سه گروه بودن عبادت‌کنندگان از نگاه امام علی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
امام گروه دوم که خداوند را برای ثواب عبادت می‌کنند همانند اجیر دانسته؛ زیرا اجیر کاری را انجام می‌دهد تا اجر آن را به دست بیاورد.<ref>مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول‏، تهران، دارالكتب الإسلامية، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۸۶.</ref>
امام گروه دوم که خداوند را برای ثواب عبادت می‌کنند همانند اجیر دانسته؛ زیرا اجیر کاری را انجام می‌دهد تا اجر آن را به دست بیاورد.<ref>مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول‏، تهران، دارالكتب الإسلامية، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۸۶.</ref>


تاجرانه یا از روی ترس عبادت نکند؛ بلکه از روی محبت و عشق و برای سپاس خداوند و برای بجا آوردن شکر عملی در برابر خداوند عبادت کند، این نوع عبادت بهترین مصداق شکر و کامل‌ترین عبادات است. چون بندگی انسان را خالصانه و به عنوان سپاس الهی نشان می‌دهد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۹ ش، ج۱۵، ص۴۱۶، ج۱۱، ص۱۸۶، ج۱۰، ص۲۸۰، ج۱۸، ص۵۱، ج۱۶، ص۱۴۸.</ref>
گروه سوم که امام را آن‌را برترین نوع عبادت می‌داند، پرستش از روی عشق و برای سپاس از خداوند است. این عبادت بندگی انسان را خالصانه و به عنوان سپاس الهی نشان می‌دهد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۹ ش، ج۱۵، ص۴۱۶، ج۱۱، ص۱۸۶، ج۱۰، ص۲۸۰، ج۱۸، ص۵۱، ج۱۶، ص۱۴۸.</ref>


ثانیاً: اگر بندگی و عبادت، از اول بر اساس طمع در نعمت دنیایی و آخرتی باشد، عبادت مزدورانه است. اما اگر انسان بر اساس فرهنگ وحیانی عمل کند؛ یعنی مطالعه آثار الهی و نعمت‌های او، انسان را وادار نماید که از روی سپاس آن همه نعمت، خدا را عبادت نماید؛ همان عبادت سپاسی خواهد بود.
ثانیاً: اگر بندگی و عبادت، از اول بر اساس طمع در نعمت دنیایی و آخرتی باشد، عبادت مزدورانه است. اما اگر انسان بر اساس فرهنگ وحیانی عمل کند؛ یعنی مطالعه آثار الهی و نعمت‌های او، انسان را وادار نماید که از روی سپاس آن همه نعمت، خدا را عبادت نماید؛ همان عبادت سپاسی خواهد بود.

نسخهٔ ‏۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۲۱

سؤال

طبق فرمایش امیر المومنین عبادت کنندگان بر سه قسمند لطفاً در مورد قسم سوم (احرار) توضیح دهید؟

امام علی(ع) در گفتاری بندگان را سه گروه می‌داند:

  • گروهی که خداوند را از ترس عبادت می‌کنند. این عبادت را امام علی(ع) عبادت بردگان خوانده است.
  • گروهی که خداوند را برای کسب ثواب عبادت می‌کنند. علی(ع) اینان را مانند افرادی می‌داند که در مقابل مزد، کار می‌کنند.
  • گروهی خداوند را از روی محبت و دوست‌داشتن می‌پرستند. امام، پرستش این افراد را پرستش آزادگان و برترین پرستش‌ها دانسته است.[۱]

این روایت در کتاب کافی از کتب اربعه شیعه نقل شده است.[۱] سید رضی این روایت را در نهج البلاغه نیز نقل کرده که تفاوت‌هایی در برخی کلمات با نقل در کتاب کافی دارد.[۲]

عبادت نوع اول که با ترس همراه است را به این جهت عبادت بردگان دانسته‌اند که برده از مولای خود می‌ترسد و برای اینکه به عقوبت دچار نشود، اطاعت می‌کند.[۳]

امام گروه دوم که خداوند را برای ثواب عبادت می‌کنند همانند اجیر دانسته؛ زیرا اجیر کاری را انجام می‌دهد تا اجر آن را به دست بیاورد.[۴]

گروه سوم که امام را آن‌را برترین نوع عبادت می‌داند، پرستش از روی عشق و برای سپاس از خداوند است. این عبادت بندگی انسان را خالصانه و به عنوان سپاس الهی نشان می‌دهد.[۵]

ثانیاً: اگر بندگی و عبادت، از اول بر اساس طمع در نعمت دنیایی و آخرتی باشد، عبادت مزدورانه است. اما اگر انسان بر اساس فرهنگ وحیانی عمل کند؛ یعنی مطالعه آثار الهی و نعمت‌های او، انسان را وادار نماید که از روی سپاس آن همه نعمت، خدا را عبادت نماید؛ همان عبادت سپاسی خواهد بود.

با توجه به این بیان معلوم می‌شود که عبادت سپاسی، بعد از توجه به نعمت و شناخت نعمت و در مقام شکرگزاری از نعمت‌ها انجام می‌شود؛ برخلاف عبادت مزدورانه که در همان آغاز از روی طمع صورت می‌گیرد.

رابعاً: از آن جا که عبادت شاکرانه در واقع از روی عشق و اخلاص و محبت صورت می‌گیرد و هیچ گونه شائبه ترس و طمع در میان نیست، به همین جهت در بعضی روایات به جای «شکر» سخن از «حبّ» است، یعنی عبادت عاشقانه که تنها از روی دل دادگی و عشق به خدا و سپاس او انجام می‌گیرد.

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۸۴.
  2. سید رضی، نهج البلاغه، محقق و مصحح: صبحي‏ صالح، قم، هجرت، ۱۴۱۴ق، کلمات قصار۲۳۷، ص۵۱۰.
  3. مازندرانى، محمد صالح، شرح الکافی، محقق و مصحح: ابوالحسن شعرانى‏، تهران، المكتبة الإسلامية، ۱۳۸۲ق، ج۸، ص۲۵۱.
  4. مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول‏، تهران، دارالكتب الإسلامية، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۸۶.
  5. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۹ ش، ج۱۵، ص۴۱۶، ج۱۱، ص۱۸۶، ج۱۰، ص۲۸۰، ج۱۸، ص۵۱، ج۱۶، ص۱۴۸.