سخت‌ترین مصیبت کربلا برای امام حسین(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}}سؤال: کدام يک از مصائب حادثه کربلا براي امام حسين(ع) مشکل و درد آور...» ایجاد کرد)
 
جز (ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}سؤال: کدام يک از مصائب حادثه کربلا براي امام حسين(ع) مشکل و درد آور بوده است؟
{{شروع متن}}


در تقابل و رويا رويي جبهه حق عليه باطل در طول تاريخ، صحنه هاي ماندگاري بر جاي مانده است؛ مانند رويا رويي قابيل با هابيل و همين طور نمرود با ابراهيم، فرعون با موسي و... يکي از اين جبهه ها که ماندگارترين آنها و در عين حال غم انگيز ترين آنها تا روز قيامت است صحنه زيباي عاشورا و نهضت حسين بن علي(ع) در مقابل طاغوت زمان خويش يزيد بن معاويه است. اين واقعه داراي ابعاد متفاوتي مي باشد. بعد سياسي، ديني، اجتماعي، فرهنگي و عاطفي از جمله اين ابعاد، هستند. بي شک اين نهضت نقش بزرگي در تبيين و تثبيت اسلام ناب محمّدي داشته است ، امّا در اين ميان بعد عاطفي اين واقعه که عبارت است از نحوه رويا رويي اهل بيت با مشکلات و تحمل و کنار آمدن آنها با مصيبت ها، درس هاي خوبي به جامعه بشريت در طول تاريخ داده و مي دهد .
{{سوال}}
کدام یک از مصائب حادثه کربلا برای امام حسین(ع) مشکل و دردآور بوده است؟
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
در تقابل و رؤیا رویی جبهه حق علیه باطل در طول تاریخ، صحنه‌های ماندگاری بر جای مانده است؛ مانند رؤیا رویی قابیل با هابیل و همین‌طور نمرود با ابراهیم، فرعون با موسی و… یکی از این جبهه‌ها که ماندگارترین آنها و در عین حال غم‌انگیزترین آنها تا روز قیامت است صحنه زیبای عاشورا و نهضت حسین بن علی(ع) در مقابل طاغوت زمان خویش یزید بن معاویه است. این واقعه دارای ابعاد متفاوتی می‌باشد. بعد سیاسی، دینی، اجتماعی، فرهنگی و عاطفی از جمله این ابعاد، هستند. بی شک این نهضت نقش بزرگی در تبیین و تثبیت اسلام ناب محمّدی داشته است، امّا در این میان بعد عاطفی این واقعه که عبارت است از نحوه رؤیا رویی اهل بیت با مشکلات و تحمل و کنار آمدن آنها با مصیبت‌ها، درس‌های خوبی به جامعه بشریت در طول تاریخ داده و می‌دهد.


نکته ديگر اين که در طول اين واقعه مخصوصا در روز عاشورا مصائب زيادي بر اهل بيت وارد آمده که هر کدام به نوبه خود، بزرگ و طاقت فرسا بود ؛ مانند مصيبت غريبي امام حسين(ع) ، عطش وي و کودکان و حرم ، شهادت علي اکبر، عباس بن علي، غارت خيام و... .<ref>شهرستاني، سيد محمد حسين، اشک روان بر امير کاروان (ترجمه خصائص الحسينيه)، قم، موسسه مطبوعاتي دارالکتاب (جزايري)، چاپ هفتم، ۱۳۱۳ق، ص۱۵۸ و ۱۵۹.</ref>
نکته دیگر این که در طول این واقعه مخصوصاً در روز عاشورا مصائب زیادی بر اهل بیت وارد آمده که هر کدام به نوبه خود، بزرگ و طاقت فرسا بود؛ مانند مصیبت غریبی امام حسین(ع)، عطش وی و کودکان و حرم، شهادت علی اکبر، عباس بن علی، غارت خیام و….<ref>شهرستانی، سید محمد حسین، اشک روان بر امیر کاروان (ترجمه خصائص الحسینیه)، قم، مؤسسه مطبوعاتی دارالکتاب (جزایری)، چاپ هفتم، ۱۳۱۳ق، ص۱۵۸ و ۱۵۹.</ref>


حال سؤال اين است که در ميان اين همه مصيبت ها، کدام يک از اين ها براي ابي عبدالله(ع) مشکل تر بوده است؟
حال سؤال این است که در میان این همه مصیبت‌ها، کدام یک از این‌ها برای ابی عبدالله(ع) مشکل‌تر بوده است؟


بايد بگوئيم هر کدام از اين مصيبت ها به نوبه خود بزرگ بوده است، تا جايي که بعضي از آنها، نقش محوري و کليدي، در شناساندن چهره زشت دشمن و ترسيم چهره زيبا و مظلوم امام حسين(ع) و اصحاب با وفاي وي داشته است. <ref>سيد بن طاووس، اللهوف، قم، دارالاسوه، چاپ سيزدهم، ۱۳۷۸ش، ص۱۶۶.</ref> امّا در ميان اين مصيبت ها چند مورد براي امام(ع) خيلي سنگين و درد آور بوده، تا جايي که در اين مصائب، بر حالات ابي عبدالله و حتي بر چهره نوراني حضرتش اثري گران گذارده است؛ که ما در ذيل چند نمونه مهم آن را متذکر مي شويم:
باید بگوئیم هر کدام از این مصیبت‌ها به نوبه خود بزرگ بوده است، تا جایی که بعضی از آنها، نقش محوری و کلیدی، در شناساندن چهره زشت دشمن و ترسیم چهره زیبا و مظلوم امام حسین(ع) و اصحاب با وفای وی داشته است.<ref>سید بن طاووس، اللهوف، قم، دارالاسوه، چاپ سیزدهم، ۱۳۷۸ش، ص۱۶۶.</ref> امّا در میان این مصیبت‌ها چند مورد برای امام(ع) خیلی سنگین و دردآور بوده، تا جایی که در این مصائب، بر حالات ابی عبدالله و حتی بر چهره نورانی حضرتش اثری گران گذارده است؛ که ما در ذیل چند نمونه مهم آن را متذکر می‌شویم:


۱. شهادت علي اکبر(ع) ، علي اکبر کسي است که خُلقا، خَلقا و منطقا شبيه به پيامبر اکرم(ص) بود، به طوري که از ابي عبدالله(ع) در تواريخ مختلف آمده است که «کنا اذا شتقنا برسول الله(ص) نظرنا الي عليّ».<ref>اللهوف، همان، ص۱۶۶؛ اصفهاني، ابوالفرج، مقاتل الطالبيين، قم، منشورات رضي، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق، ص۷۷.</ref> يعني ما هر گاه مشتاق جمال نوراني پيامبر، مي شديم، به علي اکبر نگاه مي کرديم. اين فرمايش از آن وجود بالا و والا، نشانه شدت علاقه روحي و عاطفي امام به فرزندشان مي باشد و قرائني بر سنگيني مصيبت و بر اين مطلب وجود دارد:
۱. شهادت علی اکبر(ع)، علی اکبر کسی است که خُلقا، خَلقا و منطقا شبیه به پیامبر اکرم(ص) بود، به طوری که از ابی عبدالله(ع) در تواریخ مختلف آمده است که «کنا اذا شتقنا برسول الله(ص) نظرنا الی علیّ».<ref>اللهوف، همان، ص۱۶۶؛ اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، قم، منشورات رضی، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق، ص۷۷.</ref> یعنی ما هر گاه مشتاق جمال نورانی پیامبر، می‌شدیم، به علی اکبر نگاه می‌کردیم. این فرمایش از آن وجود بالا و والا، نشانه شدت علاقه روحی و عاطفی امام به فرزندشان می‌باشد و قرائنی بر سنگینی مصیبت و بر این مطلب وجود دارد:


الف) هنگام به ميدان رفتن علي، خطاب به ابن سعد کرده و فرمودند: «خداوند نسلت را قطع کند؛ همان گونه که نسل مرا قطع کردي».<ref>اللهوف، همان، ص۱۶۶.</ref> اين بيان امام(ع) شدت عاطفه ابي عبدالله(ع) و مقام والاي علي اکبر و اوج مصيبت را مي رساند.
الف) هنگام به میدان رفتن علی، خطاب به ابن سعد کرده و فرمودند: «خداوند نسلت را قطع کند؛ همان گونه که نسل مرا قطع کردی».<ref>اللهوف، همان، ص۱۶۶.</ref> این بیان امام(ع) شدت عاطفه ابی عبدالله(ع) و مقام والای علی اکبر و اوج مصیبت را می‌رساند.


ب) هنگام شهادت علي اکبر، امام بالاي جنازه وي گريه شديدي کرد، که به نقل از مقاتل تا آن روز کسي ابي عبداله(ع) را اين طور نديده بود و با اين تعبير آمده است: «قبکا،بکاء عاليا»؛ يعني با صداي بلند گريه سر داد. اين نشان گر اوج فاجعه از سوي دشمن و اوج مصيبت و عاطفه، از جانب ابي عبدالله(ع)(ع) است.
ب) هنگام شهادت علی اکبر، امام بالای جنازه وی گریه شدیدی کرد، که به نقل از مقاتل تا آن روز کسی ابی عبداله(ع) را این‌طور ندیده بود و با این تعبیر آمده است: «قبکا، بکاء عالیا»؛ یعنی با صدای بلند گریه سر داد. این نشان گر اوج فاجعه از سوی دشمن و اوج مصیبت و عاطفه، از جانب ابی عبدالله(ع)(ع) است.


در جاي ديگر دارد که «سر علي را به دامن گرفت و به سينه چسبانيد و صدا زد: «ولدي علي، علي الدنيا بعدک العفا؛ دنيا پس از تو ارزش ماندن ندارد».<ref>ابن نما، حلّي، مثير الاحزان، قم، موسسه امام مهدي(عج)، ۱۴۰۶ق؛ شيخ مفيد، الارشاد، قم، موسسه اهل البيت لاحياء التراث، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۰۷.</ref>
در جای دیگر دارد که «سر علی را به دامن گرفت و به سینه چسبانید و صدا زد: «ولدی علی، علی الدنیا بعدک العفا؛ دنیا پس از تو ارزش ماندن ندارد».<ref>ابن نما، حلّی، مثیر الاحزان، قم، مؤسسه امام مهدی(عج)، ۱۴۰۶ق؛ شیخ مفید، الارشاد، قم، مؤسسه اهل البیت لاحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۰۷.</ref>


۲. دومين حادثه دردناک و سخت براي امام، شهادت حضرت ابي الفضل العباس(ع) است؛ شخصيت بسيار بزرگي که امام سجاد(ع) از او تعريف و تمجيد کرده است و فرموده: «کان عمّنا عباس(ع) نافذ البصير»؛ يعني عموي ما عباس داراي ايمان قوّي و داراي بصيرت در دين بوده است، قرائني نشان مي دهد که اين مصيبت جانکاه تأثير عميقي بر جسم و روح ابي عبدالله(ع) گذاشته است که در ذيل ذکر مي کنيم:
۲. دومین حادثه دردناک و سخت برای امام، شهادت حضرت ابی الفضل العباس(ع) است؛ شخصیت بسیار بزرگی که امام سجاد(ع) از او تعریف و تمجید کرده است و فرموده: «کان عمّنا عباس(ع) نافذ البصیر»؛ یعنی عموی ما عباس دارای ایمان قوّی و دارای بصیرت در دین بوده است، قرائنی نشان می‌دهد که این مصیبت جانکاه تأثیر عمیقی بر جسم و روح ابی عبدالله(ع) گذاشته است که در ذیل ذکر می‌کنیم:


الف) هنگام حضور بر بالين عباس هنگام شهادت و به دامن گرفتن سر وي فرمودند ـ الآن انکسر ظهري و قلت حيلتي؛ يعني حالا کمرم شکست و چاره ام کم شد.<ref>الارشاد، همان، ص۱۰۹.</ref> این مطلب نشانه اوج ابتلاء و سختي مصيبت ابي عبدالله(ع) و نشانه علاقه حضرت به ساحت برادر است.
الف) هنگام حضور بر بالین عباس هنگام شهادت و به دامن گرفتن سر وی فرمودند ـ الآن انکسر ظهری و قلت حیلتی؛ یعنی حالا کمرم شکست و چاره ام کم شد.<ref>الارشاد، همان، ص۱۰۹.</ref> این مطلب نشانه اوج ابتلاء و سختی مصیبت ابی عبدالله(ع) و نشانه علاقه حضرت به ساحت برادر است.


ب) در مقاتل نوشته اند: بان الانکسار في وجه الحسين(ع) يعني حالت شکست در چهره حضرت نمايان شد و اين نشانه درد و رنج حاکي از مصيبت است.
ب) در مقاتل نوشته‌اند: بان الانکسار فی وجه الحسین(ع) یعنی حالت شکست در چهره حضرت نمایان شد و این نشانه درد و رنج حاکی از مصیبت است.


۳. سومين مصيبت سخت و طاقت فرسا که براي حضرت پيش آمده مسأله شهادت علي اصغر در آغوش آن حضرت است. البته برخي مقاتل گفته اند حضرت امام حسين(ع) براي وداع، علي اصغر را به آغوش کشيده بود که حرمله تير برگلويش زد. ولي برخي مقاتل ديگر قضيه را به اين صورت نقل کرده اند که: «حضرت ام کلثوم خواهر امام حسين(ع) به او عرض کرد که اصغر سه روز است آب نياشاميده حضرت او را به آغوش کشيد و براي او طلب آب کرد که با تير حرمله به شهادت رسيد.
۳. سومین مصیبت سخت و طاقت فرسا که برای حضرت پیش آمده مسئله شهادت علی اصغر در آغوش آن حضرت است. البته برخی مقاتل گفته‌اند حضرت امام حسین(ع) برای وداع، علی اصغر را به آغوش کشیده بود که حرمله تیر برگلویش زد. ولی برخی مقاتل دیگر قضیه را به این صورت نقل کرده‌اند که: «حضرت ام کلثوم خواهر امام حسین(ع) به او عرض کرد که اصغر سه روز است آب نیاشامیده حضرت او را به آغوش کشید و برای او طلب آب کرد که با تیر حرمله به شهادت رسید.


چند دليل براي سختي اين مصيبت مي توان بر شمرد:
چند دلیل برای سختی این مصیبت می‌توان برشمرد:


الف) خون علي اصغر را به آسمان پاشيد و فرمود: «بر من آسان است اين مصيبت، به علت اين که خداوند اين مصائب را مي بيند».
الف) خون علی اصغر را به آسمان پاشید و فرمود: «بر من آسان است این مصیبت، به علت این که خداوند این مصائب را می‌بیند».


خداوند براي دلداري امام حسين(ع) فرمود: «يا حسين او را واگذار که ما، در بهشت برايش دايه اي تدارک ديده ايم تا به او شير دهد.<ref>الحائري، محمد مهدي، معاني السبطين، قم، منشورات اسلامي شريف رضي، چاپ اول، ج۱، ص۴۲۴.</ref>
خداوند برای دلداری امام حسین(ع) فرمود: «یا حسین او را واگذار که ما، در بهشت برایش دایه ای تدارک دیده‌ایم تا به او شیر دهد.<ref>الحائری، محمد مهدی، معانی السبطین، قم، منشورات اسلامی شریف رضی، چاپ اول، ج۱، ص۴۲۴.</ref>


مصائب بزرگ دیگری نیز قابل ذکر است ؛ زماني که سکينه(س) دختر حضرت به کنار جسد پدر آمد، گريه کرد و بي هوش شد که در حال بيهوشي اين اشعار را از حضرت آموخت که: «ليتکم في يوم عاشورا... الخ، يعني اي کاش در روز عاشورا مي ديديد که چگونه براي بچه کوچکم طلب آب کردم ولي به من رحم نکردند» يا در ادامه شعر مي فرمايد: «اين حادثه چنان سخت و طاقت فرساست که پايه هاي کوه هاي مکّه را خراب کرده است».<ref>همان، ص۴۲۵.</ref>
مصائب بزرگ دیگری نیز قابل ذکر است؛ زمانی که سکینه(س) دختر حضرت به کنار جسد پدر آمد، گریه کرد و بی هوش شد که در حال بیهوشی این اشعار را از حضرت آموخت که: «لیتکم فی یوم عاشورا… الخ، یعنی ای کاش در روز عاشورا می‌دیدید که چگونه برای بچه کوچکم طلب آب کردم ولی به من رحم نکردند» یا در ادامه شعر می‌فرماید: «این حادثه چنان سخت و طاقت فرساست که پایه‌های کوه‌های مکّه را خراب کرده است».<ref>همان، ص۴۲۵.</ref>


يا در زماني که نعش اصغر را آورد سکينه به استقبال پدر آمد و عرض کرد: «پدر جان گويا برادرم را سيراب کردي؟» و حضرت در جواب فرمود: دخترم! بيا قنداقه برادرت را بگير، که بر اثر تير دشمن سرش جدا شده است».<ref>همان، ص۴۲۴.</ref>
یا در زمانی که نعش اصغر را آورد سکینه به استقبال پدر آمد و عرض کرد: «پدر جان گویا برادرم را سیراب کردی؟» و حضرت در جواب فرمود: دخترم! بیا قنداقه برادرت را بگیر، که بر اثر تیر دشمن سرش جدا شده است».<ref>همان، ص۴۲۴.</ref>


مصيبت وداع نيز از جمله مشکل ترين مصيبت ها براي حضرت بوده است. البته ذکر اين نکته لازم است که امام(ع) چندين وداع داشته است که يکي از آنها وداع با شيرخواره اش بوده که مقاتل اشاره کرده اند.<ref>الارشاد، همان، ص۱۰۸.</ref>
مصیبت وداع نیز از جمله مشکل‌ترین مصیبت‌ها برای حضرت بوده است. البته ذکر این نکته لازم است که امام(ع) چندین وداع داشته است که یکی از آنها وداع با شیرخواره اش بوده که مقاتل اشاره کرده‌اند.<ref>الارشاد، همان، ص۱۰۸.</ref>


از جمله وداع هاي حضرت وداع با امام سجاد(ع) وداع با سکينه، و وداع با زنان حرم و اهل بيت خود و بالاخره وداع با زينب(س) و جريان معروف بوسه بر گلوي مبارک امام توسط زينب(س) و اجراي وصيت مادرش زهرا(س) مي باشد.<ref>معاني السبطين، همان، ص۲۱؛ اللهوف، همان، ص۱۲۴.</ref>
از جمله وداع‌های حضرت وداع با امام سجاد(ع) وداع با سکینه، و وداع با زنان حرم و اهل بیت خود و بالاخره وداع با زینب(س) و جریان معروف بوسه بر گلوی مبارک امام توسط زینب(س) و اجرای وصیت مادرش زهرا(س) می‌باشد.<ref>معانی السبطین، همان، ص۲۱؛ اللهوف، همان، ص۱۲۴.</ref>


مسأله عطش نيز از مصائب بزرگ بوده است. اين مسأله در غير بني هاشم تا حدودي محوري و جدّي نبوده ولي در بني هاشم به صورت يک مسأله جدّي مطرح بود و در خود ابي عبدالله(ع) نيز اين مسأله جدي بوده است که حضرت براي حل آن چاره هايي انديشيده بودند؛ از جمله ذخيره آب و جيره بندي و... فرستادن عباس به شريعه نيز براي آب به همين منظور بوده است، البته بنابر نقل مقاتل خود حضرت يکبار براي آوردن آب، قلب سياه دشمن را شکافت و خود را به شريعه رسانيد ولي هنگام برداشتن آب، دشمن حيله کرد و صدا زد: «يا حسين آب مي نوشي در حالي که به خيام حرم، حمله شده است» حضرت از دفع عطش صرف نظر کرد و به سوي خيمه روان شدند که از همين قول استفاده مي شود که مصيبت اساسي ديگر که براي وي سخت بوده، مسأله حمله دشمن به خيام حرم بوده است که حضرت براي جلوگيري از اين معضل نيز تدابيري انديشيده بودند، که از آن جمله بود: کندن خندق به دور خيام و اطراف آنها، بستن خيام با طناب به نزديک هم و... و هم چنين سفارش وي که خطاب به دشمن فرمودند: «اگر دين نداريد لااقل در دنياي خود آزاد مرد باشيد».
مسئله عطش نیز از مصائب بزرگ بوده است. این مسئله در غیر بنی هاشم تا حدودی محوری و جدّی نبوده ولی در بنی هاشم به صورت یک مسئله جدّی مطرح بود و در خود ابی عبدالله(ع) نیز این مسئله جدی بوده است که حضرت برای حل آن چاره‌هایی اندیشیده بودند؛ از جمله ذخیره آب و جیره‌بندی و… فرستادن عباس به شریعه نیز برای آب به همین منظور بوده است، البته بنابر نقل مقاتل خود حضرت یکبار برای آوردن آب، قلب سیاه دشمن را شکافت و خود را به شریعه رسانید ولی هنگام برداشتن آب، دشمن حیله کرد و صدا زد: «یا حسین آب می‌نوشی در حالی که به خیام حرم، حمله شده است» حضرت از دفع عطش صرف نظر کرد و به سوی خیمه روان شدند که از همین قول استفاده می‌شود که مصیبت اساسی دیگر که برای وی سخت بوده، مسئله حمله دشمن به خیام حرم بوده است که حضرت برای جلوگیری از این معضل نیز تدابیری اندیشیده بودند، که از آن جمله بود: کندن خندق به دور خیام و اطراف آنها، بستن خیام با طناب به نزدیک هم و… و هم چنین سفارش وی که خطاب به دشمن فرمودند: «اگر دین ندارید لااقل در دنیای خود آزادمرد باشید».


و هم چنين قول حضرت که فرمودند: «تا زنده ام متعرض زن ها و کودکان نشويد».<ref>خوارزمي، مقتل الحسين(ع)، قم، مکتبه المفيد، چاپ اول، ج۲، ص۳۳؛ مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۴۵، ص۵۰.</ref>
و هم چنین قول حضرت که فرمودند: «تا زنده ام متعرض زن‌ها و کودکان نشوید».<ref>خوارزمی، مقتل الحسین(ع)، قم، مکتبه المفید، چاپ اول، ج۲، ص۳۳؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۴۵، ص۵۰.</ref>


با توجه به موارد فوق به نظر مي رسد، مصيبت اصلي که موارد فوق و ساير مصيبت ها زير مجموعه اين مصيبت، قرار مي گيرد، مسأله عدم معرفت و شناخت حقيقي مردم کوفه و شام از امام(ع) بود؛ زيرا اگر آنها درک مي کردند که به وجود امام زنده اند و هستي آنها طفيل هستي امام(ع) مي باشد، هيچ گاه حاضر به مقاتله و پيکار با او نمي شدند.
با توجه به موارد فوق به نظر می‌رسد، مصیبت اصلی که موارد فوق و سایر مصیبت‌ها زیر مجموعه این مصیبت، قرار می‌گیرد، مسئله عدم معرفت و شناخت حقیقی مردم کوفه و شام از امام(ع) بود؛ زیرا اگر آنها درک می‌کردند که به وجود امام زنده اند و هستی آنها طفیل هستی امام(ع) می‌باشد، هیچ‌گاه حاضر به مقاتله و پیکار با او نمی‌شدند.


و حجت خداوند را غريب و تنها نمي گذاشتند، تا اين که بر نيزه غريبي تکيه بزند و صداي هل من ناصر او را پاسخ مي دادند . البته خطبه هاي فراوان حضرت براي هدايت آنها دليل قاطعي بر اين مصيبت است که برای امام ، عدم معرفت مردم و جهالت آنها بسيار سخت و طاقت فرسا بوده است و در هر لحظه اي از صحنه هاي جنگ تلاش مي کردند تا مردم را از تصميم نا بجايشان برگردانند ، ولي هيچ يک از اين سخنان در دل سنگ آنها اثر نکرد.<ref>اللهوف، همان، ص۸۶ و ۸۷.</ref>
و حجت خداوند را غریب و تنها نمی‌گذاشتند، تا این که بر نیزه غریبی تکیه بزند و صدای هل من ناصر او را پاسخ می‌دادند. البته خطبه‌های فراوان حضرت برای هدایت آنها دلیل قاطعی بر این مصیبت است که برای امام، عدم معرفت مردم و جهالت آنها بسیار سخت و طاقت فرسا بوده است و در هر لحظه ای از صحنه‌های جنگ تلاش می‌کردند تا مردم را از تصمیم نا بجایشان برگردانند، ولی هیچ‌یک از این سخنان در دل سنگ آنها اثر نکرد.<ref>اللهوف، همان، ص۸۶ و ۸۷.</ref>


عجيب اين که، امام(ع) حتي در زير خنجر شمر نيز براي هدايت وي تلاش کرد، که وي در جواب امام(ع) جايزه يزيد لعنت الله را بر شفاعت رسول خدا(ص) ترجيح داد.<ref>ملا محمد باقر، بهبهاني، الدمعه السّاکبه، بيروت، موسسه اعلمي، ۱۴۰۴ق، ص۲۷۱.</ref>
عجیب این که، امام(ع) حتی در زیر خنجر شمر نیز برای هدایت وی تلاش کرد، که وی در جواب امام(ع) جایزه یزید لعنت الله را بر شفاعت رسول خدا(ص) ترجیح داد.<ref>ملا محمد باقر، بهبهانی، الدمعه السّاکبه، بیروت، مؤسسه اعلمی، ۱۴۰۴ق، ص۲۷۱.</ref>


بنابراين علاوه بر مصيبت هاي زيادي که امام متحمّل شدند، مسأله عدم معرفت مردم نسبت به او و جهالت مردم بوده است؛ که ابي عبدالله الحسين(ع) براي حلّ آنها، حتي خون خويش را اهدا نمود؛ «و بذل مهجته ليستنقذ عبادک من الجهاله و حيره الضلاله».<ref>شيخ عباس قمي، مفاتيج الجنان، قم، چاپ اول، ص۷۷۱، زيارت اربعين.</ref>
بنابراین علاوه بر مصیبت‌های زیادی که امام متحمّل شدند، مسئله عدم معرفت مردم نسبت به او و جهالت مردم بوده است؛ که ابی عبدالله الحسین(ع) برای حلّ آنها، حتی خون خویش را اهدا نمود؛ «و بذل مهجته لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله».<ref>شیخ عباس قمی، مفاتیج الجنان، قم، چاپ اول، ص۷۷۱، زیارت اربعین.</ref>


مطالعه بيشتر
{{پایان پاسخ}}


۱ـ تأملي در نهضت عاشورا، دکتر رسول جعفريان.
== مطالعه بیشتر ==
* تأملی در نهضت عاشورا، دکتر رسول جعفریان.
* اشک روان بر امیر کاروان، ترجمه خصائص الحسینیه، شیخ جعفر شوشتری.
* عاشورا، ریشه‌ها، انگیزه‌ها و…، زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی، محققین رستم‌نژاد و داوودی.
* پژوهشکده علوم و فرهنگ اسلامی، نگاهی نو به جریان عاشورا، گروه تاریخ و سیره.


۲ـ اشک روان بر امير کاروان، ترجمه خصائص الحسينيه، شيخ جعفر شوشتري.
== منابع ==
{{پانویس|۲}}


۳ـ عاشورا، ريشه ها، انگيزه ها و...، زير نظر آيت الله مکارم شيرازي، محققين رستم نژاد و داوودي.
۴ـ پژوهشکده علوم و فرهنگ اسلامي، نگاهي نو به جريان عاشورا، گروه تاريخ و سيره.
==منابع==
<references />
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
|شاخه فرعی۱ =  
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۲ =  
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۱۲ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۰۴


سؤال

کدام یک از مصائب حادثه کربلا برای امام حسین(ع) مشکل و دردآور بوده است؟

در تقابل و رؤیا رویی جبهه حق علیه باطل در طول تاریخ، صحنه‌های ماندگاری بر جای مانده است؛ مانند رؤیا رویی قابیل با هابیل و همین‌طور نمرود با ابراهیم، فرعون با موسی و… یکی از این جبهه‌ها که ماندگارترین آنها و در عین حال غم‌انگیزترین آنها تا روز قیامت است صحنه زیبای عاشورا و نهضت حسین بن علی(ع) در مقابل طاغوت زمان خویش یزید بن معاویه است. این واقعه دارای ابعاد متفاوتی می‌باشد. بعد سیاسی، دینی، اجتماعی، فرهنگی و عاطفی از جمله این ابعاد، هستند. بی شک این نهضت نقش بزرگی در تبیین و تثبیت اسلام ناب محمّدی داشته است، امّا در این میان بعد عاطفی این واقعه که عبارت است از نحوه رؤیا رویی اهل بیت با مشکلات و تحمل و کنار آمدن آنها با مصیبت‌ها، درس‌های خوبی به جامعه بشریت در طول تاریخ داده و می‌دهد.

نکته دیگر این که در طول این واقعه مخصوصاً در روز عاشورا مصائب زیادی بر اهل بیت وارد آمده که هر کدام به نوبه خود، بزرگ و طاقت فرسا بود؛ مانند مصیبت غریبی امام حسین(ع)، عطش وی و کودکان و حرم، شهادت علی اکبر، عباس بن علی، غارت خیام و….[۱]

حال سؤال این است که در میان این همه مصیبت‌ها، کدام یک از این‌ها برای ابی عبدالله(ع) مشکل‌تر بوده است؟

باید بگوئیم هر کدام از این مصیبت‌ها به نوبه خود بزرگ بوده است، تا جایی که بعضی از آنها، نقش محوری و کلیدی، در شناساندن چهره زشت دشمن و ترسیم چهره زیبا و مظلوم امام حسین(ع) و اصحاب با وفای وی داشته است.[۲] امّا در میان این مصیبت‌ها چند مورد برای امام(ع) خیلی سنگین و دردآور بوده، تا جایی که در این مصائب، بر حالات ابی عبدالله و حتی بر چهره نورانی حضرتش اثری گران گذارده است؛ که ما در ذیل چند نمونه مهم آن را متذکر می‌شویم:

۱. شهادت علی اکبر(ع)، علی اکبر کسی است که خُلقا، خَلقا و منطقا شبیه به پیامبر اکرم(ص) بود، به طوری که از ابی عبدالله(ع) در تواریخ مختلف آمده است که «کنا اذا شتقنا برسول الله(ص) نظرنا الی علیّ».[۳] یعنی ما هر گاه مشتاق جمال نورانی پیامبر، می‌شدیم، به علی اکبر نگاه می‌کردیم. این فرمایش از آن وجود بالا و والا، نشانه شدت علاقه روحی و عاطفی امام به فرزندشان می‌باشد و قرائنی بر سنگینی مصیبت و بر این مطلب وجود دارد:

الف) هنگام به میدان رفتن علی، خطاب به ابن سعد کرده و فرمودند: «خداوند نسلت را قطع کند؛ همان گونه که نسل مرا قطع کردی».[۴] این بیان امام(ع) شدت عاطفه ابی عبدالله(ع) و مقام والای علی اکبر و اوج مصیبت را می‌رساند.

ب) هنگام شهادت علی اکبر، امام بالای جنازه وی گریه شدیدی کرد، که به نقل از مقاتل تا آن روز کسی ابی عبداله(ع) را این‌طور ندیده بود و با این تعبیر آمده است: «قبکا، بکاء عالیا»؛ یعنی با صدای بلند گریه سر داد. این نشان گر اوج فاجعه از سوی دشمن و اوج مصیبت و عاطفه، از جانب ابی عبدالله(ع)(ع) است.

در جای دیگر دارد که «سر علی را به دامن گرفت و به سینه چسبانید و صدا زد: «ولدی علی، علی الدنیا بعدک العفا؛ دنیا پس از تو ارزش ماندن ندارد».[۵]

۲. دومین حادثه دردناک و سخت برای امام، شهادت حضرت ابی الفضل العباس(ع) است؛ شخصیت بسیار بزرگی که امام سجاد(ع) از او تعریف و تمجید کرده است و فرموده: «کان عمّنا عباس(ع) نافذ البصیر»؛ یعنی عموی ما عباس دارای ایمان قوّی و دارای بصیرت در دین بوده است، قرائنی نشان می‌دهد که این مصیبت جانکاه تأثیر عمیقی بر جسم و روح ابی عبدالله(ع) گذاشته است که در ذیل ذکر می‌کنیم:

الف) هنگام حضور بر بالین عباس هنگام شهادت و به دامن گرفتن سر وی فرمودند ـ الآن انکسر ظهری و قلت حیلتی؛ یعنی حالا کمرم شکست و چاره ام کم شد.[۶] این مطلب نشانه اوج ابتلاء و سختی مصیبت ابی عبدالله(ع) و نشانه علاقه حضرت به ساحت برادر است.

ب) در مقاتل نوشته‌اند: بان الانکسار فی وجه الحسین(ع) یعنی حالت شکست در چهره حضرت نمایان شد و این نشانه درد و رنج حاکی از مصیبت است.

۳. سومین مصیبت سخت و طاقت فرسا که برای حضرت پیش آمده مسئله شهادت علی اصغر در آغوش آن حضرت است. البته برخی مقاتل گفته‌اند حضرت امام حسین(ع) برای وداع، علی اصغر را به آغوش کشیده بود که حرمله تیر برگلویش زد. ولی برخی مقاتل دیگر قضیه را به این صورت نقل کرده‌اند که: «حضرت ام کلثوم خواهر امام حسین(ع) به او عرض کرد که اصغر سه روز است آب نیاشامیده حضرت او را به آغوش کشید و برای او طلب آب کرد که با تیر حرمله به شهادت رسید.

چند دلیل برای سختی این مصیبت می‌توان برشمرد:

الف) خون علی اصغر را به آسمان پاشید و فرمود: «بر من آسان است این مصیبت، به علت این که خداوند این مصائب را می‌بیند».

خداوند برای دلداری امام حسین(ع) فرمود: «یا حسین او را واگذار که ما، در بهشت برایش دایه ای تدارک دیده‌ایم تا به او شیر دهد.[۷]

مصائب بزرگ دیگری نیز قابل ذکر است؛ زمانی که سکینه(س) دختر حضرت به کنار جسد پدر آمد، گریه کرد و بی هوش شد که در حال بیهوشی این اشعار را از حضرت آموخت که: «لیتکم فی یوم عاشورا… الخ، یعنی ای کاش در روز عاشورا می‌دیدید که چگونه برای بچه کوچکم طلب آب کردم ولی به من رحم نکردند» یا در ادامه شعر می‌فرماید: «این حادثه چنان سخت و طاقت فرساست که پایه‌های کوه‌های مکّه را خراب کرده است».[۸]

یا در زمانی که نعش اصغر را آورد سکینه به استقبال پدر آمد و عرض کرد: «پدر جان گویا برادرم را سیراب کردی؟» و حضرت در جواب فرمود: دخترم! بیا قنداقه برادرت را بگیر، که بر اثر تیر دشمن سرش جدا شده است».[۹]

مصیبت وداع نیز از جمله مشکل‌ترین مصیبت‌ها برای حضرت بوده است. البته ذکر این نکته لازم است که امام(ع) چندین وداع داشته است که یکی از آنها وداع با شیرخواره اش بوده که مقاتل اشاره کرده‌اند.[۱۰]

از جمله وداع‌های حضرت وداع با امام سجاد(ع) وداع با سکینه، و وداع با زنان حرم و اهل بیت خود و بالاخره وداع با زینب(س) و جریان معروف بوسه بر گلوی مبارک امام توسط زینب(س) و اجرای وصیت مادرش زهرا(س) می‌باشد.[۱۱]

مسئله عطش نیز از مصائب بزرگ بوده است. این مسئله در غیر بنی هاشم تا حدودی محوری و جدّی نبوده ولی در بنی هاشم به صورت یک مسئله جدّی مطرح بود و در خود ابی عبدالله(ع) نیز این مسئله جدی بوده است که حضرت برای حل آن چاره‌هایی اندیشیده بودند؛ از جمله ذخیره آب و جیره‌بندی و… فرستادن عباس به شریعه نیز برای آب به همین منظور بوده است، البته بنابر نقل مقاتل خود حضرت یکبار برای آوردن آب، قلب سیاه دشمن را شکافت و خود را به شریعه رسانید ولی هنگام برداشتن آب، دشمن حیله کرد و صدا زد: «یا حسین آب می‌نوشی در حالی که به خیام حرم، حمله شده است» حضرت از دفع عطش صرف نظر کرد و به سوی خیمه روان شدند که از همین قول استفاده می‌شود که مصیبت اساسی دیگر که برای وی سخت بوده، مسئله حمله دشمن به خیام حرم بوده است که حضرت برای جلوگیری از این معضل نیز تدابیری اندیشیده بودند، که از آن جمله بود: کندن خندق به دور خیام و اطراف آنها، بستن خیام با طناب به نزدیک هم و… و هم چنین سفارش وی که خطاب به دشمن فرمودند: «اگر دین ندارید لااقل در دنیای خود آزادمرد باشید».

و هم چنین قول حضرت که فرمودند: «تا زنده ام متعرض زن‌ها و کودکان نشوید».[۱۲]

با توجه به موارد فوق به نظر می‌رسد، مصیبت اصلی که موارد فوق و سایر مصیبت‌ها زیر مجموعه این مصیبت، قرار می‌گیرد، مسئله عدم معرفت و شناخت حقیقی مردم کوفه و شام از امام(ع) بود؛ زیرا اگر آنها درک می‌کردند که به وجود امام زنده اند و هستی آنها طفیل هستی امام(ع) می‌باشد، هیچ‌گاه حاضر به مقاتله و پیکار با او نمی‌شدند.

و حجت خداوند را غریب و تنها نمی‌گذاشتند، تا این که بر نیزه غریبی تکیه بزند و صدای هل من ناصر او را پاسخ می‌دادند. البته خطبه‌های فراوان حضرت برای هدایت آنها دلیل قاطعی بر این مصیبت است که برای امام، عدم معرفت مردم و جهالت آنها بسیار سخت و طاقت فرسا بوده است و در هر لحظه ای از صحنه‌های جنگ تلاش می‌کردند تا مردم را از تصمیم نا بجایشان برگردانند، ولی هیچ‌یک از این سخنان در دل سنگ آنها اثر نکرد.[۱۳]

عجیب این که، امام(ع) حتی در زیر خنجر شمر نیز برای هدایت وی تلاش کرد، که وی در جواب امام(ع) جایزه یزید لعنت الله را بر شفاعت رسول خدا(ص) ترجیح داد.[۱۴]

بنابراین علاوه بر مصیبت‌های زیادی که امام متحمّل شدند، مسئله عدم معرفت مردم نسبت به او و جهالت مردم بوده است؛ که ابی عبدالله الحسین(ع) برای حلّ آنها، حتی خون خویش را اهدا نمود؛ «و بذل مهجته لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله».[۱۵]


مطالعه بیشتر

  • تأملی در نهضت عاشورا، دکتر رسول جعفریان.
  • اشک روان بر امیر کاروان، ترجمه خصائص الحسینیه، شیخ جعفر شوشتری.
  • عاشورا، ریشه‌ها، انگیزه‌ها و…، زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی، محققین رستم‌نژاد و داوودی.
  • پژوهشکده علوم و فرهنگ اسلامی، نگاهی نو به جریان عاشورا، گروه تاریخ و سیره.

منابع

  1. شهرستانی، سید محمد حسین، اشک روان بر امیر کاروان (ترجمه خصائص الحسینیه)، قم، مؤسسه مطبوعاتی دارالکتاب (جزایری)، چاپ هفتم، ۱۳۱۳ق، ص۱۵۸ و ۱۵۹.
  2. سید بن طاووس، اللهوف، قم، دارالاسوه، چاپ سیزدهم، ۱۳۷۸ش، ص۱۶۶.
  3. اللهوف، همان، ص۱۶۶؛ اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، قم، منشورات رضی، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق، ص۷۷.
  4. اللهوف، همان، ص۱۶۶.
  5. ابن نما، حلّی، مثیر الاحزان، قم، مؤسسه امام مهدی(عج)، ۱۴۰۶ق؛ شیخ مفید، الارشاد، قم، مؤسسه اهل البیت لاحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۰۷.
  6. الارشاد، همان، ص۱۰۹.
  7. الحائری، محمد مهدی، معانی السبطین، قم، منشورات اسلامی شریف رضی، چاپ اول، ج۱، ص۴۲۴.
  8. همان، ص۴۲۵.
  9. همان، ص۴۲۴.
  10. الارشاد، همان، ص۱۰۸.
  11. معانی السبطین، همان، ص۲۱؛ اللهوف، همان، ص۱۲۴.
  12. خوارزمی، مقتل الحسین(ع)، قم، مکتبه المفید، چاپ اول، ج۲، ص۳۳؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۴۵، ص۵۰.
  13. اللهوف، همان، ص۸۶ و ۸۷.
  14. ملا محمد باقر، بهبهانی، الدمعه السّاکبه، بیروت، مؤسسه اعلمی، ۱۴۰۴ق، ص۲۷۱.
  15. شیخ عباس قمی، مفاتیج الجنان، قم، چاپ اول، ص۷۷۱، زیارت اربعین.