معنای اسطوره در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

(اصلاح ارقام)
خط ۱۲: خط ۱۲:
== اسطوره و اساطیر در قرآن ==
== اسطوره و اساطیر در قرآن ==
واژه اسطوره در قرآن نیامده است؛ اما واژه اساطیر که جمع اسطوره می‌باشد، ۹ بار در قرآن و همه جا به صورت تركيب «اساطير الاوّلين» به كار رفته است.<ref>سوره بقره، آیه۲۵. سوره انفال، آیه۳۱. سوره نحل، آیه۲۴. سوه مومنون، آیه۸۳. سوره فرقان، آیه۵. سوره نمل، آیه۶۸. سوره احقاف، آیه۱۷. سوره قلم، آیه۱۵. سوره مطففین، آیه۱۳.</ref>
واژه اسطوره در قرآن نیامده است؛ اما واژه اساطیر که جمع اسطوره می‌باشد، ۹ بار در قرآن و همه جا به صورت تركيب «اساطير الاوّلين» به كار رفته است.<ref>سوره بقره، آیه۲۵. سوره انفال، آیه۳۱. سوره نحل، آیه۲۴. سوه مومنون، آیه۸۳. سوره فرقان، آیه۵. سوره نمل، آیه۶۸. سوره احقاف، آیه۱۷. سوره قلم، آیه۱۵. سوره مطففین، آیه۱۳.</ref>
نسبت دادن اساطير به قرآن، در آغاز به وسيله نَضْربن حارِث و به دنبال او از سوى ديگر مشركان مطرح گرديد.<ref>جامع‏البيان، مج ۱۰، ج۱۸، ص۲۴۱؛ كشف‏الاسرار، ج۳، ص۳۲۶؛ مجمع البيان، ج۴، ص۴۴۲.</ref> وی از راه معاشرت با يهود و نصارا نسبت به سخنان مسجّع كاهنان و تلاوت انجيل و عبادت نصرانيان آگاه بود؛ ازاين‏رو هنگامى كه آيات قرآن را شنيد و ركوع و سجود پيامبر(ص) را ديد، گفت: اين سخنان را شنيده‏ايم و اگر بخواهيم مى‏توانيم همانند آن را بگوييم.<ref>جامع البيان، مج ۶، ج۹، ص۳۰۵.</ref>
هنگامى كه رسول خدا(ص) براى هدايت مردمان از خدا و سرنوشت اقوام گذشته و گرفتار شدن آنان به عذاب الهى سخن مى‌گفت، پس از رفتن آن حضرت، نضربن حارث بر جاى او نشسته، و مى‌‏گفت: اى جماعت قريش! به خدا من خوش سخن‏‌تر از او هستم. بياييد تا سخنانى زيباتر از سخنان او به شما بگويم؛ و آن‏گاه پس از حكايت سرگذشت پادشاهان ايران و رستم و اسفنديار مى‌‏گفت: با اين‏كه محمد(ص) خوش سخن‏‌تر از من نيست، من ادعاى نبوت نمى‏‌كنم مستند شود. گروهى از سران شرك مانند ابوسفيان، عتبه، شيبه، ابوجهل، وليدبن مغيره بر رسول خدا(ص) گرد آمده، به آياتى كه تلاوت مى‏‌كرد، گوش فرا دادند، آن‏گاه از نضربن حارث درباره سخنان پيامبر(ص) پرسيدند. او گفت: سوگند به كسى كه آن [كعبه‏] را خانه خود قرار داد، نمى‌‏دانم چه مى‏‌گويد! من فقط حركت لب‏‌هايش را مى‌‏بينم. چيزى جز اساطير الاولين نمى‏‌گويد؛ همانند سخنانى كه من از اعصار و قرون گذشته براى شما مى‌‏گفتم.<ref>مركز فرهنگ و معارف قرآن، دايره المعارف قرآن كريم، قم، بوستان كتاب قم، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۶۲۰.</ref>
برخلاف پندار برخى مفسران كه نسبت اساطير را فقط متوجه قصه‏‌هاى قرآن مى‏‌دانند و نه همه آيات آن،<ref>فى ظلال‏ القرآن، ج ۲، ص ۱۰۶۶.</ref> در سوره‏‌هاى انعام، انفال، نحل، فرقان، قلم و مطففين، همه آیات قرآن توسط مشرکان و کفار اساطیر دانسته شده است و در سوره‌‏هاى مؤمنون، نمل،احقاف، وعده زنده شدن مردگان (معاد) توسط مشرکان، اساطير خوانده شده است.<ref>مركز فرهنگ و معارف قرآن، دايرة المعارف قرآن كريم، قم، بوستان كتاب قم، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۶۱۸.</ref>
برخلاف پندار برخى مفسران كه نسبت اساطير را فقط متوجه قصه‏‌هاى قرآن مى‏‌دانند و نه همه آيات آن،<ref>فى ظلال‏ القرآن، ج ۲، ص ۱۰۶۶.</ref> در سوره‏‌هاى انعام، انفال، نحل، فرقان، قلم و مطففين، همه آیات قرآن توسط مشرکان و کفار اساطیر دانسته شده است و در سوره‌‏هاى مؤمنون، نمل،احقاف، وعده زنده شدن مردگان (معاد) توسط مشرکان، اساطير خوانده شده است.<ref>مركز فرهنگ و معارف قرآن، دايرة المعارف قرآن كريم، قم، بوستان كتاب قم، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۶۱۸.</ref>
# آیه ۳۱ [[سوره انفال]] خبر از مشرکانی می‌دهد که نقشه قتل [[حضرت محمد(ص)]] را داشتند و در مقابل [[تحدی]] قرآن کریم ادعا نمودند چیز مهمی نیست، ما مثل آن را می‌آوریم ولی همین که عاجز ماندند، به‌جای ایمان به آن، تهمت اسطوره به قرآن زدند.
# آیه ۳۱ [[سوره انفال]] خبر از مشرکانی می‌دهد که نقشه قتل [[حضرت محمد(ص)]] را داشتند و در مقابل [[تحدی]] قرآن کریم ادعا نمودند چیز مهمی نیست، ما مثل آن را می‌آوریم ولی همین که عاجز ماندند، به‌جای ایمان به آن، تهمت اسطوره به قرآن زدند.
خط ۱۸: خط ۲۳:
# در آیه ۱۷ [[سوره احقاف]] درباره کسی می‌باشد که عواطف انسانی خود را از دست داده است، زیرا به والدین و ولی نعمت خود احترام نمی‌کنند و چون مادر و پدر سوی خدا استغاثه می‌کنند و انذار به قیامت می‌کنند او می‌گوید قیامت از اساطیر است. سپس اصل عذاب قیامت برای آنها مسلم می‌گیرد و آنها را به عذاب عرضه می‌کند به خاطر استفاده نامشروع از نعمت الهی و استکباری که دارند. یعنی در حقیقت همان استکباری که نسبت به والدین داشته سبب استکبار به خدا شده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه،  تهران، دار الکتب اسلامیه، چاپ هشتم، ج۲۱، ص۳۷۷.</ref>
# در آیه ۱۷ [[سوره احقاف]] درباره کسی می‌باشد که عواطف انسانی خود را از دست داده است، زیرا به والدین و ولی نعمت خود احترام نمی‌کنند و چون مادر و پدر سوی خدا استغاثه می‌کنند و انذار به قیامت می‌کنند او می‌گوید قیامت از اساطیر است. سپس اصل عذاب قیامت برای آنها مسلم می‌گیرد و آنها را به عذاب عرضه می‌کند به خاطر استفاده نامشروع از نعمت الهی و استکباری که دارند. یعنی در حقیقت همان استکباری که نسبت به والدین داشته سبب استکبار به خدا شده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه،  تهران، دار الکتب اسلامیه، چاپ هشتم، ج۲۱، ص۳۷۷.</ref>
# در آیه ۱۵ [[سوره قلم]] یاد می‌کند از کسانی که به خاطر کارهای زشت قابلیت فهم و درک حقیقت قرآنی را ندارند. وقتی قرآن کریم به آن‌ها عرضه می‌شود، می‌گویند: اساطیر اولین است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه،  تهران،دار الکتب اسلامیه، چاپ هشتم،  ج۲۴، ص۳۸۷.</ref> چه بسا این که در آیه ۱۳ سوره مطففین، همین افرادی که قلب آن‌ها از گناه زنگار زده، چنین نسبت به قرآن کریم داده شده است.
# در آیه ۱۵ [[سوره قلم]] یاد می‌کند از کسانی که به خاطر کارهای زشت قابلیت فهم و درک حقیقت قرآنی را ندارند. وقتی قرآن کریم به آن‌ها عرضه می‌شود، می‌گویند: اساطیر اولین است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه،  تهران،دار الکتب اسلامیه، چاپ هشتم،  ج۲۴، ص۳۸۷.</ref> چه بسا این که در آیه ۱۳ سوره مطففین، همین افرادی که قلب آن‌ها از گناه زنگار زده، چنین نسبت به قرآن کریم داده شده است.
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}