حکومت دینی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
تئوکراسی یا ربانی سالاری به گونه‌های مختلفی در تاریخ ظاهر شده است. شکلی از آن در جوامع ابتدایی نظیر مصر، هند و چین وجود داشته است.<ref>جوان آراسته، حسین، مبانی حکومت اسلامی، قم، انتشارات بوستان کتاب، ص۳۰.</ref> شکل دیگری از آن در جهان مسیحیت پدید آمد و رهبران کلیسا با آن که ایده الوهیت حاکمان را رد نمودند اما به نوعی تفویض مستقیم حق حکومت به رهبران دینی را قائل شدند. آنان، حاکم را تنها در برابر خداوند مسئول دانسته و اطاعت مطلق از او را واجب و هرگونه مخالفت با او را غیرقابل پذیرش تلقی کردند.<ref>جوان آراسته، حسین، مبانی حکومت اسلامی.</ref> عالمان مسلمان براساس جهان‌بینی اسلامی، معتقدند سراسر هستی مِلک خداوند است<ref>مائده/۱۷.</ref> و در این قلمرو، شریکی برای او وجود ندارد.<ref>انعام/۵۷.</ref>  
تئوکراسی یا ربانی سالاری به گونه‌های مختلفی در تاریخ ظاهر شده است. شکلی از آن در جوامع ابتدایی نظیر مصر، هند و چین وجود داشته است.<ref>جوان آراسته، حسین، مبانی حکومت اسلامی، قم، انتشارات بوستان کتاب، ص۳۰.</ref> شکل دیگری از آن در جهان مسیحیت پدید آمد و رهبران کلیسا با آن که ایده الوهیت حاکمان را رد نمودند اما به نوعی تفویض مستقیم حق حکومت به رهبران دینی را قائل شدند. آنان، حاکم را تنها در برابر خداوند مسئول دانسته و اطاعت مطلق از او را واجب و هرگونه مخالفت با او را غیرقابل پذیرش تلقی کردند.<ref>جوان آراسته، حسین، مبانی حکومت اسلامی.</ref> عالمان مسلمان براساس جهان‌بینی اسلامی، معتقدند سراسر هستی مِلک خداوند است<ref>مائده/۱۷.</ref> و در این قلمرو، شریکی برای او وجود ندارد.<ref>انعام/۵۷.</ref>  


براساس اعتقاد مسلمانان، حاکمیت، اختصاص به خداوند دارد؛<ref>جوان آراسته، حسین، ، ص۱۳۵.</ref> در اصل دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده: «جمهور اسلامی‏، نظامی‏ است‏ بر پایه‏ ایمان‏ به‏: ۱. خدای‏ یکتا ( لااله‏ الاالله‏ ) و اختصاص‏ حاکمیت‏ و تشریع به‏ او و لزوم‏ تسلیم‏ در برابر امر او. ... »<ref>«[https://rc.majlis.ir/fa/law/show/133613 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]»، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی.</ref> بر پایه این اصل اعتقاد بر این دانسته شده که هیچ انسانی حق حاکمیت و ولایت بر جامعه بشری را ندارد مگر آن که از سوی خالق و آفریدگار باشد.<ref name=":0" /> انبیاء و اولیاء الهی که بر جامعه انسانی حاکمیت و ولایت دارند، ولایت آنان، به اذن و فرمان خداوند است.<ref name=":0">جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه (ولایت فقاهت و عدالت)، قم:مرکزنشراسراء، ص۱۴۸.</ref>
براساس اعتقاد مسلمانان، حاکمیت، اختصاص به خداوند دارد؛<ref>جوان آراسته، حسین، ، ص۱۳۵.</ref> در اصل دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده: «جمهوری اسلامی‏، نظامی‏ است‏ بر پایه‏ ایمان‏ به‏: ۱. خدای‏ یکتا ( لااله‏ الاالله‏ ) و اختصاص‏ حاکمیت‏ و تشریع به‏ او و لزوم‏ تسلیم‏ در برابر امر او. ... »<ref>«[https://rc.majlis.ir/fa/law/show/133613 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]»، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی.</ref> بر پایه این اصل اعتقاد بر این دانسته شده که هیچ انسانی حق حاکمیت و ولایت بر جامعه بشری را ندارد مگر آن که از سوی خالق و آفریدگار باشد.<ref name=":0" /> انبیاء و اولیاء الهی که بر جامعه انسانی حاکمیت و ولایت دارند، ولایت آنان، به اذن و فرمان خداوند است.<ref name=":0">جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه (ولایت فقاهت و عدالت)، قم:مرکزنشراسراء، ص۱۴۸.</ref>


در اسلام و حکومت اسلامی، علاوه بر این که حاکم، قانون خداوند است نه شخص<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه، ص۲۵۶.</ref> و حکومت به عنوان وظیفه است نه امتیاز،<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه، ص۲۵۴.</ref> مرجع عالی دینی تنها بیان‌کننده و مجری قانون است.<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه، ص۴۶۴.</ref> حاکم در حکومت اسلامی با داشتن صلاحیت و شرایط علم و عدالت، به صورت حاکمیتی عقلانی، مسئول و قابل انتقاد و نظارت و هم‌چنین تابع شریعت الهی است.<ref>جوان آراسته، مبانی حکومت اسلامی، ص۳۰۱.</ref>
در اسلام و حکومت اسلامی، علاوه بر این که حاکم، قانون خداوند است نه شخص<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه، ص۲۵۶.</ref> و حکومت به عنوان وظیفه است نه امتیاز،<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه، ص۲۵۴.</ref> مرجع عالی دینی تنها بیان‌کننده و مجری قانون است.<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه، ص۴۶۴.</ref> حاکم در حکومت اسلامی با داشتن صلاحیت و شرایط علم و عدالت، به صورت حاکمیتی عقلانی، مسئول و قابل انتقاد و نظارت و هم‌چنین تابع شریعت الهی است.<ref>جوان آراسته، مبانی حکومت اسلامی، ص۳۰۱.</ref>

نسخهٔ ‏۶ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۳

سؤال

حکومت دینی (تئوکراسی) چه حکومتی است. آیا مورد تأیید اسلام است؟

درگاه‌ها
حکومت دینی.png


حکومت دینی (تئوکراسی، Theocracy)[۱] که در آن، حکومت از جانب خداوند است و قدرت سیاسی در دست مرجع عالی دینی است.[۲]

تئوکراسی یا ربانی سالاری به گونه‌های مختلفی در تاریخ ظاهر شده است. شکلی از آن در جوامع ابتدایی نظیر مصر، هند و چین وجود داشته است.[۳] شکل دیگری از آن در جهان مسیحیت پدید آمد و رهبران کلیسا با آن که ایده الوهیت حاکمان را رد نمودند اما به نوعی تفویض مستقیم حق حکومت به رهبران دینی را قائل شدند. آنان، حاکم را تنها در برابر خداوند مسئول دانسته و اطاعت مطلق از او را واجب و هرگونه مخالفت با او را غیرقابل پذیرش تلقی کردند.[۴] عالمان مسلمان براساس جهان‌بینی اسلامی، معتقدند سراسر هستی مِلک خداوند است[۵] و در این قلمرو، شریکی برای او وجود ندارد.[۶]

براساس اعتقاد مسلمانان، حاکمیت، اختصاص به خداوند دارد؛[۷] در اصل دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده: «جمهوری اسلامی‏، نظامی‏ است‏ بر پایه‏ ایمان‏ به‏: ۱. خدای‏ یکتا ( لااله‏ الاالله‏ ) و اختصاص‏ حاکمیت‏ و تشریع به‏ او و لزوم‏ تسلیم‏ در برابر امر او. ... »[۸] بر پایه این اصل اعتقاد بر این دانسته شده که هیچ انسانی حق حاکمیت و ولایت بر جامعه بشری را ندارد مگر آن که از سوی خالق و آفریدگار باشد.[۹] انبیاء و اولیاء الهی که بر جامعه انسانی حاکمیت و ولایت دارند، ولایت آنان، به اذن و فرمان خداوند است.[۹]

در اسلام و حکومت اسلامی، علاوه بر این که حاکم، قانون خداوند است نه شخص[۱۰] و حکومت به عنوان وظیفه است نه امتیاز،[۱۱] مرجع عالی دینی تنها بیان‌کننده و مجری قانون است.[۱۲] حاکم در حکومت اسلامی با داشتن صلاحیت و شرایط علم و عدالت، به صورت حاکمیتی عقلانی، مسئول و قابل انتقاد و نظارت و هم‌چنین تابع شریعت الهی است.[۱۳]


منابع

  1. طلوعی، محمد، فرهنگ جامع سیاسی، نشر علم.
  2. آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، انتشارات مروارید.
  3. جوان آراسته، حسین، مبانی حکومت اسلامی، قم، انتشارات بوستان کتاب، ص۳۰.
  4. جوان آراسته، حسین، مبانی حکومت اسلامی.
  5. مائده/۱۷.
  6. انعام/۵۷.
  7. جوان آراسته، حسین، ، ص۱۳۵.
  8. «قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران»، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه (ولایت فقاهت و عدالت)، قم:مرکزنشراسراء، ص۱۴۸.
  10. جوادی آملی، ولایت فقیه، ص۲۵۶.
  11. جوادی آملی، ولایت فقیه، ص۲۵۴.
  12. جوادی آملی، ولایت فقیه، ص۴۶۴.
  13. جوان آراسته، مبانی حکومت اسلامی، ص۳۰۱.