دلیل مکعب بودن کعبه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
جز (ابرابزار)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


خانه خدا که بهترین نقطه در روی زمین است دارای خصوصیات و ویژگیهای است که با شناخت و آشنائی به آن خصوصیات انسان معبود خود را بهتر می‌شناسد و حضرت حق را بی شائبه تر می‌پرستد.
از ویژگیهای «[[کعبه]]» که از اسم آن هم مشخص است مکعب و مربع شکل بودن این خانه است. در برخی از روایات دلایلی بر مکعب بودن این خانه بیان شده است:
 
یکی از ویژگیهای «کعبه» که از اسم آن هم مشخص است مکعب و مربع شکل بودن این خانه با عظمت است. اینکه چرا به آن کعبه می‌گویند و وجه تسمیه اش چیست
* برخی گفته‌اند: کعبه به معنی مرتفع است به لحاظ رفعت معنوی این بیت است.<ref>حسینی دشتی، سید مصطفی معارف و معاریف، تهران، انتشارات مفید، چاپ دوم، ۱۳۷۶، ج۸، ص۵۲۲.</ref>
* برخی گفته‌اند: کعبه به معنی مرتفع است به لحاظ رفعت معنوی این بیت است.<ref>حسینی دشتی، سید مصطفی معارف و معاریف، تهران، انتشارات مفید، چاپ دوم، ۱۳۷۶، ج۸، ص۵۲۲.</ref>
* در روایتی دیگر از امام صادق(ع) در رابطه با تربیع و مربع شکل بودن خانه خدا آمده است: که کعبه در محاذات بیت المعمور است، و بیت المعمور در محاذات عرش واقع است و عرش چهار ضلع و رکن دارد. از این رو کعبه نیز مربع و بر چهار رکن ساخته شد. آنگاه امام(ع) در بیان از تربیع عرش فرمودند: این بدان جهت است که کلماتی که اسلام بر آن بنیان شده چهار تا است و این کلمات همان تسبیحات اربعه «سبحان الله» و «الحمدلله» و «لا اله الاّ الله»، و «الله اکبر» است.<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت، درالاحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۰۳ هـ، ج۹۶، ص۵۷.</ref>
* در روایتی از [[امام صادق(ع)]] در رابطه با مربع شکل بودن خانه خدا آمده است: کعبه در محاذات(مقابل) [[بیت المعمور]] است، بیت المعمور در محاذات عرش واقع است و [[عرش]] چهار ضلع و رکن دارد. از این رو کعبه نیز مربع و بر چهار رکن ساخته شد. امام(ع) در بیان از تربیع عرش فرمودند: کلماتی که [[اسلام]] بر آن بنیان شده چهار تا است و این کلمات همان [[تسبیحات اربعه]] «سبحان الله» و «الحمدلله» و «لا اله الاّ الله»، و «الله اکبر» است.<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت، درالاحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۰۳ هـ، ج۹۶، ص۵۷.</ref>


در واقع معنای کلام امام این است که تسبیحات اربعه نظام هستی بر آنها مبتنی است سبب تحقق عرش مربّع است و تکّون عرش مایه تحقق بیت المعمور، و بالاخره بیت المعمور سبب تحقق موجودی طبیعی در عالم طبیعت می‌شود که کعبه است و چهار دیوار دارد. یعنی آنچه در عالم طبیعت است الگویی از عالم مثال است، عالم مثال خود الگویی از عالم مجردات تامّ است، و عالم مجردات تامّ نیز الگویی از اسمای حسنای الهی است که فوق تام است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، جرعه ای از صهبای حج، تهران، نشر مشعر، چاپ اول، ۱۳۸۳، ص۹۲.</ref>
معنای سخن امام این است که تسبیحات اربعه نظام هستی بر آنها مبتنی است سبب تحقق عرش مربّع است و تکّون عرش مایه تحقق بیت المعمور و بالاخره بیت المعمور سبب تحقق موجودی طبیعی در عالم طبیعت می‌شود که کعبه است و چهار دیوار دارد. یعنی آنچه در عالم طبیعت است الگویی از عالم مثال است، عالم مثال خود الگویی از عالم مجردات تامّ است، و عالم مجردات تامّ نیز الگویی از اسمای حسنای الهی است که فوق تام است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، جرعه ای از صهبای حج، تهران، نشر مشعر، چاپ اول، ۱۳۸۳، ص۹۲.</ref>


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}

نسخهٔ ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۲۵

سؤال

چرا خانه خدا به صورت مکعب است؟


از ویژگیهای «کعبه» که از اسم آن هم مشخص است مکعب و مربع شکل بودن این خانه است. در برخی از روایات دلایلی بر مکعب بودن این خانه بیان شده است:

  • برخی گفته‌اند: کعبه به معنی مرتفع است به لحاظ رفعت معنوی این بیت است.[۱]
  • در روایتی از امام صادق(ع) در رابطه با مربع شکل بودن خانه خدا آمده است: کعبه در محاذات(مقابل) بیت المعمور است، بیت المعمور در محاذات عرش واقع است و عرش چهار ضلع و رکن دارد. از این رو کعبه نیز مربع و بر چهار رکن ساخته شد. امام(ع) در بیان از تربیع عرش فرمودند: کلماتی که اسلام بر آن بنیان شده چهار تا است و این کلمات همان تسبیحات اربعه «سبحان الله» و «الحمدلله» و «لا اله الاّ الله»، و «الله اکبر» است.[۲]

معنای سخن امام این است که تسبیحات اربعه نظام هستی بر آنها مبتنی است سبب تحقق عرش مربّع است و تکّون عرش مایه تحقق بیت المعمور و بالاخره بیت المعمور سبب تحقق موجودی طبیعی در عالم طبیعت می‌شود که کعبه است و چهار دیوار دارد. یعنی آنچه در عالم طبیعت است الگویی از عالم مثال است، عالم مثال خود الگویی از عالم مجردات تامّ است، و عالم مجردات تامّ نیز الگویی از اسمای حسنای الهی است که فوق تام است.[۳]


مطالعه بیشتر

منابع

  1. حسینی دشتی، سید مصطفی معارف و معاریف، تهران، انتشارات مفید، چاپ دوم، ۱۳۷۶، ج۸، ص۵۲۲.
  2. علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت، درالاحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۰۳ هـ، ج۹۶، ص۵۷.
  3. جوادی آملی، عبدالله، جرعه ای از صهبای حج، تهران، نشر مشعر، چاپ اول، ۱۳۸۳، ص۹۲.