کشته شدن شیعیان دروغگو توسط امام زمان(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
'''کشته شدن شیعیان دروغگو توسط امام زمان(ع)''' مضمون روایتی در کتاب رجالِ کشی است که از نظر سند ضعیف دانسته شده است.  
'''کشته شدن شیعیان دروغگو توسط امام زمان(ع)''' مضمون روایتی در کتاب [[اختیار معرفة الرجال (کتاب)|رجالِ کشی]] است<ref name=":0">رجال کشي ، ص۲۹۹ ، حديث ۵۳۳.</ref> که از نظر سند [[حدیث ضعیف|ضعیف]] دانسته شده است. این روایت را [[شیخ طوسی]] (درگذشت ۴۶۰ق)<ref>طوسي ، محمد ؛ اختيار معرفه الرجال ، قم ، موسسه آل البيت ، بي تا ، ج۲ ، ص۵۸۹ .</ref> و [[شیخ حر عاملی]] (درگذشت ۱۱۰۴ق)<ref>حر عاملي ، محمد بن حسن ؛ اثبات الهدي ، ج۷ ، ص۱۲۱.</ref> با همین سند از کتاب رجال کشی نقل کرده‌اند. 


براي درستي و مستند بودن اينگونه روايات بايد به چند نکته توجه نمود:  
بررسی راویان سلسله‌سند این روایت بر اساس منابع رجالی شیعه چنین است:  


نکته اول : اصل روايت :
* حمدويه بن نصير کشي است و ثقه و مورد اعتماد مي باشد.<ref>رک : علامه حلي ؛ خلاصه الاقوال ، بي جا ، موسسه نشر الفقاهه ، چاپ اول ، ۱۴۱۷ ه . ق ، ص۱۳۳. و رک : اردبيلي ، محمد علي ؛ جامع الرواه، بي جا ، مکتبه المحديه ، بي تا ، ج۱ ، ص۲۷۸.</ref>
* محمد بن عيسى بن که عبيد که شیخ طوسی<ref>شيخ طوسي ؛ الفهرست ، بي جا ، موسسه نشر الفقاهه ، چاپ اول ، ۱۴۱۷ ه . ق ، ص۲۱۶ و ص۳۹۱.</ref> او را غیر قابل اعتماد و در برابر، [[احمد بن علی نجاشی]]<ref>نجاشي ؛ رجال النجاشي ، قم ، جامه مدرسين ، چاپ پنجم ، ۱۴۱۶ ه . ق ، ص۳۳۳.</ref> و [[مصطفی تفرشی]]<ref>تفرشي ؛ نقد الرجال ، قم ، موسسه آل البيت ، چاپ اول ، ۱۴۱۸ ه . ق ، ج۴ ، ص۲۹۲.</ref> ثقه و مورد اطمینان دانسته‌اند؛ البته به اعتقاد کسانی که او را ثقه دانسته‌اند نیز، به روایات محمد بن عیسی از یونس بن عبدالرحمن نمی‌توان اعتماد کرد.<ref>حلي ، ابن داوود، رجال ابن داوود، نجف ، حيدريه ، ۱۳۹۲م ، ص۲۷۵؛ تفرشي، نقد الرجال، قم، مؤسسه آل البيت، چاپ اول، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۲۹۲؛ جامع الرواه،  بي جا ، مکتبه المحديه ، بي‌تا ، ج۲، ص۳۷۵.</ref>


امام صادق عليه السلام فرمودند : «لو قام قائمنا بدأ بكذابي الشيعه فقتلهم»<ref>رجال کشي ، ص۲۹۹ ، حديث ۵۳۳.</ref> ؛ «اگر قائم ما قيام کند اول سراغ شيعيان دروغگو مي رود و آنها را مي کشد».
* يونس بن عبد الرحمن که او را ثقه دانسته‌اند.<ref>. رک : رجال النجاشي ، پيشين ، ص۴۴۶. و رک : رجال ابن داوود ، پيشين ، ص۲۰۷.</ref>  
 
* يحيي بن عمران حلبي که او را ثقه و احاديثش را صحيح شمرده‌اند.<ref>رک : رجال النجاشي ، پيشين ، ص۴۴۴. و رک : خلاصه الاقوال ، پيشين ، ص۲۹۴.</ref>  
اصل روايت را فقط رجال کشي نقل کرده است و بقيه مانند شيخ طوسي<ref>طوسي ، محمد ؛ اختيار معرفه الرجال ، قم ، موسسه آل البيت ، بي تا ، ج۲ ، ص۵۸۹ .</ref> ، مرحوم خوئي<ref>خوئي ، ابوالقاسم ، معجم رجال الحديث ، بي جا ، بي نا ، چاپ پنجم ، ۱۴۱۳ ه ق ، ج۱۵ ، ص۲۶۵.</ref> و شيخ محمد بن حسن حر عاملي در اثبات الهدي<ref>حر عاملي ، محمد بن حسن ؛ اثبات الهدي ، ج۷ ، ص۱۲۱.</ref> ، از کتاب وي نقل مي کنند .
* مفضل بن عمر که گاهي تضعيف شده وگاهي مورد اعتماد دانسته شده است{{مدرک|date=اکتبر ۲۰۲۱}}
 
ياد آور مي شويم که اين روايات در کتاب هاي معتبر روايي نيامده است و اثبات الهدي نيز از کتاب هاي قرن ۱۱ هجري قمري است .
 
نکته دوم سند حديث :
 
اين روايت فقط يک سلسله سند دارد و در اصطلاح روايت شناسي ، خبر واحد است و راويان اين حديث عبارتند از :
 
1. حمدويه : وي حمدويه بن نصير کشي است و ثقه و مورد اعتماد مي باشد.<ref>رک : علامه حلي ؛ خلاصه الاقوال ، بي جا ، موسسه نشر الفقاهه ، چاپ اول ، ۱۴۱۷ ه . ق ، ص۱۳۳. و رک : اردبيلي ، محمد علي ؛ جامع الرواه، بي جا ، مکتبه المحديه ، بي تا ، ج۱ ، ص۲۷۸.</ref>
2.
3. محمد بن عيسى : وي همان محمد بن عيسي بن عبيد مي باشد که در کتاب هاي رجالي ، حمدويه گاهي از او به عبيد تعبير کرده و مي گويد عبيد برايم نقل کرد و گاهي مي گويد محمد بن عيسي بن عبيد و گاهي نيز مي گويد محمد بن عيسي .
4.
در باره محمد بن عيسي دو ديدگاه وجود دارد :
 
ديدگاه اول مانند شيخ طوسي <ref>شيخ طوسي ؛ الفهرست ، بي جا ، موسسه نشر الفقاهه ، چاپ اول ، ۱۴۱۷ ه . ق ، ص۲۱۶ و ص۳۹۱.</ref> و .... مي گويند : وي ثقه نيست و نمي توان رواياتش را پذيرفت ؛ ولي ديدگاه دوم مانند نجاشي<ref>نجاشي ؛ رجال النجاشي ، قم ، جامه مدرسين ، چاپ پنجم ، ۱۴۱۶ ه . ق ، ص۳۳۳.</ref> ، تفرشي<ref>تفرشي ؛ نقد الرجال ، قم ، موسسه آل البيت ، چاپ اول ، ۱۴۱۸ ه . ق ، ج۴ ، ص۲۹۲.</ref> و ... مي گويد : وي ثقه است.
 
اما ديدگاه دوم هم که وي را ثقه مي داند ، بر اين باور است که به روايات محمد بن عيسي از يونس نمي توان اعتماد کرد و آنها را معتبر دانست.<ref>رک : حلي ، ابن داوود ؛ رجال ابن داوود ، نجف ، حيدريه ، ۱۳۹۲ م ، ص۲۷۵ . و رک : تفرشي ؛ نقد الرجال ، قم ، موسسه آل البيت ، چاپ اول ، ۱۴۱۸ ه . ق ، ج۴ ، ص۲۹۲. و رک : جامع الرواه ، پيشين ، ج۲ ، ص۳۷۵.</ref>
 
ابن داود در باره کتاب هاي يونس نيز مي نويسد : کتاب هاي وي معتبر است مگر آنچه را که محمد بن عيسي نقل مي کند که به اين روايات نمي توان اعتماد کرد.<ref>رجال ابن داوود ، پيشين ، ص۲۸۵.</ref>
 
5. يونس بن عبد الرحمن : ثقه است .<ref>. رک : رجال النجاشي ، پيشين ، ص۴۴۶. و رک : رجال ابن داوود ، پيشين ، ص۲۰۷.</ref>
6.
7. يحيى الحلبي : وي يحيي بن عمران حلبي است : ثقه و احاديثش صحيح مي باشد.<ref>رک : رجال النجاشي ، پيشين ، ص۴۴۴. و رک : خلاصه الاقوال ، پيشين ، ص۲۹۴.</ref>
8.
9. المفضل بن عمر : مفضل در کتاب هاي حديثي گاهي تضعيف شده وگاهي گفته شده که وي ثقه و مورد اعتماد است.
10.
نکته سوم : نتيجه بررسي ها :


1. در سند اين روايت محمد بن عيسي آمده که برخي وي را ثقه نمي دانند ؛  
1. در سند اين روايت محمد بن عيسي آمده که برخي وي را ثقه نمي دانند ؛  
خط ۵۶: خط ۳۱:


== متن و ترجمه ==
== متن و ترجمه ==
...عنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ ، قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ:{{عربی|لَوْ قَامَ قَائِمُنَا بَدَأَ بِكَذَّابِي اَلشِّيعَةِ فَقَتَلَهُمْ}}.
...عنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ ، قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ:{{عربی|لَوْ قَامَ قَائِمُنَا بَدَأَ بِكَذَّابِي اَلشِّيعَةِ فَقَتَلَهُمْ}}.<ref name=":0" />
{{نقل قول|امام صادق(ع): «اگر قائم ما قيام کند اول سراغ شيعيان دروغگو مي‌رود و آنها را مي‌کشد.»}}{{پایان پاسخ}}
{{نقل قول|امام صادق(ع): «اگر قائم ما قيام کند اول سراغ شيعيان دروغگو مي‌رود و آنها را مي‌کشد.»}}{{پایان پاسخ}}



نسخهٔ ‏۹ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۴۱

سؤال
حديثي از امام صادق عليه السلام نقل شده که : «لو قام قائمنا بدأ بكذابي الشيعه فقتلهم»؛ «اگر قائم ما قيام کند اول سراغ شيعيان دروغگو مي رود و آنها را مي کشد» آيا از نظر سند و دلالت معتبر است ؟


کشته شدن شیعیان دروغگو توسط امام زمان(ع) مضمون روایتی در کتاب رجالِ کشی است[۱] که از نظر سند ضعیف دانسته شده است. این روایت را شیخ طوسی (درگذشت ۴۶۰ق)[۲] و شیخ حر عاملی (درگذشت ۱۱۰۴ق)[۳] با همین سند از کتاب رجال کشی نقل کرده‌اند.

بررسی راویان سلسله‌سند این روایت بر اساس منابع رجالی شیعه چنین است:

  • حمدويه بن نصير کشي است و ثقه و مورد اعتماد مي باشد.[۴]
  • محمد بن عيسى بن که عبيد که شیخ طوسی[۵] او را غیر قابل اعتماد و در برابر، احمد بن علی نجاشی[۶] و مصطفی تفرشی[۷] ثقه و مورد اطمینان دانسته‌اند؛ البته به اعتقاد کسانی که او را ثقه دانسته‌اند نیز، به روایات محمد بن عیسی از یونس بن عبدالرحمن نمی‌توان اعتماد کرد.[۸]
  • يونس بن عبد الرحمن که او را ثقه دانسته‌اند.[۹]
  • يحيي بن عمران حلبي که او را ثقه و احاديثش را صحيح شمرده‌اند.[۱۰]
  • مفضل بن عمر که گاهي تضعيف شده وگاهي مورد اعتماد دانسته شده است[نیازمند منبع]

1. در سند اين روايت محمد بن عيسي آمده که برخي وي را ثقه نمي دانند ؛ 2. 3. در سند اين روايت محمد بن عيسي از يونس نقل کرده و در کتاب هاي رجالي آمده است که به روايت هاي محمد بن عيسي از يونس نبايد اعتماد کرد؛ 4. 5. مفضل بن عمر را برخي ثقه و برخي غير ثقه مي دانند ؛ 6. 7. رجال کشي نيز در معتبر يا غير معتبر آن سخن نگفته است و فقط روايت را نقل کرده است؛ 8. 9. اينگونه روايات را خبر واحد مي گويند و خبر واحد را نمي توان از عقايد پذيرفت ، بخصوص اگر از نظر سندي نيز معتبر نباشد؛ 10. 11. اين روايت را کتاب هاي معتبر حديثي نقل نکرده اند و خود اين دليل بر اين است که کتاب هاي روايي چنين روايتي را قبول نداشتند. 12. بنابراين نمي توان اين حديث را معتبر دانست.


[۱۱]

متن و ترجمه

...عنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ ، قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ:«لَوْ قَامَ قَائِمُنَا بَدَأَ بِكَذَّابِي اَلشِّيعَةِ فَقَتَلَهُمْ».[۱]


منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ رجال کشي ، ص۲۹۹ ، حديث ۵۳۳.
  2. طوسي ، محمد ؛ اختيار معرفه الرجال ، قم ، موسسه آل البيت ، بي تا ، ج۲ ، ص۵۸۹ .
  3. حر عاملي ، محمد بن حسن ؛ اثبات الهدي ، ج۷ ، ص۱۲۱.
  4. رک : علامه حلي ؛ خلاصه الاقوال ، بي جا ، موسسه نشر الفقاهه ، چاپ اول ، ۱۴۱۷ ه . ق ، ص۱۳۳. و رک : اردبيلي ، محمد علي ؛ جامع الرواه، بي جا ، مکتبه المحديه ، بي تا ، ج۱ ، ص۲۷۸.
  5. شيخ طوسي ؛ الفهرست ، بي جا ، موسسه نشر الفقاهه ، چاپ اول ، ۱۴۱۷ ه . ق ، ص۲۱۶ و ص۳۹۱.
  6. نجاشي ؛ رجال النجاشي ، قم ، جامه مدرسين ، چاپ پنجم ، ۱۴۱۶ ه . ق ، ص۳۳۳.
  7. تفرشي ؛ نقد الرجال ، قم ، موسسه آل البيت ، چاپ اول ، ۱۴۱۸ ه . ق ، ج۴ ، ص۲۹۲.
  8. حلي ، ابن داوود، رجال ابن داوود، نجف ، حيدريه ، ۱۳۹۲م ، ص۲۷۵؛ تفرشي، نقد الرجال، قم، مؤسسه آل البيت، چاپ اول، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۲۹۲؛ جامع الرواه، بي جا ، مکتبه المحديه ، بي‌تا ، ج۲، ص۳۷۵.
  9. . رک : رجال النجاشي ، پيشين ، ص۴۴۶. و رک : رجال ابن داوود ، پيشين ، ص۲۰۷.
  10. رک : رجال النجاشي ، پيشين ، ص۴۴۴. و رک : خلاصه الاقوال ، پيشين ، ص۲۹۴.
  11. مستدرك الوسائل، ج۱۱، ص۳۷۶، ح ۱۳۳۰۱.