امام زمان(ع) مصداقی از غیب در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} سوره بقره آيه ۳ را تفسير در رابط به اثبات امام مهدي(ع) با دل...» ایجاد کرد)
 
جز (ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
سوره بقره آيه ۳ را تفسير در رابط به اثبات امام مهدي(ع) با دليل بنويسيد؟
سوره بقره آیه ۳ را تفسیر در رابط به اثبات امام مهدی(ع) با دلیل بنویسید؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
تفسير و توضيح آيه سوم سوره مبارکه بقره: {{قرآن|الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاه وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ}}
تفسیر و توضیح آیه سوم سوره مبارکه بقره: {{قرآن|الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاه وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ}}


پس از آنکه خداوند در آيه دوّم سوره مبارکه، ساحت قرآن را از هر گونه شک و شبهه اي منزه مي داند و آن را هدايت براي متقين معرفي مي کند در آيه سوم به ذکر سه صفت والاي متقين که از نور هدايت قرآن بهره مند شده اند مي پردازد:
پس از آنکه خداوند در آیه دوّم سوره مبارکه، ساحت قرآن را از هر گونه شک و شبهه ای منزه می‌داند و آن را هدایت برای متقین معرفی می‌کند در آیه سوم به ذکر سه صفت والای متقین که از نور هدایت قرآن بهره‌مند شده‌اند می‌پردازد:


۱. {{قرآن|الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ...}}
۱. {{قرآن|الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ…}}


در قرآن کريم «غيب» مقابل «شهادت» قرار دارد.<ref>حشر / ۲۲.</ref> «غيب» بر چيزي مي گويند که پوشيده و پنهان است، امّا آنچه که محسوس است و انسان به حس خود آن را درک مي کند از اسمان و زمين و آنچه که در آن است را «عالم شهادت» گويند و آنچه که قواي حسي از درک آن عاجز است امّا وجود دارد و قسمت عظيم عالم هستي را شکل داده است «عالم غيب» نامند.
در قرآن کریم «غیب» مقابل «شهادت» قرار دارد.<ref>حشر / ۲۲.</ref> «غیب» بر چیزی می‌گویند که پوشیده و پنهان است، امّا آنچه که محسوس است و انسان به حس خود آن را درک می‌کند از آسمان و زمین و آنچه که در آن است را «عالم شهادت» گویند و آنچه که قوای حسی از درک آن عاجز است امّا وجود دارد و قسمت عظیم عالم هستی را شکل داده است «عالم غیب» نامند.


در حقيقت ايمان به «غيب» که قرآن کريم آن را به عنوان اولين صفت متقين ياد مي کند همان جهان بيني الهي است که ايمان به ماوراي اين جهان مادّي است. در جهان بيني قرآني عالم هستي منحصر به آنچه که براي ما محسوس است نيست و به گفته شهيد مطهري (ره) «جهان ماده يک قشر نازکي از عالم است».<ref>مطهري، مرتضي، آشنايي با قرآن (۲)، انتشارات صدرا، ۱۳۸۲، ص۶۴.</ref>
در حقیقت ایمان به «غیب» که قرآن کریم آن را به عنوان اولین صفت متقین یاد می‌کند همان جهان بینی الهی است که ایمان به ماورای این جهان مادّی است. در جهان بینی قرآنی عالم هستی منحصر به آنچه که برای ما محسوس است نیست و به گفته شهید مطهری (ره) «جهان ماده یک قشر نازکی از عالم است».<ref>مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن (۲)، انتشارات صدرا، ۱۳۸۲، ص۶۴.</ref>


و انسان با ديد مادي هستي را در همين ماديات و محسوسات خلاصه مي داند و از ماوراي اين عالم که عظيم و بي نهايت است بي خبر است.
و انسان با دید مادی هستی را در همین مادیات و محسوسات خلاصه می‌داند و از ماورای این عالم که عظیم و بی‌نهایت است بی‌خبر است.


رسالت قرآن مجيد اين است که انسان را از اين ديدگاه تنگ مادي بيرون آورد و او را به عظمت عالم هستي که در ماوراي اين محسوسات است رهنمون و آگاه سازد.
رسالت قرآن مجید این است که انسان را از این دیدگاه تنگ مادی بیرون آورد و او را به عظمت عالم هستی که در ماورای این محسوسات است رهنمون و آگاه سازد.


بنابراين با توجه به معناي «غيب» که در آيه به صورت مطلق و بدون هيچ قيدي ذکر شده و با توجه به رواياتي که در اين باره از معصومين(ع) صادر شده است ايمان به خدا و صفات خدا، ملائکه و رستاخيز همه از مصاديق ايمان به غيب شمرده مي شود و مفسرين هم هر کدام مصاديقي را ذکر نموده اند:
بنابراین با توجه به معنای «غیب» که در آیه به صورت مطلق و بدون هیچ قیدی ذکر شده و با توجه به روایاتی که در این باره از معصومین(ع) صادر شده است ایمان به خدا و صفات خدا، ملائکه و رستاخیز همه از مصادیق ایمان به غیب شمرده می‌شود و مفسرین هم هر کدام مصادیقی را ذکر نموده‌اند:


امام صادق(ع) در ذيل اين آيه مي فرمايند: «مؤمن به غيب کساني هستند که رستاخيز (زنده شدن مردگان و گشوده شدن نامه اعمال) و بهشت و جهنم را تصديق مي کنند».<ref>عروسي حويزي، تفسير نور الثقلين، انتشارات اسماعيليان، قم، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۰.</ref>
امام صادق(ع) در ذیل این آیه می‌فرمایند: «مؤمن به غیب کسانی هستند که رستاخیز (زنده شدن مردگان و گشوده شدن نامه اعمال) و بهشت و جهنم را تصدیق می‌کنند».<ref>عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، انتشارات اسماعیلیان، قم، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۰.</ref>


شهيد مطهري (ره) مي گويد: «ملائکه، لوح محفوظ، عرش و کرسي، اينها مربوط به غيب و باطن اين عالم اند که به صرف آنکه از حواس ما مخفي است نمي توان آنها را نفي کرد...».<ref>آشنايي با قرآن (۲)، همان.</ref>
شهید مطهری (ره) می‌گوید: «ملائکه، لوح محفوظ، عرش و کرسی، اینها مربوط به غیب و باطن این عالم اند که به صرف آنکه از حواس ما مخفی است نمی‌توان آنها را نفی کرد…».<ref>آشنایی با قرآن (۲)، همان.</ref>


ايمان به حضرت مهدي(ع) ايمان به غيب است.
ایمان به حضرت مهدی(ع) ایمان به غیب است.


با توجه به وسعت و عموميّت معناي «غيب» بايد گفت وجود مبارک حضرت مهدي(ع) چون از ديدگان بسياري از انسان ها پنهان است و هر کسي لايق ديدار آن حضرت نيست از مصاديق «عالم غيب» است و در روايات بسياري ايمان به آن حضرت و قيام آن بزرگوار را ايمان بر غيب دانسته اند:
با توجه به وسعت و عمومیّت معنای «غیب» باید گفت وجود مبارک حضرت مهدی(ع) چون از دیدگان بسیاری از انسان‌ها پنهان است و هر کسی لایق دیدار آن حضرت نیست از مصادیق «عالم غیب» است و در روایات بسیاری ایمان به آن حضرت و قیام آن بزرگوار را ایمان بر غیب دانسته‌اند:


۱. يحيي بن ابي القاسم گويد: از امام صادق(ع) از {{قرآن|الم (۱) ذَلِک الْکتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًي لِّلْمُتَّقِينَ (۲) الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ...}} پرسيدم سپس امام فرمودند: «متقين» شيعيان علي(ع) اند و «غيب» حجّت غايب است».<ref>تفسير نور الثقلين، همان.</ref>
۱. یحیی بن ابی القاسم گوید: از امام صادق(ع) از {{قرآن|الم (۱) ذَلِک الْکتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًی لِّلْمُتَّقِینَ (۲) الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ…}} پرسیدم سپس امام فرمودند: «متقین» شیعیان علی(ع) اند و «غیب» حجّت غایب است».<ref>تفسیر نور الثقلین، همان.</ref>


۲. و نيز از امام صادق(ع) در تفسير اين آيه شريفه مي فرمايند:
۲. و نیز از امام صادق(ع) در تفسیر این آیه شریفه می‌فرمایند:


«کسي که اقرار کند به اين که قيام قائم(ع) حق است». مؤمن به غيب است.<ref>همان.</ref>
«کسی که اقرار کند به این که قیام قائم(ع) حق است». مؤمن به غیب است.<ref>همان.</ref>


۳. و نيز از امام باقر(ع) در تفسير «غيب» چنين آمده است:
۳. و نیز از امام باقر(ع) در تفسیر «غیب» چنین آمده است:


«و هو البعث و النشور و قيام القائم و الرجعه...».<ref>مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، موسسه الوفاء، بيروت، لبنان، ۱۴۰۴ق، ج۲۴، ص۳۵۱، ح۶۹.</ref> غيب، بعث و زنده شده مردگان، و قيام قائم و رجعت است.
«و هو البعث و النشور و قیام القائم و الرجعه…».<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، مؤسسه الوفاء، بیروت، لبنان، ۱۴۰۴ق، ج۲۴، ص۳۵۱، ح۶۹.</ref> غیب، بعث و زنده شده مردگان، و قیام قائم و رجعت است.


بنابراين از آنچه گذشت روشن مي شود از مصاديق «عالم غيب» وجود مبارک قطب عالم امکان حضرت حجه ابن الحسن «ارواحنا له الفداه» مي باشد و متقين به آن بزرگوار و به قيام جهاني او ايمان دارند لذا با توجه به معناي غيب و رواياتي که در ذيل اين آيه ذکر شد مي توان اين آيه را دليل بر وجود آن حضرت هم دانست چنان که دليل بر مصاديق ديگري از «غيب» هم مي باشد.
بنابراین از آنچه گذشت روشن می‌شود از مصادیق «عالم غیب» وجود مبارک قطب عالم امکان حضرت حجه ابن الحسن «ارواحنا له الفداه» می‌باشد و متقین به آن بزرگوار و به قیام جهانی او ایمان دارند لذا با توجه به معنای غیب و روایاتی که در ذیل این آیه ذکر شد می‌توان این آیه را دلیل بر وجود آن حضرت هم دانست چنان‌که دلیل بر مصادیق دیگری از «غیب» هم می‌باشد.


امّا در خصوص سؤال شما چنان که در توضيح {{قرآن|...يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ...}} گذشت ـ بايد بگوئيم که اصل وجود مبارک حضرت مهدي(ع) با روايات متواتره اي که از شيعه و سني نقل شده است اثبات مي شود امّا آن چه که اين آيه مبارکه با توجه به رواياتي که در توضيح و تفسير و تطبيق آن آمده است در صدد بيان آن مي باشد اصل ايمان به غيب است که اوّلين صفت متقين شمرده شده است و همان طور که گفته شد از مصاديق غيب حضرت مهدي(ع) مي باشد.
امّا در خصوص سؤال شما چنان‌که در توضیح {{قرآن|... یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ…}} گذشت ـ باید بگوئیم که اصل وجود مبارک حضرت مهدی(ع) با روایات متواتره ای که از شیعه و سنی نقل شده است اثبات می‌شود امّا آنچه که این آیه مبارکه با توجه به روایاتی که در توضیح و تفسیر و تطبیق آن آمده است در صدد بیان آن می‌باشد اصل ایمان به غیب است که اوّلین صفت متقین شمرده شده است و همان‌طور که گفته شد از مصادیق غیب حضرت مهدی(ع) می‌باشد.


به عبارت ديگر پس از اثبات اصل وجود حضرت حجّت(ع) توسط روايات متواتره، ايمان به آن حضرت از موارد ايمان به غيب است.
به عبارت دیگر پس از اثبات اصل وجود حضرت حجّت(ع) توسط روایات متواتره، ایمان به آن حضرت از موارد ایمان به غیب است.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:==


۱ـ تفسير نمونه، آيت الله مکارم شرازي.
== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
۱ـ تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شرازی.


۲ـ تفسير الميزان، علامه طباطبايي.
۲ـ تفسیر المیزان، علامه طباطبایی.


۳ـ آشنايي با قرآن (۲).
۳ـ آشنایی با قرآن (۲).


۴ـ تفسير مجمع البيان.
۴ـ تفسیر مجمع البیان.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
|شاخه فرعی۱ =  
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۲ =  
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۳۸

سؤال

سوره بقره آیه ۳ را تفسیر در رابط به اثبات امام مهدی(ع) با دلیل بنویسید؟

تفسیر و توضیح آیه سوم سوره مبارکه بقره: ﴿الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاه وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ

پس از آنکه خداوند در آیه دوّم سوره مبارکه، ساحت قرآن را از هر گونه شک و شبهه ای منزه می‌داند و آن را هدایت برای متقین معرفی می‌کند در آیه سوم به ذکر سه صفت والای متقین که از نور هدایت قرآن بهره‌مند شده‌اند می‌پردازد:

۱. ﴿الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ…

در قرآن کریم «غیب» مقابل «شهادت» قرار دارد.[۱] «غیب» بر چیزی می‌گویند که پوشیده و پنهان است، امّا آنچه که محسوس است و انسان به حس خود آن را درک می‌کند از آسمان و زمین و آنچه که در آن است را «عالم شهادت» گویند و آنچه که قوای حسی از درک آن عاجز است امّا وجود دارد و قسمت عظیم عالم هستی را شکل داده است «عالم غیب» نامند.

در حقیقت ایمان به «غیب» که قرآن کریم آن را به عنوان اولین صفت متقین یاد می‌کند همان جهان بینی الهی است که ایمان به ماورای این جهان مادّی است. در جهان بینی قرآنی عالم هستی منحصر به آنچه که برای ما محسوس است نیست و به گفته شهید مطهری (ره) «جهان ماده یک قشر نازکی از عالم است».[۲]

و انسان با دید مادی هستی را در همین مادیات و محسوسات خلاصه می‌داند و از ماورای این عالم که عظیم و بی‌نهایت است بی‌خبر است.

رسالت قرآن مجید این است که انسان را از این دیدگاه تنگ مادی بیرون آورد و او را به عظمت عالم هستی که در ماورای این محسوسات است رهنمون و آگاه سازد.

بنابراین با توجه به معنای «غیب» که در آیه به صورت مطلق و بدون هیچ قیدی ذکر شده و با توجه به روایاتی که در این باره از معصومین(ع) صادر شده است ایمان به خدا و صفات خدا، ملائکه و رستاخیز همه از مصادیق ایمان به غیب شمرده می‌شود و مفسرین هم هر کدام مصادیقی را ذکر نموده‌اند:

امام صادق(ع) در ذیل این آیه می‌فرمایند: «مؤمن به غیب کسانی هستند که رستاخیز (زنده شدن مردگان و گشوده شدن نامه اعمال) و بهشت و جهنم را تصدیق می‌کنند».[۳]

شهید مطهری (ره) می‌گوید: «ملائکه، لوح محفوظ، عرش و کرسی، اینها مربوط به غیب و باطن این عالم اند که به صرف آنکه از حواس ما مخفی است نمی‌توان آنها را نفی کرد…».[۴]

ایمان به حضرت مهدی(ع) ایمان به غیب است.

با توجه به وسعت و عمومیّت معنای «غیب» باید گفت وجود مبارک حضرت مهدی(ع) چون از دیدگان بسیاری از انسان‌ها پنهان است و هر کسی لایق دیدار آن حضرت نیست از مصادیق «عالم غیب» است و در روایات بسیاری ایمان به آن حضرت و قیام آن بزرگوار را ایمان بر غیب دانسته‌اند:

۱. یحیی بن ابی القاسم گوید: از امام صادق(ع) از ﴿الم (۱) ذَلِک الْکتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًی لِّلْمُتَّقِینَ (۲) الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ… پرسیدم سپس امام فرمودند: «متقین» شیعیان علی(ع) اند و «غیب» حجّت غایب است».[۵]

۲. و نیز از امام صادق(ع) در تفسیر این آیه شریفه می‌فرمایند:

«کسی که اقرار کند به این که قیام قائم(ع) حق است». مؤمن به غیب است.[۶]

۳. و نیز از امام باقر(ع) در تفسیر «غیب» چنین آمده است:

«و هو البعث و النشور و قیام القائم و الرجعه…».[۷] غیب، بعث و زنده شده مردگان، و قیام قائم و رجعت است.

بنابراین از آنچه گذشت روشن می‌شود از مصادیق «عالم غیب» وجود مبارک قطب عالم امکان حضرت حجه ابن الحسن «ارواحنا له الفداه» می‌باشد و متقین به آن بزرگوار و به قیام جهانی او ایمان دارند لذا با توجه به معنای غیب و روایاتی که در ذیل این آیه ذکر شد می‌توان این آیه را دلیل بر وجود آن حضرت هم دانست چنان‌که دلیل بر مصادیق دیگری از «غیب» هم می‌باشد.

امّا در خصوص سؤال شما چنان‌که در توضیح ﴿... یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ… گذشت ـ باید بگوئیم که اصل وجود مبارک حضرت مهدی(ع) با روایات متواتره ای که از شیعه و سنی نقل شده است اثبات می‌شود امّا آنچه که این آیه مبارکه با توجه به روایاتی که در توضیح و تفسیر و تطبیق آن آمده است در صدد بیان آن می‌باشد اصل ایمان به غیب است که اوّلین صفت متقین شمرده شده است و همان‌طور که گفته شد از مصادیق غیب حضرت مهدی(ع) می‌باشد.

به عبارت دیگر پس از اثبات اصل وجود حضرت حجّت(ع) توسط روایات متواتره، ایمان به آن حضرت از موارد ایمان به غیب است.


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

۱ـ تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شرازی.

۲ـ تفسیر المیزان، علامه طباطبایی.

۳ـ آشنایی با قرآن (۲).

۴ـ تفسیر مجمع البیان.


منابع

  1. حشر / ۲۲.
  2. مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن (۲)، انتشارات صدرا، ۱۳۸۲، ص۶۴.
  3. عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، انتشارات اسماعیلیان، قم، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۰.
  4. آشنایی با قرآن (۲)، همان.
  5. تفسیر نور الثقلین، همان.
  6. همان.
  7. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، مؤسسه الوفاء، بیروت، لبنان، ۱۴۰۴ق، ج۲۴، ص۳۵۱، ح۶۹.