نقش راهبان مسیحی در پیدایش اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
جز (ابرابزار)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
حضرت محمد (ص) در شهر مکه به سال ۵۷۰ میلادی چشم به جهان گشود؛ همه منابع تاریخی نیک خلقی صداقت راستگویی وامانت داری و نبوغ او را ستوده وتایید کرده‌اند. آن حضرت در سن ۴۰ سالگی از سوی خداوند به رسالت برگزیده شد رسالت اورا پیامبران سابق درکتابهای آسمانی از پیش خبرداده بودند. . این مسئله توسط برخی از مستشرقان جهت عناد ودشمنی با اسلام مطرح شد که پیامبر اعظم (ص) تحت تعالیم مسیحیان بود؛ تا اینکه در سن ۴۰ سالگی این معلومات وآموخته هارا با عنوان وحی به مردم اعلام نمود.


# در هیچ کتاب معتبری وغیرمعتبرکهن چنین خبری نیست که پیامبر (ص) پیرو دین مسیحی یا یهودی بوده‌است.
==نظر مستشرقان درباره پیدایش اسلام و ردّ آن==
# پیامبر اعظم حضرت محمد (ص) قبل از بعثت پیرو دین حنیف و شریعت ابراهیم (ع) بود. وعده ای از بنی هاشم و… درمکه معروف به حنفاء بودند؛ چنان‌که نام پدر پیامبر (ص) عبدالله بود؛ این خود نشانهٔ یکتاپرستی درخاندان پیامبر (ص) است که ازدیرباز وجود داشت.
این مسئله توسط برخی مستشرقان مطرح شد که پیامبر اعظم(ص) تحت تعالیم مسیحیان بود، تا اینکه در ۴۰ سالگی این معلومات و آموخته ها را با عنوان وحی به مردم اعلام نمود.  
۳- در حدیثی از آن حضرت (ص) آمده‌است: «من به دین حنیف سهل گیر دین حنیفی ابراهیم مبعوث گشته‌ام..»<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، بیروت، دار بیروت للطباعه و النشر، سال ۱۴۰۵ هـ. ج۱، ص۱۹۲.</ref> در سوره انعام آیه ۱۶۱ نیز به این مطلب تصریح شده: «بگو پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرده که دین استوار، حنیف ابراهیمی است»<ref>قرآن کریم، سوره انعام، آیه/ ۱۶۱.</ref> درآیات دیگر نیز این مسئله بیان شده‌است؛<ref>مانند آیه: ۷۹/انعام. ۱۲۵/نساء و…</ref>
از این ادعا پاسخ‌هایی داده شده است:


یکی از مستشرقان نوشته: : «تردیدی وجود ندارد که یکی از هدفهای محمد وحدت نوع بشر در جامعه اسلامی بوده‌است و به همین جهت خداوند اساس دین او را بر ملت ابراهیم گذاشت. ابراهیم نه یهودی بود نه مسیحی و نه بت‌پرست بلکه یک حنیف به شمار می‌آمد و خدای واحد را می‌پرستید».<ref>کونستان، ویرژل، گیورگیو، محمد پیغمبری که از نو باید شناخت، ترجمه ذبیح الله منصوری، تهران، امیر کبیر، ۱۳۴۳، ص۶۹.</ref> در منابع مسیحی بویژه در انجیل برنابا، علاوه بر بشارت به آمدن پیامبر خدا محمّد (ص) به ویژگیهای او نیزتصریح شده‌است؛ در این منابع گفته شده پیامبری با دینی استوار و الهی برای نجات انسانها می‌آید: «عیسی دربارهٔ پیامبر خدا حضرت محمد (ص) می‌گوید: «نام او شگفت است زیرا خداوند آنگاه که روانش را آفرید او را در فروغی آسمانی گذاشت برای او نامی انتخاب کرد و فرمود: ای محمد شکیبایی پیشه کن من می‌خواهم بهشت و گروه زیادی از آفریدگان که آنها را به تو می‌بخشم به خاطر تو بیافرینم … آنگاه تو را به جهان برای نجات می‌فرستم و پیغمبر خود می‌گردانم. سخن تو راست است و ایمان تو سست نخواهد شد».<ref>انجیل برنابا، فصل ۹۷، ص ۱۷–۱۳.</ref>
===منابع کهن و قرآن===


با این ویژگیها و صفات اخلاقی خاصی که برای رسول خدا (ص) در منابع مسیحی آمده‌است! چنین نسبتهایی دربارهٔ آن حضرت ناروا ست.
* در هیچ کتاب معتبر و غیرمعتبر کهن این ادعا مطرح نیست که پیامبر (ص) پیرو دین مسیحی یا یهودی بوده‌است.
* در منابع مسیحی بویژه در انجیل برنابا، علاوه بر بشارت به آمدن پیامبر(ص) به ویژگیهای او نیزتصریح شده‌است. در این منابع گفته شده پیامبری با دینی استوار و الهی برای نجات انسانها می‌آید: عیسی درباره پیامبر(ص) می‌گوید: نام او شگفت است زیرا خداوند آنگاه که روانش را آفرید او را در فروغی آسمانی گذاشت برای او نامی انتخاب کرد و فرمود: ای محمد شکیبایی پیشه کن من می‌خواهم بهشت و گروه زیادی از آفریدگان که آنها را به تو می‌بخشم به خاطر تو بیافرینم … آنگاه تو را به جهان برای نجات می‌فرستم و پیغمبر خود می‌گردانم. سخن تو راست است و ایمان تو سست نخواهد شد.<ref>انجیل برنابا، فصل ۹۷، ص ۱۷–۱۳.</ref>
* حضرت محمد(ص) قبل از بعثت پیرو دین و شریعت ابراهیم(ع) بود. و عده‌ای از بنی هاشم و… درمکه معروف به حنفاء بودند. چنانکه نام پدر پیامبر(ص) عبدالله بود؛ این خود نشانهٔ یکتاپرستی در خاندان پیامبر(ص) است که از دیرباز وجود داشت.
* در حدیثی از پیامبر(ص) آمده‌است: من به دین حنیف سهل گیر و دین حنیف ابراهیم مبعوث گشته‌ام.<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، بیروت، دار بیروت للطباعه و النشر، ج۱، ص۱۹۲، ۱۴۰۵ق.</ref>
* در قرآن به دین پیامبر(ص) اشاره شده است: {قرآن|قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا ۚ|ترجمه=بگو: یقیناً پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرد، به دینی پایدار و استوار، دین ابراهیم یکتاپرست حق گرا، و او از مشرکان نبود.|سوره=انعام|آیه=۱۶۱}} همچنین آیات ۷۹ و ۱۲۵ سوره انعام، سوره نساء و غیره.. .


۴- آیت الله سبحانی در ارتباط با این ملاقات می‌نویسد: «ملاقات پیامبر اکرم با راهب یک موضوع ساده ای است ولی مستشرقان پس از قرنها این سرگذشت را دست آویز قرار داده و اصرار دارند که اثبات کنند محمد تعالیم خود را که در ۲۸ سال بعد اظهار کرد در این مسافرت از بحیرا گرفته‌است»<ref>سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، بی جا، مؤسسه مطبوعاتی دارالتبلیغ، ۱۳۴۵، ج۱، ص۱۴۲.</ref> سپس ایشان با ادله ای محکم این نظریه را رد می‌کند. دکتر زرگری نژاد می‌نویسد: «آیا از نظر انسان عاقل و اندیشمند می‌توان ملاقاتی کوتاه را که به فرض صحت وقوع، گذرا و شتابزده و دقایقی به هنگام عبور کاروان روی داده و متن سخنان رد و بدل شده هم جز پیشگوئی رسالت رسول خدا حاوی سخن دیگری نیست مبنای تکوین آئین گسترده اسلام در اندیشه پیامبر بداند؟».<ref>زرگری نژاد، غلام حسین، پیشین، ص۲۱۰.</ref>
===پاسخ دانشمندان===
* کنستانتین ویرژیل گئورگیو نویسنده رومانیایی نوشته است: تردیدی وجود ندارد که یکی از هدفهای محمد وحدت نوع بشر در جامعه اسلامی بوده‌است و به همین جهت خداوند اساس دین او را بر ملت ابراهیم گذاشت. ابراهیم نه یهودی بود نه مسیحی و نه بت‌پرست بلکه یک حنیف به شمار می‌آمد و خدای واحد را می‌پرستید.<ref>کونستان، ویرژل، گیورگیو، محمد پیغمبری که از نو باید شناخت، ترجمه ذبیح الله منصوری، تهران، امیر کبیر، ۱۳۴۳، ص۶۹.</ref>
* آیت الله سبحانی در ارتباط با ملاقات پیامبر با راهبان می‌نویسد: ملاقات پیامبر اکرم(ص) با راهب یک موضوع ساده‌ای است ولی مستشرقان پس از قرنها این سرگذشت را دست آویز قرار داده و اصرار دارند که اثبات کنند محمد تعالیم خود را که در ۲۸ سال بعد اظهار کرد در این مسافرت از بحیرا گرفته‌است.<ref>سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، بی جا، مؤسسه مطبوعاتی دارالتبلیغ، ۱۳۴۵، ج۱، ص۱۴۲.</ref> سپس ایشان با ادله ای این نظریه را رد می‌کند.
* دکتر زرگری نژاد می‌نویسد: آیا از نظر انسان عاقل و اندیشمند می‌توان ملاقاتی کوتاه را که به فرض صحت وقوع، گذرا و شتابزده و به هنگام عبور کاروان روی داده و متن سخنان رد و بدل شده هم جز پیشگوئی رسالت رسول خدا حاوی سخن دیگری نیست مبنای تکوین آئین گسترده اسلام در اندیشه پیامبر بداند؟.<ref>زرگری نژاد، غلام حسین، پیشین، ص۲۱۰.</ref> برخی مستشرقین تلاش بی ثمر و متروک بعضی از علمای مسیحی قرون وسطی را زنده کردند و مدعی شدند که پیامبر اسلام، مبانی دین خودش را از دو راهب مسیحی اخذ کرده‌است.<ref>زرگری نژاد، غلام حسین، تاریخ صدر اسلام، چاپ اوّل تهران، نشر سمت، ۱۳۷۸، ص۲۰۸.</ref>


۵- دکتر غلام حسین زرگری نژاد در رد گفته مستشرقین نوشته: «برخی مستشرقین تلاش بی ثمر و متروک بعضی از علمای مسیحی قرون وسطی را زنده کردند و مدعی شدند که پیامبر اسلام، مبانی دین خودش را از دو راهب مسیحی اخذ کرده‌است»<ref>زرگری نژاد، غلام حسین، تاریخ صدر اسلام، چاپ اوّل تهران، نشر سمت، ۱۳۷۸، ص۲۰۸.</ref> این دو راهب مسیحی بحیرای راهب و راهب بصری می‌باشند. منشأ این گفته‌ها ملاقات چند ساعته بحیرا با پیامبر (ص) می‌باشد؛ رسول خدا (ص) در این زمان ۱۲ سال داشته‌است. بحیرا بعد از بررسی علائمی که در کتب آسمانی در مورد محمد خوانده بود کاملاً یقین کرد که این نوجوان همان پیامبری است که عیسی بشارت آمدن او را داده‌است. «بحیرا گفت: این طفل آینده درخشانی دارد این همان پیامبر موعود است … نشانه‌هایی که من در کتابها خوانده‌ام بر او منطبق است…»<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱.</ref>
* دکتر رامیار در نقدی کوتاه بر ادعاهای مستشرقین نوشته: اینها و شاید نظایر بسیارشان هست که توسط معاندان و خبرسازان هر روز به شکلی بیرون می‌ریزد. آن معارف عالیه قرآن کجا و این چند تن مرد گمنام یا افسانه‌ای کجا، این سخنان بیشتر به شوخی‌های سبک مردم سبک‌مغز می‌ماند تا به سخنی جدی و در خور اعتنا.<ref>رامیار، محمود، تاریخ قرآن، چاپ ۴، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۹، ص۱۳۱.</ref>


۶- مرحوم دکتر رامیار در نقدی کوتاه بر ادعاهای مستشرقین نوشته: : «اینها و شاید نظایر بسیارشان هست که توسط معاندان و خبرسازان هر روز به شکلی بیرون می‌ریزد. آن معارف عالیه قرآن کجا و این چند تن مرد گمنام یا افسانه ای کجا، این سخنان بیشتر به شوخیهای سبک مردم سبک‌مغز می‌ماند تا به سخنی جدی و در خور اعتنا».<ref>رامیار، محمود، تاریخ قرآن، چاپ ۴، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۹، ص۱۳۱.</ref>
* تنها دلیل مستشرقین درباره پیامبر اکرم(ص) استناد به این مسئله است که هم از نظر عقلی مردود است و هم از نظر نقلی هیچ سابقه تاریخی بر این باورهای باطل وجود ندارد که پیامبر تعالیم الهی را از راهبان گرفته باشد؛ اتفاقا راهبان نبوت حضرت را تأیید کرده‌اند؛ با یک دیدار کوتاه امکان فراگیری تعالیم معنوی ژرف که درقرآن وجود دارد غیر ممکن بوده و محتوای آیات الهی با این ادعاهای سبک سازگاری ندارد.


۷- تنها دلیل مستشرقین دربارهٔ پیامبر اکرم (ص) استناد به این مسئله است که هم از نظر عقلی مردود است وهم از نظر نقلی هیچ سابقهٔ تاریخی براین باورهای با طل وجود ندارد که پیامبر تعالیم الهی را از رهبان مزبور گرفته باشد؛ اتفاقا راهبان نبوت حضرت را تأیید کرده‌اند؛ با یک دیدار کوتاه امکان فراگیری تعالیم معنوی ژرف که درقرآن وجود دارد غیرممکن بوده ومحتوای آیات الهی با این ادعاهای سبک سازگاری ندارد.
* علاوه بر مسیحیان که به پیامبر ایمان آوردند؛ عده ای از یهود نیز با دیدن نشانه‌های نبوت و سازگاری آنها با اخبار تورات کهن که تحریف نشده بود به آن حضرت ایمان آورده و درکنار حضرت به شهادت رسیدند.<ref>آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبراسلام، دانشگاه تهران، ۱۳۶۶، ص۳۳۱</ref> اساساً مهاجرت یهود از شامات به جزیره العرب به جهت جستجوی پیامبر خاتم بوده‌است که در تورات نشانه و منطقه بعثت او خبرداده شده بود.<ref>بن هشام، سیره النبویه، قاهره، مطبعه مصطفی، الیابی، ۱۳۵۵ش، ج۱، ص۲۲۵.</ref>


۸- علاوه بر مسیحیان که به پیامبر اعظم وخاتم ایمان آوردند؛ عده ای از یهود نیز با دیدن نشانه‌های نبوت وسازگاری آنها با اخبار تورات کهن که تحریف نشده بود به آن حضرت ایمان آورده ودرکنار حضرت به شهادت رسیدند؛<ref>آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبراسلام، دانشگاه تهران، ۱۳۶۶، ص۳۳۱</ref> اساساً مهاجرت یهود از شامات به جزیره العرب به جهت جستجوی پیامبر خاتم بوده‌است که درتورات نشانه ومنطقه بعثت اوخبرداده شده بود.<ref>بن هشام، سیره النبویه، قاهره، مطبعه مصطفی، الیابی، ۱۳۵۵ش، ج۱، ص۲۲۵.</ref>
== نتیجه‌گیری ==
پیامبراعظم وخاتم محمد (ص) که توسط انبیا سابق به رسالت او تصریح شده‌است موحد وبردین حنیف بود؛ هیچ ارتباطی جز دیدار کوتاهی که در سفری که به همراه عمویش ابوطالب رفته بود با راهبان نداشته‌است.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


== برای مطالعهٔ بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
* ''حیات حکمت وحکومت پیامبر''، دفترتبلیغات اسلامی.
* ''حیات حکمت وحکومت پیامبر''، دفترتبلیغات اسلامی.
* ''تاریخ پیامبر اسلام''، دکتر آیتی.
* ''تاریخ پیامبر اسلام''، دکتر آیتی.

نسخهٔ ‏۲۷ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۴۳

سؤال

آیا دین حضرت محمد صلّی الله علیه و آله حاصل ارتباطی بود که با راهبان مسیحی داشت؟


نظر مستشرقان درباره پیدایش اسلام و ردّ آن

این مسئله توسط برخی مستشرقان مطرح شد که پیامبر اعظم(ص) تحت تعالیم مسیحیان بود، تا اینکه در ۴۰ سالگی این معلومات و آموخته ها را با عنوان وحی به مردم اعلام نمود. از این ادعا پاسخ‌هایی داده شده است:

منابع کهن و قرآن

  • در هیچ کتاب معتبر و غیرمعتبر کهن این ادعا مطرح نیست که پیامبر (ص) پیرو دین مسیحی یا یهودی بوده‌است.
  • در منابع مسیحی بویژه در انجیل برنابا، علاوه بر بشارت به آمدن پیامبر(ص) به ویژگیهای او نیزتصریح شده‌است. در این منابع گفته شده پیامبری با دینی استوار و الهی برای نجات انسانها می‌آید: عیسی درباره پیامبر(ص) می‌گوید: نام او شگفت است زیرا خداوند آنگاه که روانش را آفرید او را در فروغی آسمانی گذاشت برای او نامی انتخاب کرد و فرمود: ای محمد شکیبایی پیشه کن من می‌خواهم بهشت و گروه زیادی از آفریدگان که آنها را به تو می‌بخشم به خاطر تو بیافرینم … آنگاه تو را به جهان برای نجات می‌فرستم و پیغمبر خود می‌گردانم. سخن تو راست است و ایمان تو سست نخواهد شد.[۱]
  • حضرت محمد(ص) قبل از بعثت پیرو دین و شریعت ابراهیم(ع) بود. و عده‌ای از بنی هاشم و… درمکه معروف به حنفاء بودند. چنانکه نام پدر پیامبر(ص) عبدالله بود؛ این خود نشانهٔ یکتاپرستی در خاندان پیامبر(ص) است که از دیرباز وجود داشت.
  • در حدیثی از پیامبر(ص) آمده‌است: من به دین حنیف سهل گیر و دین حنیف ابراهیم مبعوث گشته‌ام.[۲]
  • در قرآن به دین پیامبر(ص) اشاره شده است: {قرآن|قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا ۚ|ترجمه=بگو: یقیناً پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرد، به دینی پایدار و استوار، دین ابراهیم یکتاپرست حق گرا، و او از مشرکان نبود.|سوره=انعام|آیه=۱۶۱}} همچنین آیات ۷۹ و ۱۲۵ سوره انعام، سوره نساء و غیره.. .

پاسخ دانشمندان

  • کنستانتین ویرژیل گئورگیو نویسنده رومانیایی نوشته است: تردیدی وجود ندارد که یکی از هدفهای محمد وحدت نوع بشر در جامعه اسلامی بوده‌است و به همین جهت خداوند اساس دین او را بر ملت ابراهیم گذاشت. ابراهیم نه یهودی بود نه مسیحی و نه بت‌پرست بلکه یک حنیف به شمار می‌آمد و خدای واحد را می‌پرستید.[۳]
  • آیت الله سبحانی در ارتباط با ملاقات پیامبر با راهبان می‌نویسد: ملاقات پیامبر اکرم(ص) با راهب یک موضوع ساده‌ای است ولی مستشرقان پس از قرنها این سرگذشت را دست آویز قرار داده و اصرار دارند که اثبات کنند محمد تعالیم خود را که در ۲۸ سال بعد اظهار کرد در این مسافرت از بحیرا گرفته‌است.[۴] سپس ایشان با ادله ای این نظریه را رد می‌کند.
  • دکتر زرگری نژاد می‌نویسد: آیا از نظر انسان عاقل و اندیشمند می‌توان ملاقاتی کوتاه را که به فرض صحت وقوع، گذرا و شتابزده و به هنگام عبور کاروان روی داده و متن سخنان رد و بدل شده هم جز پیشگوئی رسالت رسول خدا حاوی سخن دیگری نیست مبنای تکوین آئین گسترده اسلام در اندیشه پیامبر بداند؟.[۵] برخی مستشرقین تلاش بی ثمر و متروک بعضی از علمای مسیحی قرون وسطی را زنده کردند و مدعی شدند که پیامبر اسلام، مبانی دین خودش را از دو راهب مسیحی اخذ کرده‌است.[۶]
  • دکتر رامیار در نقدی کوتاه بر ادعاهای مستشرقین نوشته: اینها و شاید نظایر بسیارشان هست که توسط معاندان و خبرسازان هر روز به شکلی بیرون می‌ریزد. آن معارف عالیه قرآن کجا و این چند تن مرد گمنام یا افسانه‌ای کجا، این سخنان بیشتر به شوخی‌های سبک مردم سبک‌مغز می‌ماند تا به سخنی جدی و در خور اعتنا.[۷]
  • تنها دلیل مستشرقین درباره پیامبر اکرم(ص) استناد به این مسئله است که هم از نظر عقلی مردود است و هم از نظر نقلی هیچ سابقه تاریخی بر این باورهای باطل وجود ندارد که پیامبر تعالیم الهی را از راهبان گرفته باشد؛ اتفاقا راهبان نبوت حضرت را تأیید کرده‌اند؛ با یک دیدار کوتاه امکان فراگیری تعالیم معنوی ژرف که درقرآن وجود دارد غیر ممکن بوده و محتوای آیات الهی با این ادعاهای سبک سازگاری ندارد.
  • علاوه بر مسیحیان که به پیامبر ایمان آوردند؛ عده ای از یهود نیز با دیدن نشانه‌های نبوت و سازگاری آنها با اخبار تورات کهن که تحریف نشده بود به آن حضرت ایمان آورده و درکنار حضرت به شهادت رسیدند.[۸] اساساً مهاجرت یهود از شامات به جزیره العرب به جهت جستجوی پیامبر خاتم بوده‌است که در تورات نشانه و منطقه بعثت او خبرداده شده بود.[۹]


مطالعه بیشتر

  • حیات حکمت وحکومت پیامبر، دفترتبلیغات اسلامی.
  • تاریخ پیامبر اسلام، دکتر آیتی.

منابع

  1. انجیل برنابا، فصل ۹۷، ص ۱۷–۱۳.
  2. ابن سعد، طبقات الکبری، بیروت، دار بیروت للطباعه و النشر، ج۱، ص۱۹۲، ۱۴۰۵ق.
  3. کونستان، ویرژل، گیورگیو، محمد پیغمبری که از نو باید شناخت، ترجمه ذبیح الله منصوری، تهران، امیر کبیر، ۱۳۴۳، ص۶۹.
  4. سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، بی جا، مؤسسه مطبوعاتی دارالتبلیغ، ۱۳۴۵، ج۱، ص۱۴۲.
  5. زرگری نژاد، غلام حسین، پیشین، ص۲۱۰.
  6. زرگری نژاد، غلام حسین، تاریخ صدر اسلام، چاپ اوّل تهران، نشر سمت، ۱۳۷۸، ص۲۰۸.
  7. رامیار، محمود، تاریخ قرآن، چاپ ۴، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۹، ص۱۳۱.
  8. آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبراسلام، دانشگاه تهران، ۱۳۶۶، ص۳۳۱
  9. بن هشام، سیره النبویه، قاهره، مطبعه مصطفی، الیابی، ۱۳۵۵ش، ج۱، ص۲۲۵.