پیش نویس:زیارت: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی پاسخ
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۵۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{پیش نویس|در حال نگارش}}
    {{پیش نویس|تکمیل}}
    {{شروع متن}}{{سوال}}
    {{شروع متن}}{{سوال}}
    زندگی‌نامه اجمالی امام رضا(ع) چیست؟ نام، لقب و کنیه ایشان چیست؟ چه فضائل و کراماتی از امام رضا(ع) نقل شده است؟
    زیارت به چه معنی است و در تاریخ اسلام و قرآن و سنت چه جایگاهی دارد؟ چه آدابی برای زیارت ذکر شده است؟ عقیده وهابیت در مورد زیارت چیست و چگونه می‌توان آن را نقد کرد؟
    {{پایان سوال}}
    {{پایان سوال}}
    https://pasokh.org/fa/Article/View/9805/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%8A%D9%8A-%D8%A7%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84%D9%8A-%D8%A8%D8%A7-%D8%B2%D9%8A%D8%A7%D8%B1%D8%AA/?SearchText=%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA&LPhrase=
    {{درگاه|سنت}}


    == معنای زیارت ==
    == معنای زیارت ==
    زیارت از ریشه «زور» می باشد و به معنای قصد کردن و تمایل به چیزی است.<ref>{{پک|1=فیومی|2=1414|ک=المصباح المنير في غريب الشرح الكبير|ص=260|ج=2}}</ref> زيارت در لغت عبارت از تمايل و ميل كردن است؛ خواه از دور باشد يا از نزديك و يا با گرايش قلبي و قصد همراه باشد يا اعم از اين كه با اكرام و تعظيم زيارت شونده همراه باشد.
    زیارت از ریشه «زور» می‌باشد و به معنای قصد کردن و تمایل به چیزی است. خواه از دور باشد یا از نزدیک یا با گرایش قلبی و قصد همراه باشد یا اعم از این که با اکرام و تعظیم زیارت شونده همراه باشد.<ref>{{پک|1=فیومی|2=1414|ک=المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر|ص=260|ج=2}}</ref> اما زیارت در اصطلاح عرفی به قصد و تمایلی گفته می‌شود که افزون بر میل و حرکت حسی، [[قلب سلیم و قلب منیب در قرآن|قلب]] هم گرایش جدی پیدا کرده و نسبت به زیارت شونده با اکرام و تعظیم قلبی و انس روحی همراه باشد.<ref>{{پک|1=طریحی|2=1375|ک=مجمع البحرین‏|ص=320|ج=3}}</ref> البته هر چه مزور برتر و کامل تر باشد، قصد جدی تر و درجه تکریم و تعظیم نیز برتر خواهد بود.<ref>{{پک/بن|1=اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=آشنایی اجمالی با زیارت|زبان=}}</ref>


    زيارت در اصطلاح به تمايلي مي گويند كه افزون بر ميل و حركت حسي، قلب هم گرايش جدي پيدا كرده و نسبت به مذور و زيارت شونده با اكرام و تعظيم قلبي و انس روحي همراه باشد.[1]
    == زیارت در تاریخ اسلام ==
    زیارت در تاریخ اسلامی سابقه دیرین دارد. پایه گذار زیارت قبور مسلمانان [[پیامبر اکرم(ص)]] و [[اهل بیت(ع)]] بودند. ایشان در واقعه حدیبیه بر سر قبر آمنه رفتند و برای ایشان گریستند و به مرمت و باز سازی قبر ایشان پرداختند. هم چنین پس از [[حجة الوداع]] نیز به زیارت قبر مادرش آمنه رفتند.<ref>{{پک|1=طبرسی|2=1408|ک=مجمع البیان|ص=87|ج=8}}</ref> همچنین بیهقی و محدثان دیگر نقل کرده‌اند که پیامبر اکرم(ص) قبور شهدا را در اُحد زیارت کرد.<ref>{{پک|1=مجلسی|2=1403|ک=بحار الأنوار|ص=441|ج=10}}</ref> درباره [[امام علی(ع)]] نقل کرده‌اند که آن حضرت به قصد زیارت حضرت فاطمه(س) بیرون می‌رفتند و بر سر مزار آن حضرت حاضر شده و گریه می‌کردند و برای آن حضرت دعا می‌کردند.<ref>{{پک|1=مجلسی|2=1403|ک=بحار الأنوار|ص=441|ج=10}}</ref>


    البته هر چه مذور برتر و كامل تر باشد، قصد جدي تر و درجه تكريم و تعظيم نيز برتر خواهد بود.
    علاوه بر این تاریخ نشان می‌دهد که زیارت [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] از شور انگیزترین زیارت‌ها بوده و مورد تأکید و تشویق امامان بوده است. از سال ۶۱ هجری تا سال ۱۳۲ هجری که شیعیان تحت فشار حکومت بنی امیه نتوانسته‌اند زیارت کنند باز هم به با سختی و به صورت مخفیانه به زیارت امام حسین(ع) می‌رفتند.<ref>{{پک|1=شوشتری|2=1394|ک=امام حسین علیه السلام این گونه بود (ترجمه الخصائص الحسینیة)|ص=361}}</ref>


    زيارت ديداري مشتاقانه، با حضور در پيشگاه اولياي خدا و پيشوايان هدايت _ عليهم السلام _ است. حضور در مكان هاي مقدس به قصد زيارت و رويارويي با پيشوايان و راهنمايان عالم معنا در واقع حركتي بر آمده از عمق جان و دل است.
    == زیارت در قرآن و سنت ==


    زيارت حضور جسم و جان در برابر خليفه الله زمين است و روشن گر راه زندگي و مشعل فروزان در سلوك عرفان و ارتباط با حجت خدا است.
    === مشروعیت و جواز ===
    از برخی آیات قرآن کریم همانند آیه ۸۴ سوره توبه استفاده می‌شود که پیامبر اسلام(ص) بر جنازه مردگان نماز می‌خواندند و به زیارت آن‌ها می‌رفتند و برای آن‌ها طلب مغفرت می‌نمود. امّا بعداً از چنین اعمال نسبت به منافقان نهی شد.<ref>{{پک/بن|1=اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=از دیدگاه قرآن و روایات، زیارت اهل قبور درست است؟|زبان=}}</ref> هم چنین برخی از مفسرین از این آیه استفاده کرده‌اند که ایستادن در کنار قبر مومنان و [[دعا]] برای آنان و نیز زیارت اموات از صالحان و معصومان امری پسندیده، مشروع و جایز است.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=72|ج=8}}</ref><ref>{{پک|1=طباطبایی|2=1352|ک=المیزان فی تفسیر القرآن|ص=360|ج=9}}</ref> هم چنین قرآن کریم در آیه ۳۶ سوره نور به صورت کلی به مکان‌های مقدس اشاره کرده و انسان را به اهمیت و احترام آن‌ها توجه داده است. خانه‌هایی که در این آیه به آن‌ها توجه داده شده است همان مراکزی هستند که به فرمان پروردگار استحکام یافته و مرکز یاد خداست و حقایق اسلام و احکام خدا از آن ها نشر می‌یابد و آن ها مرکز مشکات انوار الهی، ایمان، هدایت و دارای تقدس و احترام هستند.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=481|ج=14}}</ref>


    زيارت، ادامه و استمرار بهره مندي از محضر پر فيض بندگان صالح به ويژه پيشوايان معصوم _عليهم السّلام_ و خاندان اهل بيت _ عليهم السّلام _ مي باشد.
    === فوائد و آثار ===
    زیارت در روایات اسلامی [[مذهب شیعه|شیعه]] و اهل تسنن مورد سفارش و تاکید قرار گرفته است و فوائدی برای آن ذکر شده است. به عنوان مثال از امام علی(ع) نقل شده است: «زُورُوا مَوْتَاکُمْ فَإِنَّهُمْ یَفْرَحُونَ بِزِیَارَتِکُمْ وَ لْیَطْلُبْ أَحَدُکُمْ حَاجَتَهُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِیهِ وَ عِنْدَ قَبْرِ أُمِّهِ بِمَا یَدْعُو لَهُمَا».<ref>{{پک|1=شیخ حر عاملی‏|2=1409|ک=وسائل الشیعة|ص=223|ج=3}}</ref> یا مثلاً از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که توصیه به زیارت قبور نموده‌اند و یادآوردی [[تشبیه مرگ به سفر در کلام امام علی(ع)|مرگ]] را ثمره آن بیان کرده‌اند. زیارت قبور موجب یادآوری مرگ است.»<ref>{{پک|1=ابن ماجه|2=1418|ک=سنن إبن ماجة|ص=94|ج=3}}</ref> هم چنین پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «و صلوا علی حیث ما کنتم فان صلاتکم و سلامکم یبلغنی؛ در هر حال که هستید، بر من درود فرستید، همانا درود و سلام شما به من می‌رسد.»<ref>{{پک|1=مجلسی|2=1403|ک= بحار الأنوار (ط- بیروت)|ص=190|ج=97}}</ref>


    زيارت در تاريخ اسلامي سبقه ديرين دارد، و پايه گذار زيارت قبور مسلمانان پيامبر اكرم _ صل الله عليه و آله _ بودند؛ محمد بن سعد در الطبقات الكبري نقل مي كند كه در واقعه حديبيه ( سال ششم هجري ).
    بر اساس تصریح قرآن در آیه ۱۶۹ سوره آل عمران نیز برخی انسان‌ها پس از مرگ دارای حیات هستند؛ لذا زیارت آن‌ها و توجه به آن‌ها می‌تواند منشأ اثر باشد.<ref>{{پک/بن|اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=آشنایی اجمالی با زیارت|زبان=}}</ref>


    پيامبر اسلام _ صل الله عليه و آله _ بر سر قبر آمنه رفت و بر آن گريست و به مرمت و باز سازي آن پرداخت و هم چنين پس از حجه الوداع نيز به زيارت قبر مادرش آمنه رفت.[2] همچنين بيهقي و محدثان ديگر نقل كرده اند كه پيامبر اكرم _ صل الله عليه و آله _ قبور شهدا را در احد زيارت كرد.[3]
    === استحباب زیارت در روایات ===


    درباره ي حضرت امام علي _ عليه السّلام _ نقل كرده اند كه آن حضرت به قصد زيارت حضرت فاطمه _ سلام الله عليها _ بيرون مي رفت و بر سر مزار آن حضرت حاضر مي شد و گريه مي كرد و براي آن حضرت دعا مي كرد.[4]
    ==== استحباب زیارت اهل قبور ====
    در منابع اسلامی روایات متعددی وجود دارند که از آن‌ها استحباب زیارت اهل قبور استفاده می‌شود.<ref>{{پک/بن|اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=از دیدگاه قرآن و روایات، زیارت اهل قبور درست است؟|زبان=}}</ref> به عنوان نمونه به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:
    * انس بن مالک از پیامبر اسلام(ص) نقل می‌کند که فرمودند: «شما را از زیارت قبور نهی می‌کردم (امّا امروز می‌گویم) قبور را زیارت کنید که شما را به یاد مرگ می‌اندازد.<ref>{{پک|1=امینی|2=بی تا|ک=الغدیر|ص=166|ج=5}}</ref>
    * عایشه روایت می‌کند که حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: جبرئیل نزدم آمد و گفت: پروردگارت به تو امر می‌کند که در قبرستان اهل بقیع حاضر شوی و برایشان طلب آمرزش کنی…»<ref>{{پک|1=امینی|2=بی تا|ک=الغدیر|ص=166|ج=5}}</ref>
    * حضرت علی(ع) هنگام زیارت قبور در کوفه فرمود: «السلام علیکم یا اهل الدّیار من المؤمنین و المسلمین و…»<ref>{{پک|1=امینی|2=بی تا|ک=الغدیر|ص=166|ج=5}}</ref>


    ==مشروعیت و جواز زیارت==
    ==== استحباب زیارت معصومین(ع) ====
    از برخي آيات قرآن كريم مي توان استفاده كرد كه زيارت امري پسنديده، مشروع و جايز مي باشد، چنان كه خداوند متعال به پيامبرش مي فرمايد: < و لا تصل علي احد منهم مات ابدا و لا تقم علي قبره انهم كفروا بالله و رسوله و ماتوا و هم فسقون؛[5] اي پيامبر! بر هيچ يك از منافقاني كه از دنيا مي روند، نماز مگزار و هيچ گاه در كنار قبر او براي طلب آمرزش و استغفار نايست چون آنان به خدا و رسولش كافر شدند و در حالي كه فاسق بودند از دنيا رفتند. >
    روایاتی که استحباب زیارت اهل بیت(ع) مخصوصاً امام حسین(ع)، امام رضا(ع) و پیامبر اسلام(ص) از آن استفاده می‌شود از حد [[حدیث متواتر|تواتر]] گذشته است. به عنوان مثال [[امام صادق(ع) پایه‌گذار مکتب شیعه|امام صادق(ع)]] در باب زیارت امام حسین(ع) می‌فرمایند: مَنْ أَتَی قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع عَارِفاً بِحَقِّهِ غَفَرَ [اللَّهُ‏] لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ؛ یعنی هر کسی قبر حسین(ع) را زیارت کند در حالی که حق و جایگاه ایشان را بشناسد، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می‌آمرزد.<ref>{{پک|1= ابن قولویه‏|2=1356|ک=کامل الزیارات|ص=138}}</ref>


    از مفهوم آيه ياد شده مي توان استفاده كرد كه ايستادن در كنار قبر مومنان و دعا براي آنان و نيز زيارت اموات از صالحان و معصومان مشروع و جايز است.
    == آداب زیارت ==
    برای زیارت به ویژه زیارت خانه خدا، زیارت پیامبر اکرم(ص)، پیشوایان معصوم(ع)، علماء، صالحان و مومنان رعایت آدابی لازم است. رعایت ادب، طهارت جسم و روح، خضوع، خشوع، اذن دخول، نماز و … از جمله آدابی است که ذکر شده است؛ بنابراین، زیارت به ویژه زیارت مکان‌های مذکور سازنده و مفید است و نوعی سپاسگذاری و قدردانی از جانبازی و فداکاری آنان به شمار می‌رود و هشداری به نسل معاصر و آینده است که پاداش آن کس که راه حق و فضیلت را برگزیند و در راه دفاع از عقیده و گسترش حریت و آزادی جان سپارد این است که هیچ گاه از خاطره‌ها محو نشود.<ref>{{پک|1=سبحانی|2=بی تا|ک=آیین وهابیت|ص=119 و 120}}</ref>


    قرآن كريم در جايي ديگر به صورت كلي به مكان هاي مقدس اشاره كرد، و انسان را به اهميت و احترام آن ها توجه داده است، چنان كه مي فرمايد: « في بيوت اذن الله ان ترفع و يذكر فيها اسمه يسبح رفيها با لغد و والاصال؛[6] در خانه هايي كه خدا اجازه داده كه قدر و منزلت آنها رفعت يابد و نامش در آنها ياد مي شود. در آن خانه ها هر بامداد و شامگاه او را نيايش مي كنند.» اين خانه ها همان مراكزي هستند كه به فرمان پروردگار استحكام يافته و مركز ياد خداست و حقايق اسلام و احكام خدا از آنها نشر مي يابد و آنها مركز مشكات انوار الهي، ايمان، هدايت و داراي تقدس و احترام هستند و زيارت چنين مكان هايي و افراد صالح و معصومي كه در چنين جاهايي مدفونند داراي ثواب و فايده فراوان است.[7] زيارت در روايات اسلامي شيعه و اهل تسنن مورد سفارش و تاكيد قرار گرفته است.
    یکی از آدابی که نسبت به زیارت معصومین(ع) ذکر شده است شناخت و معرفت به زیارت شونده است. برای نمونه می‌توان به روایتی که در مطلب اخیر نقل شد اشاره کرد.<ref>{{پک|1=ابن قولویه‏|2=1356|ک=کامل الزیارات|ص=138}}</ref>


    چنان كه حضرت علي _ عليه السّلام _ حبيب الله مي فرمايد: « زور و اموتاكم فانهم يفرحون بزيارتكم ؛ [8] مردگانتان را زيارت كنيد كه همانا با زيارت شما خوشحال مي شوند.»
    == عقیده وهابیت در مورد زیارت ==
    [[وهابیت]] آموزه های اسلامی را با سلیقه و ذوق خاصی که بتواند مسلمانان را با آن تکفیر کند تفسیر نموده است. از این جمله اعتقاد خاص این فرقه در مسئله توحید در عبادت است. وهابی‌ها با داخل نمودن امور متعددی در معنای عبادت، دایره توحید در عبادت را آن قدر ضیق کرده‌اند که امکان عملی بر طبق آن را باقی نگذاشته است و در مقام عمل حتی خود آنان هم نمی‌توانند از موحّدین در عبادت به شمار آیند.<ref>{{پک/بن|1=اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟|زبان=}}</ref>


    پيامبر اكرم _ صل الله عليه و آله _ در جايي ديگر مي فرمايد: «زيارت قبور موجب يادآوري مرگ است.».[9]
    [[ابن تیمیه و اهل سنت|ابن تیمیه]] می‌گوید: عبادت اسم جامعی است برای هر چه که خداوند آن را دوست داشته و می‌پسندد. این چیز می‌تواند در قالب گفتار باشد و می‌تواند به شکل عمل باطنی، و ظاهری مثل نماز، زکات، روزه و حج، راستگویی، اداء امانت، صله ارحام از انسان صادر گردد. آنان هر عملی را که حاکی از احترام و تعظیم غیر خدا باشد موجب شرک و کفر می‌دانند و لذا به پیروی از این عقیده، [[شفاعت]]، [[حقیقت توسل|توسل]]، تبرک زیارت قبور انبیاء و اولیاء و احترام به ارواح آنان، فرستادن صلوات با صدای بلند بر پیامبر اسلام خصوصاً در کنار قبر آن حضرت، جشن و شادی در میلادهای پیامبر و ائمه(ع) سوگواری در روزهای وفات و شهادت آنان و ساختن قبّه بر قبور مبارک آنان و هر چیز دیگری که از احترام، تعظیم، تقدس آن ها چه در عمل و چه در قول حکایت بکند به اعتقاد وهابیت حرام و غیرمشروع بوده و اعتقاد به این امور و عمل به آن ها را باعث شرک و کفر می‌دانند.<ref>{{پک|1=سبحانی|2=1412|ک=فی ظلال التوحید|ص=25}}</ref>


    ==فوائد و آثار زیارت==
    == دلیل وهابیت ==
    زيارت فوايد و آثار فراواني دارد كه در روايات اسلامي به برخي از آنها اشاره شده است، از جمله: چنان كه پيامبر اكرم _ صل الله عليه و آله _ مي فرمايد: «قبور مردگان را زيارت كنيد، همانا باعث ياد آوري آخرت مي شود.»[10]


    و پيامبر اكـرم _ صل الله عليـه و آله _ مي فـرمايد: «و صلوا علي حيث ما كنتم فان صلاتكم و سلامكم يبلغني ؛[11] در هر حـال كـه هستيد، بر من درود فرستيـد، همانا درود و سلام شمـا بـه من مي رسد
    وهابیت تنها دلیلی را که بر حرمت زیارت قبور توانسته اقامه کند حدیث «لا تُشدّ الرحال» است که در متون [[اهل سنت از دیدگاه وهابیت|اهل سنت]] چنین نقل شده است: «... عن أبی هُرَیْرَةَ یَبْلُغُ بِهِ النبی(ص) لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ إلا إلی ثَلَاثَةِ مَسَاجِدَ مَسْجِدِی هذا وَ مَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ مَسْجِدِ الْأَقْصَی»؛ از ابو هریره نقل شده که از پیامبر به او رسیده است که بار سفر بسته نمی شود، مگر به سوی سه مسجد، مسجد من (مسجد النبی)، و مسجد الحرام و [[مسجد الاقصی]].»<ref>{{پک|1=أبو الحسین القشیری النیسابوری|2=1407|ک=صحیح مسلم|ص=1014|ج=2}}</ref>


    بر اساس اعتقادات مسلمانان بويژه تصريح قرآن[12]، انسان ها پس از مرگ زنده هستند، و زيارت قبور و اموات از معصومان، صالحان، نيكوكاران، و . . . همانند آن است كه به حضور آنها برسي و به آنها احترام كني .
    بزرگان وهابیت در کتاب‌های خود به حدیث مذکور به صورت فراوان پرداخته و با استفاده از آن حرمت زیارت قبور را نتیجه گرفته اند.<ref>{{پک/بن|اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟|زبان=}}</ref> به عنوان نمونه از دو کتاب معتبر وهابیت استدلال به این حدیث بر حرمت زیارت قبور نقل می‌شود:
    # سلیمان بن عبدالله بن عبدالوهاب از حدیث فوق حرمت زیارت قبور را این گونه نتیجه می گیرد: در نفی مذکور در حدیث «شدّ الرحال» زیارت قبور و مشاهد نیز داخل می‌باشد؛ یا به اعتبار این که نهی از چنین سفری شده است و به تبع از سفر برای زیارت قبور و مشاهد نیز نهی شده است یا به اعتبار این که نفی استحباب از چنین سفری شده است و در نتیجه از زیارت قبور و مشاهد نیز نفی استحباب شده است. اما در یک روایت صحیح به صراحت با صیغه نهی آمده است؛ بنابراین نهی برای آن متعین می شود و به همین علت [[صحابه]] منع را از آن فهمیده‌اند.»<ref>{{پک|1=بن عبد الله بن محمد بن عبد الوهاب|2=1415|ک=یسیر العزیز الحمید فی شرح کتاب التوحید|ص=313|ج=1}}</ref>
    # ابن تیمیه در این رابطه می گوید: «سفر کردن برای وقوف در غیر [[عرفات]]، مسجد الاقصی و هم چنین قبر سایر انبیاء و مشایخ جایز نیست و مسلمانان بر این معنی اتفاق نظر دارند. بلکه آن چه ظهور بیشتری دارد این است که علماء معتقدند هیچ کسی نباید برای زیارت قبری از قبور سفر کند. ریشه اعتقاد مذکور این است که دین مبتنی بر دو اصل است؛ یکی اینکه تنها خدای یگانه ای که شریک ندارد باید عبادت شود و عبادت غیر از او شرک است. دیگر این که عبادت خدا نیز تنها از راهی باید باشد که تشریع شده است؛ لذا نباید خدای متعال با بدعت عبادت شود؛ چناچه که خداوند فرمود است: {{قرآن|فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا|ترجمه= پس کسی که دیدار [پاداش و مقام قرب] پروردگارش را امید دارد، پس باید کاری شایسته انجام دهد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نکند.}}<ref>{{پک|1=بن تیمیة الحرانی أبو العباس|2=بی تا|ک=کتب ورسائل وفتاوی شیخ الإسلام ابن تیمیة|ص=150-151|ج=26}}</ref>


    ==آداب زیارت==
    == نقد دیدگاه وهابیت ==
    بر همين اساس براي زيارت بويژه زيارت خانه ي خدا، پيامبر اكرم _صل الله عليه و آله_ پيشوايان معصوم _ عليه السّلام _ علماء، صالحان و مومنان رعايت آدابي لازم است.
    فرقه وهابیت گرفتار یک سلسله اوهام شده و فقط به دنبال بهانه برای [[تکفیر مسلمانان|تکفیر]] مسلمانان می باشد. این فرقه که توسط محمد بن عبدالوهاب در قرن دوازدهم قمری ابداع و پایه‌گذاری شد، بر اساس عقاید ابن تیمیه و ابن قیم جوزی، هم در عرصه اعتقادات و هم در حوزه فقه و احکام در مقابل دین اسلام، اعم از مذهب تشیع و مذهب تسنن، قد علم کرده است و با این بدعت، اسلام را منحصر به خود دانسته و سایر مسلمین را خارج از دین اسلام و محکوم به کفر و شرک کرده‌اند.<ref>{{پک/بن|اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟|زبان=}}</ref>


    رعايت ادب، طهارت جسم و روح خضوع، خشوع، اذن دخول، نماز، و . . . از جمله ي آن آداب به شمار مي رود.
    وهابی‌ها دقیقاً بر خلاف آیات قرآنی و روایات نبوی و سیره اصحاب و مسلمین و حکم عقل قدم برداشته و عبادت را بر طبق خواست و میل خودشان طوری تفسیر کرده‌اند که نه تنها راه و طریق به سوی اسلام را مسدود نموده‌اند، بلکه خط بطلان بر دین مبین اسلام کشیده و امکان مسلمان شدن را از هر کسی گرفته‌اند.<ref>{{پک/بن|اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟|زبان=}}</ref>


    بنابر اين، زيارت بويژه زيارت خانه خدا، زيارت قبور مسلمانان، از جمله پيامبران، پيشوايان معصوم _ عليه السّلام _، علماء و دانشمندان بزرگ مذهبي، مجاهدان راه اسلام و . . . سازنده و مفيد است و نوعي سپاسگذاري و قدرداني از جانبازي و فداكاري آنان به شمار مي رود و هشداري به نسل معاصر و آينده است كه پاداش آن كس كه در راه حق و فضيلت را بر گزيند و دفاع از عقيده و گسترش حريت و آزادي جان سپارد اين است كه هيچ گاه از خاطره ها محو نشود.[13]
    احادیثی که این فرقه به عنوان دلیل ذکر کرده‌اند حتی از دیدگاه علماء اهل سنت بر حرمت زیارت قبور دلالت ندارند و لذا برای فرقه وهابیت دلیلی باقی نمی‌ماند؛ بلکه احادیث متعددی بر جواز بلکه بر استحباب زیارت قبور در متون معتبر اهل سنت از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است.<ref>{{پک/بن|اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟|زبان=}}</ref>


    نكته اي كه نبايد از آن غفلت كرد، رعايت آداب و شرايط زيارت است، زائر بايد با معرفت و شناخت كافي نسبت به شأن و جايگاه زيارت شونده به زيارت برود و از هر گونه مسائل و حركات شرك آميز و شبهه ناك و خرافاتي پرهيز كند؛
    در اینکه عبادت فقط برای خدا است و عبادت غیر خدا با توحید در عبادت منافات دارد هیچ شک و تردیدی وجود ندارد. لکن هر فعل یا قول انسان که حاکی از تعظیم و تکریم غیر خدا و نیز تذلل، خضوع و خشوع در برابر غیر خدا باشد نمی‌تواند عبادت محسوب گردد؛ زیرا بالاترین درجه خشوع و خضوع که عبارت از سجده باشد در برابر غیر خدا در قرآن نه تنها جایز شمرده شده است بلکه امر و دستور الهی بر آن وجود دارد. اگر سجده از مصادیق عبادت باشد هرگز خداوند به [[ملائکه]] دستور نمی‌داد که در برابر [[حضرت آدم(ع)]] به سجده بیفتند و نیز شیطان نباید در اثر عدم سجده کافر شده و ملعون درگاه الهی قرار می‌گرفت، بلکه بنابر معیار وهابیت باید از موحدین به شمار می‌آمد و این فرشته‌ها است که با این عمل‌شان کافر شده‌اند.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=183|ج=1}}</ref>


    امام صادق _ عليه السّلام _ به شخصي از اهالي طوس مي فرمايد: «اي شخص طوسي! كسي كه قبر حسين _ عليه السّلام _ را زيارت كند در حالي كه مي داند او امامي است از ناحيه خداوند عزّوجلّ و طاعت او واجب است بر بندگان، خداوند گناهان گذشته و آينده اش را مي آمرزد و شفاعت او را در مورد پنجاه انسان گناهكار مي پذيرد، و هر حاجتي كه در نزد قبر او از خداوند خواسته شود اجابت مي گردد...»[14]
    به هر حال اساس این اعتقادات کلی وهابیت را دشمنی و عداوت سران و پیشوایان وهابیت با اهل بیت(ع) تشکیل می‌دهد؛ یعنی بزرگان وهابیت چون ادامه دهنده راه [[بنی‌امیه|بنی امیه]] و دشمنان اهل بیت بوده و هستند، به همین جهت حرمت، شرک و کفر را در رابطه با زیارت، توسل، شفاعت و امثال این‌ها مطرح می‌کنند زیرا این مطالب بیشتر درباره اهل بیت(ع) موضوعیت دارند.<ref>{{پک/بن|1=رهبر1|ک=khamenei.ir|ف=بیانات در جمع مردم استان کردستان در میدان آزادی سنندج|زبان=}}</ref><ref>{{پک/بن|1=رهبر1|ک=khamenei.ir|ف=بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم|زبان=}}</ref>
    ----[1] . مجمع البحرين، ج 1، ربع 2، ص 305، ماده زور .


    [2] . ر . ك : مرحوم فضل بن حسن طبرسي، مجمع البيان، قم، انتشارات اسماعيليان، ذيل، آيه 84 توبه .
    == نقد استدلال وهابیت به حدیث «لا تشدّ الرحال» ==


    [3] . علامه مجلسي، بحار الانوار، بيروت، موسسه الوفاء، ج 10، ص 441 .
    === نقد اول ===
    حدیث مذکور هیچ دلالتی بر حرمت زیارت قبور ندارد بلکه حتی بر حرمت سفر به سوی غیر مساجد سه گانه نیز دلالت ندارد زیرا:


    [4] . همان
    اولاً موضوع این حدیث مساجد می باشد نه قبور و لذا این حدیث درباره قبور سخن نمی‌گوید. وهابی ها بدون ارائه هیچ دلیلی می گویند که زیارت قبور نیز داخل در این روایت می‌شود.<ref>{{پک/بن|1=اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟|زبان=}}</ref>


    [5] . سوره توبه، آيه 84 .
    ثانیاً کلمه «لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ» نهی نیست که از آن حرمت سفر به سوی غیر این سه مسجد به دست آید بلکه صیغه نفی است به این معنا که به سوی غیر از این سه مسجد بار سفر بسته نمی‌شود. نویسنده کتاب شرح توحید ادعا کرده است که در یک روایت صحیح دیگر، این حدیث با صیغه نهی نقل شده است در حالی که نه این حدیث را نقل کرده است و نه منبعی را که این حدیث در آن نقل شده باشد ذکر کرده است.<ref>{{پک/بن|1=اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟|زبان=}}</ref>


    [6] . سوره نور، آيه 36.
    ثالثاً به گفته علماء اهل سنت این سخن رسول خدا بر فضلیت این سه مسجد دلالت دارد؛ یعنی اگر کسی می خواهد سفر کند به سوی این سه مسجد سفر کند و در آن‌ها به عبادت بپردازد. بر این مطلب در کتاب‌های متعدد اهل سنت تاکید شده است. به عنوان مثال ابو سعید در کتاب فضائل مکه می گوید: «مکه حرم خداوند است و کسانی که در مکه هستند از عذاب خدا در امان می باشند و یک روز ماندن در حرم خدا بهتر از روزه گرفتن و ماندن یک دهر در غیر آن است و به همین علت است که از رسول خدا(ص) روایت شده است که: «لا تشد الرحال إلا الی ثلاثة مساجد مسجدی هذا والمسجد الحرام والمسجد الأقصی» و از مساجد دیگری نام نبرده است. هم چنین رسول خدا(ص) فرموده است: یک نماز در مسجد من (مسجد النبی) با هزار نماز در جاهای دیگر برابری می کند به جز [[مسجد الحرام]] که یک نماز در آن برابر با صد هزار نماز در جاهای دیگر است. و یک نماز در مسجد الاقصی برابر با پانصد نماز در جاهای دیگر می‌باشد».<ref>{{پک|1=أبو سعید|2=1400|ک=فضائل مکة والسکن فیها|ص=22|ج=1}}</ref> علاوه بر این نووی نیز در شرح صحیح مسلم گفته است که این حدیث فضیلت این مساجد سه گانه را بیان می کند و معنای آن در نزد جمهور علماء این است که «شدّ رحال» به سوی غیر این مساجد فضیلتی ندارد و این که برخی می گویند «شدّ رحال» به سوی غیر این مساجد سه گانه حرام است یک سخن غلط و باطل می باشد.<ref>{{پک|1=نیشابوری|2=1430|ک=الصحیح لمسلم (مع شرح الامام محی الدین نووی)|ص=326|ج=4}}</ref>


    [7] . ر . ك ، علامه مجلسي، بحار الانوار، بيروت، موسسه الوفاء، ج 97، 98 ، 99، كتاب المزار.
    === نقد دوم ===
    ابن حجر عسقلانی شارح [[صحیح بخاری]] می گوید اگر حدیث «شدّ الرحال» مطلق باشد و حمل بر حرمت سفر به سوی غیر این مساجد سه گانه شود، تمام سفر‌ها مثل سفر برای تجارت، [[صله‌رحم|صله رحم]]، طلب علم و امثال آن‌ها حرام خواهند بود؛ لذا معنای درست این حدیث این خواهد بود که برای عبادت و نماز به سوی این مساجد بار سفر بسته شود و به سوی مساجد دیگر فضیلتی برای این کار نیست؛ بنابراین سخن کسی که گفته است سفر برای زیارت قبر شریف (قبر نبی) و قبرهای صالحین حرام است باطل می شود.<ref>{{پک|1=العسقلانی الشافعی|2=بی تا|ک=فتح الباری شرح صحیح البخاری|ص=66|ج=3}}</ref>


    [8] . ر . ك ، شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، قم، موسسه آل البيت، ج 3، ص 223.
    === نقد سوم ===
     
    افزون بر این که این حدیث هیچ گونه دلالتی بر حرمت زیارت قبور ندارد. احادیثی در متون اهل سنت نقل شده که دلالت بر استحباب زیارت قبور دارند. هرچند در برخی از این احادیث آمده است که در ابتداء زیارت قبور از طرف پیامبر اسلام(ص) منع شده است لکن بعدا یا بلا فاصله این منع [[نسخ]] شده و پیامبر اسلام(ص) به زیارت قبور دستور داده اند و در نتیجه زیارت قبور از طرف رسول خدا(ص) در این روایات جایز بلکه مستحب قرار داده شده است.<ref>{{پک/بن|1=اندیشه1|ک=سایت اندیشه قم|ف=ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟|زبان=}}</ref> به برخی از متون اشاره می‌شود:
    [9] . ر . ك ، ابن ماجه، صحيح ابن ماجه، ج 1 ، ص 113، صحيح ابن مسلم، ج 3، ص 65 .
    * حاکم نیشابوری می گوید احادیثی که در نهی زیارت قبور آمده‌اند منسوخ شده‌اند و ناسخ آن حدیثی است که از پیامبر اسلام(ص) نقل شده که فرمود: «قد کنت نهیتکم عن زیارة القبور ألا فزوروها فقد أذن الله تعالی لنبیه(ص) فی زیارة قبر أمه و هذا الحدیث مخرج فی الکتابین الصحیحین للشیخین رضی الله عنهما» یعنی من قبلا از زیارت قبور شما را منع کرده بودم اما آگاه باشید پس قبرها را زیارت کنید به راستی که خداوند متعال به پیامبرش اجازه داد که قبر مادرش را زیارت کند. این حدیث در صحیحین (صحیح بخاری و مسلم) نقل شده است. و در نقل دیگری آمده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «نهیتکم عن زیارة القبور فزوروها فإن فیها عبرة»؛ من شما را از زیارت قبور منع کرده بودم پس قبر‌ها را زیارت کنید زیرا این کار عبرت برای شما است.<ref>{{پک|1=الحاکم النیسابوری|2=1411|ک=المستدرک علی الصحیحین|ص=530|ج=1}}</ref>
     
    * هم چنین نقل شده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «ألا فزوروا القبور فإنها تزهد فی الدنیا وتذکر الآخرة» یعنی آگاه باشید قبرها را زیارت کنید زیرا قبرها موجب زهد در دنیا و یاد آخرت می‌شود یا «نهیتکم عن زیارة القبور فزوروها فإنها تذکرکم الموت» یعنی شما را از زیارت قبرها نهی کرده بودم پس آن‌ها را زیارت کنید زیرا قبرها مرگ را به یاد شما می آورد.<ref>{{پک|1=الحاکم النیسابوری|2=1411|ک=المستدرک علی الصحیحین|ص=531|ج=1}}</ref>
    [10] . بحار الانوار، همان ، ج 45، ص 201 .
    * در [[صحیح مسلم]] نیز آمده است که سفارش پیامبر اکرم(ص) این است که به زیارت اهل قبور بروید که این عمل مایه یادآوری سرای دیگر است.<ref>{{پک|1=نیشابوری|2=بی تا|ک=صحیح مسلم|ص=64|ج=3}}</ref>
     
    * نووی می گوید در حدیثی که پیامبر اکرم(ص) در زیارت قبرستان بقیع فرموده است که گفته شود «... السلام علیکم دار قوم مؤمنین وانا ان شاء الله بکم لاحقون» دلیل بر استحباب زیارت قبور است و سلام دادن به اهل قبور و دعاء برای آنان و ترحم بر آنان مستحب می باشد. از این سخن که «یخرج من آخر اللیل إلی البقیع» که در این حدیث آمده است، به دست می آید که زیارت در آخر شب فضیلت دارد.<ref>{{پک|1=النووی|2=1392|ک=صحیح مسلم بشرح النووی|ص=41|ج=7}}</ref>
    [11] . بحار الانوار، همان، ج 97، ص 190.
     
    [12] . سوره آل عمران ، آيه 169 .
     
    [13] . ر . ك جفعر سبحاني، آيين وهابيت، قم، انتشارات اسلامي، ص 119 و 120.
     
    [14] . ر . ك ، تهذيب الاحكام، ج 56، ص 108 .
     
     
     
    https://pasokh.org/fa/Question/View/7687/%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D9%8A%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D8%AA%D8%8C-%D8%B2%D9%8A%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D9%82%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA/?SearchText=%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA&LPhrase=
     
    سوال
     
    از ديدگاه قرآن و روايات، زيارت اهل قبور درست است؟
     
    پاسخ
     
    يكي از عللي كه مسلمين را براي زيارت اهل قبور سوق مي‌دهد، اعتقاد به زنده بودن آنها است.
     
    تمام اديان و شرايع الهي، انسان را براي بقا مي‌دانند نه براي فنا، لذا با آمدن مرگ، ‌جسم خاكي انسان در زير خاك نهفته مي‌شود، امّا روح او زنده و به جايگاه متعالي اوج مي‌كند.
     
    1. دليل قرآني
     
    خداوند در سوره توبه آيه 84 مي‌فرمايد: «وَ لا تُصَلِّ عَلى‏ أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلى‏ قَبْرِهِ...»؛ هرگز بر هيچ يك از آنها (منافقان) كه بميرد نماز مخوان! و بر قبرش (طلب مغفرت و رحمت را) مايست، چرا آنها به خدا و رسولش كافر شدند و در حال فسق (و بيرون از طاعت خدا) مردند».
     
    از اين آيه استفاده مي‌شود كه پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ بر جنازه مردگان نماز مي‌خواند و به زيارت آنها مي‌رفت و براي آنها طلب مغفرت مي‌نمود. امّا بعداً از چنين اعمال نسبت به منافقان نهي شد.
     
    اكثر مفسران با استدلال به اين آيه، ايستادن بر قبر و دعا كردن را عبادتي مشروع مي‌دانند، ‌اگر چنين نبود خداي سبحان نهي از اين عمل را مخصوص كافر نمي‌كرد.[1]
     
    2. دليل روايي
     
    روايت‌هاي فراواني از اهل بيت عصمت و طهارت به ما رسيده كه استحباب زيارت اهل قبور مخصوصاً زيارت ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ را مي‌رساند، نمونه‌هايي از آن روايات را متذكر مي‌شويم.
     
    الف. انس بن مالك از پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل مي‌كند كه پيامبر فرمودند: «شما را از زيارت قبور نهي مي‌كردم (امّا امروز مي‌گويم) قبور را زيارت كنيد كه شما را به ياد مرگ مي‌اندازد.[2]
     
    ب. عايشه روايت مي‌كند كه حضرت رسول ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند: جبرئيل نزدم آمد و گفت: پروردگارت به تو امر مي‌كند كه در قبرستان اهل بقيع حاضر شوي و برايشان طلب آمرزش كني...».[3]
     
    ج. حضرت علي ـ عليه السّلام ـ هنگام زيارت قبور در كوفه فرمود: «السلام عليكم يا اهل الدّيار من المؤمنين و المسلمين و...».[4]
     
    د. استحباب زيارت امام حسين ـ عليه السّلام ـ و امام رضا ـ عليه السّلام ـ و اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ و پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ از منابع شيعه از حد تواتر گذشته است.
     
    روايات فوق نشان مي‌دهد كه زيارت اهل قبور، مورد تأييد و تأكيد اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ بودند.
     
    3. شواهد تاريخي
     
    زيارت قبور در اسلام تاريخ ديرين دارد، ‌زيرا پايه گذار زيارت قبور مسلمين پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ بودند و گروهي از وهابيون اعتقاد به زيارت قبور ندارند وآن را شرك مي‌خوانند. در حالي كه با مراجعه به منابع اصيل‌شان و كتاب‌هاي تاريخي در مي‌يابيم كه آنها نيز به مسئله زيارت قبور پرداخته‌اند.
     
    الف. محمد بن سعد در الطبقات الكبري نقل مي‌كند كه «در واقعه حديبيه (سال ششم هجري) پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ برسر قبر آمنه رفت و بر آن گريست و به مرمت و بازسازي آن پرداخت و هم چنين پس از حجه الوداع نيز به زيارت قبر مادرش آمنه رفت.»[5]
     
    ب. بيهقي و محدثان ديگر نقل كرده‌اند كه حضرت رسول قبور شهدا را در احد زيارت كرد.[6]
     
    ج. درباره حضرت علي ـ عليه السّلام ـ نوشته‌اند كه ايشان به قصد زيارت حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ بيرون مي‌رفت و بر سر مزار آن حضرت گريه ميكرد و براي آن حضرت دعا مي‌كرد.[7]
     
    د. تاريخ به ما نشان مي‌دهد كه زيارت امام حسين ـ عليه السّلام ـ از شور انگيزترين زيارت‌ها بود و مورد تأكيد و تشويق امامان بوده است و از سال 61 هجري تا سال 132 هجري (كه انقراض بني اميه بوده) شيعيان تحت فشار حكومت نتوانسته‌اند زيارت كنند باز هم به عشق آن آقا و از راه مخفيانه به زيارت آن شهيد مي‌رفته‌اند. و كاروان زيارت آن حضرت در طول تاريخ تشيع از حركت باز نايستاد.[8]
     
    '''معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:'''
     
    1. شوق ديدار، دكتر محمد مهدي ركني، انتشارات آستان قدس رضوي.
     
    2. خصائص الحسينيه، شيخ جعفر شوشتري، انتشارات نبي الزهرا.
     
    3. لهوف، سيد بن طاووس، انتشارات مؤيد اسلام.
     
    4. آيين وهابيت، استاد جعفر سبحاني، نشر مشعر، چ 4، 1380، ص 102 ـ 110.
     
    '''پي نوشت ها:'''
     
    [1] . فضل بن حسن طبرسي، مجمع البيان، قم، انتشارات اسماعيليان، ذيل آيه 84، سوره توبه؛ طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، قم، انتشارات اسراء، ذيل آيه فوق؛ مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه، ذيل آيه فوق.
     
    [2] . اميني، الغدير، ج 5، ص 166، به نقل از حاكم در المستدرك،‌ ج 1، ص 375.
     
    [3] . همان.
     
    [4] . همان.
     
    [5] . ركني، محمد مهدي، شوق ديدار، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوي، چاپ چهارم،1381، ص 19، به نقل از مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج10، ص441.
     
    [6] . همان.
     
    [7] . ميبدي، رشيد الدين، كشف الاسرار وعدة الابرار، ج 1، ص 626.
     
    [8] . ر.ك: كامل الزيارات، ص 126؛ و ر.ك: شوشتري، خصائص الحسينيه، قم، انتشارات نبي الزهرا.
     
     
    https://pasokh.org/fa/Question/View/70785/%D8%A7%D8%AF%D9%84%D9%87-%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%AD%D8%B1%D9%85%D8%AA-%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D9%82%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D8%B4%D8%AF-%D8%B1%D8%AD%D8%A7%D9%84-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D9%88-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%B3%D9%86%D8%AA-%DA%86%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D9%81%D8%AA%D9%88%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%86%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%AF/?SearchText=%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85&LPhrase=
     
     
    سوال
     
    ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده اند؟
     
    پاسخ
     
    فرقه وهابیت هیچ دلیلی بر حرمت زیارت قبور ندارد، بلکه این فرقه گرفتار یک سلسله اوهام شده و فقط به دنبال بهانه برای تکفیر مسلمانان می­باشد. این فرقه كه توسط محمد بن عبدالوهاب در قرن دوازدهم قمري ابداع و پايه‌گذاري شد، براساس عقايد ابن تيميه و ابن قيم جوزي، هم در عرصه اعتقادات و هم در حوزة فقه و احكام در مقابل مسلمانان، اعم از شيعه و سني، بلكه در حقيقت در برابر دين مبين اسلام قد علم كرده و با اين بدعت، اسلام را منحصر به خود دانسته و ساير مسلمين را خارج از دين اسلام و محكوم به كفر و شرك كرده‌اند. وهابیت آموزه­های اسلامی را با سلیقه و ذوق خاصی که بتواند مسلمانان را با آن تکفیر کند تفسیر نموده است. از این جمله اعتقاد خاص اين فرقه در مسئله توحيد در عبادت است. وهابي‌ها با داخل نمودن امور متعددي در معناي عبادت، دايره توحيد در عبادت را آن قدر ضيق كرده‌اند كه امكان عملي بر طبق آن را باقي نگذاشته است و در مقام عمل حتي خود آنان هم نمي‌توانند از موحّدين در عبادت به شمار آيند. ابن تيميه مي‌گويد: عبادت اسم جامعي است براي هر چه كه خداوند آن را دوست‌ داشته و مي‌پسندد و اين چيز مي‌تواند در قالب گفتار باشد و مي‌تواند به شكل عمل باطني، و ظاهري مثل نماز، زكات، روزه و حج، راستگويي، اداء امانت، صله ارحام از انسان صادر گردد.'''[1]'''  آنان هر عملي را كه حاكي از احترام و تعظيم غير خدا باشد موجب شرك و كفر مي‌دانند و لذا به پيروي از اين عقيده، شفاعت، توسل، تبرك زيارت قبور انبياء و اولياء و احترام به ارواح آنان، فرستادن صلوات با صداي بلند بر پيامبر اسلام خصوصاً در كنار قبر آن حضرت، جشن و شادي در ميلادهاي پيامبر و ائمه ـ عليهم السّلام ـ سوگواري در روزهاي وفات و شهادت آنان وساختن قبّه بر قبور مبارك آنان و هر چيز ديگري كه از احترام،‌تعظيم، تقدس آنها چه در عمل و چه در قول حكايت بكند به اعتقاد وهابيت حرام و غيرمشروع بوده و اعتقاد به اين امور و عمل به آنها را باعث شرك و كفر مي‌دانند.  وهابي‌ها دقيقاً بر خلاف آيات قرآني و روايات نبوي و سيره اصحاب و مسلمين و حكم عقل قدم برداشته و عبادت را بر طبق خواست و ميل خودشان طوري تفسير كرده‌اند كه نه تنها راه و طريق بسوي اسلام را مسدود نموده‌اند، بلكه خط بطلان بر دين مبين اسلام كشيده و امكان مسلمان شدن را از هر كسي گرفته‌اند.
     
    در اينكه عبادت فقط براي خدا است و عبادت غير خدا با توحيد در عبادت منافات دارد هيچ شك و ترديدي نه شرعاً‌ و نه عقلاً وجود ندارد. و لكن هر فعل يا قول انسان حاكي از تعظيم، تكريم غير خدا و نيز تذلل، خضوع و خشوع در برابر غير خدا نمي‌تواند عبادت باشد. چون بالاترين درجه خشوع و خضوع كه عبارت از سجده باشد در برابرغير خدا در قرآن نه تنها جايز شمرده شده است بلكه امر و دستور الهي بر آن وجود دارد.'''[2]''' اگر سجده از مصاديق عبادت باشد هرگز خداوند به ملائكه دستور نمي‌داد كه در برابر حضرت آدم ـ عليه السلام ـ  به سجده بيافتند و نيز شيطان نبايد در اثر عدم سجده كافر شده و ملعون درگاه الهي قرار مي‌گرفت، بلكه بنابر معيار وهابيت بايد از موحدين بشمار مي‌آمد و اين فرشته‌ها است كه با اين عمل‌شان كافر شده‌اند.
     
    به هر حال اساس اين اعتقادات كلي وهابيت را دشمني و عداوت سران و پيشوايان وهابيت با اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ تشكيل مي‌دهد. یعنی بزرگان وهابیت چون ادامه دهنده راه بنی امیه و دشمنان اهل بیت بوده و هستند، برای این هدف حرمت و شرک و کفر را در رابطه با زیارت و توسل و شفاعت و امثال اینها مطرح می­کنند زیرا این مطالب بیشتر در باره اهل بیت (ع) موضوعیت دارند.
     
    وهابیت تنها دلیلی را که بر حرمت زیارت قبور توانسته اقامه کند حدیث «لا تُشدّ الرحال» است که در متون اهل سنت آمده است. این حدیث مستمسک وهابیت برای حرمت زیارت قبور شده و بزرگان وهابیت مثل ابن تیمیه و ابن قیم جوزی و محمد بن عبدالوهاب و امثال آنان در کتابهای خود به این حدیث به صورت فراوان پرداخته و بر محور آن حرمت زیارت قبور را نتیجه گرفته­اند. این حدیث در متون اهل سنت اینگونه نقل شده است: «... عن أبي هُرَيْرَةَ يَبْلُغُ بِهِ النبي (ص) لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ إلا إلى ثَلَاثَةِ مَسَاجِدَ مَسْجِدِي هذا وَ مَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ مَسْجِدِ الْأَقْصَى»'''[3]'''؛ از ابو هریره نقل شده که از پیامبر به او رسیده است که بار سفر بسته نمی­شود، مگر به سوی سه مسجد، مسجد من(مسجد النبی)، و مسجد الحرام و مسجد الاقصی.
     
    ما به عنوان نمونه از دو کتاب معتبر وهابی­ها استدلال به این حدیث را بر حرمت زیارت قبور نقل می­کنیم:
     
    سلیمان بن عبدالله بن عبدالوهاب در شرح کتاب توحید پدر بزرگش حرمت زیارت قبور را از این حدیث اینگونه نتیجه می­گیرد:
     
    «از چیزی که بر نهی از سفر به سوی قبور و امثال آن دلالت دارد  حدیثی است که در صحیحین ابی سعید  از پیامبر (ص)نقل کرده است که فرمود: لا تشد الرحال إلا إلى ثلاثة مساجد، المسجد الحرام ومسجدي هذا والمسجد الأقصى. پس در این نفی شد الرحال زیارت قبور و مشاهد نیز داخل می شود یا به اعتبار اینکه نهی از سفر است و یا به اعتبار اینکه نفی استحباب می باشد.  اما در یک روایت صحیح به صراحت  با صیغه نهی آمده است. پس نهی برای آن تعیین می­شود و به همین علت صحابه منع را از آن فهمیده است.»[4]
     
    ابن تیمیه که تمام عقاید وهابیت از او سرچشمه گرفته است در این رابطه می­گوید: « هیچ کسی برای وقوف در غیر عرفات نباید سفر کند و نیز برای وقوف به مسجد اقصی  و  قبر  هیچ یکی از انبیاء و مشایخ و غیر آنها و مسلمانان بر این اتفاق دارند بلکه قول علماء بر این ظهور بیشتر دارد که که هیچ کسی نباید برای زیارت قبری از قبور سفر کند و لکن زیارت قبور با زیارت شرعی برای کسی که با این زیارت به آن نزدیک می شود مانعی ندارد چنانچه که زیارت مسجد قباء از مدینه زیارت شود و هیچ کسی نباید به سوی آن سفر کند به خاطر نهی پیامبر اسلام از سفر مگر به سوی مسجد سه گانه. و این به خاطر اینست که دین مبنی بر دو اصل است یکی اینکه عبادت نشود مگر خدای یگانه­ای که شریک ندارد و این خدا هم عبادت نشود مگر با آنچه که تشریع شده است و با بدعت او را عبادت نکنیم چناچه که خداوند متعال فرمود است: فمن كان يرجو لقاء ربه فليعمل عملا صالحا ولا يشرك بعبادة ربه احدا. و ...» [5]
     
    این تمام دلیل و استدلال وهابی­ها بر حرمت زیارت قبور می­باشد که در کتابهای مختلف آنها منعکس شده است. لکن با بیان مطالبی زیر روشن خواهد شد که نه تنها این حدیث حتی از دیدگاه علماء اهل سنت بر حرمت زیارت قبور دلالت ندارد بلکه احادیث متعددی بر جواز بلکه بر استحباب زیارت قبور در متون معتبر اهل سنت از پیامبر اسلام (ص) نقل شده است.
     
    1.حدیث شدالرحال هیچ دلالتی بر حرمت زیارت قبور ندارد بلکه حتی بر حرمت سفر به سوی غیر مساجد سه گانه نیز دلالت ندارد؛ زیرا اولا موضوع این حدیث مساجد می­باشد نه قبور و لذا قبور از تحت این حدیث موضوعا خارج می­باشند و وهابی­ها بدون ارائه هیچ دلیلی می­گویند که زیارت قبور نیز داخل در این روایت می­شود. ثانیا کلمه« لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ » نهی نیست که از آن حرمت سفر به سوی غیر این سه مسجد به دست آید بلکه صیغه­ای نفی است به این معنا که به سوی غیر از این سه مسجد بار سفر بسته نمی شود و در کتاب شرح توحید نویسنده فقط ادعا کرده است که در یک روایت صحیح دیگر، این حدیث با صیغه نهی نقل شده است در حالی که نه این حدیث را نقل کرده است و نه منبعی را که این حدیث در آن نقل شده باشد!. ثالثا به گفته علماء اهل سنت این سخن رسول خدا بر فضلیت این سه مسجد دلالت دارد . یعنی اگر کسی می­خواهد سفر کند به سوی این سه مسجد سفر کند و در آنها به عبادت بپردازد. بر این مطلب در کتابهای متعدد اهل سنت تاکید شده است. ابو سعید در کتاب فضائل مکه می­گوید: « مکه حرم خداوند است و کسانی که در مکه هستند از عذاب خدا در امان می­باشند  و یک روز ماندن در حرم خدا بهتر از روزه گرفتن و ماندن یک دهر در غیر آن است و به همین علت است که از رسول خدا روایت شده است که:  لا تشد الرحال إلا الى ثلاثة مساجد مسجدي هذا والمسجد الحرام والمسجد الأقصى. و از مساجد دیگری نام نبرده است. و نیز فرموده است : یک نماز در مسجد من (مسجد النبی) با هزار نماز در جاهای دیگر برابری می­کند به جز مسجد الحرام که یک نماز در آن برابر با صد هزار نماز در جاهای دیگر است. و یک نماز در مسجد الاقصی برابر با پانصد نماز در جاهای دیگر می باشد». '''[6]'''
     
      نووی نیز در شرح صحیح مسلم گفته است که این حدیث فضیلت این مساجد سه گانه را بیان می­کند و معنای آن در نزد جمهور علماء اینست که شد رحال به سوی غیر این مساجد فضیلتی ندارد و اینکه برخی می­گویند شد رحال به سوی غیر این مساجد سه گانه حرام است یک سخن غلط و باطل می­باشد.'''[7]'''
     
    2.ابن حجر عسقلانی شارح صحیح بخاری می­گوید اگر ما حدیث شدالرحال را به صورت مطلق بگیریم و آن را بر حرمت سفر به سوی غیر این مساجد سه گانه حمل کنیم تمام سفر ها مثل سفر برای تجارت و صله رحم و طلب علم و امثال آنها حرام می­شوند. و لذا معنای درست این حدیث این خواهد بود که برای عبادت و نماز به سوی این مساجد بار سفر بسته شود و به سوی مساجد دیگر فضیلتی برای این کار نیست. بنا براین سخن کسی که گفته است سفر برای زیارت قبر شریف(قبر نبی) و قبرهای صالحین حرام است باطل می­شود. [8]
     
    افزون بر اینکه این حدیث هیچگونه دلالتی بر حرمت زیارت قبور ندارد احادیثی در متون اهل سنت نقل شده که دلالت بر استحباب زیارت قبور دارند. هرچند در برخی از این احادیث آمده است که در ابتداء زیارت قبور از طرف پیامبر اسلام منع شده لکن بعدا یا بلا فاصله این منع نسخ شده و پیامبر اسلام (ص) به زیارت قبور دستور داده­اند و درنتیجه زیارت قبور از طرف رسول خدا در این روایات جایز بلکه مستحب قرار داده شده است.   
     
    1.حاکم نیشابوری می­گوید احادیثی که در نهی زیارت قبور آمده اند منسوخ شده اند و ناسخ آن حدیثی است که از پیامبر اسلام نقل شده که فرمود: «قد كنت نهيتكم عن زيارة القبور ألا فزوروها فقد أذن الله تعالى لنبيه (ص) في زيارة قبر أمه و هذا الحديث مخرج في الكتابين الصحيحين للشيخين رضي الله عنهما» یعنی من قبلا از زیارت قبور شما را منع کرده بودم اما آگاه باشید پس قبرها را زیارت کنید به راستی که خداوند متعال به پیامبرش اجازه داد که قبر مادرش را زیارت کند. این حدیث در صحیحین (صحیح بخاری و مسلم)نقل شده است. و در نقل دیگری آمده است که پیامبر(ص) فرمود:« نهيتكم عن زيارة القبور فزوروها فإن فيها عبرة»؛ من شما را از زیارت قبور منع کرده بودم پس قبر ها را زیارت کنید زیرا این کار عبرت برای شما است.'''[9]''' و نیز نقل شده که پیامبر فرمود: «ألا فزوروا القبور فإنها تزهد في الدنيا وتذكر الآخرة» یعنی آگاه باشید قبرها را زیارت کنید زیرا قبرها موجب زهد در دنیا و یاد آخرت می شود. و باز نقل شده است: «نهيتكم عن زيارة القبور فزوروها فإنها تذكركم الموت» یعنی شما را از زیارت قبرها نهی کرده بودم پس آنها را زیارت کنید زیرا قبر­ها مرگ را به یاد شما می­آورد.'''[10]'''
     
    در صحیح مسلم نیز آمده است که سفارش پيامبر اين است كه به زيارت اهل قبور برويد كه اين عمل ماية ياد آوري سراي ديگر است.'''[11]'''
     
    2. نووی می­گوید در حدیثی که پیامبر (ص) در زیارت قبرستان بقیع فرموده است که گفته شود « ...السلام عليكم دار قوم مؤمنين وانا ان شاء الله بكم لاحقون» دليل بر استحباب زیارت قبور است و سلام دادن به اهل قبور و دعاء برای آنان و ترحم بر آنان مستحب می­باشد. و از این سخن که «يخرج من آخر الليل إلى البقيع » د ر این حدیث آمده است، به دست می­آید که زیارت در آخر شب فضیلت دارد. '''[12]'''
     
    2.در کتاب بحر رائق که کتاب فقهی اهل سنت می­باشد فتوا داده شده است که زیارت قبور مانعی ندارد به دلیل اینکه پیامبر اسلام(ص)فرمود«إنِّي كُنْت نَهَيْتُكُمْ عن زِيَارَةِ الْقُبُورِ أَلَا فَزُورُوهَا» و به دلیل اینکه امت اسلامی از زمان رسول خدا تا امروز این کار را انجام می­دهد.'''[13]'''
     
    از آنچه که بیان شد این نتیجه حاصل می­گردد که زیارت قبور نه تنها حرام نمی­باشد بلکه به دلیل عبرت گرفتن و یاد آوری مرگ و قیامت و زهد در دنیا مستحب است و لذا این  عمل به طور كلي سيره مسلمين بوده و خلفا و حكام به زيارت قبر پيامبر و قبور اولیائ و صالحین مي­رفتند و تا امروز این سنت حسنه در میان مسلمانان ادامه دارد.
     
    ----'''[1]''' . سبحاني، جعفر، في ظلال التوحيد، مؤسسه امام صادق ـ عليه السلام ـ  1412 ق، ص 25.
     
    '''[2]'''  . بقره/34.
     
    '''[3]''' صحيح مسلم، تأليف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي ج2ص1014.
     
    '''[4]''' . يسير العزيز الحميد في شرح كتاب التوحيد، سليمان بن عبد الله بن محمد بن عبد الوهاب، دار النشر: مكتبة الرياض الحديثة – الرياض. ج1ص 313.
     
    '''[5]''' . كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية، أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس، دار النشر: مكتبة ابن تيمية، الطبعة: الثانية، تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي ج26ص150-151.
     
    '''[6]''' . فضائل مكة والسكن فيها، تأليف: الحسن بن يسار البصري أبو سعيد، دار النشر: مكتبة الفلاح - الكويت - 1400، تحقيق: سامي مكي العاني ج1ص22.
     
    '''[7]''' . مسلم بن حجاج نیشابوری، الصحیح لمسلم(مع شرح الامام محی الدین نووی)،ج4ص326، پاکستان، مکتبه البشری، چاپ دوم، 1430ق.
     
    '''[8]''' . فتح الباري شرح صحيح البخاري، تأليف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي، دار النشر: دار المعرفة - بيروت، تحقيق: محب الدين الخطيب ج3ص66
     
    '''[9]''' . المستدرك على الصحيحين، محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا ، ج1ص530.
     
    '''[10]''' المستدرك على الصحيحين، ج1ص531 .
     
    '''[11]''' . صحيح مسلم، جلد 3 دارالكتب العلميه، بيروت باب مايقال عند دخول القبور، صفحه 64.
     
    '''[12]''' . شرح النووی ج 7ص41 صحيح مسلم بشرح النووي، تأليف: أبو زكريا يحيى بن شرف بن مري النووي، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت - 1392، الطبعة: الطبعة الثانية
     
    '''[13]''' .البحر الرائق، ج2ص210


    == پانویس ==
    == پانویس ==
    {{پانویس}}
    {{پانویس}}


    == منابع ==
    == منابع ==
     
    * {{یادکرد کتاب|عنوان= المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر|سال=1414|پیوند=|نام=أحمد بن محمد|نام خانوادگی=فیومی|پیوند نویسنده=|ناشر= موسسه دار الهجرة|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان= المصباح المنير في غريب الشرح الكبير|سال=1414|پیوند=|نام=أحمد بن محمد|نام خانوادگی=فیومی|پیوند نویسنده=|ناشر= موسسه دار الهجرة|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=مجمع البحرین‏|سال=1375|پیوند=|نام=فخر الدین بن محمد|نام خانوادگی=طریحی|پیوند نویسنده=|ناشر=مرتضوی|مکان=تهران|کوشش=احمد حسینی اشکوری|مترجم=}}
     
    * '''{{یادکرد وب|عنوان=آشنایی اجمالی با زیارت|نشانی=https://pasokh.org/fa/Article/View/9805/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%8A%D9%8A-%D8%A7%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84%D9%8A-%D8%A8%D8%A7-%D8%B2%D9%8A%D8%A7%D8%B1%D8%AA/?SearchText=%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA&LPhrase=|تاریخ=1404|تاریخ بازبینی=1 فروردین 1404|شناسه={{شناسه یادکرد|اندیشه1}}|نویسنده=سایت اندیشه قم|کد زبان=|وبگاه=pasokh.org}}'''
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=مجمع البیان|سال=1408|پیوند=|نام=فضل بن حسن|نام خانوادگی=طبرسی|پیوند نویسنده=|ناشر=دار المعرفة|مکان=بیروت|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=بحار الانوار|سال=1403|پیوند=|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|پیوند نویسنده=|ناشر=مؤسسة الوفاء|مکان=تهران|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال=1374|پیوند=|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|پیوند نویسنده=|ناشر=دار الکتب الإسلامیة|مکان=تهران|کوشش=محمد رضا آشتیانی|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=وسائل الشیعة|سال=1409|پیوند=|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی= شیخ حر عاملی‏|پیوند نویسنده=|ناشر=مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=سنن إبن ماجة|سال=1418|پیوند=|نام=محمد بن یزید|نام خانوادگی=ابن ماجه|پیوند نویسنده=|ناشر=دار الجیل|مکان=بیروت|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=آیین وهابیت|سال=بی تا|پیوند=|نام=جعفر|نام خانوادگی=سبحانی|پیوند نویسنده=|ناشر=جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. دفتر انتشارات اسلامی|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=کامل الزیارات|سال=1356|پیوند=|نام=جعفر بن محمد|نام خانوادگی=ابن قولویه|پیوند نویسنده=|ناشر= دار المرتضویة|مکان=نجف اشرف|کوشش=عبدالحسین امینی|مترجم=}}
    * '''{{یادکرد وب|عنوان=از دیدگاه قرآن و روایات، زیارت اهل قبور درست است؟|نشانی=https://pasokh.org/fa/Question/View/7687/%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D9%8A%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D8%AA%D8%8C-%D8%B2%D9%8A%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D9%82%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA/?SearchText=%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA&LPhrase=|تاریخ=1404|تاریخ بازبینی=2 فروردین 1404|شناسه={{شناسه یادکرد|اندیشه1}}|نویسنده=سایت اندیشه قم|کد زبان=|وبگاه=pasokh.org}}'''
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=الغدیر|سال=بی تا|پیوند=|نام=عبدالحسین|نام خانوادگی=امینی|پیوند نویسنده=|ناشر=موسسة الاعلمی للمطبوعات|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=امام حسین علیه السلام این گونه بود (ترجمه الخصائص الحسینیة)|سال=1394|پیوند=|نام=جعفر|نام خانوادگی=شوشتری|پیوند نویسنده=|ناشر=آبانه|مکان=قم|کوشش=|مترجم=صادق حسن زاده}}
    * '''{{یادکرد وب|عنوان=ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟|نشانی=https://pasokh.org/fa/Question/View/70785/%D8%A7%D8%AF%D9%84%D9%87-%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%AD%D8%B1%D9%85%D8%AA-%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D9%82%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D8%B4%D8%AF-%D8%B1%D8%AD%D8%A7%D9%84-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D9%88-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%B3%D9%86%D8%AA-%DA%86%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D9%81%D8%AA%D9%88%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%86%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%AF/?SearchText=%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85&LPhrase=|تاریخ=1404|تاریخ بازبینی=4 فروردین 1404|شناسه={{شناسه یادکرد|اندیشه1}}|نویسنده=سایت اندیشه قم|کد زبان=|وبگاه=pasokh.org}}'''
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=فی ظلال التوحید|سال=1412|پیوند=|نام=جعفر|نام خانوادگی=سبحانی|پیوند نویسنده=|ناشر=مؤسسه امام صادق(ع)|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=صحیح مسلم|سال=1407|پیوند=|نام=مسلم بن الحجاج|نام خانوادگی=أبو الحسین القشیری النیسابوری|پیوند نویسنده=|ناشر=دار إحیاء التراث العربی|مکان=بیروت|کوشش=محمد فؤاد عبد الباقی|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=صحیح مسلم|سال=بی تا|پیوند=|نام=سلیمان|نام خانوادگی=بن عبد الله بن محمد بن عبد الوهاب|پیوند نویسنده=|ناشر=دار النشر: مکتبة الریاض الحدیثة|مکان=ریاض|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=کتب ورسائل وفتاوی شیخ الإسلام ابن تیمیة|سال=بی تا|پیوند=|نام=أحمد عبد الحلیم|نام خانوادگی=بن تیمیة الحرانی أبو العباس|پیوند نویسنده=|ناشر=دار النشر: مکتبة ابن تیمیة|مکان=بی جا|کوشش=|مترجم=}}
    * '''{{یادکرد وب|عنوان=بیانات در جمع مردم استان کردستان در میدان آزادی سنندج|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=6642|تاریخ=1404|تاریخ بازبینی=8 فروردین 1404|شناسه={{شناسه یادکرد|رهبر1}}|نویسنده=khamenei.ir|کد زبان=|وبگاه=farsi.khamenei.ir}}'''
    * '''{{یادکرد وب|عنوان=بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم|نشانی=https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=33886|تاریخ=1404|تاریخ بازبینی=8 فروردین 1404|شناسه={{شناسه یادکرد|رهبر1}}|نویسنده=khamenei.ir|کد زبان=|وبگاه=farsi.khamenei.ir}}'''
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=فضائل مکة والسکن فیها|سال=1400|پیوند=|نام=الحسن بن یسار البصری|نام خانوادگی=أبو سعید|پیوند نویسنده=|ناشر=دار النشر: مکتبة الفلاح|مکان=کویت|کوشش=سامی مکی العانی|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=الصحیح لمسلم (مع شرح الامام محی الدین نووی)|سال=1430|پیوند=|نام=مسلم بن حجاج|نام خانوادگی=نیشابوری|پیوند نویسنده=|ناشر=مکتبه البشری|مکان=پاکستان|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=فتح الباری شرح صحیح البخاری|سال=بی تا|پیوند=|نام=أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل|نام خانوادگی=العسقلانی الشافعی|پیوند نویسنده=|ناشر=دار النشر: دار المعرفة|مکان=بیروت|کوشش=محب الدین الخطیب|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=المستدرک علی الصحیحین|سال=1411|پیوند=|نام=محمد بن عبدالله أبو عبدالله|نام خانوادگی=الحاکم النیسابوری|پیوند نویسنده=|ناشر=دار الکتب العلمیة|مکان=بیروت|کوشش=مصطفی عبد القادر عطا|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=صحیح مسلم|سال=بی تا|پیوند=|نام=مسلم بن حجاج|نام خانوادگی=نیشابوری|پیوند نویسنده=|ناشر=دار الکتب العلمیة|مکان=بیروت|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=صحیح مسلم بشرح النووی|سال=1392|پیوند=|نام=أبو زکریا یحیی بن شرف بن مری|نام خانوادگی=النووی|پیوند نویسنده=|ناشر=دار إحیاء التراث العربی|مکان=بیروت|کوشش=|مترجم=}}


    {{شاخه
    {{شاخه
      | شاخه اصلی =تاریخ
      | شاخه اصلی =سنت
      | شاخه فرعی۱ =تاریخ و سیره معصومان
      | شاخه فرعی۱ =سایر معارف
      | شاخه فرعی۲ =امام رضا(ع)
      | شاخه فرعی۲ =
      | شاخه فرعی۳ =
      | شاخه فرعی۳ =
    }}{{تکمیل مقاله
    }}{{تکمیل مقاله

    نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۲۰:۳۸

    سؤال

    زیارت به چه معنی است و در تاریخ اسلام و قرآن و سنت چه جایگاهی دارد؟ چه آدابی برای زیارت ذکر شده است؟ عقیده وهابیت در مورد زیارت چیست و چگونه می‌توان آن را نقد کرد؟

    درگاه‌ها
    درگاه سنت.png


    معنای زیارت

    زیارت از ریشه «زور» می‌باشد و به معنای قصد کردن و تمایل به چیزی است. خواه از دور باشد یا از نزدیک یا با گرایش قلبی و قصد همراه باشد یا اعم از این که با اکرام و تعظیم زیارت شونده همراه باشد.[۱] اما زیارت در اصطلاح عرفی به قصد و تمایلی گفته می‌شود که افزون بر میل و حرکت حسی، قلب هم گرایش جدی پیدا کرده و نسبت به زیارت شونده با اکرام و تعظیم قلبی و انس روحی همراه باشد.[۲] البته هر چه مزور برتر و کامل تر باشد، قصد جدی تر و درجه تکریم و تعظیم نیز برتر خواهد بود.[۳]

    زیارت در تاریخ اسلام

    زیارت در تاریخ اسلامی سابقه دیرین دارد. پایه گذار زیارت قبور مسلمانان پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) بودند. ایشان در واقعه حدیبیه بر سر قبر آمنه رفتند و برای ایشان گریستند و به مرمت و باز سازی قبر ایشان پرداختند. هم چنین پس از حجة الوداع نیز به زیارت قبر مادرش آمنه رفتند.[۴] همچنین بیهقی و محدثان دیگر نقل کرده‌اند که پیامبر اکرم(ص) قبور شهدا را در اُحد زیارت کرد.[۵] درباره امام علی(ع) نقل کرده‌اند که آن حضرت به قصد زیارت حضرت فاطمه(س) بیرون می‌رفتند و بر سر مزار آن حضرت حاضر شده و گریه می‌کردند و برای آن حضرت دعا می‌کردند.[۶]

    علاوه بر این تاریخ نشان می‌دهد که زیارت امام حسین(ع) از شور انگیزترین زیارت‌ها بوده و مورد تأکید و تشویق امامان بوده است. از سال ۶۱ هجری تا سال ۱۳۲ هجری که شیعیان تحت فشار حکومت بنی امیه نتوانسته‌اند زیارت کنند باز هم به با سختی و به صورت مخفیانه به زیارت امام حسین(ع) می‌رفتند.[۷]

    زیارت در قرآن و سنت

    مشروعیت و جواز

    از برخی آیات قرآن کریم همانند آیه ۸۴ سوره توبه استفاده می‌شود که پیامبر اسلام(ص) بر جنازه مردگان نماز می‌خواندند و به زیارت آن‌ها می‌رفتند و برای آن‌ها طلب مغفرت می‌نمود. امّا بعداً از چنین اعمال نسبت به منافقان نهی شد.[۸] هم چنین برخی از مفسرین از این آیه استفاده کرده‌اند که ایستادن در کنار قبر مومنان و دعا برای آنان و نیز زیارت اموات از صالحان و معصومان امری پسندیده، مشروع و جایز است.[۹][۱۰] هم چنین قرآن کریم در آیه ۳۶ سوره نور به صورت کلی به مکان‌های مقدس اشاره کرده و انسان را به اهمیت و احترام آن‌ها توجه داده است. خانه‌هایی که در این آیه به آن‌ها توجه داده شده است همان مراکزی هستند که به فرمان پروردگار استحکام یافته و مرکز یاد خداست و حقایق اسلام و احکام خدا از آن ها نشر می‌یابد و آن ها مرکز مشکات انوار الهی، ایمان، هدایت و دارای تقدس و احترام هستند.[۱۱]

    فوائد و آثار

    زیارت در روایات اسلامی شیعه و اهل تسنن مورد سفارش و تاکید قرار گرفته است و فوائدی برای آن ذکر شده است. به عنوان مثال از امام علی(ع) نقل شده است: «زُورُوا مَوْتَاکُمْ فَإِنَّهُمْ یَفْرَحُونَ بِزِیَارَتِکُمْ وَ لْیَطْلُبْ أَحَدُکُمْ حَاجَتَهُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِیهِ وَ عِنْدَ قَبْرِ أُمِّهِ بِمَا یَدْعُو لَهُمَا».[۱۲] یا مثلاً از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که توصیه به زیارت قبور نموده‌اند و یادآوردی مرگ را ثمره آن بیان کرده‌اند. زیارت قبور موجب یادآوری مرگ است.»[۱۳] هم چنین پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «و صلوا علی حیث ما کنتم فان صلاتکم و سلامکم یبلغنی؛ در هر حال که هستید، بر من درود فرستید، همانا درود و سلام شما به من می‌رسد.»[۱۴]

    بر اساس تصریح قرآن در آیه ۱۶۹ سوره آل عمران نیز برخی انسان‌ها پس از مرگ دارای حیات هستند؛ لذا زیارت آن‌ها و توجه به آن‌ها می‌تواند منشأ اثر باشد.[۱۵]

    استحباب زیارت در روایات

    استحباب زیارت اهل قبور

    در منابع اسلامی روایات متعددی وجود دارند که از آن‌ها استحباب زیارت اهل قبور استفاده می‌شود.[۱۶] به عنوان نمونه به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

    • انس بن مالک از پیامبر اسلام(ص) نقل می‌کند که فرمودند: «شما را از زیارت قبور نهی می‌کردم (امّا امروز می‌گویم) قبور را زیارت کنید که شما را به یاد مرگ می‌اندازد.[۱۷]
    • عایشه روایت می‌کند که حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: جبرئیل نزدم آمد و گفت: پروردگارت به تو امر می‌کند که در قبرستان اهل بقیع حاضر شوی و برایشان طلب آمرزش کنی…»[۱۸]
    • حضرت علی(ع) هنگام زیارت قبور در کوفه فرمود: «السلام علیکم یا اهل الدّیار من المؤمنین و المسلمین و…»[۱۹]

    استحباب زیارت معصومین(ع)

    روایاتی که استحباب زیارت اهل بیت(ع) مخصوصاً امام حسین(ع)، امام رضا(ع) و پیامبر اسلام(ص) از آن استفاده می‌شود از حد تواتر گذشته است. به عنوان مثال امام صادق(ع) در باب زیارت امام حسین(ع) می‌فرمایند: مَنْ أَتَی قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع عَارِفاً بِحَقِّهِ غَفَرَ [اللَّهُ‏] لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ؛ یعنی هر کسی قبر حسین(ع) را زیارت کند در حالی که حق و جایگاه ایشان را بشناسد، خداوند گناهان گذشته و آینده او را می‌آمرزد.[۲۰]

    آداب زیارت

    برای زیارت به ویژه زیارت خانه خدا، زیارت پیامبر اکرم(ص)، پیشوایان معصوم(ع)، علماء، صالحان و مومنان رعایت آدابی لازم است. رعایت ادب، طهارت جسم و روح، خضوع، خشوع، اذن دخول، نماز و … از جمله آدابی است که ذکر شده است؛ بنابراین، زیارت به ویژه زیارت مکان‌های مذکور سازنده و مفید است و نوعی سپاسگذاری و قدردانی از جانبازی و فداکاری آنان به شمار می‌رود و هشداری به نسل معاصر و آینده است که پاداش آن کس که راه حق و فضیلت را برگزیند و در راه دفاع از عقیده و گسترش حریت و آزادی جان سپارد این است که هیچ گاه از خاطره‌ها محو نشود.[۲۱]

    یکی از آدابی که نسبت به زیارت معصومین(ع) ذکر شده است شناخت و معرفت به زیارت شونده است. برای نمونه می‌توان به روایتی که در مطلب اخیر نقل شد اشاره کرد.[۲۲]

    عقیده وهابیت در مورد زیارت

    وهابیت آموزه های اسلامی را با سلیقه و ذوق خاصی که بتواند مسلمانان را با آن تکفیر کند تفسیر نموده است. از این جمله اعتقاد خاص این فرقه در مسئله توحید در عبادت است. وهابی‌ها با داخل نمودن امور متعددی در معنای عبادت، دایره توحید در عبادت را آن قدر ضیق کرده‌اند که امکان عملی بر طبق آن را باقی نگذاشته است و در مقام عمل حتی خود آنان هم نمی‌توانند از موحّدین در عبادت به شمار آیند.[۲۳]

    ابن تیمیه می‌گوید: عبادت اسم جامعی است برای هر چه که خداوند آن را دوست داشته و می‌پسندد. این چیز می‌تواند در قالب گفتار باشد و می‌تواند به شکل عمل باطنی، و ظاهری مثل نماز، زکات، روزه و حج، راستگویی، اداء امانت، صله ارحام از انسان صادر گردد. آنان هر عملی را که حاکی از احترام و تعظیم غیر خدا باشد موجب شرک و کفر می‌دانند و لذا به پیروی از این عقیده، شفاعت، توسل، تبرک زیارت قبور انبیاء و اولیاء و احترام به ارواح آنان، فرستادن صلوات با صدای بلند بر پیامبر اسلام خصوصاً در کنار قبر آن حضرت، جشن و شادی در میلادهای پیامبر و ائمه(ع) سوگواری در روزهای وفات و شهادت آنان و ساختن قبّه بر قبور مبارک آنان و هر چیز دیگری که از احترام، تعظیم، تقدس آن ها چه در عمل و چه در قول حکایت بکند به اعتقاد وهابیت حرام و غیرمشروع بوده و اعتقاد به این امور و عمل به آن ها را باعث شرک و کفر می‌دانند.[۲۴]

    دلیل وهابیت

    وهابیت تنها دلیلی را که بر حرمت زیارت قبور توانسته اقامه کند حدیث «لا تُشدّ الرحال» است که در متون اهل سنت چنین نقل شده است: «... عن أبی هُرَیْرَةَ یَبْلُغُ بِهِ النبی(ص) لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ إلا إلی ثَلَاثَةِ مَسَاجِدَ مَسْجِدِی هذا وَ مَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ مَسْجِدِ الْأَقْصَی»؛ از ابو هریره نقل شده که از پیامبر به او رسیده است که بار سفر بسته نمی شود، مگر به سوی سه مسجد، مسجد من (مسجد النبی)، و مسجد الحرام و مسجد الاقصی[۲۵]

    بزرگان وهابیت در کتاب‌های خود به حدیث مذکور به صورت فراوان پرداخته و با استفاده از آن حرمت زیارت قبور را نتیجه گرفته اند.[۲۶] به عنوان نمونه از دو کتاب معتبر وهابیت استدلال به این حدیث بر حرمت زیارت قبور نقل می‌شود:

    1. سلیمان بن عبدالله بن عبدالوهاب از حدیث فوق حرمت زیارت قبور را این گونه نتیجه می گیرد: در نفی مذکور در حدیث «شدّ الرحال» زیارت قبور و مشاهد نیز داخل می‌باشد؛ یا به اعتبار این که نهی از چنین سفری شده است و به تبع از سفر برای زیارت قبور و مشاهد نیز نهی شده است یا به اعتبار این که نفی استحباب از چنین سفری شده است و در نتیجه از زیارت قبور و مشاهد نیز نفی استحباب شده است. اما در یک روایت صحیح به صراحت با صیغه نهی آمده است؛ بنابراین نهی برای آن متعین می شود و به همین علت صحابه منع را از آن فهمیده‌اند.»[۲۷]
    2. ابن تیمیه در این رابطه می گوید: «سفر کردن برای وقوف در غیر عرفات، مسجد الاقصی و هم چنین قبر سایر انبیاء و مشایخ جایز نیست و مسلمانان بر این معنی اتفاق نظر دارند. بلکه آن چه ظهور بیشتری دارد این است که علماء معتقدند هیچ کسی نباید برای زیارت قبری از قبور سفر کند. ریشه اعتقاد مذکور این است که دین مبتنی بر دو اصل است؛ یکی اینکه تنها خدای یگانه ای که شریک ندارد باید عبادت شود و عبادت غیر از او شرک است. دیگر این که عبادت خدا نیز تنها از راهی باید باشد که تشریع شده است؛ لذا نباید خدای متعال با بدعت عبادت شود؛ چناچه که خداوند فرمود است: ﴿فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا؛ پس کسی که دیدار [پاداش و مقام قرب] پروردگارش را امید دارد، پس باید کاری شایسته انجام دهد و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نکند.[۲۸]

    نقد دیدگاه وهابیت

    فرقه وهابیت گرفتار یک سلسله اوهام شده و فقط به دنبال بهانه برای تکفیر مسلمانان می باشد. این فرقه که توسط محمد بن عبدالوهاب در قرن دوازدهم قمری ابداع و پایه‌گذاری شد، بر اساس عقاید ابن تیمیه و ابن قیم جوزی، هم در عرصه اعتقادات و هم در حوزه فقه و احکام در مقابل دین اسلام، اعم از مذهب تشیع و مذهب تسنن، قد علم کرده است و با این بدعت، اسلام را منحصر به خود دانسته و سایر مسلمین را خارج از دین اسلام و محکوم به کفر و شرک کرده‌اند.[۲۹]

    وهابی‌ها دقیقاً بر خلاف آیات قرآنی و روایات نبوی و سیره اصحاب و مسلمین و حکم عقل قدم برداشته و عبادت را بر طبق خواست و میل خودشان طوری تفسیر کرده‌اند که نه تنها راه و طریق به سوی اسلام را مسدود نموده‌اند، بلکه خط بطلان بر دین مبین اسلام کشیده و امکان مسلمان شدن را از هر کسی گرفته‌اند.[۳۰]

    احادیثی که این فرقه به عنوان دلیل ذکر کرده‌اند حتی از دیدگاه علماء اهل سنت بر حرمت زیارت قبور دلالت ندارند و لذا برای فرقه وهابیت دلیلی باقی نمی‌ماند؛ بلکه احادیث متعددی بر جواز بلکه بر استحباب زیارت قبور در متون معتبر اهل سنت از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است.[۳۱]

    در اینکه عبادت فقط برای خدا است و عبادت غیر خدا با توحید در عبادت منافات دارد هیچ شک و تردیدی وجود ندارد. لکن هر فعل یا قول انسان که حاکی از تعظیم و تکریم غیر خدا و نیز تذلل، خضوع و خشوع در برابر غیر خدا باشد نمی‌تواند عبادت محسوب گردد؛ زیرا بالاترین درجه خشوع و خضوع که عبارت از سجده باشد در برابر غیر خدا در قرآن نه تنها جایز شمرده شده است بلکه امر و دستور الهی بر آن وجود دارد. اگر سجده از مصادیق عبادت باشد هرگز خداوند به ملائکه دستور نمی‌داد که در برابر حضرت آدم(ع) به سجده بیفتند و نیز شیطان نباید در اثر عدم سجده کافر شده و ملعون درگاه الهی قرار می‌گرفت، بلکه بنابر معیار وهابیت باید از موحدین به شمار می‌آمد و این فرشته‌ها است که با این عمل‌شان کافر شده‌اند.[۳۲]

    به هر حال اساس این اعتقادات کلی وهابیت را دشمنی و عداوت سران و پیشوایان وهابیت با اهل بیت(ع) تشکیل می‌دهد؛ یعنی بزرگان وهابیت چون ادامه دهنده راه بنی امیه و دشمنان اهل بیت بوده و هستند، به همین جهت حرمت، شرک و کفر را در رابطه با زیارت، توسل، شفاعت و امثال این‌ها مطرح می‌کنند زیرا این مطالب بیشتر درباره اهل بیت(ع) موضوعیت دارند.[۳۳][۳۴]

    نقد استدلال وهابیت به حدیث «لا تشدّ الرحال»

    نقد اول

    حدیث مذکور هیچ دلالتی بر حرمت زیارت قبور ندارد بلکه حتی بر حرمت سفر به سوی غیر مساجد سه گانه نیز دلالت ندارد زیرا:

    اولاً موضوع این حدیث مساجد می باشد نه قبور و لذا این حدیث درباره قبور سخن نمی‌گوید. وهابی ها بدون ارائه هیچ دلیلی می گویند که زیارت قبور نیز داخل در این روایت می‌شود.[۳۵]

    ثانیاً کلمه «لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ» نهی نیست که از آن حرمت سفر به سوی غیر این سه مسجد به دست آید بلکه صیغه نفی است به این معنا که به سوی غیر از این سه مسجد بار سفر بسته نمی‌شود. نویسنده کتاب شرح توحید ادعا کرده است که در یک روایت صحیح دیگر، این حدیث با صیغه نهی نقل شده است در حالی که نه این حدیث را نقل کرده است و نه منبعی را که این حدیث در آن نقل شده باشد ذکر کرده است.[۳۶]

    ثالثاً به گفته علماء اهل سنت این سخن رسول خدا بر فضلیت این سه مسجد دلالت دارد؛ یعنی اگر کسی می خواهد سفر کند به سوی این سه مسجد سفر کند و در آن‌ها به عبادت بپردازد. بر این مطلب در کتاب‌های متعدد اهل سنت تاکید شده است. به عنوان مثال ابو سعید در کتاب فضائل مکه می گوید: «مکه حرم خداوند است و کسانی که در مکه هستند از عذاب خدا در امان می باشند و یک روز ماندن در حرم خدا بهتر از روزه گرفتن و ماندن یک دهر در غیر آن است و به همین علت است که از رسول خدا(ص) روایت شده است که: «لا تشد الرحال إلا الی ثلاثة مساجد مسجدی هذا والمسجد الحرام والمسجد الأقصی» و از مساجد دیگری نام نبرده است. هم چنین رسول خدا(ص) فرموده است: یک نماز در مسجد من (مسجد النبی) با هزار نماز در جاهای دیگر برابری می کند به جز مسجد الحرام که یک نماز در آن برابر با صد هزار نماز در جاهای دیگر است. و یک نماز در مسجد الاقصی برابر با پانصد نماز در جاهای دیگر می‌باشد».[۳۷] علاوه بر این نووی نیز در شرح صحیح مسلم گفته است که این حدیث فضیلت این مساجد سه گانه را بیان می کند و معنای آن در نزد جمهور علماء این است که «شدّ رحال» به سوی غیر این مساجد فضیلتی ندارد و این که برخی می گویند «شدّ رحال» به سوی غیر این مساجد سه گانه حرام است یک سخن غلط و باطل می باشد.[۳۸]

    نقد دوم

    ابن حجر عسقلانی شارح صحیح بخاری می گوید اگر حدیث «شدّ الرحال» مطلق باشد و حمل بر حرمت سفر به سوی غیر این مساجد سه گانه شود، تمام سفر‌ها مثل سفر برای تجارت، صله رحم، طلب علم و امثال آن‌ها حرام خواهند بود؛ لذا معنای درست این حدیث این خواهد بود که برای عبادت و نماز به سوی این مساجد بار سفر بسته شود و به سوی مساجد دیگر فضیلتی برای این کار نیست؛ بنابراین سخن کسی که گفته است سفر برای زیارت قبر شریف (قبر نبی) و قبرهای صالحین حرام است باطل می شود.[۳۹]

    نقد سوم

    افزون بر این که این حدیث هیچ گونه دلالتی بر حرمت زیارت قبور ندارد. احادیثی در متون اهل سنت نقل شده که دلالت بر استحباب زیارت قبور دارند. هرچند در برخی از این احادیث آمده است که در ابتداء زیارت قبور از طرف پیامبر اسلام(ص) منع شده است لکن بعدا یا بلا فاصله این منع نسخ شده و پیامبر اسلام(ص) به زیارت قبور دستور داده اند و در نتیجه زیارت قبور از طرف رسول خدا(ص) در این روایات جایز بلکه مستحب قرار داده شده است.[۴۰] به برخی از متون اشاره می‌شود:

    • حاکم نیشابوری می گوید احادیثی که در نهی زیارت قبور آمده‌اند منسوخ شده‌اند و ناسخ آن حدیثی است که از پیامبر اسلام(ص) نقل شده که فرمود: «قد کنت نهیتکم عن زیارة القبور ألا فزوروها فقد أذن الله تعالی لنبیه(ص) فی زیارة قبر أمه و هذا الحدیث مخرج فی الکتابین الصحیحین للشیخین رضی الله عنهما» یعنی من قبلا از زیارت قبور شما را منع کرده بودم اما آگاه باشید پس قبرها را زیارت کنید به راستی که خداوند متعال به پیامبرش اجازه داد که قبر مادرش را زیارت کند. این حدیث در صحیحین (صحیح بخاری و مسلم) نقل شده است. و در نقل دیگری آمده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «نهیتکم عن زیارة القبور فزوروها فإن فیها عبرة»؛ من شما را از زیارت قبور منع کرده بودم پس قبر‌ها را زیارت کنید زیرا این کار عبرت برای شما است.[۴۱]
    • هم چنین نقل شده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «ألا فزوروا القبور فإنها تزهد فی الدنیا وتذکر الآخرة» یعنی آگاه باشید قبرها را زیارت کنید زیرا قبرها موجب زهد در دنیا و یاد آخرت می‌شود یا «نهیتکم عن زیارة القبور فزوروها فإنها تذکرکم الموت» یعنی شما را از زیارت قبرها نهی کرده بودم پس آن‌ها را زیارت کنید زیرا قبرها مرگ را به یاد شما می آورد.[۴۲]
    • در صحیح مسلم نیز آمده است که سفارش پیامبر اکرم(ص) این است که به زیارت اهل قبور بروید که این عمل مایه یادآوری سرای دیگر است.[۴۳]
    • نووی می گوید در حدیثی که پیامبر اکرم(ص) در زیارت قبرستان بقیع فرموده است که گفته شود «... السلام علیکم دار قوم مؤمنین وانا ان شاء الله بکم لاحقون» دلیل بر استحباب زیارت قبور است و سلام دادن به اهل قبور و دعاء برای آنان و ترحم بر آنان مستحب می باشد. از این سخن که «یخرج من آخر اللیل إلی البقیع» که در این حدیث آمده است، به دست می آید که زیارت در آخر شب فضیلت دارد.[۴۴]

    پانویس

    1. فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، 2:‎ 260.
    2. طریحی، مجمع البحرین‏، 3:‎ 320.
    3. «آشنایی اجمالی با زیارت»، سایت اندیشه قم.
    4. طبرسی، مجمع البیان، 8:‎ 87.
    5. مجلسی، بحار الأنوار، 10:‎ 441.
    6. مجلسی، بحار الأنوار، 10:‎ 441.
    7. شوشتری، امام حسین علیه السلام این گونه بود (ترجمه الخصائص الحسینیة)، 361.
    8. «از دیدگاه قرآن و روایات، زیارت اهل قبور درست است؟»، سایت اندیشه قم.
    9. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 8:‎ 72.
    10. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 9:‎ 360.
    11. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 14:‎ 481.
    12. شیخ حر عاملی‏، وسائل الشیعة، 3:‎ 223.
    13. ابن ماجه، سنن إبن ماجة، 3:‎ 94.
    14. مجلسی، بحار الأنوار (ط- بیروت)، 97:‎ 190.
    15. «آشنایی اجمالی با زیارت»، سایت اندیشه قم.
    16. «از دیدگاه قرآن و روایات، زیارت اهل قبور درست است؟»، سایت اندیشه قم.
    17. امینی، الغدیر، 5:‎ 166.
    18. امینی، الغدیر، 5:‎ 166.
    19. امینی، الغدیر، 5:‎ 166.
    20. ابن قولویه‏، کامل الزیارات، 138.
    21. سبحانی، آیین وهابیت، 119 و 120.
    22. ابن قولویه‏، کامل الزیارات، 138.
    23. «ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟»، سایت اندیشه قم.
    24. سبحانی، فی ظلال التوحید، 25.
    25. أبو الحسین القشیری النیسابوری، صحیح مسلم، 2:‎ 1014.
    26. «ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟»، سایت اندیشه قم.
    27. بن عبد الله بن محمد بن عبد الوهاب، یسیر العزیز الحمید فی شرح کتاب التوحید، 1:‎ 313.
    28. بن تیمیة الحرانی أبو العباس، کتب ورسائل وفتاوی شیخ الإسلام ابن تیمیة، 26:‎ 150-151.
    29. «ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟»، سایت اندیشه قم.
    30. «ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟»، سایت اندیشه قم.
    31. «ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟»، سایت اندیشه قم.
    32. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1:‎ 183.
    33. «بیانات در جمع مردم استان کردستان در میدان آزادی سنندج»، khamenei.ir.
    34. «بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم»، khamenei.ir.
    35. «ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟»، سایت اندیشه قم.
    36. «ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟»، سایت اندیشه قم.
    37. أبو سعید، فضائل مکة والسکن فیها، 1:‎ 22.
    38. نیشابوری، الصحیح لمسلم (مع شرح الامام محی الدین نووی)، 4:‎ 326.
    39. العسقلانی الشافعی، فتح الباری شرح صحیح البخاری، 3:‎ 66.
    40. «ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟»، سایت اندیشه قم.
    41. الحاکم النیسابوری، المستدرک علی الصحیحین، 1:‎ 530.
    42. الحاکم النیسابوری، المستدرک علی الصحیحین، 1:‎ 531.
    43. نیشابوری، صحیح مسلم، 3:‎ 64.
    44. النووی، صحیح مسلم بشرح النووی، 7:‎ 41.

    منابع

    • فیومی، أحمد بن محمد (۱۴۱۴). المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر. قم: موسسه دار الهجرة.
    • طریحی، فخر الدین بن محمد (۱۳۷۵). مجمع البحرین‏. به کوشش احمد حسینی اشکوری. تهران: مرتضوی.
    • سایت اندیشه قم (۱۴۰۴). «آشنایی اجمالی با زیارت». pasokh.org. دریافت‌شده در ۱ فروردین ۱۴۰۴.
    • طبرسی، فضل بن حسن (۱۴۰۸). مجمع البیان. بیروت: دار المعرفة.
    • مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحار الانوار. تهران: مؤسسة الوفاء.
    • مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. به کوشش محمد رضا آشتیانی. تهران: دار الکتب الإسلامیة.
    • شیخ حر عاملی‏، محمد بن حسن (۱۴۰۹). وسائل الشیعة. قم: مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏.
    • ابن ماجه، محمد بن یزید (۱۴۱۸). سنن إبن ماجة. بیروت: دار الجیل.
    • سبحانی، جعفر (بی تا). آیین وهابیت. قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. دفتر انتشارات اسلامی. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
    • ابن قولویه، جعفر بن محمد (۱۳۵۶). کامل الزیارات. به کوشش عبدالحسین امینی. نجف اشرف: دار المرتضویة.
    • سایت اندیشه قم (۱۴۰۴). «از دیدگاه قرآن و روایات، زیارت اهل قبور درست است؟». pasokh.org. دریافت‌شده در ۲ فروردین ۱۴۰۴.
    • امینی، عبدالحسین (بی تا). الغدیر. قم: موسسة الاعلمی للمطبوعات. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
    • شوشتری، جعفر (۱۳۹۴). امام حسین علیه السلام این گونه بود (ترجمه الخصائص الحسینیة). ترجمهٔ صادق حسن زاده. قم: آبانه.
    • سایت اندیشه قم (۱۴۰۴). «ادله وهابیت در مورد حرمت زیارت قبور و شد رحال چیست؟ شیعه و اهل سنت چه پاسخی بر رد این فتوای آنها داده‌اند؟». pasokh.org. دریافت‌شده در ۴ فروردین ۱۴۰۴.
    • سبحانی، جعفر (۱۴۱۲). فی ظلال التوحید. قم: مؤسسه امام صادق(ع).
    • أبو الحسین القشیری النیسابوری، مسلم بن الحجاج (۱۴۰۷). صحیح مسلم. به کوشش محمد فؤاد عبد الباقی. بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
    • بن عبد الله بن محمد بن عبد الوهاب، سلیمان (بی تا). صحیح مسلم. ریاض: دار النشر: مکتبة الریاض الحدیثة. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
    • بن تیمیة الحرانی أبو العباس، أحمد عبد الحلیم (بی تا). کتب ورسائل وفتاوی شیخ الإسلام ابن تیمیة. بی جا: دار النشر: مکتبة ابن تیمیة. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
    • khamenei.ir (۱۴۰۴). «بیانات در جمع مردم استان کردستان در میدان آزادی سنندج». farsi.khamenei.ir. دریافت‌شده در ۸ فروردین ۱۴۰۴.
    • khamenei.ir (۱۴۰۴). «بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم». farsi.khamenei.ir. دریافت‌شده در ۸ فروردین ۱۴۰۴.
    • أبو سعید، الحسن بن یسار البصری (۱۴۰۰). فضائل مکة والسکن فیها. به کوشش سامی مکی العانی. کویت: دار النشر: مکتبة الفلاح.
    • نیشابوری، مسلم بن حجاج (۱۴۳۰). الصحیح لمسلم (مع شرح الامام محی الدین نووی). پاکستان: مکتبه البشری.
    • العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل (بی تا). فتح الباری شرح صحیح البخاری. به کوشش محب الدین الخطیب. بیروت: دار النشر: دار المعرفة. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
    • الحاکم النیسابوری، محمد بن عبدالله أبو عبدالله (۱۴۱۱). المستدرک علی الصحیحین. به کوشش مصطفی عبد القادر عطا. بیروت: دار الکتب العلمیة.
    • نیشابوری، مسلم بن حجاج (بی تا). صحیح مسلم. بیروت: دار الکتب العلمیة. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
    • النووی، أبو زکریا یحیی بن شرف بن مری (۱۳۹۲). صحیح مسلم بشرح النووی. بیروت: دار إحیاء التراث العربی.