پرش به محتوا

پیش نویس:پناه به خدا به هنگام قرائت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
Mohammad7576 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Fabbasi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{پیش نویس|تکمیل}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}{{سوال}}
{{سوال}}
چرا پيش از قرائت قرآن، می‏بايست از شر شيطان به خداوند پناه ببريم؟ مگر شيطان چه می‏تواند بكند؟
چرا پیش از قرائت قرآن، می‌بایست از شر شیطان به خداوند پناه ببریم؟ مگر شیطان چه می‌تواند بکند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر گرامي. از اينكه با مركز مطالعات و پاسخگويي به شبهات مكاتبه نموده ايد صميمانه تشكر می‏كنيم.
{{پاسخ}}
پاسخ اين پرسش را در دو قسمت می‏توان ارائه كرد:
الف) خداوند در قرآن كريم مكررا اين سوگند را از شيطان حكايت كرده كه "قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَيْتَنِي لأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الأَرْضِ وَلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلاَّ عِبَادَك مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ".1 گفت پروردگارا به موجب آن كه مرا گمراه كردي من (نعمت‏هاي مادي را) در زمين در نظر آن‏ها زينت می‏دهم و همگي را گمراه خواهم كرد مگر بندگان مخلصت را".
اين سوگند را خدا در قرآن از شيطان حكايت كرده و رد ننموده كه نشان می‏دهد ابليس می‏تواند نسبت به انسان كارهايي را انجام دهد. البته روشن است كه رابطه شيطان و گمراهان رابطه، پيشوا و پيرو است نه رابطه اجبار كننده و اجبار شونده و لذا خداوند در جاي ديگر می‏فرمايد: "إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَك عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَك مِنَ الْغَاوِينَ".2 بر بندگان من سلطه براي تو نيست مگر گمراهاني كه خود به اختيارشان تو را پيروي می‏كنند".
حال اين مطلب كه شيطان چگونه می‏تواند در انسان اعمال نفوذ نموده و چه تصرفاتي انجام می‏دهد كه انسان را گمراه می‏كند، خود بحث دامنه دار است كه فقط به اجمال بيان می‏شود.
به فرموده امام خميني (ره) هر چيزي و هركسي كه مانع از رسيدن انسان به حق تعالي شود و از جمال جميل محبوب محجوب كند، شيطان است و آن چه به وسيله آن انسان را از وصول به مقصود باز دارد، دام‏هاي شيطاني است چه از سنخ مقامات و مدارج باشد يا علوم و كمالات و يا عيش و راحت و يا رنج و يا غير اينها.3
شيطان براي رسيدن به هدف خودش كه گمراه نمودن انسان است از هر وسيله و دامی ‏بهره می‏گيرد و او را از وصول به مقصود باز می‏دارد؛ گاهي به اميد توبه در آخر عمر انسان را به شقاوت می‏كشاند غافل از اين كه توبه در آخر عمر با تراكم ظلمات معاصي و بسياري مظالم عباد و حقوق الله، امري بسياري مشكل است.
و گاهي به وعده شفاعت انسان را از شفاعت محروم می‏سازد در حالي كه لياقتي بايد باشد تا شفاعت نصيبش گردد و گاهي اعمال ناشايست و امور مادي را بر انسان زينت می‏دهد.
و گاهي با وعده رحمت خداوند، دست انسان را از دامن رحمت حق تعالي كوتاه می‏كند غافل از اين كه بعثت رسل و ارسال كتب و عمل به دستورات شرع و دين از رحمت‏هاي الهي است و يكي از كتب آسماني قرآن كريم است كه انسان اگر چشم طمع به رحمت الهي دوخته، بايد از اين رحمت واسعه استفاده كند و براي بهره‏گيري كامل از آن به آداب و شرايط تلاوت و رعايت اموري براي فهم معارف بلند قرآن، عمل نمايد.
ب) براي نيل به چنين هدفي در خود قرآن آداب و شرايطي بيان شده است:
1. پاكيزگي: "لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ".4 "قرآن را جز پاكان مس نمی‏كنند" اين تعبير ممكن است هم اشاره به پاكيزگي ظاهري باشد يعني تماس گرفتن با خطوط قرآن بايد توأم با طهارت و وضوء باشد و هم می‏تواند اشاره به اين باشد كه درك مفاهيم و محتواي قرآن تنها براي كساني ميسر است كه پاك و طاهر از رذايل نفساني باشند وگرنه صفات زشت نفساني بر ديده حقيقت بين انسان پرده می‏افكند و او را از رسيدن به حقايق بلند اين كتاب آسماني محروم می‏نمايد.5
2. پناه بردن بر خدا: هنگام آغاز تلاوت قرآن از شيطان به خدا بايد پناه برد كه خود قرآن فرموده است "فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ".6 اين پناهنده شدن به خدا از شر شيطان، فقط ذكر و گفتن أعوذ بالله من الشيطان الرجيم نمی‏باشد لذا نفرموده است اعوذ بالله بگو بلكه فرموده است به خدا پناه ببر7 يعني آن ذكر لفظي سبب و مقدمه براي ايجاد حالت نفساني باشد و با زبان دل بگويد اعوذ بالله من الشيطان الرجيم و با گفتن اين ذكر زمام تصرف در همه امور خود را به دست خدا داده و تسليم او شود كه هر چه را خداوند صلاح او می‏داند همان را صلاح خود بداند و با ايمان، استعاذه و توكل به خدا صداقت خويش را در ادعاي پناهندگي به خدا و ادعاي عبوديت و بندگي او، به اثبات برساند چرا كه فقط بندگان واقعي خدا از اغواء شيطان در امان هستند كه خداوند فرموده است: "إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَك عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَك مِنَ الْغَاوِينَ".8 و شيطان نيز به عجز خود از اغواء مخلصين، اعتراف كرده است.
از آنچه گفته شد به اين نتيجه می‏رسيم كه براي استفاده صحيح و رسيدن به معارف بلند و آسماني قرآن و تأثير تلاوت و قرائت آن بر قلب انسان طهارت ظاهري و باطني لازم است و شيطان رجس و پليدي است كه از آلوده شدن دل به اغوا گري و اضلال او بايد به خدا پناه برد تا مبادا انسان قرآن را بخواند و در عين حال بازيچه شيطان قرار گيرد و شيطان اين دشمن قسم خورده انسان از همان تلاوت انسان در جهت ريا كاري و در نتيجه گمراه كردن آدمی‏استفاده كند كه اگر خداي نكرده چنين امر ناگواري تحقق يابد، علاوه بر اين كه زحمات انسان و تلاوت و تفسير او هدر رفته، مورد استهزاء و سخريه شيطان قرار گرفته است.


معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
طبق آیه {{قرآن|فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ|ترجمه=پس هنگامی که قرآن می‌خوانی از شیطان رانده شده به خدا پناه ببر.|سوره=نحل|آیه=۹۸}}، هنگام قرائت قرآن باید ابتدا به صورت زبانی از شیطان به خدا پناه برد تا مقدمه ای برای پناه بردن قلبی باشد. شیطان برای گمراه ساختن انسان از دام‌های گوناگونی استفاده می‌کند. مقامات معنوی و امور عبادی همانند تلاوت قرآن می‌تواند دست مایه شیطان برای منحرف کردن انسان گردد؛ برای سالم ماندن انسان از شر شیطان، هنگام قرائت قرآن پناه به خدا لازم است.
1ـ 82 پرسش، شهيد سيد عبدالحسين، دستغيب، ص181، كتابخانه عتيق شيراز، چاپ هفتم، 1360.
{{درگاه|قرآن}}
2ـ آداب نماز، امام خميني، ص35، 22، 19.
 
خداوند تبارك و تعالي می‏فرمايند:
"وَلَكنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكمْ؛ولكن خدا ايمان را محبوب دل‏هاي شما كرده و آن را در دل‏هاي تان زينت داده است".9
 
پي نوشت‏ها:
1. حجر / 39 40.
2. حجر / 42.
3. امام خميني، روح الله، آداب نماز، موسسه نشر آثار امام خميني، چاپ هفتم، 1378ش، ص231.
4. واقعه / 79.
5. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1374ش، ج11، ص401.
6. نحل / 98.
7. طباطبائي، سيد محمد حسين، الميزان، ترجمه موسوي، قم، جامعه مدرسين، 1374ش، ج12، ص494.
8. حجر / 42.
9. حجرات / 7.


== پناه بردن به خدا از شیطان در قرآن ==
در آیات مختلفی از قرآن دستور به پناه بردن به خدا داده شده است:
# {{قرآن|وَ إِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ ۚ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ|ترجمه=و اگر [وسوسه ای از سوی] شیطان، تو را [به خشم بر مردم و ترکِ مهربانی و ملاطفت] تحریک کند، به خدا پناه جوی؛ زیرا خدا شنوا و داناست.|سوره=اعراف|آیه=۲۰۰}}
# {{قرآن|إِنَّ الَّذِینَ یُجَادِلُونَ فِی آیَاتِ اللَّهِ بِغَیْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۙ إِنْ فِی صُدُورِهِمْ إِلَّا کِبْرٌ مَا هُمْ بِبَالِغِیهِ ۚ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ ۖ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ|ترجمه=بی تردید آنان که در آیات خدا بی آنکه دلیلی برای آنان آمده باشد، مجادله و ستیزه می‌کنند و در سینه‌های‌شان جز بزرگ‌نمایی نیست، به آن [بزرگی و عزت و سلطنتی که در آرزویش هستند] نمی‌رسند؛ پس به خدا پناه ببر؛ زیرا او شنوا و بیناست.|سوره=غافر|آیه=۵۶}}
# {{قرآن|وَإِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ ۖ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ|ترجمه=و اگر وسوسه ای از سوی شیطان تو را تحریک کند [که از این بهترین شیوه دست برداری] به خدا پناه ببر؛ بی تردید او شنوا و داناست.|سوره=فصلت|آیه=۳۶}}
# {{قرآن|فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُهَا أُنْثَیٰ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثَیٰ ۖ وَإِنِّی سَمَّیْتُهَا مَرْیَمَ وَإِنِّی أُعِیذُهَا بِکَ وَذُرِّیَّتَهَا مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ|ترجمه=زمانی که او را زایید، گفت: پروردگارا! من او را دختر زاییدم. و خدا به آنچه او زایید داناتر بود؛ و آن پسر [که زاییدن او را آرزو داشت، در کرامت، عظمت، ارزش و شخصیت] مانند این دختر نیست؛ [پس در مقام نام گذاریش گفت:] من نامش را «مریم» نهادم، و او و فرزندانش را از خطرات مهلک و وسوسه‌های بنیان‌برانداز شیطان رانده شده به پناه تو می‌آورم.|سوره=آل عمران|آیه=۳۶}}
# {{قرآن|وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ|ترجمه=و بگو: پروردگارا! از وسوسه‌های شیطان‌ها به تو پناه می‌آورم.|سوره=مؤمنون|آیه=۹۷}}


== پناه بردن به خدا، ادب تلاوت ==
این ادب [[آداب تلاوت قرآن|تلاوت]] از آیه {{قرآن|فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ|ترجمه=پس هنگامی که قرآن می‌خوانی از شیطان رانده شده به خدا پناه ببر.|سوره=نحل|آیه=۹۸}}، قابل استفاده است. این پناهنده شدن به خدا از شر شیطان، فقط ذکر لفظی و بر زبان جاری ساختن «أعوذ بالله من الشیطان الرجیم» نمی‌باشد؛ قرآن نگفته است ذکر «اعوذ بالله» را بر زبان بیاور، بلکه فرموده است به خدا پناه ببر. پناه بردن به خدا حالتی نفسانی برای قاری قرآن است. ذکر لفظی سبب و مقدمه برای ایجاد حالت نفسانی  می‌باشد.<ref>{{پک|1=طباطبایی|2=1352|ک=المیزان فی تفسیر القرآن|ص=343|ج=12}}</ref> قاری قرآن با گفتن این ذکر زمام تصرف در همه امور خود را به دست خدا داده و تسلیم او می‌شود و هر چه را خداوند صلاح او می‌داند همان را صلاح خود می‌داند. او با [[ایمان]]، استعاذه و [[توکل]] به خدا صداقت خویش را در ادعای پناهندگی به خدا و ادعای عبودیت و بندگی او به اثبات می‌رساند چرا که فقط بندگان واقعی خدا از اغواء شیطان در امان هستند.<ref>{{پک|1=طباطبایی|2=1352|ک=المیزان فی تفسیر القرآن|ص=344|ج=12}}</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۴۱: خط ۲۳:


== منابع ==
== منابع ==
 
* {{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1352|پیوند=|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|پیوند نویسنده=|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|مکان=بیروت|کوشش=|مترجم=}}


{{شاخه
{{شاخه
خط ۴۸: خط ۳۰:
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
}}{{تکمیل مقاله
}}
| شناسه = -
| تیترها = -
| ویرایش = شد
| لینک‌دهی = شد
| ناوبری =
| نمایه =
| تغییر مسیر =
| ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
| بازبینی =شد
| تکمیل =
| اولویت = ج
| کیفیت = ب
}} {{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ ژوئن ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۴۴

سؤال

چرا پیش از قرائت قرآن، می‌بایست از شر شیطان به خداوند پناه ببریم؟ مگر شیطان چه می‌تواند بکند؟


طبق آیه ﴿فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ؛ پس هنگامی که قرآن می‌خوانی از شیطان رانده شده به خدا پناه ببر.(نحل:۹۸)، هنگام قرائت قرآن باید ابتدا به صورت زبانی از شیطان به خدا پناه برد تا مقدمه ای برای پناه بردن قلبی باشد. شیطان برای گمراه ساختن انسان از دام‌های گوناگونی استفاده می‌کند. مقامات معنوی و امور عبادی همانند تلاوت قرآن می‌تواند دست مایه شیطان برای منحرف کردن انسان گردد؛ برای سالم ماندن انسان از شر شیطان، هنگام قرائت قرآن پناه به خدا لازم است.

درگاه‌ها


پناه بردن به خدا از شیطان در قرآن

در آیات مختلفی از قرآن دستور به پناه بردن به خدا داده شده است:

  1. ﴿وَ إِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ ۚ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛ و اگر [وسوسه ای از سوی] شیطان، تو را [به خشم بر مردم و ترکِ مهربانی و ملاطفت] تحریک کند، به خدا پناه جوی؛ زیرا خدا شنوا و داناست.(اعراف:۲۰۰)
  2. ﴿إِنَّ الَّذِینَ یُجَادِلُونَ فِی آیَاتِ اللَّهِ بِغَیْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۙ إِنْ فِی صُدُورِهِمْ إِلَّا کِبْرٌ مَا هُمْ بِبَالِغِیهِ ۚ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ ۖ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ؛ بی تردید آنان که در آیات خدا بی آنکه دلیلی برای آنان آمده باشد، مجادله و ستیزه می‌کنند و در سینه‌های‌شان جز بزرگ‌نمایی نیست، به آن [بزرگی و عزت و سلطنتی که در آرزویش هستند] نمی‌رسند؛ پس به خدا پناه ببر؛ زیرا او شنوا و بیناست.(غافر:۵۶)
  3. ﴿وَإِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ ۖ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ؛ و اگر وسوسه ای از سوی شیطان تو را تحریک کند [که از این بهترین شیوه دست برداری] به خدا پناه ببر؛ بی تردید او شنوا و داناست.(فصلت:۳۶)
  4. ﴿فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُهَا أُنْثَیٰ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثَیٰ ۖ وَإِنِّی سَمَّیْتُهَا مَرْیَمَ وَإِنِّی أُعِیذُهَا بِکَ وَذُرِّیَّتَهَا مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ؛ زمانی که او را زایید، گفت: پروردگارا! من او را دختر زاییدم. و خدا به آنچه او زایید داناتر بود؛ و آن پسر [که زاییدن او را آرزو داشت، در کرامت، عظمت، ارزش و شخصیت] مانند این دختر نیست؛ [پس در مقام نام گذاریش گفت:] من نامش را «مریم» نهادم، و او و فرزندانش را از خطرات مهلک و وسوسه‌های بنیان‌برانداز شیطان رانده شده به پناه تو می‌آورم.(آل عمران:۳۶)
  5. ﴿وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ؛ و بگو: پروردگارا! از وسوسه‌های شیطان‌ها به تو پناه می‌آورم.(مؤمنون:۹۷)

پناه بردن به خدا، ادب تلاوت

این ادب تلاوت از آیه ﴿فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ؛ پس هنگامی که قرآن می‌خوانی از شیطان رانده شده به خدا پناه ببر.(نحل:۹۸)، قابل استفاده است. این پناهنده شدن به خدا از شر شیطان، فقط ذکر لفظی و بر زبان جاری ساختن «أعوذ بالله من الشیطان الرجیم» نمی‌باشد؛ قرآن نگفته است ذکر «اعوذ بالله» را بر زبان بیاور، بلکه فرموده است به خدا پناه ببر. پناه بردن به خدا حالتی نفسانی برای قاری قرآن است. ذکر لفظی سبب و مقدمه برای ایجاد حالت نفسانی می‌باشد.[۱] قاری قرآن با گفتن این ذکر زمام تصرف در همه امور خود را به دست خدا داده و تسلیم او می‌شود و هر چه را خداوند صلاح او می‌داند همان را صلاح خود می‌داند. او با ایمان، استعاذه و توکل به خدا صداقت خویش را در ادعای پناهندگی به خدا و ادعای عبودیت و بندگی او به اثبات می‌رساند چرا که فقط بندگان واقعی خدا از اغواء شیطان در امان هستند.[۲]

پانویس

منابع

  • طباطبایی، محمد حسین (۱۳۵۲). المیزان فی تفسیر القرآن. بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات.