آرایه ادبی ایهام در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
=== ایهام تناسب === | === ایهام تناسب === | ||
آیاتی مانند {{قرآن|الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ|۵|ترجمه=خورشید و ماه با حسابی [منظم و دقیق] روانند؛ و گیاه و درخت همواره [برای او] سجده میکنند.|سوره=الرحمن|وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ|۶}} را دارای ایهام تناسب دانستهاند. از ظاهر این آیات استفاده میشود که بین | آیاتی مانند {{قرآن|الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ|۵|ترجمه=خورشید و ماه با حسابی [منظم و دقیق] روانند؛ و گیاه و درخت همواره [برای او] سجده میکنند.|سوره=الرحمن|وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ|۶}} را دارای ایهام تناسب دانستهاند. از ظاهر این آیات استفاده میشود که بین شمس، قمر و نجم تناسب وجود دارد؛ چون معنای نجم در ذهن شنونده ستاره است که با شمس و قمر تناسب دارد؛ ولی در این آیه، تناسب نجم با خورشید و ماه مراد نیست، بلکه با «شجر» (درخت) تناسب دارد و مراد از نجم گیاهانی است که دارای شاخه بلند نیستند.{{مدرک|date=فوریه ۲۰۲۲}} | ||
=== ایهام تأکید === | === ایهام تأکید === | ||
آیه {{قرآن|...لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَىٰ مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا...|سوره=توبه|آیه=۱۰۸}} را دارای ایهام تأکید دانستهاند. | آیه {{قرآن|...لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَىٰ مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا...|سوره=توبه|آیه=۱۰۸}} را دارای ایهام تأکید دانستهاند. در این آیه مخاطب تصور میکند عبارت «فیه» برای تأکید تکرار شده است؛ در حالی که چنین نیست و «فیه» دوم به مطلب دیگری اشاره دارد.<ref name=":0" /> ایهام تأکید بهکار بردن واژهای است، که مخاطب تصور میکند گوینده یا نویسنده قصد تأکید دارد؛ در حالی که مراد او چنین نیست.<ref name=":0">مطلوب، احمد، معجم المصطلحات البلاغیه و تطورها، بیروت، مکتبه لبنان ناشرون، چاپ اول، ص۲۱۷.</ref> | ||
در این آیه | |||
<ref name=":0">مطلوب، احمد، معجم المصطلحات البلاغیه و تطورها، بیروت، مکتبه لبنان ناشرون، چاپ اول، ص۲۱۷.</ref> | |||
=== ایهام توجیه === | === ایهام توجیه === | ||
ایهام توجیه | قرآن را دارای ایهام توجیه دانستهاند.{{مدرک|date=فوریه ۲۰۲۲}} ایهام توجیه بهکار بردن سخنی است که دو معنای متضاد دارد و مخاطب نمیتواند تشخیص دهد گوینده کدام معنا را اراده کرده است. در ایهام توجیه گوینده به گونهای سخن میگوید که شنونده متوجه نمیشود از او تعریف شده یا مورد سرزنش قرار گرفته است.<ref>نگاه کنید به ابن حجه، تقی الدین، خزانه الأدب و غایه الأرب، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، ج۲، ص۱۱۰؛ صفیالدین حلی، عبدالعزیز، شرح الکافیه البدیعیه، بغداد، دیوان الوقف السنی، مرکز البحوث و الدراسات الإسلامیه، چاپ اول، ص۱۰۰؛ مطلوب، احمد، معجم المصطلحات البلاغیه و تطورها، بیروت، مکتبه لبنان ناشرون، چاپ، ص۲۵.</ref> برخی از نمونههای کاربرد ایهام توجیه در قرآن چنین است: | ||
* «وَ إِنَّا أَوْ إِیَّاکُمْ لَعَلی هُدیً أَوْ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ».<ref>سبأ/ ۲۴.</ref> در این آیه آمده است: «إِنَّا أَوْ إِیَّاکُمْ» یعنی ما یا شما در هدایت یا گمراهی آشکار هستیم و این سخن را سربسته گفته و روشن نکرده که کدام یک هدایت شده و کدام یک گمراه هستند. | * «وَ إِنَّا أَوْ إِیَّاکُمْ لَعَلی هُدیً أَوْ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ».<ref>سبأ/ ۲۴.</ref> در این آیه آمده است: «إِنَّا أَوْ إِیَّاکُمْ» یعنی ما یا شما در هدایت یا گمراهی آشکار هستیم و این سخن را سربسته گفته و روشن نکرده که کدام یک هدایت شده و کدام یک گمراه هستند. | ||
خط ۳۶: | خط ۲۶: | ||
البته این فن پیامهای خاص خود را دارد و منظور این است که با برخی از افراد به صراحت سخن گفته نشود و بعضی مطالب سربسته گفته باشد و این فن در سخن گفتن تأثیر زیادی در افراد دارد مثلاً پیام آیه «إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ» این است که افراد امید وار به رحمت خدا باشند و از عذاب الهی نیز بترسند؛ در حالی که اگر میگفت فقط عذاب میکنم یا فقط میبخشم، این پیام را نمیرساند. | البته این فن پیامهای خاص خود را دارد و منظور این است که با برخی از افراد به صراحت سخن گفته نشود و بعضی مطالب سربسته گفته باشد و این فن در سخن گفتن تأثیر زیادی در افراد دارد مثلاً پیام آیه «إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ» این است که افراد امید وار به رحمت خدا باشند و از عذاب الهی نیز بترسند؛ در حالی که اگر میگفت فقط عذاب میکنم یا فقط میبخشم، این پیام را نمیرساند. | ||
=== ایهام تضاد === | === ایهام تضاد === |
نسخهٔ ۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۴
این مقاله هماکنون به دست A.ahmadi در حال ویرایش است. |
آرایه ادبی ایهام با همه اقسام آن، در قرآن به کار رفته است.
مفهومشناسی ایهام
ایهام در اصطلاح، بهکارگیری واژهای است که در جمله یا در شعر دو معنی داشته باشد، یکی نزدیک و دیگری دور و هر یک از معنیها با واژههای دیگر متناسب باشد. در ایهام، بیشتر معنی دور، مورد نظر هنرمند است.[۱] ایهام دارای اقسامی مانند توریه، ایهام تناسب، استخدام و اسلوب الحکیم است.[۲]
اقسام ایهام در قرآن
بیشتر متشابهات قرآن را از جنس ایهام دانستهاند.[نیازمند منبع] در این آیات، معنایی از آیات اراده شده که در مرحله اول به ذهن مخاطب خطور نمیکند؛ مانند آیه ﴿الرَّحْمَٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَىٰ؛ [خدای] رحمان بر تخت فرمانروایی و تدبیر امور آفرینش چیره و مسلّط است.﴾(طه:۵) که معنای نزدیک به ذهن مخاطب تکیه زدن و ایستادن خدا بر عرش است؛ در حالی که برای خدا این معنا متصور نیست.[نیازمند منبع] برخی دیگر از نمونههای بهکار رفتن ایهام در قرآن با توجه به اقسام ایهام چنین شمرده شده است:
ایهام تناسب
آیاتی مانند ﴿الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ۵وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ۶؛ خورشید و ماه با حسابی [منظم و دقیق] روانند؛ و گیاه و درخت همواره [برای او] سجده میکنند.﴾(الرحمن) را دارای ایهام تناسب دانستهاند. از ظاهر این آیات استفاده میشود که بین شمس، قمر و نجم تناسب وجود دارد؛ چون معنای نجم در ذهن شنونده ستاره است که با شمس و قمر تناسب دارد؛ ولی در این آیه، تناسب نجم با خورشید و ماه مراد نیست، بلکه با «شجر» (درخت) تناسب دارد و مراد از نجم گیاهانی است که دارای شاخه بلند نیستند.[نیازمند منبع]
ایهام تأکید
آیه ﴿...لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَىٰ مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا...﴾(توبه:۱۰۸) را دارای ایهام تأکید دانستهاند. در این آیه مخاطب تصور میکند عبارت «فیه» برای تأکید تکرار شده است؛ در حالی که چنین نیست و «فیه» دوم به مطلب دیگری اشاره دارد.[۳] ایهام تأکید بهکار بردن واژهای است، که مخاطب تصور میکند گوینده یا نویسنده قصد تأکید دارد؛ در حالی که مراد او چنین نیست.[۳]
ایهام توجیه
قرآن را دارای ایهام توجیه دانستهاند.[نیازمند منبع] ایهام توجیه بهکار بردن سخنی است که دو معنای متضاد دارد و مخاطب نمیتواند تشخیص دهد گوینده کدام معنا را اراده کرده است. در ایهام توجیه گوینده به گونهای سخن میگوید که شنونده متوجه نمیشود از او تعریف شده یا مورد سرزنش قرار گرفته است.[۴] برخی از نمونههای کاربرد ایهام توجیه در قرآن چنین است:
- «وَ إِنَّا أَوْ إِیَّاکُمْ لَعَلی هُدیً أَوْ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ».[۵] در این آیه آمده است: «إِنَّا أَوْ إِیَّاکُمْ» یعنی ما یا شما در هدایت یا گمراهی آشکار هستیم و این سخن را سربسته گفته و روشن نکرده که کدام یک هدایت شده و کدام یک گمراه هستند.
- «مِنَ الَّذِینَ هادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ یَقُولُونَ سَمِعْنا وَ عَصَیْنا وَ اسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ وَ راعِنا لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ طَعْناً فِی الدِّینِ» .[۶] در این آیه آمده است: «اسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ» یعنی بشنو که نمیشنوی و این یک سخن دو پهلوست که معلوم نیست بالاخره میشنود یا نمیشنود.
- «قالُوا لَبِثْنا یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ».[۷] در این آیه آمده است که «یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ» یعنی یک روز یا قسمتی از روز و این یعنی تردید وجود دارد و دقیق مشخص نیسن یک زور مانده بودند یا قسمتی از روز را.
- «وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ».[۸] در این آیه میگوید: «إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ»؛ یعنی خداوند آشکارا نگفته با این افراد چه خواهد کرد، بلکه میگوید ما این افراد را یا عذاب میدهیم یا توبهشان را میپذیریم.
البته این فن پیامهای خاص خود را دارد و منظور این است که با برخی از افراد به صراحت سخن گفته نشود و بعضی مطالب سربسته گفته باشد و این فن در سخن گفتن تأثیر زیادی در افراد دارد مثلاً پیام آیه «إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ» این است که افراد امید وار به رحمت خدا باشند و از عذاب الهی نیز بترسند؛ در حالی که اگر میگفت فقط عذاب میکنم یا فقط میبخشم، این پیام را نمیرساند.
ایهام تضاد
گوینده لفظی را استعمال میکند که در ظاهر با هم تضاد دارند، اما در معنای اصلی کلمه تضادی وجود ندارد؛ مانند: «مَنْ تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ یُضِلُّهُ وَ یَهْدِیهِ إِلی عَذابِ السَّعِیرِ»؛[۹] «هرکس او را به دوستی گیرد قطعاً او وی را گمراه میسازد و به عذاب آتش میکشاند».
در این آیه ظاهر این است که کلمه «یهدیه» مقابل ضلالت است در حالی که معنای آن در این آیه «میکشاند» است نه هدایت میکند، با این اعتبار، مقابل ضلالت نیست و به این ایهام، ایهام تضاد گفته میشود.[۱۰]
ایهام طباق
گوینده لفظی را بگوید که معنای آن با معنای ضدش مطابقت داشته باشد نه با معنای اصلی آن کلمه مانند «مِمَّا خَطِیئاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا ناراً».[۱۱] در این آیه بین غرق شدن و دخول در آتش مطابقت شده، در حالی که داخل شدن به آتش با سوختن تناسب داشته و باید میگفت و سوختن چون داخل آتش شدند، اما فرمود و غرق شدند و در آتش وارد شدند، در حالی که غرق شدن ضد سوختن است.[۱۲]
منابع
- ↑ موسوي، مير نعمتالله، فرهنگ بدیع، تبریز، احرار، ۱۳۸۲ش، ص۴۰، به نقل از شعبانی اندبیلی، عاقله، «ایهام و مصادیق آن»، در مجله رشد آموزش زبان و ادب فارسی، دوره ۲۳، شماره ۴، تابستان ۸۹، ص۵۱.
- ↑ عاقله، «ایهام و مصادیق آن»، در مجله رشد آموزش زبان و ادب فارسی، دوره ۲۳، شماره ۴، تابستان ۸۹، ص۵۱.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ مطلوب، احمد، معجم المصطلحات البلاغیه و تطورها، بیروت، مکتبه لبنان ناشرون، چاپ اول، ص۲۱۷.
- ↑ نگاه کنید به ابن حجه، تقی الدین، خزانه الأدب و غایه الأرب، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، ج۲، ص۱۱۰؛ صفیالدین حلی، عبدالعزیز، شرح الکافیه البدیعیه، بغداد، دیوان الوقف السنی، مرکز البحوث و الدراسات الإسلامیه، چاپ اول، ص۱۰۰؛ مطلوب، احمد، معجم المصطلحات البلاغیه و تطورها، بیروت، مکتبه لبنان ناشرون، چاپ، ص۲۵.
- ↑ سبأ/ ۲۴.
- ↑ نساء/ ۴۶.
- ↑ کهف/ ۱۹؛ مومنون/ ۱۱۳.
- ↑ توبه/ ۱۰۶.
- ↑ حج/ ۴.
- ↑ عرفان، حسن، ترجمه و شرح جواهر البلاغه، قم، بلاغت، چاپ دهم، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۴۹.
- ↑ نوح/ ۲۵.
- ↑ ابن حجه، تقی الدین، خزانه الأدب و غایه الأرب، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، ج۲، ص۷۶.