تکفیر شیعیان توسط اهل‌سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آيا مذاهب چهارگانه اهل سنت شيعه اماميه را كافر مي دانند؟
آیا مذاهب چهارگانه اهل سنت شیعه امامیه را کافر می‌دانند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
هرچند در نزد پيروان مذاهب اهل سنت شيعه به عنوان روافض تكفير مي گردد، اما نظر مذاهب چهارگانه اهل سنت در اين مورد دچار تناقض گويي و اضطراب است. از يك سو معياري را كه براي اسلام و كفر مطرح مي كنند شيعه با اين معيار از ديدگاه اهل سنت نمي تواند كافر باشد اما ازسوي ديگر برخي از مذاهب اهل سنت مطالبي را مطرح كرده اند كه كفر شيعه از آنها به دست مي آيد و بدعت را به شيعه نسبت داده و لازمه بدعت را كفر دانسته اند. هرچند برخي از آنان چنين ملازمه اي را نمي پذيرند.  
هرچند در نزد پیروان مذاهب اهل سنت شیعه به عنوان روافض تکفیر می‌گردد، اما نظر مذاهب چهارگانه اهل سنت در این مورد دچار تناقض گویی و اضطراب است. از یک سو معیاری را که برای اسلام و کفر مطرح می‌کنند شیعه با این معیار از دیدگاه اهل سنت نمی‌تواند کافر باشد اما ازسوی دیگر برخی از مذاهب اهل سنت مطالبی را مطرح کرده‌اند که کفر شیعه از آنها به دست می‌آید و بدعت را به شیعه نسبت داده و لازمه بدعت را کفر دانسته‌اند. هرچند برخی از آنان چنین ملازمه ای را نمی‌پذیرند.


بعد از بيان اين مقدمه بحث تكفير شيعه از سوي مذاهب اهل سنت از دو جهت قابل توجه است:  
بعد از بیان این مقدمه بحث تکفیر شیعه از سوی مذاهب اهل سنت از دو جهت قابل توجه است:


1. معيار كفر و كافر از ديدگاه ‌فقهاى اهل سنت
۱. معیار کفر و کافر از دیدگاه فقهای اهل سنت
از ديدگاه فقهاى اهل‌سنت، اگر كسى يكى از ضروريات اسلام را انكار كند، كافر و بيرون از دين است. بنابراين معيار، شيعه نمي تواند از نظر مذاهب اهل سنت كافر باشد. زيرا طبق گفته برخي از علماي اهل سنت هيچ مسلماني از شيعه يا سني، خدا، پيامبر، قيامت و دستورات اسلام را انكار نمى‌كند. اگر هم نظر و عقيده‌اى در بين فرقه‌هاى اسلامى پيرامون مسايل مربوط به توحيد، نبوت و غير آن مطرح شده از ضروريات دين نبوده بلكه جزو مسايل نظرى است كه انكار آن، خروج از دين نيست؛ زيرا مسايل غير ضرورى كه به وسيلۀ اجتهاد صحيح انجام شود، انكار آن خروج از اسلام نمى‌باشد.<ref>بررسي فتواي تكفير در نگاه مذاهب اسلامي، رجبي، حسين، ص 27، نشر مشعر،تهران ١٣٨٨ش.</ref> بر اين اساس به دو نمونه از نظرات علماي اهل سنت در اين باب اشاره مي كنيم:
از دیدگاه فقهای اهل‌سنت، اگر کسی یکی از ضروریات اسلام را انکار کند، کافر و بیرون از دین است؛ بنابراین معیار، شیعه نمی‌تواند از نظر مذاهب اهل سنت کافر باشد؛ زیرا طبق گفته برخی از علمای اهل سنت هیچ مسلمانی از شیعه یا سنی، خدا، پیامبر، قیامت و دستورات اسلام را انکار نمی‌کند. اگر هم نظر و عقیده‌ای در بین فرقه‌های اسلامی پیرامون مسایل مربوط به توحید، نبوت و غیر آن مطرح شده از ضروریات دین نبوده بلکه جزو مسایل نظری است که انکار آن، خروج از دین نیست؛ زیرا مسایل غیر ضروری که به وسیلهٔ اجتهاد صحیح انجام شود، انکار آن خروج از اسلام نمی‌باشد.<ref>بررسی فتوای تکفیر در نگاه مذاهب اسلامی، رجبی، حسین، ص 27، نشر مشعر، تهران ١٣٨٨ش.</ref> بر این اساس به دو نمونه از نظرات علمای اهل سنت در این باب اشاره می‌کنیم:
نووى در شرح مسلم مى‌نويسد: «اعلم انّ مذهب أهل الحق: انّه لايكفر أحد من اهل القبلة بذنب ولايكفر اهل الاهواء و البدع و الخوارج و المعتزله وغيرهم، و انّ من جحد ما يعلم من دين الاسلام ضرورة حكم بردتّه و كفره. . . ؛<ref>نووي، ابو زكريا يحيي بن شرف، صحيح مسلم بشرح النووي، ج1، ص150، بيروت،  دار إحياء التراث العربي، چ2، 1392ق.</ref> آگاه باشيد كه نظر صحيح و حق دربارۀ تكفير آن است كه احدى از اهل قبله، به خاطر گناهى تكفير نمى‌شود؛ چنان‌كه اهل هوا، بدعت، خوارج، معتزله و غير آنان تكفير نمى‌شوند. و هر كس چيزى را كه از ضروريات دين اسلام است انكار كند، حكم به ارتداد و كفر او مى‌شود.
نووی در شرح مسلم می‌نویسد: «اعلم انّ مذهب أهل الحق: انّه لایکفر أحد من اهل القبلة بذنب ولایکفر اهل الاهواء و البدع و الخوارج و المعتزله وغیرهم، و انّ من جحد ما یعلم من دین الاسلام ضرورة حکم بردتّه و کفره. . . ؛<ref>نووی، ابو زکریا یحیی بن شرف، صحیح مسلم بشرح النووی، ج1، ص150، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چ2، 1392ق.</ref> آگاه باشید که نظر صحیح و حق دربارهٔ تکفیر آن است که احدی از اهل قبله، به خاطر گناهی تکفیر نمی‌شود؛ چنان‌که اهل هوا، بدعت، خوارج، معتزله و غیر آنان تکفیر نمی‌شوند. و هر کس چیزی را که از ضروریات دین اسلام است انکار کند، حکم به ارتداد و کفر او می‌شود.
همچنين ابن نجيم مصرى مى‌نويسد: « فالحاصل ان المذهب عدم تكفير أحد من المخالفين فيما ليس من الاصول المعلومة من الدين للضرورة»؛ مذهب ما آن است كه كسى از مخالفان را تكفير نمى‌كنيم جز در انكار اصل ضرورى دينى.<ref>ابن نجيم مصري، زين الدين ابن نجيم،  البحر الرائق شرح كنز الدقائق، ج1، ص371، بيروت، دار المعرفة ، چ2، بي‌تا.</ref>
همچنین ابن نجیم مصری می‌نویسد: «فالحاصل ان المذهب عدم تکفیر أحد من المخالفین فیما لیس من الاصول المعلومة من الدین للضرورة»؛ مذهب ما آن است که کسی از مخالفان را تکفیر نمی‌کنیم جز در انکار اصل ضروری دینی.<ref>ابن نجیم مصری، زین الدین ابن نجیم، البحر الرائق شرح کنز الدقائق، ج1، ص371، بیروت، دار المعرفة، چ2، بی‌تا.</ref>


در همين راستا روايات فراواني در منابع اهل سنت وجود دارد كه حاكي از آنست كسي كه قائل به «لا إله إلا اللّه» و «محمد رسول اللّه» باشد، جان و مال و آبرويش محترم است و كسي حق كافر دانستن او را ندارد.<ref>صحيح مسلم: ج 4 ص 1871 ح 2405 باب/ فضائل علي/ ط دار احياء التراث، و صحيح البخاري ج 5 ص 171، و ج 5 ص 22 ط دار احياء التراث العربي؛ براي اطلاعات بيشتر رك: الفصول المهمة في تاليف الامة، سيد عبد الحسين شرف الدين،‏ ص 34-30، المجمع العالمي للتقريب‏، تهران، ‏1423 ق</ref> بنابراين مذهب تشيع به عنوان يكي از مذاهب جهان اسلام، علاوه بر اينكه قائل به شهادتين است، حتّي فروعات دين از قبيل نماز، زكات، حج و روزه و... را نيز منكر نيست و به آنها ملتزم است، با اين معيارهاي كلي اهل سنت تكفير نمي شود. به همين خاطر است كه فقيه و عالم اهل سنت، «استاد شيخ محمود شلتوت» رئيس دانشگاه الازهر مصر، مذهب جعفري را رسمي دانسته بود و با كمال صراحت فتواى جواز عمل به فقه جعفرى را صادر و اعلام كرد كه اين فقه در بسيارى از موارد نسبت به فقه‌هاى ديگر برترى كامل دارد.<ref>شيخ شلتوت مي‌گويد: «ان المذهب الجعفرى المعروف بمذهب الشيعة الامامية الاثنى عشرية، مذهب يجوز التعبد به شرعاً كسائر المذاهب اهل السنة». رك: مجله رسالة الاسلام شماره 3 سال 11.</ref>  
در همین راستا روایات فراوانی در منابع اهل سنت وجود دارد که حاکی از آنست کسی که قائل به «لا إله إلا اللّه» و «محمد رسول اللّه» باشد، جان و مال و آبرویش محترم است و کسی حق کافر دانستن او را ندارد.<ref>صحیح مسلم: ج 4 ص 1871 ح 2405 باب/ فضائل علی/ ط دار احیاء التراث، و صحیح البخاری ج 5 ص 171، و ج 5 ص 22 ط دار احیاء التراث العربی؛ برای اطلاعات بیشتر رک: الفصول المهمة فی تألیف الامة، سید عبد الحسین شرف الدین، ‏ ص 34-30، المجمع العالمی للتقریب‏، تهران، ‏1423 ق</ref> بنابراین مذهب تشیع به عنوان یکی از مذاهب جهان اسلام، علاوه بر اینکه قائل به شهادتین است، حتّی فروعات دین از قبیل نماز، زکات، حج و روزه و… را نیز منکر نیست و به آنها ملتزم است، با این معیارهای کلی اهل سنت تکفیر نمی‌شود. به همین خاطر است که فقیه و عالم اهل سنت، «استاد شیخ محمود شلتوت» رئیس دانشگاه الازهر مصر، مذهب جعفری را رسمی دانسته بود و با کمال صراحت فتوای جواز عمل به فقه جعفری را صادر و اعلام کرد که این فقه در بسیاری از موارد نسبت به فقه‌های دیگر برتری کامل دارد.<ref>شیخ شلتوت می‌گوید: «ان المذهب الجعفری المعروف بمذهب الشیعة الامامیة الاثنی عشریة، مذهب یجوز التعبد به شرعاً کسائر المذاهب اهل السنة». رک: مجله رسالة الاسلام شماره 3 سال 11.</ref>


اما از مطالب خاصي كه از سوي مذاهب اهل سنت مطرح شده است برخلاف آنچه كه درباره معيار اسلام و كفر بيان گرديد، برخي از مذاهب اهل سنت به كفر شيعه فتوا داده اند. اين مطلب از فتواهاي مذاهب چهارگانه درباره خواندن نماز به امامت شيعه روشن مي گردد:
اما از مطالب خاصی که از سوی مذاهب اهل سنت مطرح شده است برخلاف آنچه که درباره معیار اسلام و کفر بیان گردید، برخی از مذاهب اهل سنت به کفر شیعه فتوا داده‌اند. این مطلب از فتواهای مذاهب چهارگانه درباره خواندن نماز به امامت شیعه روشن می‌گردد:
در فتاواي علماء مذاهب چهارگانه اهل سنت درباره خواندن نماز به امامت شيعه اماميه اسم صريح شيعه اماميه برده نشده است بلكه از عناوين كلي تري مثل اهل بدعت، اهل اهواء و روافض و امثال اين ها استفاده نموده اند.
در فتاوای علماء مذاهب چهارگانه اهل سنت درباره خواندن نماز به امامت شیعه امامیه اسم صریح شیعه امامیه برده نشده است بلکه از عناوین کلی تری مثل اهل بدعت، اهل اهواء و روافض و امثال این‌ها استفاده نموده‌اند.
علماء حنفي مذهب آن طوري كه از فتاواي آنان بدست مي آيد اقتداء به شيعه امامي را جايز نمي دانند و شيعه امامي را در كنار جهميه، قدريه، خطابيه و مشبهه قرار داده و مي گويند هر كه خلافت ابوبكر را انكار كند و قائل به خلق قرآن باشد در زمره كفار قرار مي گيرد و اقتداء به او جايز نمي باشد.<ref>مصري حنفي، زين الدين ابن نجيم، البحر الرائق شرح كنز الدقائق، 1:611. بيروت، محمد علي بيضون، اول، 1418ق.و حنفي فخرالدين عثمان بن علي.تبيين الحقائق شرح كنزالدقائق، 2:160، قاهره، دارالكتب الاسلاميه، 1313ق.</ref> برخي از حنفي ها قيد غاليه را به روافض افزوده و مي گويند اقتداء به روافض غالي جايز نيست.<ref>كمال الدين محمد بن عبد الواحد، فتح القدير، 2:182، بيروت، دارالفكر، بي‌تا.</ref>
علماء حنفی مذهب آن طوری که از فتاوای آنان بدست می‌آید اقتداء به شیعه امامی را جایز نمی‌دانند و شیعه امامی را در کنار جهمیه، قدریه، خطابیه و مشبهه قرار داده و می‌گویند هر که خلافت ابوبکر را انکار کند و قائل به خلق قرآن باشد در زمره کفار قرار می‌گیرد و اقتداء به او جایز نمی‌باشد.<ref>مصری حنفی، زین الدین ابن نجیم، البحر الرائق شرح کنز الدقائق، 1:611. بیروت، محمد علی بیضون، اول، 1418ق. و حنفی فخرالدین عثمان بن علی. تبیین الحقائق شرح کنزالدقائق، 2:160، قاهره، دارالکتب الاسلامیه، 1313ق.</ref> برخی از حنفی‌ها قید غالیه را به روافض افزوده و می‌گویند اقتداء به روافض غالی جایز نیست.<ref>کمال الدین محمد بن عبد الواحد، فتح القدیر، 2:182، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.</ref>


اگر مراد از روافض شيعه غالي باشد پس شيعه اماميه از ديدگاه حنفي ها كافر نيست ولي با توجه به اينكه منكر خلافت ابوبكر و قائلين به خلق قرآن كافر دانسته شده، اين فتوا شيعه اماميه را نيز شامل مي شود.
اگر مراد از روافض شیعه غالی باشد پس شیعه امامیه از دیدگاه حنفی‌ها کافر نیست ولی با توجه به اینکه منکر خلافت ابوبکر و قائلین به خلق قرآن کافر دانسته شده، این فتوا شیعه امامیه را نیز شامل می‌شود.
علماء حنبلي نيز مانند حنفي ها اقتداء به شيعه امامي را جايز نمي دانند و مي گويند كسي كه در وضوء به جاي شستن پا, آن را مسح مي كند. اقتداء به او جايز نمي باشد.<ref>سيوطي رحيباني، مصطفي، مطالب اولي النهي... 3:410، دمشق، مكتب الاسلامي، 1961م.</ref> از اين فتواي حنبلي ها كفر شيعه به دست نمي آيد.  
علماء حنبلی نیز مانند حنفی‌ها اقتداء به شیعه امامی را جایز نمی‌دانند و می‌گویند کسی که در وضوء به جای شستن پا، آن را مسح می‌کند. اقتداء به او جایز نمی‌باشد.<ref>سیوطی رحیبانی، مصطفی، مطالب اولی النهی… 3:410، دمشق، مکتب الاسلامی، 1961م.</ref> از این فتوای حنبلی‌ها کفر شیعه به دست نمی‌آید.
از فتواهاي علماي مالكي مذهب به دست مي آيد كه نماز به امامت كسي كه علي ـ عليه السلام ـ را بر خلفاء سه گانه تفضيل مي دهد و يا قائل به خلق قرآن است اعاده ندارد و صحيح مي باشد و علت آن را اين مي داند كه اين طائفه صاحبان بدعت خفي بوده و قطع به كفر آنان وجود ندارد.<ref>محمد عيش، منح الجليل شرح مختصر الخليل، 2:299، بيروت، دارالفكر، 1409ق.</ref> شافعي ها به طور سرپوشيده اقتداء به كساني را كه قائل به خلق قرآن هستند و بدعت شان موجب كفر نمي شود جايز دانسته اند.<ref>النووي، محي الدين، المجموع، 4:254، بيروت، دارالفكر، 1997م.</ref> ولي نگفته اند كه كدام بدعت موجب كفر مي شود و كدام موجب كفر نمي شود.
از فتواهای علمای مالکی مذهب به دست می‌آید که نماز به امامت کسی که علی ـ علیه السلام ـ را بر خلفاء سه‌گانه تفضیل می‌دهد یا قائل به خلق قرآن است اعاده ندارد و صحیح می‌باشد و علت آن را این می‌داند که این طائفه صاحبان بدعت خفی بوده و قطع به کفر آنان وجود ندارد.<ref>محمد عیش، منح الجلیل شرح مختصر الخلیل، 2:299، بیروت، دارالفکر، 1409ق.</ref> شافعی‌ها به‌طور سرپوشیده اقتداء به کسانی را که قائل به خلق قرآن هستند و بدعت شان موجب کفر نمی‌شود جایز دانسته‌اند.<ref>النووی، محی الدین، المجموع، 4:254، بیروت، دارالفکر، 1997م.</ref> ولی نگفته‌اند که کدام بدعت موجب کفر می‌شود و کدام موجب کفر نمی‌شود.
به هر حال در كتاب هاي علماء مذاهب حنبلي، مالكي و شافعي در ين مسئله از عنوان روافض استفاده نشده است امّا در كتاب هاي علماء حنفي مذهب اين عنوان خيلي به چشم مي خورد و معمولاً آن را بر شيعيان امامي حمل مي كنند.
به هر حال در کتاب‌های علماء مذاهب حنبلی، مالکی و شافعی در ین مسئله از عنوان روافض استفاده نشده است امّا در کتاب‌های علماء حنفی مذهب این عنوان خیلی به چشم می‌خورد و معمولاً آن را بر شیعیان امامی حمل می‌کنند.
در نتيجه مي توان گفت از نظر مذهب حنفي شيعه اماميه و كساني كه خلافت ابوبكر را قبول ندارند و نيز كساني كه قائل به خلق قرآن هستند، كافر شمرده مي شود. وحنبلي ها به صراحت به كفر شيعه فتوا نداده اند. كلمات علماء مذهب مالكي صراحت بر عدم كفر شيعه دارد. از سخنان شافعيان نيز كفر شيعه اماميه به دست نمي آيد.  
در نتیجه می‌توان گفت از نظر مذهب حنفی شیعه امامیه و کسانی که خلافت ابوبکر را قبول ندارند و نیز کسانی که قائل به خلق قرآن هستند، کافر شمرده می‌شود. وحنبلی‌ها به صراحت به کفر شیعه فتوا نداده‌اند. کلمات علماء مذهب مالکی صراحت بر عدم کفر شیعه دارد. از سخنان شافعیان نیز کفر شیعه امامیه به دست نمی‌آید.
==منابع==
 
{{پانویس}}
== منابع ==
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
|شاخه فرعی۱ =  
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
|شاخه فرعی۳ =

نسخهٔ ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۱۵

سؤال

آیا مذاهب چهارگانه اهل سنت شیعه امامیه را کافر می‌دانند؟

هرچند در نزد پیروان مذاهب اهل سنت شیعه به عنوان روافض تکفیر می‌گردد، اما نظر مذاهب چهارگانه اهل سنت در این مورد دچار تناقض گویی و اضطراب است. از یک سو معیاری را که برای اسلام و کفر مطرح می‌کنند شیعه با این معیار از دیدگاه اهل سنت نمی‌تواند کافر باشد اما ازسوی دیگر برخی از مذاهب اهل سنت مطالبی را مطرح کرده‌اند که کفر شیعه از آنها به دست می‌آید و بدعت را به شیعه نسبت داده و لازمه بدعت را کفر دانسته‌اند. هرچند برخی از آنان چنین ملازمه ای را نمی‌پذیرند.

بعد از بیان این مقدمه بحث تکفیر شیعه از سوی مذاهب اهل سنت از دو جهت قابل توجه است:

۱. معیار کفر و کافر از دیدگاه فقهای اهل سنت از دیدگاه فقهای اهل‌سنت، اگر کسی یکی از ضروریات اسلام را انکار کند، کافر و بیرون از دین است؛ بنابراین معیار، شیعه نمی‌تواند از نظر مذاهب اهل سنت کافر باشد؛ زیرا طبق گفته برخی از علمای اهل سنت هیچ مسلمانی از شیعه یا سنی، خدا، پیامبر، قیامت و دستورات اسلام را انکار نمی‌کند. اگر هم نظر و عقیده‌ای در بین فرقه‌های اسلامی پیرامون مسایل مربوط به توحید، نبوت و غیر آن مطرح شده از ضروریات دین نبوده بلکه جزو مسایل نظری است که انکار آن، خروج از دین نیست؛ زیرا مسایل غیر ضروری که به وسیلهٔ اجتهاد صحیح انجام شود، انکار آن خروج از اسلام نمی‌باشد.[۱] بر این اساس به دو نمونه از نظرات علمای اهل سنت در این باب اشاره می‌کنیم: نووی در شرح مسلم می‌نویسد: «اعلم انّ مذهب أهل الحق: انّه لایکفر أحد من اهل القبلة بذنب ولایکفر اهل الاهواء و البدع و الخوارج و المعتزله وغیرهم، و انّ من جحد ما یعلم من دین الاسلام ضرورة حکم بردتّه و کفره. . . ؛[۲] آگاه باشید که نظر صحیح و حق دربارهٔ تکفیر آن است که احدی از اهل قبله، به خاطر گناهی تکفیر نمی‌شود؛ چنان‌که اهل هوا، بدعت، خوارج، معتزله و غیر آنان تکفیر نمی‌شوند. و هر کس چیزی را که از ضروریات دین اسلام است انکار کند، حکم به ارتداد و کفر او می‌شود. همچنین ابن نجیم مصری می‌نویسد: «فالحاصل ان المذهب عدم تکفیر أحد من المخالفین فیما لیس من الاصول المعلومة من الدین للضرورة»؛ مذهب ما آن است که کسی از مخالفان را تکفیر نمی‌کنیم جز در انکار اصل ضروری دینی.[۳]

در همین راستا روایات فراوانی در منابع اهل سنت وجود دارد که حاکی از آنست کسی که قائل به «لا إله إلا اللّه» و «محمد رسول اللّه» باشد، جان و مال و آبرویش محترم است و کسی حق کافر دانستن او را ندارد.[۴] بنابراین مذهب تشیع به عنوان یکی از مذاهب جهان اسلام، علاوه بر اینکه قائل به شهادتین است، حتّی فروعات دین از قبیل نماز، زکات، حج و روزه و… را نیز منکر نیست و به آنها ملتزم است، با این معیارهای کلی اهل سنت تکفیر نمی‌شود. به همین خاطر است که فقیه و عالم اهل سنت، «استاد شیخ محمود شلتوت» رئیس دانشگاه الازهر مصر، مذهب جعفری را رسمی دانسته بود و با کمال صراحت فتوای جواز عمل به فقه جعفری را صادر و اعلام کرد که این فقه در بسیاری از موارد نسبت به فقه‌های دیگر برتری کامل دارد.[۵]

اما از مطالب خاصی که از سوی مذاهب اهل سنت مطرح شده است برخلاف آنچه که درباره معیار اسلام و کفر بیان گردید، برخی از مذاهب اهل سنت به کفر شیعه فتوا داده‌اند. این مطلب از فتواهای مذاهب چهارگانه درباره خواندن نماز به امامت شیعه روشن می‌گردد: در فتاوای علماء مذاهب چهارگانه اهل سنت درباره خواندن نماز به امامت شیعه امامیه اسم صریح شیعه امامیه برده نشده است بلکه از عناوین کلی تری مثل اهل بدعت، اهل اهواء و روافض و امثال این‌ها استفاده نموده‌اند. علماء حنفی مذهب آن طوری که از فتاوای آنان بدست می‌آید اقتداء به شیعه امامی را جایز نمی‌دانند و شیعه امامی را در کنار جهمیه، قدریه، خطابیه و مشبهه قرار داده و می‌گویند هر که خلافت ابوبکر را انکار کند و قائل به خلق قرآن باشد در زمره کفار قرار می‌گیرد و اقتداء به او جایز نمی‌باشد.[۶] برخی از حنفی‌ها قید غالیه را به روافض افزوده و می‌گویند اقتداء به روافض غالی جایز نیست.[۷]

اگر مراد از روافض شیعه غالی باشد پس شیعه امامیه از دیدگاه حنفی‌ها کافر نیست ولی با توجه به اینکه منکر خلافت ابوبکر و قائلین به خلق قرآن کافر دانسته شده، این فتوا شیعه امامیه را نیز شامل می‌شود. علماء حنبلی نیز مانند حنفی‌ها اقتداء به شیعه امامی را جایز نمی‌دانند و می‌گویند کسی که در وضوء به جای شستن پا، آن را مسح می‌کند. اقتداء به او جایز نمی‌باشد.[۸] از این فتوای حنبلی‌ها کفر شیعه به دست نمی‌آید. از فتواهای علمای مالکی مذهب به دست می‌آید که نماز به امامت کسی که علی ـ علیه السلام ـ را بر خلفاء سه‌گانه تفضیل می‌دهد یا قائل به خلق قرآن است اعاده ندارد و صحیح می‌باشد و علت آن را این می‌داند که این طائفه صاحبان بدعت خفی بوده و قطع به کفر آنان وجود ندارد.[۹] شافعی‌ها به‌طور سرپوشیده اقتداء به کسانی را که قائل به خلق قرآن هستند و بدعت شان موجب کفر نمی‌شود جایز دانسته‌اند.[۱۰] ولی نگفته‌اند که کدام بدعت موجب کفر می‌شود و کدام موجب کفر نمی‌شود. به هر حال در کتاب‌های علماء مذاهب حنبلی، مالکی و شافعی در ین مسئله از عنوان روافض استفاده نشده است امّا در کتاب‌های علماء حنفی مذهب این عنوان خیلی به چشم می‌خورد و معمولاً آن را بر شیعیان امامی حمل می‌کنند. در نتیجه می‌توان گفت از نظر مذهب حنفی شیعه امامیه و کسانی که خلافت ابوبکر را قبول ندارند و نیز کسانی که قائل به خلق قرآن هستند، کافر شمرده می‌شود. وحنبلی‌ها به صراحت به کفر شیعه فتوا نداده‌اند. کلمات علماء مذهب مالکی صراحت بر عدم کفر شیعه دارد. از سخنان شافعیان نیز کفر شیعه امامیه به دست نمی‌آید.

منابع

  1. بررسی فتوای تکفیر در نگاه مذاهب اسلامی، رجبی، حسین، ص 27، نشر مشعر، تهران ١٣٨٨ش.
  2. نووی، ابو زکریا یحیی بن شرف، صحیح مسلم بشرح النووی، ج1، ص150، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چ2، 1392ق.
  3. ابن نجیم مصری، زین الدین ابن نجیم، البحر الرائق شرح کنز الدقائق، ج1، ص371، بیروت، دار المعرفة، چ2، بی‌تا.
  4. صحیح مسلم: ج 4 ص 1871 ح 2405 باب/ فضائل علی/ ط دار احیاء التراث، و صحیح البخاری ج 5 ص 171، و ج 5 ص 22 ط دار احیاء التراث العربی؛ برای اطلاعات بیشتر رک: الفصول المهمة فی تألیف الامة، سید عبد الحسین شرف الدین، ‏ ص 34-30، المجمع العالمی للتقریب‏، تهران، ‏1423 ق
  5. شیخ شلتوت می‌گوید: «ان المذهب الجعفری المعروف بمذهب الشیعة الامامیة الاثنی عشریة، مذهب یجوز التعبد به شرعاً کسائر المذاهب اهل السنة». رک: مجله رسالة الاسلام شماره 3 سال 11.
  6. مصری حنفی، زین الدین ابن نجیم، البحر الرائق شرح کنز الدقائق، 1:611. بیروت، محمد علی بیضون، اول، 1418ق. و حنفی فخرالدین عثمان بن علی. تبیین الحقائق شرح کنزالدقائق، 2:160، قاهره، دارالکتب الاسلامیه، 1313ق.
  7. کمال الدین محمد بن عبد الواحد، فتح القدیر، 2:182، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.
  8. سیوطی رحیبانی، مصطفی، مطالب اولی النهی… 3:410، دمشق، مکتب الاسلامی، 1961م.
  9. محمد عیش، منح الجلیل شرح مختصر الخلیل، 2:299، بیروت، دارالفکر، 1409ق.
  10. النووی، محی الدین، المجموع، 4:254، بیروت، دارالفکر، 1997م.