چشم زبان و لب در سوره بلد: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} آيا حديثي داريم كه پيامبر حسنين يا حضرت علي و ح...» ایجاد کرد)
 
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.ahmadi }}
{{در دست ویرایش|کاربر=A.ahmadi}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آيا حديثي داريم كه پيامبر حسنين يا حضرت علي و حضرت فاطمه را به دو چشم خود تشبيه كرده باشند؟
مراد از چشم، زبان و لب در آیات ۸ و ۹ سوره بلد چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
در دو روايت نقل شده كه امام صادق (عليه السلام) فرمود: مراد از عينين در سوره بلد، رسول الله و مراد از لسان، اميرالمؤمنين و منظور از شفتين، حسنين مي‌باشند؛ اما هر دو روايت مرسل هستند و قابل استناد نمی‌باشند.
در دو روایت نقل شده که امام صادق (علیه السلام) فرمود: مراد از عینین در سوره بلد، رسول الله و مراد از لسان، امیرالمؤمنین و منظور از شفتین، حسنین می‌باشند؛ اما هر دو روایت مرسل هستند و قابل استناد نمی‌باشند.


== معنای ظاهری==
== معنای ظاهری ==
تعبير"عين" در آيات و روايات با توجه به محوريِّت چشم در شناخت حقايق از جوانب مختلفي بررسي شده است؛ يعني گاه به چشم مادي (چشم سَر) اشاره دارد، گاه چشم دِل و همچنين به معناي ذات و حقيقت يك چيز و يا منبع و سرچشمه به كار رفته است و این یعنی تعبير به "عينين"، "لسان"، "شفتين" و... كه در قرآن کریم خطاب به انسان شده است،<ref>رک: بلد/ ۹-۸.</ref> هم با معناي ظاهري تطابق دارند و هم معاني باطني. از اين رو با توجّه به احاديث مي‌توان نتيجه گرفت كه خطابات قرآني مربوط اعضاي بدن انسان، علاوه بر بُعد جسماني و مادي به ابعاد روحاني و معنوي توجّه خاصي دارند.
تعبیر «عین» در آیات و روایات با توجه به محوریِّت چشم در شناخت حقایق از جوانب مختلفی بررسی شده است؛ یعنی گاه به چشم مادی (چشم سَر) اشاره دارد، گاه چشم دِل و همچنین به معنای ذات و حقیقت یک چیز یا منبع و سرچشمه به کار رفته است و این یعنی تعبیر به «عینین»، «لسان»، «شفتین» و… که در قرآن کریم خطاب به انسان شده است،<ref>رک: بلد/ ۹–۸.</ref> هم با معنای ظاهری تطابق دارند و هم معانی باطنی. از این رو با توجّه به احادیث می‌توان نتیجه گرفت که خطابات قرآنی مربوط اعضای بدن انسان، علاوه بر بُعد جسمانی و مادی به ابعاد روحانی و معنوی توجّه خاصی دارند.


ظاهر آيات سوره بلد خطاب به همه انسان‌هاست. خصوصاً انساني كه اعمال رياكارانه و منافقانه انجام مي‌دهد و ادعا مي‌كند كه مال زيادي را انفاق كرده است (و يقول اهلكتُ مالاً لُبدا).<ref>بلد/ ۶.</ref> خداي تعالي به چنين انسان‌هايي خطاب مي‌كند كه آيا به شما دو چشم و زبان و دو لب كه ابزار سخن گفتن هستند، قرار نداديم كه به وسيله آنها حقايق را ببينيد و به حقّ سخن بگویید؟! پس چرا از چنين خدايي كه خود ابزار شناخت و حسّ را به شما داده، غافل مي‌گرديد و خيال مي‌كنيد او نمي‌بيند و نمي‌شنود.<ref>ر.ك: طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ق، ج۲۰، ص۴۸۹.</ref>
ظاهر آیات سوره بلد خطاب به همه انسان‌هاست. خصوصاً انسانی که اعمال ریاکارانه و منافقانه انجام می‌دهد و ادعا می‌کند که مال زیادی را انفاق کرده است (و یقول اهلکتُ مالاً لُبدا).<ref>بلد/ ۶.</ref> خدای تعالی به چنین انسان‌هایی خطاب می‌کند که آیا به شما دو چشم و زبان و دو لب که ابزار سخن گفتن هستند، قرار ندادیم که به وسیله آنها حقایق را ببینید و به حقّ سخن بگویید؟! پس چرا از چنین خدایی که خود ابزار شناخت و حسّ را به شما داده، غافل می‌گردید و خیال می‌کنید او نمی‌بیند و نمی‌شنود.<ref>ر. ک. طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ق، ج۲۰، ص۴۸۹.</ref>


== تفسیر باطنی==
== تفسیر باطنی ==
برخی از کتاب‌های تفسیری، این آیات را با توجّه با احاديث، به معنای باطني و معنوي گرفته و مي‌گويند كه خداي بصير خطاب به چنين انساني مي‌فرمايد آيا پيامبر و اهل بيت ايشان(ع) را ميان شما قرار نداديم تا به وسيله ايشان و پذيرش ولايت ايشان، حقايق را ببينيد و به حقّ سخن گفتن را بياموزيد.<ref>ر.ك: بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۶ه.ق، ج۵، ص۶۶۲؛ قمی، علی بن ابرهیم، تفسیر القمی، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۳۶۳ه.ش، ج۲، ص۴۲۳.</ref>
برخی از کتاب‌های تفسیری، این آیات را با توجّه با احادیث، به معنای باطنی و معنوی گرفته و می‌گویند که خدای بصیر خطاب به چنین انسانی می‌فرماید آیا پیامبر و اهل بیت ایشان(ع) را میان شما قرار ندادیم تا به وسیله ایشان و پذیرش ولایت ایشان، حقایق را ببینید و به حقّ سخن گفتن را بیاموزید.<ref>ر. ک. بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۶ه‍. ق، ج۵، ص۶۶۲؛ قمی، علی بن ابرهیم، تفسیر القمی، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۳۶۳ه‍. ش، ج۲، ص۴۲۳.</ref>


البته این روایات علاوه بر مرسل بودن، بقیه رواتش هم توثیق نشده‌اند از جمله در متن سند «اسماعیل بن عباد» وجود دارد که مجهول است و در کتاب‌های رجالی توثیق نشده است<ref>رک: خوئی، ابو القاسم، معجم رجال الحدیث، بی جا، بی نا، بی تا، ج۳، ص۱۴۴ و ص۱۴۵؛ طوسی، محمد، رجال الطوسی، ص۳۵۱؛ برقی، احمد، طبقات الرجال معروف به رجال البرقی، ص۵۴.</ref> و «حسین بن ابی یعقوب» نیز راوی دیگر این روایت است که نامش در کتاب‌های رجالی اولیه مانند رجال طوسی، فهرست طوسی، رجال نجاشی، رجال برقی و ... نیامده است و مرحوم خوئی فقط نامش را آورده و اشاره‌ای به ثقه بودنش نکرده است.<ref>رک: معجم رجال الحدیث، پيشين، ج۵، ص۱۸۸.</ref> این یعنی چنین روایتی سند ندارند و نمی‌توان آن را به معصومین نسبت داد و بایستی آیه را به معنای ظاهری گرفت. زیرا روایتی می‌تواند آیه را تفسیر کند و مراد الهی را شرح دهد که خود معتبر باشد و مفسر بتواند آن را به معصوم نسبت دهد و بگوید چون معصوم فرموده است، پس مراد خدا نیز همین است؛ اما وقتی اصل روایت خدشه دار است، چگونه می‌توان گفت مراد خدا در این آیه همین است که در روایت غیر معتبر آمده است.
البته این روایات علاوه بر مرسل بودن، بقیه رواتش هم توثیق نشده‌اند از جمله در متن سند «اسماعیل بن عباد» وجود دارد که مجهول است و در کتاب‌های رجالی توثیق نشده است<ref>رک: خوئی، ابو القاسم، معجم رجال الحدیث، بی جا، بی نا، بی تا، ج۳، ص۱۴۴ و ص۱۴۵؛ طوسی، محمد، رجال الطوسی، ص۳۵۱؛ برقی، احمد، طبقات الرجال معروف به رجال البرقی، ص۵۴.</ref> و «حسین بن ابی یعقوب» نیز راوی دیگر این روایت است که نامش در کتاب‌های رجالی اولیه مانند رجال طوسی، فهرست طوسی، رجال نجاشی، رجال برقی و نیامده است و مرحوم خوئی فقط نامش را آورده و اشاره‌ای به ثقه بودنش نکرده است.<ref>رک: معجم رجال الحدیث، پیشین، ج۵، ص۱۸۸.</ref> این یعنی چنین روایتی سند ندارند و نمی‌توان آن را به معصومین نسبت داد و بایستی آیه را به معنای ظاهری گرفت. زیرا روایتی می‌تواند آیه را تفسیر کند و مراد الهی را شرح دهد که خود معتبر باشد و مفسر بتواند آن را به معصوم نسبت دهد و بگوید چون معصوم فرموده است، پس مراد خدا نیز همین است؛ اما وقتی اصل روایت خدشه دار است، چگونه می‌توان گفت مراد خدا در این آیه همین است که در روایت غیر معتبر آمده است.


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}

نسخهٔ ‏۲ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۱۵

سؤال

مراد از چشم، زبان و لب در آیات ۸ و ۹ سوره بلد چیست؟


در دو روایت نقل شده که امام صادق (علیه السلام) فرمود: مراد از عینین در سوره بلد، رسول الله و مراد از لسان، امیرالمؤمنین و منظور از شفتین، حسنین می‌باشند؛ اما هر دو روایت مرسل هستند و قابل استناد نمی‌باشند.

معنای ظاهری

تعبیر «عین» در آیات و روایات با توجه به محوریِّت چشم در شناخت حقایق از جوانب مختلفی بررسی شده است؛ یعنی گاه به چشم مادی (چشم سَر) اشاره دارد، گاه چشم دِل و همچنین به معنای ذات و حقیقت یک چیز یا منبع و سرچشمه به کار رفته است و این یعنی تعبیر به «عینین»، «لسان»، «شفتین» و… که در قرآن کریم خطاب به انسان شده است،[۱] هم با معنای ظاهری تطابق دارند و هم معانی باطنی. از این رو با توجّه به احادیث می‌توان نتیجه گرفت که خطابات قرآنی مربوط اعضای بدن انسان، علاوه بر بُعد جسمانی و مادی به ابعاد روحانی و معنوی توجّه خاصی دارند.

ظاهر آیات سوره بلد خطاب به همه انسان‌هاست. خصوصاً انسانی که اعمال ریاکارانه و منافقانه انجام می‌دهد و ادعا می‌کند که مال زیادی را انفاق کرده است (و یقول اهلکتُ مالاً لُبدا).[۲] خدای تعالی به چنین انسان‌هایی خطاب می‌کند که آیا به شما دو چشم و زبان و دو لب که ابزار سخن گفتن هستند، قرار ندادیم که به وسیله آنها حقایق را ببینید و به حقّ سخن بگویید؟! پس چرا از چنین خدایی که خود ابزار شناخت و حسّ را به شما داده، غافل می‌گردید و خیال می‌کنید او نمی‌بیند و نمی‌شنود.[۳]

تفسیر باطنی

برخی از کتاب‌های تفسیری، این آیات را با توجّه با احادیث، به معنای باطنی و معنوی گرفته و می‌گویند که خدای بصیر خطاب به چنین انسانی می‌فرماید آیا پیامبر و اهل بیت ایشان(ع) را میان شما قرار ندادیم تا به وسیله ایشان و پذیرش ولایت ایشان، حقایق را ببینید و به حقّ سخن گفتن را بیاموزید.[۴]

البته این روایات علاوه بر مرسل بودن، بقیه رواتش هم توثیق نشده‌اند از جمله در متن سند «اسماعیل بن عباد» وجود دارد که مجهول است و در کتاب‌های رجالی توثیق نشده است[۵] و «حسین بن ابی یعقوب» نیز راوی دیگر این روایت است که نامش در کتاب‌های رجالی اولیه مانند رجال طوسی، فهرست طوسی، رجال نجاشی، رجال برقی و … نیامده است و مرحوم خوئی فقط نامش را آورده و اشاره‌ای به ثقه بودنش نکرده است.[۶] این یعنی چنین روایتی سند ندارند و نمی‌توان آن را به معصومین نسبت داد و بایستی آیه را به معنای ظاهری گرفت. زیرا روایتی می‌تواند آیه را تفسیر کند و مراد الهی را شرح دهد که خود معتبر باشد و مفسر بتواند آن را به معصوم نسبت دهد و بگوید چون معصوم فرموده است، پس مراد خدا نیز همین است؛ اما وقتی اصل روایت خدشه دار است، چگونه می‌توان گفت مراد خدا در این آیه همین است که در روایت غیر معتبر آمده است.


منابع

  1. رک: بلد/ ۹–۸.
  2. بلد/ ۶.
  3. ر. ک. طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ق، ج۲۰، ص۴۸۹.
  4. ر. ک. بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۶ه‍. ق، ج۵، ص۶۶۲؛ قمی، علی بن ابرهیم، تفسیر القمی، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۳۶۳ه‍. ش، ج۲، ص۴۲۳.
  5. رک: خوئی، ابو القاسم، معجم رجال الحدیث، بی جا، بی نا، بی تا، ج۳، ص۱۴۴ و ص۱۴۵؛ طوسی، محمد، رجال الطوسی، ص۳۵۱؛ برقی، احمد، طبقات الرجال معروف به رجال البرقی، ص۵۴.
  6. رک: معجم رجال الحدیث، پیشین، ج۵، ص۱۸۸.