ویژگی‌های معجم رجال الحدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:


* در شرح‌حال هر فرد، تمام راویان از او یا تمام کسانی که آن شخص از آنها روایت نقل کرده ذکر شده و جای روایات او در کتب اربعه شیعه معین گردیده است.<ref>علی‌نژاد، ابوطالب، «معرفی یکی از مهم‌ترین آثار رجالی شیعه»، شیعه‌شناسی، شماره ۱۹، پاییز ۱۳۸۶ش، ص۱۶۷-۱۷۷.</ref> از نظر محققان، خویی با این کار مشکل مشترکات در میان راویان را حل کرده است.<ref>داوری دولت‌آبادی، مسلم، «معجم رجال الحدیث و ارزش آن»، ره‌نامه پژوهش، شماره ۲۳-۲۴، بهار و تابستان ۱۳۹۵ش، ص۲۵.</ref>
* در شرح‌حال هر فرد، تمام راویان از او یا تمام کسانی که آن شخص از آنها روایت نقل کرده ذکر شده و جای روایات او در کتب اربعه شیعه معین گردیده است.<ref>علی‌نژاد، ابوطالب، «معرفی یکی از مهم‌ترین آثار رجالی شیعه»، شیعه‌شناسی، شماره ۱۹، پاییز ۱۳۸۶ش، ص۱۶۷-۱۷۷.</ref> از نظر محققان، خویی با این کار مشکل مشترکات در میان راویان را حل کرده است.<ref>داوری دولت‌آبادی، مسلم، «معجم رجال الحدیث و ارزش آن»، ره‌نامه پژوهش، شماره ۲۳-۲۴، بهار و تابستان ۱۳۹۵ش، ص۲۵.</ref>
* هر چیزی که در مورد شخصی از روات نقل شده به اصل منبع مراجعه شده و به نقل منابع دیگر اعتماد نشده است.<ref>خویی، سید ابوالقاسم،‌ معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، قم، مرکز نشر آثار الشيعة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۲.</ref> به همین دلیل گاهی اطلاعی راجع به راویی در منبعی ذکر شده و به منبع قدیمی‌تر ارجاع داده شده و حال آنکه مؤلف بعد از تحقیق آن اطلاع را نیافته است.<ref>رحمان ستایش، آشنایی با کتب رجالی شیعه، ص۲۴۵.</ref>
* هر چیزی که در مورد شخصی از روات نقل شده به اصل منبع مراجعه شده و به نقل منابع دیگر اعتماد نشده است.<ref>خویی، سید ابوالقاسم،‌ معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، قم، مرکز نشر آثار الشيعة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۲.</ref> به همین دلیل گاهی اطلاعی راجع به راویی در منبعی ذکر شده و به منبع قدیمی‌تر ارجاع داده شده و حال آنکه بعضاً مؤلف بعد از تحقیقْ آن اطلاع خاص را نیافته است.<ref>رحمان ستایش، آشنایی با کتب رجالی شیعه، ص۲۴۵.</ref>


* اگر شخصی در منابع مختلف با نام‌های متفاوت ذکر شده به همه این ضبط‌ها اشاره شده است؛ مثلاً احمد برقی در جایی به همین نام آمده و در جای دیگر به نام احمد بن ابی‌عبدالله یا احمد بن ابی عبدالله البرقی ذکر شده همه را آورده و در ذیل هر عنوان جمیع روات آن را هم ذکر کرده است.<ref>همان، ج۱، ص۱۳.</ref>
* اگر شخصی در منابع مختلف با نام‌های متفاوت ذکر شده به همه این ضبط‌ها اشاره شده است؛ مثلاً احمد برقی در جایی به همین نام آمده و در جای دیگر به نام احمد بن ابی‌عبدالله یا احمد بن ابی عبدالله البرقی ذکر شده همه را آورده و در ذیل هر عنوان جمیع روات آن را هم ذکر کرده است.<ref>خویی،‌ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۳.</ref>
* مزیت دیگر کتاب مذکور از زبان مؤلف این است که عناوین روات را بر اساس ترتیب حروف الفبای عربی ذکر کرده است.<ref>همان.</ref>
* عناوین راویان بر اساس ترتیب حروف الفبای عربی ترتیب داده شده است.<ref>خویی،‌ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۳.</ref>
* ویژگی دیگر این است که اگر شخصی از چند امام روایت نقل کرده ابتدای اسامی ائمه(ع) ذکر کرده و آن هم به ترتیب تاریخ امامان و بعد از آن کنیه‌ها و سپس اسامی به ترتیب حروف و بعد القاب، بعد از این مرسلات سپس مضمرات را همان ترتیب ذکر کرده است.<ref>همان.</ref>
* اگر شخصی از چند امام روایت نقل کرده، ابتدای اسامی ائمه(ع)، به ترتیب تاریخ، ذکر شده و بعد از آن بر اساس کنیه‌ها به ترتیب الفبایی و سپس اسامی به ترتیب الفبایی و بعد القاب به ترتیب الفبایی. پس از آن راویان روایات مرسل{{یادداشت|روایتی که در سند آن نام راوی ذکر نشده است. مامقانی، عبدالله، مقباس الهدایة، قم، دلیل ما، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۵۴.}} و بعد روایان روایات مضمر{{یادداشت|حدیثی که روایت‌کننده اول نام معصوم را نبرده و از آن با ضمیر غایب، مانند سألتُه، یاد کرده است. مامقانی، عبدالله، مقباس الهدایة، قم، دلیل ما، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۳۳۲.}} به ترتیب حروف الفبا آمده است.<ref>خویی،‌ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۳.</ref>
* مزیت دیگر را این گونه بیان می‌دارد که در مورد وثاقت و حسن بودن راوی به‌طور دقیق و علمی بحث شده است.<ref>همان.</ref>
* در مورد وثاقت و حسن‌بودن راوی به‌طور دقیق و علمی بحث شده است.<ref>همان.</ref>
* ویژگی دیگری که این کتاب دارد آن است که موقع ذکر موارد روایت از من لا یحضره الفقیه و التهذیب و الاستبصار، برای راحتی محقق عنوان باب، شماره جلد، شماره حدیث و نوع چاپ کتاب مذکور را بیان می‌کند و در مورد کتاب کافی عنوان باب، رقم جزء، شماره باب، شماره کتاب و شماره حدیث از همان باب را ذکر می‌کند مثلاً (الکافی، جزء ۲، کتاب ۱، باب المؤمن و علاماته و صفاته، ۹۹، الحدیث ۱۸).<ref>همان، ج۱، ص۱۶.</ref>
* ویژگی دیگری که این کتاب دارد آن است که موقع ذکر موارد روایت از من لا یحضره الفقیه و التهذیب و الاستبصار، برای راحتی محقق عنوان باب، شماره جلد، شماره حدیث و نوع چاپ کتاب مذکور را بیان می‌کند و در مورد کتاب کافی عنوان باب، رقم جزء، شماره باب، شماره کتاب و شماره حدیث از همان باب را ذکر می‌کند مثلاً (الکافی، جزء ۲، کتاب ۱، باب المؤمن و علاماته و صفاته، ۹۹، الحدیث ۱۸).<ref>همان، ج۱، ص۱۶.</ref>



نسخهٔ ‏۲۲ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۰۱

سؤال

رجال مرحوم آیت الله خویی (ره)، دارای چه ویژگی‌هایی است؟ چند جلد است؟

معجم رجال الحدیث کتابی دایرة‌ المعارفی به زبان عربی از سید ابوالقاسم خوئی با موضوع علم رجال.

جایگاه

کتاب معجم رجال الحدیث نوشته سید ابوالقاسم خویی جامع‌ترین، کامل‌ترین و روشمند‌ترین کتاب رجالی دوران معاصر برشمرده‌اند.[۱] برخی معتقدند که این کتاب به‌سبب خصوصیات و مزایایش نزد پژوهشگران علم رجال جایگاه درخوری یافته است.[۲]

خویی در این کتاب به بررسی ۱۵۶۷۶ از رجال حدیث پرداخته است.

علاوه بر این در احوال راوی دقت کرده و درستی یا نادرستی طریق شیخ صدوق و شیخ طوسی را به راوی معلوم کرده است. که فایده این کار این است که شخصی تمام روات یک خبر را ملاحظه کرده و می‌بیند تمام آنها ثقه هستند و حکم به صحت روایت می‌کند در حالی که غافل از آن است که طریق شیخ طوسی یا مرحوم صدوق به آن راوی ضعیف است و لذا روایت هم ضعیف می‌شود.[۳]

مزایا

معجم رجال الحدیث خویی در میان سایر کتاب‌های رجالی دارای مزایایی دانسته شده است. خویی خود در مقدمه کتاب معجم رجال الحدیث به مزایای کتاب خود اشاره کرده است؛ از جمله این مزایا به موارد زیر می‌توان اشاره کرد:

  • در شرح‌حال هر فرد، تمام راویان از او یا تمام کسانی که آن شخص از آنها روایت نقل کرده ذکر شده و جای روایات او در کتب اربعه شیعه معین گردیده است.[۴] از نظر محققان، خویی با این کار مشکل مشترکات در میان راویان را حل کرده است.[۵]
  • هر چیزی که در مورد شخصی از روات نقل شده به اصل منبع مراجعه شده و به نقل منابع دیگر اعتماد نشده است.[۶] به همین دلیل گاهی اطلاعی راجع به راویی در منبعی ذکر شده و به منبع قدیمی‌تر ارجاع داده شده و حال آنکه بعضاً مؤلف بعد از تحقیقْ آن اطلاع خاص را نیافته است.[۷]
  • اگر شخصی در منابع مختلف با نام‌های متفاوت ذکر شده به همه این ضبط‌ها اشاره شده است؛ مثلاً احمد برقی در جایی به همین نام آمده و در جای دیگر به نام احمد بن ابی‌عبدالله یا احمد بن ابی عبدالله البرقی ذکر شده همه را آورده و در ذیل هر عنوان جمیع روات آن را هم ذکر کرده است.[۸]
  • عناوین راویان بر اساس ترتیب حروف الفبای عربی ترتیب داده شده است.[۹]
  • اگر شخصی از چند امام روایت نقل کرده، ابتدای اسامی ائمه(ع)، به ترتیب تاریخ، ذکر شده و بعد از آن بر اساس کنیه‌ها به ترتیب الفبایی و سپس اسامی به ترتیب الفبایی و بعد القاب به ترتیب الفبایی. پس از آن راویان روایات مرسل[یادداشت ۱] و بعد روایان روایات مضمر[یادداشت ۲] به ترتیب حروف الفبا آمده است.[۱۰]
  • در مورد وثاقت و حسن‌بودن راوی به‌طور دقیق و علمی بحث شده است.[۱۱]
  • ویژگی دیگری که این کتاب دارد آن است که موقع ذکر موارد روایت از من لا یحضره الفقیه و التهذیب و الاستبصار، برای راحتی محقق عنوان باب، شماره جلد، شماره حدیث و نوع چاپ کتاب مذکور را بیان می‌کند و در مورد کتاب کافی عنوان باب، رقم جزء، شماره باب، شماره کتاب و شماره حدیث از همان باب را ذکر می‌کند مثلاً (الکافی، جزء ۲، کتاب ۱، باب المؤمن و علاماته و صفاته، ۹۹، الحدیث ۱۸).[۱۲]

البته موارد دیگری هم مؤلف به عنوان مزایای کتاب بیان می‌کنند که به خود کتاب مذکور رجوع شود.

منابع

  1. رحمان ستایش، محمدکاظم، آشنایی با کتب رجالی شیعه، تهران، انتشارات سمت و دانشکده علوم حدیث، ۱۳۸۵ش، ص۲۳۸.
  2. رحمان ستایش، آشنایی با کتب رجالی شیعه، ص۲۳۸.
  3. همان، ص۸۲.
  4. علی‌نژاد، ابوطالب، «معرفی یکی از مهم‌ترین آثار رجالی شیعه»، شیعه‌شناسی، شماره ۱۹، پاییز ۱۳۸۶ش، ص۱۶۷-۱۷۷.
  5. داوری دولت‌آبادی، مسلم، «معجم رجال الحدیث و ارزش آن»، ره‌نامه پژوهش، شماره ۲۳-۲۴، بهار و تابستان ۱۳۹۵ش، ص۲۵.
  6. خویی، سید ابوالقاسم،‌ معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، قم، مرکز نشر آثار الشيعة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۲.
  7. رحمان ستایش، آشنایی با کتب رجالی شیعه، ص۲۴۵.
  8. خویی،‌ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۳.
  9. خویی،‌ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۳.
  10. خویی،‌ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۳.
  11. همان.
  12. همان، ج۱، ص۱۶.
  1. روایتی که در سند آن نام راوی ذکر نشده است. مامقانی، عبدالله، مقباس الهدایة، قم، دلیل ما، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۵۴.
  2. حدیثی که روایت‌کننده اول نام معصوم را نبرده و از آن با ضمیر غایب، مانند سألتُه، یاد کرده است. مامقانی، عبدالله، مقباس الهدایة، قم، دلیل ما، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۳۳۲.