پیش نویس:عزاداری و گریه بر امام حسین: تفاوت میان نسخهها
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
برای نقش این عوامل و رابطه آنها، دو مثال بیان میشود: | برای نقش این عوامل و رابطه آنها، دو مثال بیان میشود: | ||
# دانشآموزی که معلم و والدین وی فوائد و آثار درس خواندن و کسب علم را به او متذکر میشوند ولی او ترغیب نشده و تلاشی نمیکند و این درحالیست که وعده به جایزه درصورت موفقیت علمی و کسب نمرات عالی، موجب برانگیختن احساسات این دانش آموز شده و میل و شور واشتیاق او را برای درس خواندن و تلاش و کوشش علمی دو چندان میکند. | # دانشآموزی که معلم و والدین وی فوائد و آثار درس خواندن و کسب علم را به او متذکر میشوند ولی او ترغیب نشده و تلاشی نمیکند و این درحالیست که وعده به جایزه درصورت موفقیت علمی و کسب نمرات عالی، موجب برانگیختن احساسات این دانش آموز شده و میل و شور واشتیاق او را برای درس خواندن و تلاش و کوشش علمی دو چندان میکند. | ||
# قرآن کریم داستانی از حضرت موسی و قومش در سوره اعراف و طه بیان میکند. وقتی حضرت موسی از جانب خداوند به کوه طور دعوت شد تا در آنجا عبادت کند به مردم گفته شد که ایشان یک ماه در آنجا خواهد ماند. اما اراده خداوند آن بود که ایشان چهل روز بماند. بعد از غیبت حضرت موسی و ساختن گوساله توسط سامری و دعوت مردم به پرستش آن، خداوند در کوه طور به حضرت موسی وحی کرد که قومت در این غیبت ده روزه، گوساله پرست شدهاند. حضرت موسی این وحی را شنید ولی عکس العملی نشان نداد. بعد از آن چهل روز حضرت موسی وقتی به سوی مردم برگشت، به محض دیدن آنان در حال پرستش گوساله عصبانی شد به گونهای که الواح آسمانی را که برای هدایت مردم بر او نازل شده بود به کناری پرتاب کرد و سراغ برادرش حضرت هارون رفت و سر او را گرفت و به سوی خود کشید و از او بازخواست کرد که چرا اجازه دادی مردم گمراه شوند؟! خداوند در حالی که ماجرای گوساله پرستی را به حضرت موسی خبر داده بود و حضرت موسی در مورد آن هیچ شکی نداشت، چندان آثار غضب در او ظاهر نشد. اما زمانی که به سوی مردم بازگشت و با چشم خود دید که مردم گوساله میپرستند، آشفته شد و نتوانست تحمل کند. به وضوح روشن است این ناراحتی و عدم تحمل حضرت موسی صرفاً بخاطر برانگیخته شدن احساسات و عواطف و اثر یک عامل روحی و روانی است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان= | # قرآن کریم داستانی از حضرت موسی و قومش در سوره اعراف و طه بیان میکند. وقتی حضرت موسی از جانب خداوند به کوه طور دعوت شد تا در آنجا عبادت کند به مردم گفته شد که ایشان یک ماه در آنجا خواهد ماند. اما اراده خداوند آن بود که ایشان چهل روز بماند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=}}</ref> بعد از غیبت حضرت موسی و ساختن گوساله توسط سامری و دعوت مردم به پرستش آن، خداوند در کوه طور به حضرت موسی وحی کرد که قومت در این غیبت ده روزه، گوساله پرست شدهاند. حضرت موسی این وحی را شنید ولی عکس العملی نشان نداد. بعد از آن چهل روز حضرت موسی وقتی به سوی مردم برگشت، به محض دیدن آنان در حال پرستش گوساله عصبانی شد به گونهای که الواح آسمانی را که برای هدایت مردم بر او نازل شده بود به کناری پرتاب کرد و سراغ برادرش حضرت هارون رفت و سر او را گرفت و به سوی خود کشید و از او بازخواست کرد که چرا اجازه دادی مردم گمراه شوند؟! خداوند در حالی که ماجرای گوساله پرستی را به حضرت موسی خبر داده بود و حضرت موسی در مورد آن هیچ شکی نداشت، چندان آثار غضب در او ظاهر نشد. اما زمانی که به سوی مردم بازگشت و با چشم خود دید که مردم گوساله میپرستند، آشفته شد و نتوانست تحمل کند. به وضوح روشن است این ناراحتی و عدم تحمل حضرت موسی صرفاً بخاطر برانگیخته شدن احساسات و عواطف و اثر یک عامل روحی و روانی است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=}}</ref> | ||
== نقش عامل روحی در بزرگداشت عاشورا == | == نقش عامل روحی در بزرگداشت عاشورا == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۴۲
این متن یک پیشنویس است که در وضعیت درحال ویرایش قرار دارد |
چرا ائمه معصومین(ع)، علماء و رهبران دینی برای بزرگداشت و زنده نگهداشتن حادثه عاشورا، توصیه به عزاداری و برپایی مجالس سوگواری و اشک و ماتم کردهاند؟ آیا یادآوری و زنده نگهداشتن حادثه درقالب سخنرانیها، گفتگوهای علمی، نوشتن کتب و مقالات و … کافی نیست؟ این همه سیاهپوش کردنها، برپایی مراسمات، دستههای عزاداری، سینهزنیها، اشکها و گریهها برای چیست و چرا به آن توصیه شده است؟
عوامل بروز اعمال و رفتارها
با نگاهی روانشناسانه در مییابیم که در بروز اعمال و رفتارها و شکلگیری شخصیت انسان، خواه رفتار مربوط به زندگی فردی یا خانوادگی یا اجتماعی باشد، دو دسته از عوامل نقش اساسی را ایفا میکنند: دسته اول عامل شناختی و دسته دوم عامل روحی و روانی است.
عامل شناختی
عامل شناختی آن است که توسط عقل و منطق ایجاد میشود. انسان در این حیطه با مراجعه به منابع مناسب یا شرکت در کلاسها و جلسات علمی و استفاده از اساتید یا هر روش دیگری میکند و نسبت به یک موضوع و پیرامون آن شناخت پیدا میکند. در اثر این علم و آگاهی میداند هر عمل و رفتاری برای او چه فائده و غایتی دارد و چگونه آنرا باید انجام دهد.
عامل روحی و روانی
عامل روحی و روانی که آن را انگیزهها و به تعبیرات دیگری، احساسات و عواطف، تمایلات، گرایشها، میلها، غرائز و عواطف نیز مینامند.[۱] در این عامل، به واسطه تحریک احساسات، عواطف و ایجاد شور و هیجان، میل به حرکتی در انسان پدید میآید و با انگیزه، مشغول به فعالیتی میگردد.
برای نقش این عوامل و رابطه آنها، دو مثال بیان میشود:
- دانشآموزی که معلم و والدین وی فوائد و آثار درس خواندن و کسب علم را به او متذکر میشوند ولی او ترغیب نشده و تلاشی نمیکند و این درحالیست که وعده به جایزه درصورت موفقیت علمی و کسب نمرات عالی، موجب برانگیختن احساسات این دانش آموز شده و میل و شور واشتیاق او را برای درس خواندن و تلاش و کوشش علمی دو چندان میکند.
- قرآن کریم داستانی از حضرت موسی و قومش در سوره اعراف و طه بیان میکند. وقتی حضرت موسی از جانب خداوند به کوه طور دعوت شد تا در آنجا عبادت کند به مردم گفته شد که ایشان یک ماه در آنجا خواهد ماند. اما اراده خداوند آن بود که ایشان چهل روز بماند.[۲] بعد از غیبت حضرت موسی و ساختن گوساله توسط سامری و دعوت مردم به پرستش آن، خداوند در کوه طور به حضرت موسی وحی کرد که قومت در این غیبت ده روزه، گوساله پرست شدهاند. حضرت موسی این وحی را شنید ولی عکس العملی نشان نداد. بعد از آن چهل روز حضرت موسی وقتی به سوی مردم برگشت، به محض دیدن آنان در حال پرستش گوساله عصبانی شد به گونهای که الواح آسمانی را که برای هدایت مردم بر او نازل شده بود به کناری پرتاب کرد و سراغ برادرش حضرت هارون رفت و سر او را گرفت و به سوی خود کشید و از او بازخواست کرد که چرا اجازه دادی مردم گمراه شوند؟! خداوند در حالی که ماجرای گوساله پرستی را به حضرت موسی خبر داده بود و حضرت موسی در مورد آن هیچ شکی نداشت، چندان آثار غضب در او ظاهر نشد. اما زمانی که به سوی مردم بازگشت و با چشم خود دید که مردم گوساله میپرستند، آشفته شد و نتوانست تحمل کند. به وضوح روشن است این ناراحتی و عدم تحمل حضرت موسی صرفاً بخاطر برانگیخته شدن احساسات و عواطف و اثر یک عامل روحی و روانی است.[۳]
نقش عامل روحی در بزرگداشت عاشورا
در طول تاریخ حادثه عاشورا و قیام امام حسین(ع)، به عنوان یک فرهنگ و یک مکتب اصیل، الگو و الهام بخش بسیاری از جنبشها و حرکتهای اجتماعی مقدس بوده است. بزرگداشت و تبیین و پاسداری از آن، گرچه در قدم اول در قالب سخنرانیها، جلسات بحث و گفتگو و نوشتن کتب و مقالات و … مفید و لازم است؛ ولی این آگاهی و شناخت کافی نیست. خصوصاً با توجه به اینکه تعداد بسیاری از افراد، قدرت درک و تحلیل استدلالهای علمی را ندارند و از فهم مطالب پیچیده تاریخی، سیاسی و اجتماعی عاجزاند؛ لذا برای ایجاد حرکتها و انقلابهای اجتماعی مؤثر، غیر از عامل شناخت، عامل احساسی یا عاطفی که بتواند شور و علاقه ایجاد کند و انسان را به حرکت وادارد ضروری است.
تماشای یک تعزیه، دیدن پرچمهای سیاه برافراشته، شنیدن مرثیه و مصیبتهای عاشورا با صوت و لحن محزون، بیاختیار موجب اندوه و گریه انسان میشود. این گریه و اشک، ناخودآگاه در روح و روان انسان تأثیرگذار است؛ و آنقدر احساسات و عواطف تحتتاثیر قرار میگیرد که او میل و علاقه دارد، در کاری مشابه قیام امام حسین(ع) قدم بردارد و راهی مثل او را بپیماید.
سیره امام سجاد(ع) در بزرگداشت عاشورا
نمونه تاریخی این موضوع گریهها و حزن اهلبیت(ع) است. بعد از حادثه عاشورا هنگامیکه اهل بیت(ع) از سفر اسارت بازمیگردند، امام سجاد(ع) در یک اقدام هوشمندانه تصمیم میگیرند قبل از ورود به شهر مدینه، مردم را از ورود کاروان باخبر سازند. در روایتی بشیر بن جذلم میگوید:به دستور حضرت سجاد(ع) برای اعلام شهادت حضرت حسین بن علی(ع) و آمدن آن حضرت سواربر اسب شدم و نزد مردم رفتم و اشعاری را باحالت گریه سرودم، و بعد گفتم این علی بن حسین(ع) است که با عمهها و خواهرانش نزدیک شهر رسیدهاند و در کنار آن فرود آمدهاند. بشیر میگوید: جمعیت زیادی تا بیرون مدینه آمدند و اطراف خیمه حضرت سجاد(ع) صدای گریه و شیون از زن و مرد بلند بود و ایشان شروع به ذکر مصیبتها و بیان حقایق و روشنگری کردند.[۴]
این اتفاق در آیندهای نزدیک نقش مؤثری در شکلگیری حرکتهای سیاسی و اجتماعی بعدی در مدینه و خارج از آن ایفا کرد که در کتب تاریخی نقل شده است.
تاثیر عاشورا در اندیشه امام خمینی
امام خمینی (ره) رهبر و فقیه مبارز، همواره قیام و انقلاب مردم بر ضد طاغوت و استکبار را نشأت گرفته از حادثه عاشورا میدانستند و معتقد بودند این عزاداریها و گریهها موجب برانگیخته شدن انسانها، و گرایشات اجتماعی مقدس و مبارزه با ظلم و جور است. بخاطر همین مسئله اصرار داشتند عزاداریها باید به همان صورت سنتی برگزار شود.[۵] ایشان بارها در سخنرانیهای خود میفرمود: «محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است. فداکاری سید الشهدا(ع) است که اسلام را برای ما زنده نگه داشته است».[۶]
منابع
- ↑ مصباح یزدی، محمد تقی (۱۳۸۲). آذرخشی دیگر از آسمان کربلا. قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی. ص. ۱۷.
- ↑ یادکرد خالی (کمک)
- ↑ یادکرد خالی (کمک)
- ↑ مجلسی، محمد باقر. بحار الانوار. ج. ۴۵. صص. ۱۴۸–۱۴۷.
- ↑ خمینی، روح الله. صحیفه نور. ج. ۱۵. تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی. ص. ۲۰۱.
- ↑ خمینی، روح الله. صحیفه نور. ج. ۱۵. تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی. ص. ۳۳۰.