لزوم تبعیت از ولی‌فقیه با وجود معصوم نبودن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }}
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
با توجه به اينکه ولي فقيه معصوم نيست و حتي احکام معصوم را نيز ندارد تبعيت صرف از او موجب تعطيلي عقل نمي شود و باعث تقليدي شدن کار نمي شود؟
با توجه به اینکه ولی فقیه معصوم نیست و حتی احکام معصوم را نیز ندارد تبعیت صرف از او موجب تعطیلی عقل نمی‌شود و باعث تقلیدی شدن کار نمی‌شود؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|حکومت دینی}}
{{درگاه|حکومت دینی}}
از نظر اسلام براي اجراي احكام و قوانين اسلامي ، بهترين و شايسته ترين فرد كسي است كه بتواند در سه عرصه تفسير، تطبيق و اجراي قانون اسلام از موقعيت ايده آل برخوردار باشد كه از آن به عصمت تعبير مي كنيم؛ يعني كسي كه بهترين مفسر قانون باشد و در تفسير قانون دچار خطا و لغزش نشود؛ در تطبيق نيز از اشتباه مصون باشد و در اجرا نيز انگيزه اي براي تخلف از قانون براي او مطرح نباشد كه چنين ويژگي هايي همان عصمت است و شخصي كه واجد آنها باشد معصوم است. واضح است كه با وجود چنين كسي و دسترسي به وي، عقلاً نمي توان از پذيرش حاكميت او سرباز زد و سر به فرمان ديگري نهاد. بنابراين تا معصوم وجود دارد (رهبري ايده آل) و در دسترس است، نوبت به غير معصوم نمي رسد؛ امّا در زمان غيبت و عدم دسترسي به امام معصوم چه بايد كرد؟
از نظر اسلام برای اجرای احکام و قوانین اسلامی، بهترین و شایسته‌ترین فرد کسی است که بتواند در سه عرصه تفسیر، تطبیق و اجرای قانون اسلام از موقعیت ایده‌آل برخوردار باشد که از آن به عصمت تعبیر می‌کنیم؛ یعنی کسی که بهترین مفسر قانون باشد و در تفسیر قانون دچار خطا و لغزش نشود؛ در تطبیق نیز از اشتباه مصون باشد و در اجرا نیز انگیزه ای برای تخلف از قانون برای او مطرح نباشد که چنین ویژگی‌هایی همان عصمت است و شخصی که واجد آنها باشد معصوم است. واضح است که با وجود چنین کسی و دسترسی به وی، عقلاً نمی‌توان از پذیرش حاکمیت او سرباز زد و سر به فرمان دیگری نهاد؛ بنابراین تا معصوم وجود دارد (رهبری ایده‌آل) و در دسترس است، نوبت به غیر معصوم نمی‌رسد؛ امّا در زمان غیبت و عدم دسترسی به امام معصوم چه باید کرد؟
 
دو راه وجود دارد: ۱. پذيرش حاكميت حكام جور و حاكمان فاسد و ظالم ؛ يعني اينكه گفته شود حال كه امام معصوم در دسترس نيست فرقي بين بقيه نيست. همه مثل هم هستند و تفاوتي بين يك فقيه و اسلام شناس متقي و زاهد و عادل با يك شخص بيگانه از دين و معنويت و جداي از اهل بيت وجود ندارد. بطلان اين مطلب به حدي واضح است كه به نظر مي رسد كسي در طرد آن به خود ترديد راه نمي دهد. در واقع اين مطلب شبيه اين است كه كسي بگويد براي علاج فلان مريض يا بايد پزشك فوق متخصص وجود داشته باشد و الّا اطباء ديگر براي من مثل اشخاص عادي است و براي معالجه مي توانيم به غير طبيب نيز رجوع كنم.
دو راه وجود دارد: ۱. پذیرش حاکمیت حکام جور و حاکمان فاسد و ظالم؛ یعنی اینکه گفته شود حال که امام معصوم در دسترس نیست فرقی بین بقیه نیست. همه مثل هم هستند و تفاوتی بین یک فقیه و اسلام‌شناس متقی و زاهد و عادل با یک شخص بیگانه از دین و معنویت و جدای از اهل بیت وجود ندارد. بطلان این مطلب به حدی واضح است که به نظر می‌رسد کسی در طرد آن به خود تردید راه نمی‌دهد. در واقع این مطلب شبیه این است که کسی بگوید برای علاج فلان مریض یا باید پزشک فوق متخصص وجود داشته باشد و الّا اطباء دیگر برای من مثل اشخاص عادی است و برای معالجه می‌توانیم به غیر طبیب نیز رجوع کنم.
 
۲. راه ديگر اين است كه با دست نيافتن به معصوم، دنبال كسي باشيم كه پس از معصوم در دين شناسي، تقوا و صلاحيت اجراي احكام و قوانين اسلام، بهترين باشد و از او لايق تر پيدا نشود. به نظر مي رسد اين راه، بهترين راه باشد و خطر انحراف حاكميت را هر چند به دليل عدم عصمت به طور صد در صد از بين نمي برد؛ امّا به حداقل ممكن مي رساند. به همين جهت معتقديم نظريه ولايت فقيه، متعالي ترين نظريه اي است كه مي تواند مسلمانان را به سعادت اجتماعي خود نايل سازد، تا آن زمان كه با آمدن آن معصوم غايب، كمبودهاي جامعه اسلامي به صورت ايده آل رفع گردد.
۲. راه دیگر این است که با دست نیافتن به معصوم، دنبال کسی باشیم که پس از معصوم در دین‌شناسی، تقوا و صلاحیت اجرای احکام و قوانین اسلام، بهترین باشد و از او لایق تر پیدا نشود. به نظر می‌رسد این راه، بهترین راه باشد و خطر انحراف حاکمیت را هر چند به دلیل عدم عصمت به‌طور صد در صد از بین نمی‌برد؛ امّا به حداقل ممکن می‌رساند. به همین جهت معتقدیم نظریه ولایت فقیه، متعالی‌ترین نظریه ای است که می‌تواند مسلمانان را به سعادت اجتماعی خود نایل سازد، تا آن زمان که با آمدن آن معصوم غایب، کمبودهای جامعه اسلامی به صورت ایده‌آل رفع گردد.
 
بنابراين ، حكومت ايده آل و مطلوب در اسلام، حكومتي است كه امامان معصوم - عليهم السلام - متكفّل اجرا و تامين سعادت مادي و معنوي جامعه شوند. در عصر غيبت، كه تحصيل مصلحت لازم، در حد مطلوب و ايده آل ميسر نيست و مردم از مصالح و محاسن حكومت معصوم محرومند، بايد نزديك ترين مرتبه به حد مطلوب را تأمين كرد، يعني جامعه بايد حكومت كسي را كه به امام معصوم نزديك تر است، پذيرا شود. اين اقربيت در سه امر تجلّي مي يابد، يكي علم به احكام كلي اسلام (فقاهت)، دوم شايستگي روحي و اخلاقي به گونه اي كه تحت تاثير هواهاي نفساني، تهديد و تطميع قرار نگيرد(تقوا) و سوم: كارآيي در مقام مديريت جامعه كه در بر دارنده درك سياسي و اجتماعي، آگاهي از مسائل بين المللي، شجاعت در بر خورد با دشمنان و تبهكاران، حدس صائب و غيره است. پس كسي كه بيش از ديگران واجد اين شرايط است، بايد زعامت و پيشوايي جامعه را بر عهده بگيرد و چنين كسي تنها فقيه جامع الشرايط است.}}<ref>مصباح یزدی ، محمد تقی ، « اختیارات ولی فقیه در خارج از مرزها » ، مجله حکومت اسلامی ، سال اول ، ش اول ، ۱۳۷۵، ص۸۹</ref>
بنابراین، حکومت ایده‌آل و مطلوب در اسلام، حکومتی است که امامان معصوم - علیهم السلام - متکفّل اجرا و تأمین سعادت مادی و معنوی جامعه شوند. در عصر غیبت، که تحصیل مصلحت لازم، در حد مطلوب و ایده‌آل میسر نیست و مردم از مصالح و محاسن حکومت معصوم محرومند، باید نزدیک‌ترین مرتبه به حد مطلوب را تأمین کرد، یعنی جامعه باید حکومت کسی را که به امام معصوم نزدیک تر است، پذیرا شود. این اقربیت در سه امر تجلّی می‌یابد، یکی علم به احکام کلی اسلام (فقاهت)، دوم شایستگی روحی و اخلاقی به گونه ای که تحت تأثیر هواهای نفسانی، تهدید و تطمیع قرار نگیرد (تقوا) و سوم: کارایی در مقام مدیریت جامعه که در بر دارنده درک سیاسی و اجتماعی، آگاهی از مسائل بین‌المللی، شجاعت در برخورد با دشمنان و تبهکاران، حدس صائب و غیره است. پس کسی که بیش از دیگران واجد این شرایط است، باید زعامت و پیشوایی جامعه را بر عهده بگیرد و چنین کسی تنها فقیه جامع‌الشرایط است.}}<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، «اختیارات ولی فقیه در خارج از مرزها»، مجله حکومت اسلامی، سال اول، ش اول، ۱۳۷۵، ص۸۹</ref>
 
پس ولي فقيه جامع الشرايط اگر چه داراي مقام عصمت نيست امّا در شرايطي که دست ما از دامان امام معصوم کوتاه است ، بهترين گزينه اي است که براي اداره جامعه اسلامي می توان برگزید که با توجه به ویژگیهای برجسته فقاهت و عدالت و تقوا از یک سو و نظارت مجلس خبرگان از سوی دیگر و استفاده از نظر مشاوران و کارشناسان ، درصد احتمال خطا و اشتباه در ایشان تا حدود بسیار زیادی کاهش پیدا می کند که در نزد عقلا به این احتمال کم ، اعتنایی نمی کنند امّا با اين حال، نبايد چنين تلقي کرد که اطاعت از فرامين رهبري يعني تعطيلي عقل. چرا که اساساّ در اسلام از سويي عقل خود يکي از منابعي است که رهبري به عنوان اسلام شناس و مجتهد ديني در راستاي استخراج احکام شرعي سياسي و اجتماعي از آن بهره مي گيرد و از سويي ديگر مردم نيز به تدبر و تعقل در انتخاب هاي خود دعوت شده و حتي قرآن هم علاوه بر اينکه انسان هايي که تعقل نمي کنند را بدترين جنبنده معرفي مي کند<ref>«ان شر الدواب عندالله الصم البکم الذين لايعقلون» انفال / ۲۲.</ref> به پذيرش اسلام بر اساس تعقل و نه احساسات صرف دعوت مي کند که تعابيري همچون {{قرآن|افلا تعقلون<ref>بقره / ۴۴؛ انبياء ۶۷ و... .</ref>، {{قرآن|لعلکم تعقلون}}<ref>بقره / ۷۳ و ۲۴۲ و... .</ref> و... بر همين نکته تأکيد دارد. بر اين اساس ، اطاعت از دستورات ولايت فقيه نيز بر اساس اطاعت صرف و بدون تعقل صورت نمي گيرد بلکه بر اين اساس صورت مي گيرد که پايه هاي آن بر مبناي عقلانيت قرار دارد.
پس ولی فقیه جامع‌الشرایط اگر چه دارای مقام عصمت نیست امّا در شرایطی که دست ما از دامان امام معصوم کوتاه است، بهترین گزینه ای است که برای اداره جامعه اسلامی می‌توان برگزید که با توجه به ویژگیهای برجسته فقاهت و عدالت و تقوا از یک سو و نظارت مجلس خبرگان از سوی دیگر و استفاده از نظر مشاوران و کارشناسان، درصد احتمال خطا و اشتباه در ایشان تا حدود بسیار زیادی کاهش پیدا می‌کند که در نزد عقلا به این احتمال کم، اعتنایی نمی‌کنند امّا با این حال، نباید چنین تلقی کرد که اطاعت از فرامین رهبری یعنی تعطیلی عقل. چرا که اساساّ در اسلام از سویی عقل خود یکی از منابعی است که رهبری به عنوان اسلام‌شناس و مجتهد دینی در راستای استخراج احکام شرعی سیاسی و اجتماعی از آن بهره می‌گیرد و از سویی دیگر مردم نیز به تدبر و تعقل در انتخاب‌های خود دعوت شده و حتی قرآن هم علاوه بر اینکه انسان‌هایی که تعقل نمی‌کنند را بدترین جنبنده معرفی می‌کند<ref>«ان شر الدواب عندالله الصم البکم الذین لایعقلون» انفال / ۲۲.</ref> به پذیرش اسلام بر اساس تعقل و نه احساسات صرف دعوت می‌کند که تعابیری همچون {{قرآن|افلا تعقلون،<ref>بقره / ۴۴؛ انبیاء ۶۷ و….</ref> {{قرآن|لعلکم تعقلون}}<ref>بقره / ۷۳ و ۲۴۲ و….</ref> و… بر همین نکته تأکید دارد. بر این اساس، اطاعت از دستورات ولایت فقیه نیز بر اساس اطاعت صرف و بدون تعقل صورت نمی‌گیرد بلکه بر این اساس صورت می‌گیرد که پایه‌های آن بر مبنای عقلانیت قرار دارد.
 
از طرفي يکي از راههاي بسته شدن باب عقل اين است که تصميمات رهبري صرفاً بر اساس نظرات شخصي وي اتخاذ شده و ديگران تنها کارگزار اجراي فرامين باشند ، در حالي که رهبري در جمهوري اسلامي از ابزارهاي مشورتي مختلفي همچون مجمع تشخيص مصلحت نظام، مشاوران رهبري در امور مختلف سياسي، نظامي، اقتصادي و... استفاده کرده و تصميمات رهبري حاصل جمع بندي نظرات مشاوران و متخصصان مربوطه مي باشد و در نتيجه تصميمات رهبري تنها بر اساس نظر شخصي وي نمي باشد تا چنين اشکالي پيش آيد.
از طرفی یکی از راه‌های بسته شدن باب عقل این است که تصمیمات رهبری صرفاً بر اساس نظرات شخصی وی اتخاذ شده و دیگران تنها کارگزار اجرای فرامین باشند، در حالی که رهبری در جمهوری اسلامی از ابزارهای مشورتی مختلفی همچون مجمع تشخیص مصلحت نظام، مشاوران رهبری در امور مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی و… استفاده کرده و تصمیمات رهبری حاصل جمع‌بندی نظرات مشاوران و متخصصان مربوطه می‌باشد و در نتیجه تصمیمات رهبری تنها بر اساس نظر شخصی وی نمی‌باشد تا چنین اشکالی پیش آید.
 
البته ممکن است در عرصه سياسي، نظري از نظرات ولايت فقيه با نظرات شخصي برخی افراد منطبق نباشد، امّا با اين حال ، لزوم جلوگيري از اختلال نظام ، ايجاب مي کند که وي عليرغم عدم اعتقاد نظري به آن مساله، به لحاظ عملي التزام داشته باشد. همچون صحنه جنگ که در آن سرباز ممکن است نسبت به ديدگاه فرمانده اعتقاد نظري نداشته باشد امّا الزامات صحنه جنگ اقتضا مي کند که وي نسبت به دستور فرمانده التزام عملي داشته باشد وگر نه باعث اختلال خواهد شد.
البته ممکن است در عرصه سیاسی، نظری از نظرات ولایت فقیه با نظرات شخصی برخی افراد منطبق نباشد، امّا با این حال، لزوم جلوگیری از اختلال نظام، ایجاب می‌کند که وی علیرغم عدم اعتقاد نظری به آن مسئله، به لحاظ عملی التزام داشته باشد. همچون صحنه جنگ که در آن سرباز ممکن است نسبت به دیدگاه فرمانده اعتقاد نظری نداشته باشد امّا الزامات صحنه جنگ اقتضا می‌کند که وی نسبت به دستور فرمانده التزام عملی داشته باشد وگر نه باعث اختلال خواهد شد.
 
نتيجه اينکه اسلام اهتمام ويژه اي به عقلانيت دارد و حتي پذيرش اعتقادات را نه مبتني بر تقليد بلکه مبتني بر استدلال شخصي مي داند و در نتيجه از نظر اسلام پذيرش نظر ولايت فقيه به دليل استفاده وي از عنصر عقل به عنوان يکي از منابع شرعي صورت مي گيرد و با اين حال حتي اگر فردي نظر ولي فقيه را داراي خطا و اشتباه بداند لازم است به آن التزام عملي داشته باشد و در عين حال با رعايت ساير شرايط مي تواند حتي از اين نظر انتقاد نموده<ref>مصباح یزدی ، محمد تقی ، پرسش ها و پاسخ هاقم: مؤسسه اموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) ۱۳۸۰، ج۱، ص۶۹.</ref> و يا از راههاي ديگر خطا بودن نظر و استدلال هاي خود بر اين اشتباه را به گوش ولي فقيه برساند.
نتیجه اینکه اسلام اهتمام ویژه ای به عقلانیت دارد و حتی پذیرش اعتقادات را نه مبتنی بر تقلید بلکه مبتنی بر استدلال شخصی می‌داند و در نتیجه از نظر اسلام پذیرش نظر ولایت فقیه به دلیل استفاده وی از عنصر عقل به عنوان یکی از منابع شرعی صورت می‌گیرد و با این حال حتی اگر فردی نظر ولی فقیه را دارای خطا و اشتباه بداند لازم است به آن التزام عملی داشته باشد و در عین حال با رعایت سایر شرایط می‌تواند حتی از این نظر انتقاد نموده<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، پرسش‌ها و پاسخ هاقم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) ۱۳۸۰، ج۱، ص۶۹.</ref> یا از راه‌های دیگر خطا بودن نظر و استدلال‌های خود بر این اشتباه را به گوش ولی فقیه برساند.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
 
==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
  | شاخه فرعی۱ =  
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۲ =  
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =  
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۲ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۱۰

سؤال

با توجه به اینکه ولی فقیه معصوم نیست و حتی احکام معصوم را نیز ندارد تبعیت صرف از او موجب تعطیلی عقل نمی‌شود و باعث تقلیدی شدن کار نمی‌شود؟

درگاه‌ها
حکومت دینی.png


از نظر اسلام برای اجرای احکام و قوانین اسلامی، بهترین و شایسته‌ترین فرد کسی است که بتواند در سه عرصه تفسیر، تطبیق و اجرای قانون اسلام از موقعیت ایده‌آل برخوردار باشد که از آن به عصمت تعبیر می‌کنیم؛ یعنی کسی که بهترین مفسر قانون باشد و در تفسیر قانون دچار خطا و لغزش نشود؛ در تطبیق نیز از اشتباه مصون باشد و در اجرا نیز انگیزه ای برای تخلف از قانون برای او مطرح نباشد که چنین ویژگی‌هایی همان عصمت است و شخصی که واجد آنها باشد معصوم است. واضح است که با وجود چنین کسی و دسترسی به وی، عقلاً نمی‌توان از پذیرش حاکمیت او سرباز زد و سر به فرمان دیگری نهاد؛ بنابراین تا معصوم وجود دارد (رهبری ایده‌آل) و در دسترس است، نوبت به غیر معصوم نمی‌رسد؛ امّا در زمان غیبت و عدم دسترسی به امام معصوم چه باید کرد؟

دو راه وجود دارد: ۱. پذیرش حاکمیت حکام جور و حاکمان فاسد و ظالم؛ یعنی اینکه گفته شود حال که امام معصوم در دسترس نیست فرقی بین بقیه نیست. همه مثل هم هستند و تفاوتی بین یک فقیه و اسلام‌شناس متقی و زاهد و عادل با یک شخص بیگانه از دین و معنویت و جدای از اهل بیت وجود ندارد. بطلان این مطلب به حدی واضح است که به نظر می‌رسد کسی در طرد آن به خود تردید راه نمی‌دهد. در واقع این مطلب شبیه این است که کسی بگوید برای علاج فلان مریض یا باید پزشک فوق متخصص وجود داشته باشد و الّا اطباء دیگر برای من مثل اشخاص عادی است و برای معالجه می‌توانیم به غیر طبیب نیز رجوع کنم.

۲. راه دیگر این است که با دست نیافتن به معصوم، دنبال کسی باشیم که پس از معصوم در دین‌شناسی، تقوا و صلاحیت اجرای احکام و قوانین اسلام، بهترین باشد و از او لایق تر پیدا نشود. به نظر می‌رسد این راه، بهترین راه باشد و خطر انحراف حاکمیت را هر چند به دلیل عدم عصمت به‌طور صد در صد از بین نمی‌برد؛ امّا به حداقل ممکن می‌رساند. به همین جهت معتقدیم نظریه ولایت فقیه، متعالی‌ترین نظریه ای است که می‌تواند مسلمانان را به سعادت اجتماعی خود نایل سازد، تا آن زمان که با آمدن آن معصوم غایب، کمبودهای جامعه اسلامی به صورت ایده‌آل رفع گردد.

بنابراین، حکومت ایده‌آل و مطلوب در اسلام، حکومتی است که امامان معصوم - علیهم السلام - متکفّل اجرا و تأمین سعادت مادی و معنوی جامعه شوند. در عصر غیبت، که تحصیل مصلحت لازم، در حد مطلوب و ایده‌آل میسر نیست و مردم از مصالح و محاسن حکومت معصوم محرومند، باید نزدیک‌ترین مرتبه به حد مطلوب را تأمین کرد، یعنی جامعه باید حکومت کسی را که به امام معصوم نزدیک تر است، پذیرا شود. این اقربیت در سه امر تجلّی می‌یابد، یکی علم به احکام کلی اسلام (فقاهت)، دوم شایستگی روحی و اخلاقی به گونه ای که تحت تأثیر هواهای نفسانی، تهدید و تطمیع قرار نگیرد (تقوا) و سوم: کارایی در مقام مدیریت جامعه که در بر دارنده درک سیاسی و اجتماعی، آگاهی از مسائل بین‌المللی، شجاعت در برخورد با دشمنان و تبهکاران، حدس صائب و غیره است. پس کسی که بیش از دیگران واجد این شرایط است، باید زعامت و پیشوایی جامعه را بر عهده بگیرد و چنین کسی تنها فقیه جامع‌الشرایط است.}}[۱]

پس ولی فقیه جامع‌الشرایط اگر چه دارای مقام عصمت نیست امّا در شرایطی که دست ما از دامان امام معصوم کوتاه است، بهترین گزینه ای است که برای اداره جامعه اسلامی می‌توان برگزید که با توجه به ویژگیهای برجسته فقاهت و عدالت و تقوا از یک سو و نظارت مجلس خبرگان از سوی دیگر و استفاده از نظر مشاوران و کارشناسان، درصد احتمال خطا و اشتباه در ایشان تا حدود بسیار زیادی کاهش پیدا می‌کند که در نزد عقلا به این احتمال کم، اعتنایی نمی‌کنند امّا با این حال، نباید چنین تلقی کرد که اطاعت از فرامین رهبری یعنی تعطیلی عقل. چرا که اساساّ در اسلام از سویی عقل خود یکی از منابعی است که رهبری به عنوان اسلام‌شناس و مجتهد دینی در راستای استخراج احکام شرعی سیاسی و اجتماعی از آن بهره می‌گیرد و از سویی دیگر مردم نیز به تدبر و تعقل در انتخاب‌های خود دعوت شده و حتی قرآن هم علاوه بر اینکه انسان‌هایی که تعقل نمی‌کنند را بدترین جنبنده معرفی می‌کند[۲] به پذیرش اسلام بر اساس تعقل و نه احساسات صرف دعوت می‌کند که تعابیری همچون {{قرآن|افلا تعقلون،[۳] ﴿لعلکم تعقلون[۴] و… بر همین نکته تأکید دارد. بر این اساس، اطاعت از دستورات ولایت فقیه نیز بر اساس اطاعت صرف و بدون تعقل صورت نمی‌گیرد بلکه بر این اساس صورت می‌گیرد که پایه‌های آن بر مبنای عقلانیت قرار دارد.

از طرفی یکی از راه‌های بسته شدن باب عقل این است که تصمیمات رهبری صرفاً بر اساس نظرات شخصی وی اتخاذ شده و دیگران تنها کارگزار اجرای فرامین باشند، در حالی که رهبری در جمهوری اسلامی از ابزارهای مشورتی مختلفی همچون مجمع تشخیص مصلحت نظام، مشاوران رهبری در امور مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی و… استفاده کرده و تصمیمات رهبری حاصل جمع‌بندی نظرات مشاوران و متخصصان مربوطه می‌باشد و در نتیجه تصمیمات رهبری تنها بر اساس نظر شخصی وی نمی‌باشد تا چنین اشکالی پیش آید.

البته ممکن است در عرصه سیاسی، نظری از نظرات ولایت فقیه با نظرات شخصی برخی افراد منطبق نباشد، امّا با این حال، لزوم جلوگیری از اختلال نظام، ایجاب می‌کند که وی علیرغم عدم اعتقاد نظری به آن مسئله، به لحاظ عملی التزام داشته باشد. همچون صحنه جنگ که در آن سرباز ممکن است نسبت به دیدگاه فرمانده اعتقاد نظری نداشته باشد امّا الزامات صحنه جنگ اقتضا می‌کند که وی نسبت به دستور فرمانده التزام عملی داشته باشد وگر نه باعث اختلال خواهد شد.

نتیجه اینکه اسلام اهتمام ویژه ای به عقلانیت دارد و حتی پذیرش اعتقادات را نه مبتنی بر تقلید بلکه مبتنی بر استدلال شخصی می‌داند و در نتیجه از نظر اسلام پذیرش نظر ولایت فقیه به دلیل استفاده وی از عنصر عقل به عنوان یکی از منابع شرعی صورت می‌گیرد و با این حال حتی اگر فردی نظر ولی فقیه را دارای خطا و اشتباه بداند لازم است به آن التزام عملی داشته باشد و در عین حال با رعایت سایر شرایط می‌تواند حتی از این نظر انتقاد نموده[۵] یا از راه‌های دیگر خطا بودن نظر و استدلال‌های خود بر این اشتباه را به گوش ولی فقیه برساند.


منابع

  1. مصباح یزدی، محمد تقی، «اختیارات ولی فقیه در خارج از مرزها»، مجله حکومت اسلامی، سال اول، ش اول، ۱۳۷۵، ص۸۹
  2. «ان شر الدواب عندالله الصم البکم الذین لایعقلون» انفال / ۲۲.
  3. بقره / ۴۴؛ انبیاء ۶۷ و….
  4. بقره / ۷۳ و ۲۴۲ و….
  5. مصباح یزدی، محمد تقی، پرسش‌ها و پاسخ هاقم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) ۱۳۸۰، ج۱، ص۶۹.