حدیث «علی ممسوس فی ذات الله»: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۴: خط ۳۴:


== سند ==
== سند ==
حدیث عَلِیٌ  مَمْسُوسٌ فِی ذَاتِ اللَّهِ، در کتاب چهل حدیث نوشته [[منتجب‌الدین رازی]] از [[پیامبر(ص)]] نقل شده است. درباره اینکه مذهب منتجب‌الدین رازی شیعه بوده یا سنی اختلاف‌نظر است.  
حدیث عَلِیٌ  مَمْسُوسٌ فِی ذَاتِ اللَّهِ، در کتاب چهل حدیث نوشته [[منتجب‌الدین رازی]] از [[پیامبر(ص)]] نقل شده است.<ref>منتجب الدین رازی، علی، الأربعون حدیثا عن أربعین شیخا من أربعین صحابیا فی فضائل الإمام أمیر المؤمنین (علیه السلام)، قم، مدرسه الإمام المهدی، چاپ اول، ۱۴۰۸ق، ص۵۴، حدیث ۲۶.</ref> درباره اینکه مذهب منتجب‌الدین رازی شیعه بوده یا سنی اختلاف‌نظر است.  


سلیمان بن احمد یکی از راویان سلسه‌سند این روایت ناشناخته است و در کتاب‌های رجالی شیعه نیامده است. نام هارون بن سلیمان بَصْری نیز در کتاب‌های رجالی شیعه و سنی ذکر نشده است. سُفیان بن بِشر کوفی در کتاب‌های رجالی شیعه ذکر نشده<ref>رک: علی نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، حیدری، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۸۹.</ref> و در کتاب‌های اهل سنت توثیق نشده است. به گفته محمد جواهری رجال‌شناس شیعه، یزید بن ابی‌زیاد ناشناخته<ref>محمد جواهری، المفید من معجم رجال الحدیث، ص۶۶۹.</ref> و بر اساس کتب اهل سنت، اسحاق بن کَعْبِ بن عُجْرَه نیز مجهول است.<ref>رک: ابن حجر عسقلانی، احمد، تقریب التهذیب، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۸۴.</ref> کعب بن عجره پدر اسحاق، از اصحاب پیامبر(ص) و امام علی(ع) نیز ناشناخته توصیف شده است.<ref>رک: خوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۵، ص۱۲۰؛ محمد جواهری، المفید من معجم رجال الحدیث، ص۴۷۴.</ref> تنها عبدالرحمان بن عبدالله حَصیری بَصیر توسط برخی رجال‌شناسان اهل سنت ثقه دانسته شده است.<ref>رک: ذهبی، محمد، الکاشف فی معرفه من له روایه فی کتب السته، الکاشف فی معرفه من له روایه فی کتب السته، جده، دار القبله للثقافه الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۶۳۲؛ سبکی، عبد الوهاب، طبقات الشافعیه الکبری، بی‌جا، دار إحیاء الکتب العربیه بی‌تا، ج۷، ص۱۵۰.</ref>
سلیمان بن احمد یکی از راویان سلسه‌سند این روایت ناشناخته است و در کتاب‌های رجالی شیعه نیامده است. نام هارون بن سلیمان بَصْری نیز در کتاب‌های رجالی شیعه و سنی ذکر نشده است. سُفیان بن بِشر کوفی در کتاب‌های رجالی شیعه ذکر نشده<ref>رک: علی نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، حیدری، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۸۹.</ref> و در کتاب‌های اهل سنت توثیق نشده است. به گفته محمد جواهری رجال‌شناس شیعه، یزید بن ابی‌زیاد ناشناخته<ref>محمد جواهری، المفید من معجم رجال الحدیث، ص۶۶۹.</ref> و بر اساس کتب اهل سنت، اسحاق بن کَعْبِ بن عُجْرَه نیز مجهول است.<ref>رک: ابن حجر عسقلانی، احمد، تقریب التهذیب، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۸۴.</ref> کعب بن عجره پدر اسحاق، از اصحاب پیامبر(ص) و امام علی(ع) نیز ناشناخته توصیف شده است.<ref>رک: خوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۵، ص۱۲۰؛ محمد جواهری، المفید من معجم رجال الحدیث، ص۴۷۴.</ref> تنها عبدالرحمان بن عبدالله حَصیری بَصیر توسط برخی رجال‌شناسان اهل سنت ثقه دانسته شده است.<ref>رک: ذهبی، محمد، الکاشف فی معرفه من له روایه فی کتب السته، الکاشف فی معرفه من له روایه فی کتب السته، جده، دار القبله للثقافه الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۶۳۲؛ سبکی، عبد الوهاب، طبقات الشافعیه الکبری، بی‌جا، دار إحیاء الکتب العربیه بی‌تا، ج۷، ص۱۵۰.</ref>
== دلالت و تفسیر ==
== دلالت و تفسیر ==
ممسوس یعنی مجذوب، شیفته و به اصطلاح، دیوانه کسی بودن؛ علامه مجلسی در توضیح این حدیث می‌نویسد: علی «ع» آزار و اذیت‌ها را برای رضای خدا و نزدیک شدن به خداوند تحمل می‌کند و این بیانگر شدت محبت حضرت به خداوند و بیانگر پیروی حضرت از رضایت الهی است؛ گویا که آن حضرت مجنون خداست و همین است که در صفات مؤمنان آمده است که مردم آنها را دیوانه می‌پندارند و احتمال دارد ممسوس به معنای مخلوط شدن باشد یعنی گوشت و خون علی «ع» با محبت الهی مخلوط شده است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۳۹، ص۳۱۳.</ref>
ممسوس یعنی مجذوب، شیفته و به اصطلاح، دیوانه کسی بودن؛ علامه مجلسی در توضیح این حدیث می‌نویسد: علی «ع» آزار و اذیت‌ها را برای رضای خدا و نزدیک شدن به خداوند تحمل می‌کند و این بیانگر شدت محبت حضرت به خداوند و بیانگر پیروی حضرت از رضایت الهی است؛ گویا که آن حضرت مجنون خداست و همین است که در صفات مؤمنان آمده است که مردم آنها را دیوانه می‌پندارند و احتمال دارد ممسوس به معنای مخلوط شدن باشد یعنی گوشت و خون علی «ع» با محبت الهی مخلوط شده است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۳۹، ص۳۱۳.</ref>