بلوغ برای ازدواج: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
== | |||
== ویژگیهای بلوغ == | |||
از مهمترین و اساسیترین انتخابهای زندگی، ازدواج است. فردی که میخواهد، همسری انتخاب نماید و زندگی جدیدی را شروع کند، بایستی از حد لازم رشد، در تمام ابعاد جسمانی، روانی، اجتماعی، اخلاقی برخوردار باشد. با این رشد فرد به کسی احساس نیاز میکند، که بتواند هیجانات عاطفی، مسائل جنسی و نیاز به پیوند جویی وی را برآورده کند و هم چنین میتواند این نیازها را در زوجش برآورده سازد. | از مهمترین و اساسیترین انتخابهای زندگی، ازدواج است. فردی که میخواهد، همسری انتخاب نماید و زندگی جدیدی را شروع کند، بایستی از حد لازم رشد، در تمام ابعاد جسمانی، روانی، اجتماعی، اخلاقی برخوردار باشد. با این رشد فرد به کسی احساس نیاز میکند، که بتواند هیجانات عاطفی، مسائل جنسی و نیاز به پیوند جویی وی را برآورده کند و هم چنین میتواند این نیازها را در زوجش برآورده سازد. | ||
نوجوانی دوره فرایند انتقال از کودکی به بزرگسالی است. این فرایند جنبههای گوناگونی دارد که شامل: | نوجوانی دوره فرایند انتقال از کودکی به بزرگسالی است. این فرایند جنبههای گوناگونی دارد که شامل: | ||
# رشد و نمو سازمان عصبی مغز: که نمود آن در تحول فرآیندهای شناختی، عاطفی و رفتارها مشاهده میشود. | # رشد و نمو سازمان عصبی مغز: که نمود آن در تحول فرآیندهای شناختی، عاطفی و رفتارها مشاهده میشود. |
نسخهٔ ۹ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۱۳
روانشناسان معتقدند که هنگام ازدواج دختر یا پسر باید به بلوغ فکری، بلوغ اجتماعی، بلوغ عاطفی و بلوغ جنسی رسید؛ منظور از این بلوغها چیست؟
ویژگیهای بلوغ
از مهمترین و اساسیترین انتخابهای زندگی، ازدواج است. فردی که میخواهد، همسری انتخاب نماید و زندگی جدیدی را شروع کند، بایستی از حد لازم رشد، در تمام ابعاد جسمانی، روانی، اجتماعی، اخلاقی برخوردار باشد. با این رشد فرد به کسی احساس نیاز میکند، که بتواند هیجانات عاطفی، مسائل جنسی و نیاز به پیوند جویی وی را برآورده کند و هم چنین میتواند این نیازها را در زوجش برآورده سازد.
نوجوانی دوره فرایند انتقال از کودکی به بزرگسالی است. این فرایند جنبههای گوناگونی دارد که شامل:
- رشد و نمو سازمان عصبی مغز: که نمود آن در تحول فرآیندهای شناختی، عاطفی و رفتارها مشاهده میشود.
- رشد فیزیکی: که شامل رشد اندازههای بدنی و تغییر در نیم رخ جسمی است.
- رشد نظام جنسی یا تولید مثل.
- رشد احساس «خود» به عنوان یک بزرگسال یا یک انسان مستقل و خود راهبر.
انواع بلوغ
بلوغ را میتوان از دیدگاههای مختلف به انواع مختلف تقسیم کرد: بلوغ جنسی، بلوغ جسمی، بلوغ شرعی، بلوغ عرفی، بلوغ روانی، بلوغ اقتصادی، بلوغ اجتماعی، بلوغ سیاسی، بلوغ شناختی، بلوغ عقلی، بلوغ اخلاقی، بلوغ عاطفی و هیجانی، بلوغ هنری و غیره که البته رسیدن به همه این بلوغها برای ازدواج لازم نیست و همچنین در موارد لازم هم فرق است بین حداقل لازم با درجات بالای رشد در آن زمینه.
بلوغ روانی: فرد دارای جنبههای مختلفی شامل پرورش ذهن، درک مفاهیم اخلاقی، نقطه اوج حافظه، کمال اراده، انفعالات و سایر خصوصیات ذهنی میباشد که در صورت هماهنگی تعادل فرد را به وجود میآورد و در صورت نا هماهنگی، رفتار غیرعادی یا عدم تعادل روانی به وجود میآورد.[۱] این بلوغ برای ازدواج لازم میباشد و با این قید افراد بزرگسالی که دارای سلامت روانی نیستند و نوجوانی که هنوز به ثبات نرسیده به همین جهت آینده را فدای حال میکند، مبنای تصمیمگیریهایش احساسات است، مسئولیت را متوجه نیست و… مناسب ازدواج نمیباشند.
بلوغ جنسی: بلوغ در اینجا به معنای رسیدن به سن تولید مثل و شهوت جنسی و قدرت باردار نمودن برای مردان و باردار شدن برای زنان است که زمان آن در بین ملل و افراد مختلف متفاوت است و معمولاً بین سنین ۱۱–۱۷ سالگی واقع میشود.
بلوغ جسمی: جسم انسان تا ۵ سال اول زندگی بهطور سریع رشد میکند و پس از آن تا آغاز دوره نوجوانی و بلوغ (۱۲–۱۳) سالگی رشد آن به کندی میگراید و سپس در دوره نوجوانی سرعت رشد دوباره افزایش پیدا میکند و در فواصل سنین (۱۸–۲۰) تا (۲۳–۲۵) سالگی به حد کمال خود میرسد و رشد آن متوقف میشود. از این به بعد رشد طولی متوقف شده و رشد انسان به صورت عرضی میباشد.[۲]
بلوغ شناختی ـ اجتماعی
این نظریه، رشد اجتماعی را از یک سو به محیط فیزیکی، خانواده، گروه همسالان، و سایر تأثیرات اجتماعی مربوط میداند و از سوی دیگر معتقد است که تواناییهای شناختی، خصوصیات جسمی، باورها و نگرشهای کودکان و نوجوانان تأثیر متقابل خود را بر محیط باقی میگذارند و این دو عامل محیطی و شناختی در ارتباط متقابل با رفتارهای فرد است. در این مرحله کسی به مرحله رشد و بلوغ اجتماعی رسیده است که از خود مرکزی به جامعه مرکزی رسیده باشد.[۳] به عبارت دیگر به بلوغ اجتماعی، کسی رسیده است که در رفتارهای اجتماعی، مصالح عمومی، قوانین اجتماعی، ارزشهای همگانی و حقوق اساسی انسانی را بر مصلحتهای شخصی مقدم نماید. این نوع بلوغ در حد پذیرش مسئولیت زندگی مشترک لازم است اما به شکل بالفعل لازم نیست تمام مصالح اجتماعی را درک و پذیرفته باشد بلکه اگر قرائن از سلامت فرد حکایت کند، کافی میباشد.
بلوغ شناختی
از نظر پیاژه از سالهای نوجوانی به بعد فرد میتواند تصورات امور را در ذهن داشته باشد و درباره نتایج فرضی آنها نیز استدلال کند. برای مثال او میتواند مسائل انتزاعی از قبیل مذهب، اخلاق و سبک زندگیهای متفاوت را بررسی کرده و مورد ارزیابی نظام دار قرار دهد. او میتواند درباره اندیشههای خود به تفکر بپردازد و آرمانهایی برای خود و آینده اش بسازد. در این مرحله، محتوای فکر گسترش و عمق مییابد.[۴]
در ازدواج، فکر یک جوان بالغ تا جایی گسترش و عمق مییابد که انعطافپذیر، باز، همهجانبه نگر، و سازگار شونده با راههای جدید باشد. به عبارت دیگر، انسان رشد یافته و پخته به استدلالهای خود، جنبه شخصی و اختصاصی میدهد و برای حل مسائل مبهم و پیچیده از تجربههای شخصی و تمام نظام روان شناختی خود (منطق، انگیزشها و ارزشها و دریافتهای اجتماعی، فرهنگی و تاریخی) کمک میگیرد.
بلوغ عاطفی
جوان بعد از این که هویت اصلی خود را یافت، علاوه بر این که استقلالش را از والدین و نهادهای حمایتی شبیه به والدین مانند مدرسه پی میریزد و کارکرد یک بزرگسال بالغ و مسئول را آغاز میکند، روابط صمیمی با دیگران را به شکل دوستیهای نزدیک برقرار میکند در این نوع صمیمیت، روابط، گسترش و عمق مییابد و به همراه احساس توجه و تعهد آزادانه و با حفظ خود کفایی، هویت خود را با هویت فرد دیگری، ترکیب میکند. افرادی که نتوانند چنین رابطه صمیمی برقرار نمایند، در یک حالت انزوا به سر خواهند برد.[۵] بنابر این در قدم اول، شخص باید بتواند درک کند من کیستم؟ برای چه زندگی میکنم و به کجا خواهم رفت و مرحله دوم مرحله بالاتر است علاوه بر این که خود را یافته است میخواهد روابط خود را اصلاح کند و به یک صمیمیت پایدار برسد. صمیمیت در روابط با خودش، صمیمیت در رابطه با خدایش و صمیمیت با هم نوعانش.
نتیجه: فرد بالغ کسی است که علاوه بر رسیدن به بلوغ جنسی، جسمی، شناختی، اجتماعی، به مرحله شناخت خود، شناخت فرهنگ و جامعه برسد. اعتقادات اساسی او از خرد، استدلال عقلانی، فطری و وجدانی سرچشمه بگیرد و روابط وی بر اساس مهربانی، صمیمیت، و محبت پایهریزی شود.
تأکید: در مورد ازدواج باید توجه داشت که در همه انواع بلوغ لازم نیست فرد به حد نهایت آن دست یافته باشد بلکه در برخی انواع بلوغ مثل بلوغ جنسی و بلوغ در حدی که اطلاق این لفظ مناسب باشد، لازم است اما در برخی از موارد نفس وجود نشانههای سلامت و موفقیت، کفایت میکند و لازم نیست فرد به حد اعلای بلوغ رسیده باشد.
بنا به نظر متخصصان، سن مناسب برای ازدواج در دختران از پانزده سال به بعد است و در پسران از ۱۸ سال به بعد.[۶] و شما میتوانید با سنجش شرائط خود و تطبیق آن بر مطالب ارائه شده و میانگین سنی ذکر شده به جمعبندی لازم برسید.
مطالعه بیشتر
- لطفآبادی، حسین، روانشناسی رشد (۲) نوجوانی، جوانی و بزرگسالی، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، ۱۳۷۸ش.
- انتصاری، محمدناصر، بحرانها و درمانها در دورهٔ بلوغ، قم: مؤسسه فرهنگی انتشاراتی گرگان، ۱۳۸۲ش.
- سهرابی محمدرضا و ثریا سهرابی، دوران شکفتگی (راهنمای بلوغ دختران نوجوان)، تهران: انجمن اولیاء و مربیان جمهوری اسلامی، واحد انتشارات، ۱۳۷۷ش.
- سهرابی محمدرضا و ثریا سهرابی، دوران شکفتگی (راهنمای بلوغ پسران نوجوان)، تهران: انجمن اولیاء و مربیان جمهوری اسلامی، ۱۳۸۶ش.
- محمدیان، محمود، بلوغ … تولدی دیگر، تهران: انجمن اولیاء و مربیان، ۱۳۸۴ش.
- پارسا، محمد، روانشناسی رشد کودک و نوجوان، تهران: بعثت، ۱۳۸۷ش.
منابع
- ↑ انتصاری، محمد ناصر، بحرانها و درمانها در دوره بلوغ، ۱۳۸۲، انتشارات گرگان، ص۲۱.
- ↑ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، روانشناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی، سمت، ج۱.
- ↑ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، روانشناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی، سمت، ج۱، ص۳۳.
- ↑ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، روانشناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی، سمت، ج۱، ص۳۶.
- ↑ دوان شولتز، نظریههای شخصیت، ترجمه کریمی یوسف و همکاران، ۱۳۸۴، نشر ارسباران، چاپ پنجم، ص۳۳۲–۳۳۳.
- ↑ تقویت نظام خانواده و آسیبشناسی آن، مجموعه مقالات، ج۱، ص۷۶ مقاله اهمیت ازدواج و سن مناسب آن نویسنده پناهی، علی احمد، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ، ۱۳۸۶.