظهر و واسطه فیض الهی است معنا ندارد و این است معنای کلام امیر المؤمنین(ع) که فرمود: زمین هیچگاه از حجّت خالی نمی‌ماند، حجت خدا یا ظاهر و آشکار است یا خائف و پنهان، تا حجت‌ها و برهان‌های خدا باطل نگردد.<ref>اصول کافی، ج۱، باب ان الارض لا تخلو من حجه.</ref>


از اين رو همواره بايد انسان كامل در زمين وجود داشته باشد و از آنجا كه شرايط جهان به جائي رسيد كه حاكمان و مردمان، حضور امام معصوم درجامعه را بر ننافتند، تنها راه حفظ انسان كامل و استمرار فيض و كشته نشدن وليّ_و نيز علل ديگري كه بر ما پوشيده است_ غيبت او بود تا زماني که زمينه ظهور آن بزرگوار فراهم گردد.
از این رو همواره باید انسان کامل در زمین وجود داشته باشد و از آنجا که شرایط جهان به جائی رسید که حاکمان و مردمان، حضور امام معصوم درجامعه را بر ننافتند، تنها راه حفظ انسان کامل و استمرار فیض و کشته نشدن ولیّ_و نیز علل دیگری که بر ما پوشیده است_ غیبت او بود تا زمانی که زمینه ظهور آن بزرگوار فراهم گردد.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
|شاخه فرعی۱ =  
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۲ =  
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۴ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۱۱

سؤال

برای اثبات غیبت امام عصر(عج) دلایل عقلی وجود دارد؟

امامت امام زمان «ع»، وجود و غیبت حضرت از مباحث امامت خاصه است. در امامت خاصه مستقیماً نمی‌توان از دلیل عقلی بهره گرفت[چون برهان و دلیل عقلی نمی‌تواند معرف فرد یا احوالات شخصی او باشد و معنای این جمله که : «جزیی نه کاسب است نه مکتسب» همین است]، بلکه دلیل عقلی امامت عامه و ضرورت وجود امام «ع» در تمام زمان‌ها را اثبات می‌کند؛ وجود امام زمان «ع» وقتی ضروری شد و از نظر تاریخی هم تولد ایشان ثابت شد، خبر روشنی نیز نسبت به مرگ گزارش نشد و حضورش هم موانع داشت پس حتماً باید غائب باشد چون جهان و جهانیان نمی‌توانند بدون امام به نظام و زندگی ادامه دهند.

به عبارت دیگر اقامه دلیل عقلی بر یک امر جزئی مانند وجود خارجی یک شخص و احوالات او چه امام باشد یا غیر امام، ممکن نیست و از حیطه عقل بیرون می‌باشد، اما اقامه ادله عقلی بر عنوان کلی مانند (وجود امام حی و ضرورت آن در هر زمان) که مصداق خارجی آن با ادله قطعی نقلی و تاریخی ثابت می‌شود، امر معقول و ممکن است.

با توجه به آنچه در مقدمه توضیح داده شد باید گفت: یکی از اصول اساسی مکتب تشیع، این است که جهان هستی و زمین هرگز بی امام نخواهد بود. چه آن که بدون وجود امام و خلیفه الهی و واسطه فیض، جریان فیض الهی در قلمرو تکوین و تشریع امکان ندارد. این مسئله به قدری حائز اهمیّت است که امام صادق(ع) فرمود: اگر تنها دو نفر انسان داشته باشیم یکی از آن دو امام خواهد بود و آخرین کسی که می‌میرد امام است.[۱]

مبنای این اصل امور ذیل اند:

الف) همان‌طور که وجود پیامبران برای رشد و تکامل بشر لازم و ضروری است، وجود امام هم برای حفظ دین و ادامهٔ برنامهٔ پیامبر ضرورت دارد.

ضرورت وجود انسان معصوم و حجت الاهی در همهٔ زمان‌ها با استناد به دلایل متعدد عقلی در امامت عامه است. یکی از دلایل، این است که نبوت و امامت یک فیض معنوی از جانب خداوند و لطف است و بر اساس قاعده لطف چنین لطفی برخدا لازم است، پس نصب امام بر خدا لازم است.

الطاف وجود امام غایب را می‌توان در موارد زیر برشمرد: ۱. حراست از دین خداوند در سطح کلی.[۲] ۲. تربیت نفوس مستعد. ۳. بقای مذهب. ۴. وجود الگویی زنده که بتواند مقتدای مردم قرار بگیرد.

ب) امام واسطه فیض تکوین است: اگر امام نباشد، فیض هستی قطع شده و جهان هستی فرو می‌پاشد. محمد بن فضیل می‌گوید از حضرت رضا(ع) پرسیدم آیا روزی روی زمین بی امام خواهد بود؟ فرمود: نه، گفتم از امام صادق(ع) روایت شده که اگر روی زمین بی امام باشد، زمین یا بندگان مورد خشم خداوند قرار می‌گیرد. فرمود: نه اصلاً زمینی و بشری نمی‌ماند، همه از بین می‌رفتند.[۳]

از این رو بی وجود امام(ع) و حجت الهی، کائنات بی امداد فیض الهی خواهند بود و بدون این امداد همه چیز عدم محض خواهند بود. به بیان فلاسفه فیض الهی باید از طریق صادر اول یا کاملترین موجود و با سیر تنزلی تدریجی و عقلی باشد.

ج) امام مخاطب و حامل قرآن و الهام است: چون قرآن کتاب همیشگی و زنده انسان‌ها است، پس مخاطب حقیقی آن نیز باید همیشه وجود داشته باشد و این مخاطب حقیقی که قلب و روحش بستر و جایگاه وحی است، بعد از پیامبر اکرم(ص) جز ائمه و امام نمی‌تواند باشد.

جریان زنده و مستمر و بقای استمرار قرآن و شب قدر جز با پذیرش وجود کسی که حامل و مهبط و مخاطب آن‌ها باشد، قابل تصور نیست و چنین شخصی همان امام زمان خویش است.

د) امام واسطه دائمی و عامل دوام فیض معرفت است: چنان‌که خداوند متعال که فیّاض مطلق است، هرگز فیض هستی را دریغ نمی‌دارد، فیض معرفت را هم دریغ نخواهد داشت، بنابراین استمرار و دوام فیض معرفت، مستلزم آن است که در هر عصری، کسی که از بالاترین درجه کمالات بهره‌مند است، گیرنده و واسطه این امر باشد و این واسطه همان وجود مقدس امام(ع) در هر عصری است.[۴]

بر این اساس وجود امام در هر زمانی لازم است اما از آنجا که بنابر دلایل موثق و شواهد قطعی تاریخی یازده امام از این جهان رخت بر بسته‌اند، و بنا بر دلائل معتبر و مستند تاریخی امام دوازدهم(ع) پا به عرصه وجود نهاده است، حضور و وجود آن بزرگوار و استمرارش لازم و ضروری است و او در پرده غیبت.

پس آفرینش انسانِ مکلف و بقاء نظام هستی در روی زمین بدون وجود انسان کامل که مظهر و واسطه فیض الهی است معنا ندارد و این است معنای کلام امیر المؤمنین(ع) که فرمود: زمین هیچگاه از حجّت خالی نمی‌ماند، حجت خدا یا ظاهر و آشکار است یا خائف و پنهان، تا حجت‌ها و برهان‌های خدا باطل نگردد.[۵]

از این رو همواره باید انسان کامل در زمین وجود داشته باشد و از آنجا که شرایط جهان به جائی رسید که حاکمان و مردمان، حضور امام معصوم درجامعه را بر ننافتند، تنها راه حفظ انسان کامل و استمرار فیض و کشته نشدن ولیّ_و نیز علل دیگری که بر ما پوشیده است_ غیبت او بود تا زمانی که زمینه ظهور آن بزرگوار فراهم گردد.


منابع

  1. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه: حاج سید جواد مصطفوی، ح۴۵۷.
  2. شریف العلماء، کشف القناع، نشر العلمیه، قم، بی تا، ص۱۴۸.
  3. همان: ح۴۵۲.
  4. یثربی، سید یحیی، فلسفه امامت، ص۱۱۲–۱۲۷.
  5. اصول کافی، ج۱، باب ان الارض لا تخلو من حجه.