لیلةالمبیت: تفاوت میان نسخهها
خط ۵: | خط ۵: | ||
== جایگاه و اهمیت == | == جایگاه و اهمیت == | ||
شبی که در آن [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] بهمنظور حفظ جان پیامبر، به جای او در بسترش خوابید را لیله المبیت میگویند. این رویداد از [[فضایل امام علی(ع) در کلام اهلسنت|فضایل امام علی(ع)]] به شمار میرود و بارها امیرالمومنین در احادیث خود اشاره به این شب کرده و همچنین در شورای ششنفره، برای اثبات حقانیت خود، به آن احتجاج کرده است. مفسران نزول [[آیه لیلة المبیت|آیه شِراء]] یا آیه لیلة المَبیت را مرتبط با این واقعه و در شأن امام علی(ع) میدانند. | شبی که در آن [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] بهمنظور حفظ جان پیامبر، به جای او در بسترش خوابید را لیله المبیت میگویند. این رویداد از [[فضایل امام علی(ع) در کلام اهلسنت|فضایل امام علی(ع)]] به شمار میرود و بارها امیرالمومنین در احادیث خود اشاره به این شب کرده و همچنین در شورای ششنفره، برای اثبات حقانیت خود، به آن احتجاج کرده است.<ref>صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۶۰.</ref> مفسران نزول [[آیه لیلة المبیت|آیه شِراء]] یا آیه لیلة المَبیت را مرتبط با این واقعه و در شأن امام علی(ع) میدانند.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۲۶۲.</ref> | ||
{{همچنین ببینید|آیه لیلة المبیت}} | {{همچنین ببینید|آیه لیلة المبیت}} | ||
نسخهٔ ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۲
لیلةالمبیت، شبی است که امام علی(ع) برای محافظت از جان پیامبر اکرم(ص) در بستر ایشان خوابیدند. در این شب مشرکان به هدف قتل پیامبر به خانهی ایشان حمله کردند که پیامبر به دستور خدا، امام علی را گفتند که به جای ایشان در بستر بخوابند و همین امر موجب شد که وقتی مشرکان به خانه پیامبر رسیدند، دیدند که پیامبر نیستند و امیرالمونین در بستر ایشان حضور دارند. پیامبر اکرم در آن شب توانست به مدینه حجرت کنند. این واقعه در سال سيزدهم بعثت و در شب اول ربیعالاول سال اول قمری رخ داده شده است. عالمان و مفسران شیعی شأن نزول آیه شراء یا لیلةمبیت را همین فداکاری امیرالمونین در لیلةالمبیت میدانند.
جایگاه و اهمیت
شبی که در آن امام علی(ع) بهمنظور حفظ جان پیامبر، به جای او در بسترش خوابید را لیله المبیت میگویند. این رویداد از فضایل امام علی(ع) به شمار میرود و بارها امیرالمومنین در احادیث خود اشاره به این شب کرده و همچنین در شورای ششنفره، برای اثبات حقانیت خود، به آن احتجاج کرده است.[۱] مفسران نزول آیه شِراء یا آیه لیلة المَبیت را مرتبط با این واقعه و در شأن امام علی(ع) میدانند.[۲]
نقشه قتل پیامبر
مشرکان در طول تاریخ اسلام دسیسههای فراوانی برای پیامبر اکرم کردند و همگی برای این بود که چون مشرکان مکه نتوانستند از دعوت پیامبر اسلام(ص) جلوگیری کنند تصمیم به قتل آن حضرت گرفتند؛ غافل از اینکه خداوند حافظ و نگهبان پیامبر خویش هست. آنها برای رویارویی با پیامبر اکرم، در آخر ماه صفر سال ۱۴ بعثت در «دار الندوه» (مجلس شورای مکه) اجتماع کردند و به چاره اندیشی پراختند. در این شورا برخی از حاضران پیشنهاد کردند که پیامبر تبعید یا زندانی شود ولی پیشنهاد رد شد. بعضی از مورخین نقل کردهاند، در این هنگام شیطان به صورت پیری پشمینهپوش، خوشقیافه و آراسته در آنجا حاضر شد[۳] و در انجمن آنها نشست و گفت: «من از مردم نجد هستم، گزارش کار شما را شنیدم و به اینجا آمدم که از رای من استفاده نمائید.»[۴] سرانجام تصمیم گرفتند حضرت را به قتل برسانند و از هر قبیله جوانی آماده شود تا شبانه دستهجمعی بر سر حضرت محمد(ص) بریزند و او را در بستر خواب به قتل برسانند، در این صورت قاتل، یک نفر نخواهد بود و بنی هاشم نمیتوانند به خونخواهی برخیزند، زیرا جنگ با همه قبائل برای آنان مقدور نخواهد بود و ناچار به گرفتن خونبها راضی خواهند شد و ماجرا خاتمه خواهد یافت.[۵] پس تصمیم گرفتند که از هر قبیله یک نفر به طور دسته جمعی به خانه پیامبر رفته و شبانه آن حضرت را در بستر خواب به قتل برسانند.[۶]
اما در همان شب، حضرت جبرئیل نازل شدند و نقشه مشرکان را به پیامبر گفتند و پس از آن، حضرت جریان را با حضرت علی(ع) در میان گذاشتند، علی(ع) هم جهت آگاه نشدن قریش از غیبت پیامبر در بستر پیامبر(ص) خوابیدند و پیامبر(ص) شبانه از خانه خارج شده، به سوی مدینه رفتند.[۷]
همراهی ابوبکر با پیامبر
در بین مورخان اجماع است که رسول خدا(ص) شب هجرت را با ابوبکر در غار ثور، در جنوب مکه به سر برده است، ولی در اینکه، این همراهی چگونه به وجود آمد، چندان روشن نیست.[۸] عدهای معتقدند که این مصاحبت اتفاقی بوده است، رسول خدا(ص) او را در راه دید و همراه خود برد. [۹]برخی نقل کردهاند که پیامبر(ص) همان شب به خانه ابوبکر رفت و نیمه شب هر دو، به سمت غار ثور رفتند.[۱۰] عدهای دیگر گفتهاند که ابوبکر به سراغ پیامبر آمد و علی (علیهالسلام) او را به مخفیگاه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) راهنمایی کرد.[۱۱]
منابع
- ↑ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۶۰.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۲۶۲.
- ↑ ابن هشام، عبدالملک، زندگانی محمد پیامبر اسلام، ترجمه سید هاشم رسولی، تهران، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵، چاپ هفتم، ج۱، ص۳۱۳-۳۱۵.
- ↑ ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۹۴.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ص۱۴۷.
- ↑ پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، تهران، موسسه تعلیماتی و تحقیقاتی امام صادق(ع)، 1372ه.ش، ص37
- ↑ سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، ج۱، ص۴۰۷ به بعد.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۱۴۸.
- ↑ ابن اثیر، عزالدین علی، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۰۳، بیروت، دارصادر، ۱۳۹۹ ه. ق.
- ↑ ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۲، ص۴۸۴.
- ↑ طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۳۷۴.