پرش به محتوا

ثواب قرائت قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
Mohammad7576 (بحث | مشارکت‌ها)
Mohammad7576 (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۲۳: خط ۲۳:


== دلالت حديث ==
== دلالت حديث ==
در یک دسته بندی می توان گناهان را سه دسته دانست:
در یک دسته بندی کلی می توان گناهان را دو دسته دانست:


1. حق الله و قابل جبران هستند مانند نماز، روزه، زكات، خمس، حج و غيره: در اين گناهان، هم بايد توبه كرد و هم در حد امكان جبران نمود با قضا كردن نماز، گرفتن روزه، پرداخت زكات و خمس و غيره.
'''حق الله:'''


2. حق الله و جبرانش فقط توبه واقعي كردن است يعني همين كه كه فرد پشيمان شده و قصد برگشت ندارد، كافي است مانند، نگاه به نامحرم، شراب خواري، بدبين شدن به فردي و غيره.
گناهانی که حق الله هستند دو نوع می باشند. نوع اول گناهانی هستند که قابل جبران هستند مانند نماز، روزه، زكات، خمس، حج و... .در این نوع علاوه بر توبه لازم است تا حد امكان امور فوت شده جبران شود. مثل این که نماز ها و روزه های فوت شده قضاء شود و خمس پرداخت نشده پرداخت گردد. نوع دوم گناهانی هستند که جبران آن ها تنها نیازمند به توبه واقعی است. یعنی صرف پشیمانی فرد گناهکار و بازگشت او برای جبران گناه کافی است. مثل شرب خمر، نگاه به نامحرم و ... .


3. حق الناس: كه جبرانش در رضايت گرفتن از صاحب حق و دادن خساراتي است كه بر وي وارد شده است و صد البته بايد توبه بكند كه حق مردم را پايمال كرده است.
2. حق الناس: كه جبرانش در رضايت گرفتن از صاحب حق و دادن خساراتي است كه بر وي وارد شده است و صد البته بايد توبه بكند كه حق مردم را پايمال كرده است.
با اين نگاه، رواياتي كه می‏گوید اگر فلان عمل مستحبي را انجام دهيد خداوند گناهانتان را مي‌بخشد، اگر از نظر سندي قابل قبول باشد، ناظر به قسم دوم و توبه از هر سه مي‌باشد يعني در هر سه قسم انسان گناه كرده است منتهي با توبه و عمل مستحبي، خدا گناه را از نامه عملش پاك می‏کند، اما در قسمت اول و سوم بايد جبران هم بشود. دليل اين نگرش رواياتي است كه می‏گوید در صورت ترك برخي از واجبات بايد آن را قضا كرد مثل نماز و روزه و غيره.
با اين نگاه، رواياتي كه می‏گوید اگر فلان عمل مستحبي را انجام دهيد خداوند گناهانتان را مي‌بخشد، اگر از نظر سندي قابل قبول باشد، ناظر به قسم دوم و توبه از هر سه مي‌باشد يعني در هر سه قسم انسان گناه كرده است منتهي با توبه و عمل مستحبي، خدا گناه را از نامه عملش پاك می‏کند، اما در قسمت اول و سوم بايد جبران هم بشود. دليل اين نگرش رواياتي است كه می‏گوید در صورت ترك برخي از واجبات بايد آن را قضا كرد مثل نماز و روزه و غيره.
اين نكته نيز قابل ذكر است كه روايات ناظر به همان مضموني است كه در متن روايت آمده است بنابراين اگر روايت می ‏گوید خدا با اين عمل گناهت را مي‌بخشد ناظر به گناه خود مي‌باشد و قابل سرايت به ديگران نمي‌باشد.
اين نكته نيز قابل ذكر است كه روايات ناظر به همان مضموني است كه در متن روايت آمده است بنابراين اگر روايت می ‏گوید خدا با اين عمل گناهت را مي‌بخشد ناظر به گناه خود مي‌باشد و قابل سرايت به ديگران نمي‌باشد.

نسخهٔ ‏۱۰ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۱۵:۵۷

سؤال

آيا حديث امام باقر(ع) كه می ‏فرمايد هر كس 10 بار سوره قدر را بخواند هزار گناه (بجز حق الناس) از او بخشيده می ‏شود معتبر و داراي سند است؟ اگر معتبر است آیا می ‏توان آن را به نيابت از مرده اي خواند تا هزار گناه از او بخشيده شود؟

هر چند اين روايت از نظر سندي ضعيف است، اما بر فرض پذيرش ناظر به گناهاني است كه نياز به جبران ندارد مانند نماز و روزه و خمس و زكات و غيره كه علاوه بر توبه بايد قضا و جبران هم بشوند و فقط خواندن سوره‌اي و يا انجام دادن عمل مستحبي آن را جبران نمی‏کند.

روايات ناظر به همان مضموني است كه در متن آن آمده است؛ بنابراين اگر گفته گناهان خودت، قابل سرايت به ديگران نيست و نمي‌توان نيابتي انجام داد.

درگاه‌ها


متن و ترجمه حدیث

سند روايت

راویان سند روایت در کافی «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى»، «أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ»، «حسن بْنِ مَحْبُوبٍ‌»، «سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ‌» و «رَجُلٍ» می باشد.[۳] راویان سند روایت در کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال «پدر شیخ صدوق»، «سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ»، «أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ» و «حَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ»، «سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ‌» و «رَجُلٍ» می باشد.[۴]

از میان این راویان محمد بن یحیی[۵]، احمد بن محمد[۶]، حسن بن محبوب[۷]، علي بن الحسين بن موسى بن بابويه القمي(پدر شیخ صدوق)[۸] و سعد بن عبدالله[۹] ثقه هستند.

در مورد «سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ» برخي گفته‌اند وي واقفي مذهب بوده است، اما در مقابل عده‌اي وي را امامی‏ مذهب و ثقه مي‌دانند. نجاشي و شيخ طوسي وي را اهل كوفه و ثقه و داراي كتاب مي‌داند كه از امام صادق(ع) و امام كاظم(ع) روايت نقل كرده است.[۱۰][۱۱] علامه حلي وي را راوي از امام صادق(ع) و امام كاظم(ع) مي‌داند و اشاره‌اي به ثقه بونش نكرده است.[۱۲] ابن شهر آشوب وي را ثقه، اصحاب امام كاظم(ع) و واقفي مذهب دانسته است.[۱۳]

«عَنْ رَجُلٍ» یعنی از یک مردی.[۱۴]

معلوم نبودن شخصی که از امام(ع) نقل کرده است باعث ایجاد مشکل در سند این حدیث شده است زیرا ثقه بودن و نبودن او و علت ذکر نشدن نام او مشخص نیست و در اصطلاح به اين گونه سند، مرسل گفته می ‏شود.[۱۵] نسبت به قابلیت استناد به روایت مرسله در میان علمای رجال نظرات گوناگون و متنوعی وجود دارد.[۱۶]

دلالت حديث

در یک دسته بندی کلی می توان گناهان را دو دسته دانست:

حق الله:

گناهانی که حق الله هستند دو نوع می باشند. نوع اول گناهانی هستند که قابل جبران هستند مانند نماز، روزه، زكات، خمس، حج و... .در این نوع علاوه بر توبه لازم است تا حد امكان امور فوت شده جبران شود. مثل این که نماز ها و روزه های فوت شده قضاء شود و خمس پرداخت نشده پرداخت گردد. نوع دوم گناهانی هستند که جبران آن ها تنها نیازمند به توبه واقعی است. یعنی صرف پشیمانی فرد گناهکار و بازگشت او برای جبران گناه کافی است. مثل شرب خمر، نگاه به نامحرم و ... .

2. حق الناس: كه جبرانش در رضايت گرفتن از صاحب حق و دادن خساراتي است كه بر وي وارد شده است و صد البته بايد توبه بكند كه حق مردم را پايمال كرده است. با اين نگاه، رواياتي كه می‏گوید اگر فلان عمل مستحبي را انجام دهيد خداوند گناهانتان را مي‌بخشد، اگر از نظر سندي قابل قبول باشد، ناظر به قسم دوم و توبه از هر سه مي‌باشد يعني در هر سه قسم انسان گناه كرده است منتهي با توبه و عمل مستحبي، خدا گناه را از نامه عملش پاك می‏کند، اما در قسمت اول و سوم بايد جبران هم بشود. دليل اين نگرش رواياتي است كه می‏گوید در صورت ترك برخي از واجبات بايد آن را قضا كرد مثل نماز و روزه و غيره. اين نكته نيز قابل ذكر است كه روايات ناظر به همان مضموني است كه در متن روايت آمده است بنابراين اگر روايت می ‏گوید خدا با اين عمل گناهت را مي‌بخشد ناظر به گناه خود مي‌باشد و قابل سرايت به ديگران نمي‌باشد.

امام باقر (صلوات الله عليه) فرمود: خداوند عزّ و جلّ می ‏فرمايد:

قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي وَ عَظَمَتِي وَ بَهَائِي وَ عُلُوِّ ارْتِفَاعِي لَا يُؤْثِرُ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ هَوَايَ عَلَى هَوَاهُ فِي شَيْ‏ءٍ مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا إِلَّا جَعَلْتُ غِنَاهُ فِي نَفْسِهِ وَ هِمَّتَهُ فِي آخِرَتِهِ وَ ضَمَّنْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ رِزْقَهُ وَ كُنْتُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَةِ كُلِّ تَاجِرٍ[7]

سوگند به عزّت و شكوه و بزرگى و خوبى و نيكويى‏ام و بلندى مرتبه‏ام كه هيچ بنده مؤمنى خواسته مرا در هيچ يك از امور دنيايى بر خواهش نفسانى‏اش مقدّم نمى‏دارد مگر اينكه: بى‏نيازى را در نفس او قرار مى‏دهم. و همّتش را متوجّه آخرتش مى‏كنم. و آسمان‏ها و زمين را ضامن روزى‏اش مى‏گردانم. و ما فوق تجارت هر تاجرى به نفع او خواهم بود.

پي‌نوشت‌ها: [7]. حر عاملى، محمد، تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة، قم، مؤسسة آل البيت، چاپ اول، 1409ق، ج15، أَبْوَابُ جِهَادِ النَّفْسِ وَ مَا يُنَاسِبُه، حديث 20510.

پانویس

منابع

  • کلینی، محمد بن یعقوب (۱۴۰۷). کافی. تهران: دار الكتب الاسلاميه.
  • ابن بابویه(شیخ صدوق)، محمد بن علی (۱۴۰۶). ثواب الأعمال و عقاب الأعمال. قم: دار الشريف الرضي للنشر.
  • نجاشی، احمد بن علی (۱۳۶۵). رجال النجاشي. به کوشش موسی شبیری زنجانی. قم: جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامي.
  • خوئی، سید ابوالقاسم (۱۳۷۲). معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة. [بی جا] -: [بی نا].
  • طوسی، محمد بن حسن (۱۴۲۰). فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنفین و أصحاب الأصول. به کوشش طباطبایی، عبد العزیز. قم: مکتبة المحقق الطباطبائي.
  • حلی، حسن بن یوسف (۱۴۰۲). رجال العلامة الحلي. قم: الشريف الرضي.
  • ابن شهر آشوب، محمد بن علی (۱۳۸۰). معالم العلماء في فهرست كتب الشيعة و أسماء المصنفين منهم قديما و حديثا (تتمة كتاب الفهرست للشيخ أبي جعفر الطوسي). نجف: المطبعة الحيدرية.
  • بستانی، فؤاد افرام‏ (۱۳۷۵). فرهنگ ابجدی. تهران: انتشارات اسلامي‏.
  • سبحانی، جعفر (۱۳۸۴). اصول الحدیث و احکامه فی علم الدرایة. قم: موسسه امام صادق(ع).