لؤلؤ و مرجان: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
وی در هجدهم شوال ۱۲۵۴، در «یالو»، از روستاهای شهر «نور» مازندران (طبرستان) به دنیا آمد. او در تهران با شیخ عبد الرحیم بروجردی (پدر همسرش) آشنا شد و از وی بهرهها برد. سپس همراه او در سال ۱۲۷۳ق، به عراق هجرت نمود و پس از نزدیک چهار سال اقامت در نجف و بازگشت به تهران، دوباره به عراق سفر کرد و چندی ملازم آیتالله شیخ عبد الحسین تهرانی مشهور به «شیخ العراقین» بود. پس از مراجعت به وطن و عزیمت به حج، به نجف بازگشت و در درس آیة اللَّه مجدّد شیرازی (میرزا سیّد حسن/ میرزای بزرگ)، شرکت جست و در سال ۱۲۹۲ ق، همراه وی به سامرّا مهاجرت نمود. در آن جا نیز پس از یک بار مراجعت به وطن و انجام دو سفر حج، به سامرّا بازگشت و در آن جا ماند تا این که استادش در سال ۱۳۱۲ق، وفات یافت. دو سال بعد، عازم نجف گردید تا در آن جا بماند؛ اما پس از چند روز تحمّل بیماری، در سال ۱۳۲۰ق، درگذشت.<ref>وفایی، مرتضی، تاریخ حدیث شیعه از آغاز سده چهاردهم هجری تا امروز، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۳۹۰ش، ص۲۳ و ۲۴.</ref> | وی در هجدهم شوال ۱۲۵۴، در «یالو»، از روستاهای شهر «نور» مازندران (طبرستان) به دنیا آمد. او در تهران با شیخ عبد الرحیم بروجردی (پدر همسرش) آشنا شد و از وی بهرهها برد. سپس همراه او در سال ۱۲۷۳ق، به عراق هجرت نمود و پس از نزدیک چهار سال اقامت در نجف و بازگشت به تهران، دوباره به عراق سفر کرد و چندی ملازم آیتالله شیخ عبد الحسین تهرانی مشهور به «شیخ العراقین» بود. پس از مراجعت به وطن و عزیمت به حج، به نجف بازگشت و در درس آیة اللَّه مجدّد شیرازی (میرزا سیّد حسن/ میرزای بزرگ)، شرکت جست و در سال ۱۲۹۲ ق، همراه وی به سامرّا مهاجرت نمود. در آن جا نیز پس از یک بار مراجعت به وطن و انجام دو سفر حج، به سامرّا بازگشت و در آن جا ماند تا این که استادش در سال ۱۳۱۲ق، وفات یافت. دو سال بعد، عازم نجف گردید تا در آن جا بماند؛ اما پس از چند روز تحمّل بیماری، در سال ۱۳۲۰ق، درگذشت.<ref>وفایی، مرتضی، تاریخ حدیث شیعه از آغاز سده چهاردهم هجری تا امروز، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۳۹۰ش، ص۲۳ و ۲۴.</ref> | ||
میرزا حسین نوری (م - ۱۳۲۰ ش) معروف به محدث نوری، از شاگردان برجسته میرزای شیرازی است. او پژوهشگر پرکار بود و در دانش رجال و کتابشناسی تحقیقات ارزندهای را عرضه کرد. محدث نوری شاگردان موفق و تأثیرگذاری را در حوزه تاریخ و حدیث و رجال تربیت کرد. وی افزون بر کارهای پژوهشی و تألیفی چون مستدرکالوسائل در حوزه حدیث، واعظ بود، به منبر میرفت، مرثیه میخواند و در عزای امام حسین مردم را میگریاند و خود نیز میگریست.<ref>صادقی غلامرضا، «چند اثر پیرایهزدا از فرهنگ دینی»، نشریه حوزه، شماره ۱۵۳، ص۷.</ref> | |||
== معرفی و جایگاه == | == معرفی و جایگاه == | ||
کتاب نوشته میرزا حسین نوری در دو بخش به اخلاص در عبادت و پرهیز از ریا، و نیز ارزش صدق و راستگویی میپردازد. در این بخش، به شرح درباره دروغ بحث میکند، اقسام دروغ را میشمارد و از دروغهای رایج در بین روضه خوانان و نقل وقایع عاشورا، سخن به میان میآورد و از علمای دین میخواهد که با این پدیده زشت و زیانبار مبارزه کنند و نگذارند دروغ به محافل حسینی و مرثیه سرایی و منبر راه یابد.<ref>صادقی غلامرضا، «چند اثر پیرایهزدا از فرهنگ دینی»، نشریه حوزه، شماره ۱۵۳، ص۷.</ref> | |||
محدث نوری از نفوذ تحریف و خرافه به حوزه عزاداری و مرثیهخوانی، در نگرانی شدید به سر میبرد. و برای پیراستن این مراسم مقدس و معنوی از پیرایهها و دروغها، دست به قلم برد و کتاب پرارج لؤلؤ و مرجان را نوشت.<ref>صادقی غلامرضا، «چند اثر پیرایهزدا از فرهنگ دینی»، نشریه حوزه، شماره ۱۵۳، ص۷.</ref> | |||
انگیزه اصلی تألیف این کتاب، آنگونه که خود وی یادآور شده: رواج خرافه و دروغ در حوزه مقدس تبلیغ، بویژه در مراسم و مجالس عاشورا بوده است؛ موضوعی که افزون بر بدعتگستری و دروغپراکنی درباره سید شهیدان، چهره شیعه را در جهان به جلوهگر میسازد و مردم را از گرایش به مکتب اهلبیت بازمیدارد. آنچه به تلاش علمی و افشاگریهای بهنگام و بایسته محدث نوری در اینباره شتاب داد، شکوه طلبهای به نام مولوی سیدمرتضی جانپوری، از طلاب هند بود. از رواج خرافه و دروغپرداری در مجاس وعظ و روضه شیعیان هند. وی، از محدث نوری خواست در اینباره به واعظان هشدار دهد. این خود انگیزه محدث نوری را در مبارزه با خرافه و تحریف بیشتر کرد.<ref>صادقی غلامرضا، «چند اثر پیرایهزدا از فرهنگ دینی»، نشریه حوزه، شماره ۱۵۳، ص۷.</ref> | |||
محدث نوری این عامل عمده را موجب دروغپردازی در مرثیهسرایی در عزاداری برای امام حسین(ع) میداند که احادیثی که توصیه به گریانیدن در مصیبت آن حضرت میکنند مطلق هستند، بنا بر این هر چه سبب گریه کردن مردم گردد هر چند دروغ باشد، نیکو است، و فضای این روایات آن است که آنچه در نکوهش دروغ وارد شده هر چند که در نهایت اعتبار است ولی اختصاص به غیر از ذکر مصیبت ابا عبد اللَّه دارد!<ref>محمدی ریشهری، محمد، فرهنگ نامه مرثیه سرایی و عزاداری سید الشهداء، ص۵۸.</ref> | |||
محدث نوری | |||
== محتوا == | |||
کتاب لؤلؤ و مرجان در یک مقدمه و در دو فصل تنظیم شده است: | کتاب لؤلؤ و مرجان در یک مقدمه و در دو فصل تنظیم شده است: | ||
فصل اول، در اخلاص در عبادت و روضهخوانی و پرهیز از ریا. | فصل اول، در اخلاص در عبادت و روضهخوانی و پرهیز از ریا. | ||
فصل دوم در ارزش صدق و راستگویی. مؤلف در این فصل به شرح، درباره مباحث مربوط به دروغ، بحث کرده است مانند: اقسام دروغ، توریه، دروغ مصلحتآمیز، | فصل دوم در ارزش صدق و راستگویی. مؤلف در این فصل به شرح، درباره مباحث مربوط به دروغ، بحث کرده است مانند: اقسام دروغ، توریه، دروغ مصلحتآمیز، دروغهای رایج در میان روضهخوانان، به ویژه درباره وقایع عاشورا و تعزیه و زیارت ائمه. پس از آن وظایف عالمان در برخورد با دروغپردازان و خرافهگستران را برشمرده است و با عنایت به آیه کریمه «واجتنبوا قول الزور» و آیات دیگر به طلاب و واعظان هشدار داده از نقل و شنیدن چنین یاوههایی باید دوری گزید.<ref>صادقی غلامرضا، «چند اثر پیرایهزدا از فرهنگ دینی»، نشریه حوزه، شماره ۱۵۳، ص۷.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۰ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۹
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
به کتاب روضة الشهداء چه نقدهایی وارد شده است؟
لؤلؤ و مرجان | |
---|---|
اطلاعات کتاب | |
نویسنده | محدث نوری |
تاریخ نگارش | قرن چهاردهم قمری |
موضوع | آداب منبر و رد خرافات درباره حماسه عاشورا |
زبان | فارسی |
نویسنده
میرزا حسین نوری طَبَرسی. وی یکی از بزرگترین محدّثان در قرون اخیر و میتوان گفت بزرگترین محدّث سده چهاردهم هجری است.[۱]
وی در هجدهم شوال ۱۲۵۴، در «یالو»، از روستاهای شهر «نور» مازندران (طبرستان) به دنیا آمد. او در تهران با شیخ عبد الرحیم بروجردی (پدر همسرش) آشنا شد و از وی بهرهها برد. سپس همراه او در سال ۱۲۷۳ق، به عراق هجرت نمود و پس از نزدیک چهار سال اقامت در نجف و بازگشت به تهران، دوباره به عراق سفر کرد و چندی ملازم آیتالله شیخ عبد الحسین تهرانی مشهور به «شیخ العراقین» بود. پس از مراجعت به وطن و عزیمت به حج، به نجف بازگشت و در درس آیة اللَّه مجدّد شیرازی (میرزا سیّد حسن/ میرزای بزرگ)، شرکت جست و در سال ۱۲۹۲ ق، همراه وی به سامرّا مهاجرت نمود. در آن جا نیز پس از یک بار مراجعت به وطن و انجام دو سفر حج، به سامرّا بازگشت و در آن جا ماند تا این که استادش در سال ۱۳۱۲ق، وفات یافت. دو سال بعد، عازم نجف گردید تا در آن جا بماند؛ اما پس از چند روز تحمّل بیماری، در سال ۱۳۲۰ق، درگذشت.[۲]
میرزا حسین نوری (م - ۱۳۲۰ ش) معروف به محدث نوری، از شاگردان برجسته میرزای شیرازی است. او پژوهشگر پرکار بود و در دانش رجال و کتابشناسی تحقیقات ارزندهای را عرضه کرد. محدث نوری شاگردان موفق و تأثیرگذاری را در حوزه تاریخ و حدیث و رجال تربیت کرد. وی افزون بر کارهای پژوهشی و تألیفی چون مستدرکالوسائل در حوزه حدیث، واعظ بود، به منبر میرفت، مرثیه میخواند و در عزای امام حسین مردم را میگریاند و خود نیز میگریست.[۳]
معرفی و جایگاه
کتاب نوشته میرزا حسین نوری در دو بخش به اخلاص در عبادت و پرهیز از ریا، و نیز ارزش صدق و راستگویی میپردازد. در این بخش، به شرح درباره دروغ بحث میکند، اقسام دروغ را میشمارد و از دروغهای رایج در بین روضه خوانان و نقل وقایع عاشورا، سخن به میان میآورد و از علمای دین میخواهد که با این پدیده زشت و زیانبار مبارزه کنند و نگذارند دروغ به محافل حسینی و مرثیه سرایی و منبر راه یابد.[۴]
محدث نوری از نفوذ تحریف و خرافه به حوزه عزاداری و مرثیهخوانی، در نگرانی شدید به سر میبرد. و برای پیراستن این مراسم مقدس و معنوی از پیرایهها و دروغها، دست به قلم برد و کتاب پرارج لؤلؤ و مرجان را نوشت.[۵]
انگیزه اصلی تألیف این کتاب، آنگونه که خود وی یادآور شده: رواج خرافه و دروغ در حوزه مقدس تبلیغ، بویژه در مراسم و مجالس عاشورا بوده است؛ موضوعی که افزون بر بدعتگستری و دروغپراکنی درباره سید شهیدان، چهره شیعه را در جهان به جلوهگر میسازد و مردم را از گرایش به مکتب اهلبیت بازمیدارد. آنچه به تلاش علمی و افشاگریهای بهنگام و بایسته محدث نوری در اینباره شتاب داد، شکوه طلبهای به نام مولوی سیدمرتضی جانپوری، از طلاب هند بود. از رواج خرافه و دروغپرداری در مجاس وعظ و روضه شیعیان هند. وی، از محدث نوری خواست در اینباره به واعظان هشدار دهد. این خود انگیزه محدث نوری را در مبارزه با خرافه و تحریف بیشتر کرد.[۶]
محدث نوری این عامل عمده را موجب دروغپردازی در مرثیهسرایی در عزاداری برای امام حسین(ع) میداند که احادیثی که توصیه به گریانیدن در مصیبت آن حضرت میکنند مطلق هستند، بنا بر این هر چه سبب گریه کردن مردم گردد هر چند دروغ باشد، نیکو است، و فضای این روایات آن است که آنچه در نکوهش دروغ وارد شده هر چند که در نهایت اعتبار است ولی اختصاص به غیر از ذکر مصیبت ابا عبد اللَّه دارد![۷]
محتوا
کتاب لؤلؤ و مرجان در یک مقدمه و در دو فصل تنظیم شده است:
فصل اول، در اخلاص در عبادت و روضهخوانی و پرهیز از ریا.
فصل دوم در ارزش صدق و راستگویی. مؤلف در این فصل به شرح، درباره مباحث مربوط به دروغ، بحث کرده است مانند: اقسام دروغ، توریه، دروغ مصلحتآمیز، دروغهای رایج در میان روضهخوانان، به ویژه درباره وقایع عاشورا و تعزیه و زیارت ائمه. پس از آن وظایف عالمان در برخورد با دروغپردازان و خرافهگستران را برشمرده است و با عنایت به آیه کریمه «واجتنبوا قول الزور» و آیات دیگر به طلاب و واعظان هشدار داده از نقل و شنیدن چنین یاوههایی باید دوری گزید.[۸]
منابع
- ↑ وفایی، مرتضی، تاریخ حدیث شیعه از آغاز سده چهاردهم هجری تا امروز، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۳۹۰ش، ص۲۳ و ۲۴.
- ↑ وفایی، مرتضی، تاریخ حدیث شیعه از آغاز سده چهاردهم هجری تا امروز، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۳۹۰ش، ص۲۳ و ۲۴.
- ↑ صادقی غلامرضا، «چند اثر پیرایهزدا از فرهنگ دینی»، نشریه حوزه، شماره ۱۵۳، ص۷.
- ↑ صادقی غلامرضا، «چند اثر پیرایهزدا از فرهنگ دینی»، نشریه حوزه، شماره ۱۵۳، ص۷.
- ↑ صادقی غلامرضا، «چند اثر پیرایهزدا از فرهنگ دینی»، نشریه حوزه، شماره ۱۵۳، ص۷.
- ↑ صادقی غلامرضا، «چند اثر پیرایهزدا از فرهنگ دینی»، نشریه حوزه، شماره ۱۵۳، ص۷.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، فرهنگ نامه مرثیه سرایی و عزاداری سید الشهداء، ص۵۸.
- ↑ صادقی غلامرضا، «چند اثر پیرایهزدا از فرهنگ دینی»، نشریه حوزه، شماره ۱۵۳، ص۷.