پیش نویس:مجمع‌البیان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۶۸: خط ۶۸:


==انگیزه تالیف==
==انگیزه تالیف==
افندی داستانی را درباره تالیف مجمع‌البیان نقل می‌کند؛ زمانی که طبرسی سکته می‌کند، خانواده وی با گمان مرگ او، وی را دفن می‌کنند. او که در قبر به هوش می‌آید نذر می کند که اگر خداوند او را از قبر نجات دهد تفسیری بر قرآن بنویسد. همان شب، شخصی برای دزدیدن کفن او قبر وی را می‌شکافد و طبرسی نجات پیدا می‌کند و نذر خود را انجام می‌دهد.<ref name=":0" />
[[عبدالله افندی|افندی]](۱۱۳۰ق)، تراجم‌نگار شیعه، داستانی را درباره تالیف مجمع‌البیان نقل می‌کند؛ زمانی که طبرسی سکته می‌کند، خانواده وی با گمان مرگ او، وی را دفن می‌کنند. او که در قبر به هوش می‌آید نذر می کند که اگر خداوند او را از قبر نجات دهد تفسیری بر قرآن بنویسد. همان شب، شخصی برای دزدیدن کفن او قبر وی را می‌شکافد و طبرسی نجات پیدا می‌کند و نذر خود را انجام می‌دهد.<ref name=":0" />


این داستان را نخستین بار افندی در [[ریاض‌العلماء و حیاض الفضلاء|ریاض‌العلماء]] نقل می‌کند. [[محدث نوری]] بعد از نقل این داستان، بیان می‌کند که اگرچه این داستان مشهور است ولی آن را جز در کتاب افندی در کتاب دیگری پیش از او ندیده است.<ref name=":1" /> طبرسی عالم قرن ۶ است ولی افندی عالم قرن ۱۲ است و منبع او برای نقل این داستان مشخص نمی‌باشد.
این داستان را نخستین بار افندی در [[ریاض‌العلماء و حیاض الفضلاء|ریاض‌العلماء]] نقل می‌کند. [[محدث نوری]] بعد از نقل این داستان، بیان می‌کند که اگرچه این داستان مشهور است ولی جز در کتاب افندی در کتاب دیگری پیش از او وجود ندارد.<ref name=":1" /> طبرسی عالم قرن ششم است ولی افندی عالم قرن دوازده است و منبع او برای نقل این داستان مشخص نمی‌باشد.


==جایگاه==
==جایگاه==
تفسير مجمع البيان، يكى از مهم ترين و ارجمندترين تفاسير جهان اسلام است كه دانشمندان شيعه و سنى آن را مورد توجه قرار داده اند و از آن به عنوان يكى از منابع تفسير ياد كرده اند و آن را از جمله تفاسير قديم دانسته اند كه به نيكوترين صورت، با الگوى مناسب و ثابت، تنظيم شده است. شيخ شلتوت ،مفتى بزرگ اهل سنت و دانشمند روشن بين كشور مصر، در مقدمه اى، كه بر اين تفسير نگاشته است، مى نويسد:«مجمع البيان، در ميان كتابهاى تفسيرى بى همتا است. اين تفسير داراى گستردگى ژرف و تنوع در مطالب و ترتيب ممتازى است كه در ميان تفاسير پيش از او بى نظير و در ميان آثار پس از او كم نظير است».
مجمع‌‌البیان تفسیری است که به سبب جامعیت، اتقان، استحکام مطالب، بی‌نظیر بودن ترتیب و تنظیم ابواب و روش تفسیر و تبیین مفاهیم آیات قرآن در نزد شیعه و اهل سنت جایگاهی خاص یافته است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=طبقات مفسران شیعه|تاریخ=۱۳۷۱|نام=عبدالرحیم|نام خانوادگی=عقیقی بخشایشی|ناشر=نشر نوید اسلام|جلد=۲|صفحه=۱۳۲|مکان=قم}}</ref>
 
=== جایگاه نزد اهل‌سنت ===
شیخ عبدالمجید سلیم(۱۳۷۴ق)، رئیس دانشگاه الازهر، درباره مجمع‌البیان می‌گوید:«مجمع‌البیان کتابی است گران‌سنگ، سرشار از دانش و معرفت، آکنده از فواید و معانی، با ترتیبی نیکو و شایسته. اگر بگویم این تفسیر سرآمد تمام تفاسیر قرآن و مرجع دانشها و مباحث قرآنی است، مبالغه و گزاف نگفته‌ام و راه خطا نپیموده‌ام.»<ref name=":4">{{یادکرد کتاب|عنوان=طبقات مفسران شیعه|تاریخ=۱۳۷۱|نام=عبدالرحیم|نام خانوادگی=عقیقی بخشایشی|ناشر=نشر نوید اسلام|جلد=۲|صفحه=۱۳۳|مکان=قم}}</ref>
 
شيخ شلتوت(۱۳۸۳ق) ،مفتى بزرگ اهل سنت و منادی وحدت جهان اسلام، در مقدمه‌ی خود بر چاپ مصری این تفسیر می‌نويسد:«مجمع‌البيان، در ميان كتابهاى تفسيرى بى‌همتا است. این تفسیر با گستردگی خاص و ژرفای ویژه، عمق معانی، تنوع مباحث، تبویب و تنظیم و ویرایش، از امتیاز و ویژگی خاصی برخوردار است که در میان تفاسیر پیشین وجود نداشت و در آثار پس از آن نیز کم نظیر است.»<ref name=":4" /><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=شناخت‌نامه تفاسیر|تاریخ=۱۳۷۸|نام=محمدعلی|نام خانوادگی=ایازی|ناشر=کتاب مبین|جلد=۱|صفحه=۲۴۰|مکان=رشت}}</ref>
 
ذهبی(۷۴۸ق)، رجالی و تاریخ نگار اهل‌سنت، در کتاب «التفسیر و المفسرون» خود بعد از بررسی جوانب مختلف مجمع‌البیان می‌گوید:«حق این است که تفسیر طبرسی کتاب بسیار بزرگ در موضوع خود است و نویسنده تبحر کاملی در فنون مختلف از علم داشته است. مجمع‌البیان ترتیب خوب و زیبایی دارد و در هر موردی که وارد بحث شده است از قرائت، لغت، وجوه اعراب، شرح معانی، شأن نزول، بیان ارتباط آیات به خوبی از عهده آن بیرون آمده است. مجمع‌البیان در تمام مراحل از انصاف شایسته برخوردار است و هرگز در بیان عقیده خویش راه افراط و اغراق را نمی‌پیماید.»<ref name=":5">{{یادکرد کتاب|عنوان=طبقات مفسران شیعه|تاریخ=۱۳۷۱|نام=عبدالرحیم|نام خانوادگی=عقیقی بخشایشی|ناشر=نشر نوید اسلام|جلد=۲|صفحه=۱۳۴|مکان=قم}}</ref>
 
محمد‌المدنی(۱۳۸۸ق)، سردبیر مجله رسالة الاسلام، درباره مجمع‌البیان می‌گوید:«مجمع‌البیان تالیف پیشوایی از پیشوایان امامیه جعفری، امام بزرگوار، طبرسی است. او در این تفسیر روش تحقیقی پسندیده‌ای را در پیش گرفته است.»<ref name=":5" />
 
=== جایگاه نزد شیعه ===
شهید ثانی(۹۶۵ق)، فقیه و عالم نامدار شیعی، در اجازه روایتی که به ابن خازن حائری برای روایت مجمع‌البیان داده است می‌گوید:«این کتابی است که مانند آن تالیف نشده است.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=طبقات مفسران شیعه|تاریخ=۱۳۷۱|نام=عبدالرحیم|نام خانوادگی=عقیقی بخشایشی|ناشر=نشر نوید اسلام|جلد=۲|صفحه=۱۳۵|مکان=قم}}</ref>
 
حسین نوری(۱۳۲۰)، فقیه و محدث شیعی، در خاتمه کتاب مستدرک الوسائل درباره مجمع‌البیان می‌نویسد:«این کتاب تفسیری است که مفسران جهت استفاده و بهره‌بری در اطراف آن اعتکاف کرده‌اند.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=خاتمة مستدرک‌ الوسائل|تاریخ=۱۴۰۸|نام=حسین|نام خانوادگی=نوری|ناشر=موسسه آل‌البیت(ع) لاحیاء التراث|جلد=۳|صفحه=۶۹|مکان=بیروت}}</ref>
 
ابن شهرآشوب(۵۸۸ق)، فقیه و مفسر شیعی و از شاگردان طبرسی، در معالم العلماء ضمن احوال طبرسی می‌نویسد:«طبرسی کتابی به نام مجمع‌البیان دارد که بسیار نیکو و زیباست.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=معالم العلماء في فهرست کتب الشیعة و أسماء المصنفین منهم قدیما و حدیثا|تاریخ=۱۳۸۰|نام=محمد بن‌علی|نام خانوادگی=ابن شهرآشوب|ناشر=المطبعة الحدریة|جلد=۲|صفحه=۱۳۵|مکان=نجف اشرف}}</ref>
 
دکتر حسین کریمیان، محقق و پژوهشگر شیعه، در بخشی از گفتار خود در کتاب «طبرسی و مجمع‌البیان» می‌نویسند:«خصوصیتی که مجمع‌البیان را از دیگر تصانیف مشابه خود ممتاز ساخته است، یکی جامعیت و فراگیر بودن آن نسبت به نکات ادبی، فقهی، تفسیری، تاریخی، حدیثی و کلامی است. نکته قوت دوم: او در نقل اقوال، تعصب به خرج نمی‌دهد، به همه اصناف و فرقه‌ها به یک نگاه می‌نگرد. آنچه را صحیح و معقول باشد می‌پذیرد، و در تقدیم و تاخیر آن، غرض خاصی ندارد.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=طبقات مفسران شیعه|سال=۱۳۷۱|نام=عبدالرحیم|نام خانوادگی=عقیقی بخشایشی|ناشر=نشر نوید اسلام|جلد=۲|صفحه=۱۳۶|مکان=قم}}</ref>
 
سیدحسن صدر(۱۳۵۴ق)، فقیه و محدث شیعه، در کتاب خود تاسیس الشیعه درباره مجمع‌البیان می‌نویسد:«تفسیر مجمع‌البیان، اسمی است هماهنگ با مسمی، و لفظی است جامع معنی و در ده مجلد قرار دارد. مجمع‌البیان تفسیری است که نظیر آن در جهان اسلام تاکنون نگارش نیافته است. تمام فنون قرآن را با کوتاهترین بیان و نیکوترین وجه عرضه کرده است. این کتاب الحق راهنمای تمام آثار تفسیری است، و بدون تردید، یکی از بهترین و زیباترین تفاسیری است که تا عصر تالیف آن، نظیر آن در جامعیت و گستردگی جمع‌اوری نشده بود. مجمع‌البیان تفسیری است مشحون با غرایب ادبی و نکات دینی و اشارات دقیقی نکته های بدیع ادبی. از این رو مورد اقبال و توجه عالمان دین قرار گرفته است.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=‌تأسيس الشيعة لعلوم الاسلام|تاریخ=۱۳۷۵|نام=سیدحسن|نام خانوادگی=صدر|ناشر=موسسة الاعلمی للمطبوعات|صفحه=۳۴۰|مکان=قم}}</ref>


اهميت مجمع البيان به سبب جامعيت، اتقان و استحكام مطالب، ترتيب دقيق، تفسير روشن و سودمند و انصاف در نقد و بررسى آرا است. مرحوم [[قاضى نورالله شوشترى]] مى نويسد: «تفسير كبير او، كه مسمي به مجمع البيان است، در جامعيت او در فنون، فضل و كمال بيان، كافى و دليل وافى است».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مجالس‌المومنین|سال=۱۳۷۷|نام=قاضی نورالله|نام خانوادگی=شوشتری|ناشر=انتشارات اسلامیه|جلد=۱|صفحه=۴۹۰|مکان=تهران}}</ref>
اهميت مجمع البيان به سبب جامعيت، اتقان و استحكام مطالب، ترتيب دقيق، تفسير روشن و سودمند و انصاف در نقد و بررسى آرا است. مرحوم [[قاضى نورالله شوشترى]] مى نويسد: «تفسير كبير او، كه مسمي به مجمع البيان است، در جامعيت او در فنون، فضل و كمال بيان، كافى و دليل وافى است».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مجالس‌المومنین|سال=۱۳۷۷|نام=قاضی نورالله|نام خانوادگی=شوشتری|ناشر=انتشارات اسلامیه|جلد=۱|صفحه=۴۹۰|مکان=تهران}}</ref>

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۴۵

سؤال
تفسیر مجمع‌البیان از کیست و چه مباحثی را بررسی می‌کند؟
مجمع‌البیان فی تفسیرالقرآن
مجمع‌البیان
اطلاعات کتاب
نویسندهابوعلی فضل بن حسن طبرسی
تاریخ نگارشقرن ۶
موضوعتفسیر قرآن
زبانعربی
تعداد جلد۱۰
درگاه‌ها
حوزه-و-روحانیت.png


مجمع‌البیان فی تفسیرالقرآن اثر امین الاسلام طبرسی(۵۴۸ق)، تفسیری ترتیبی کامل قرآن است. برخی مورخان علت نگارش را نذر مولف برای نوشتن تفسیری بر قرآن دانسته‌اند. تفسیر شامل مباحث قرائت، اعراب، لغات، بیان مشکلات، شأن نزول آیات و قصص و حکایات می‌شود. مجمع‌البیان در ۱۰ جلد به زبان عربی چاپ شده است.

مولف

امین الاسلام ابوعلی فضل بن حسن طبرسی(۴۶۸-۵۴۸ق)، فقیه و مفسر شیعی قرن ششم است.[۱][۲]. طبرسی را متولد طبرستان یا تفرش دانسته‌اند. وی ساکن مشهد بود و اواخر عمر در سبزوار ساکن شد. او در سبزوار وفات کرد و در مشهد به خاک سپرده شد.[۲][۳] برخی وفات او را شهادت به وسیله سم دانسته‌اند[۴]. طبرسی از شاگردان ابوعلی فرزند شیخ طوسی است[۵][۶]. ابن‌شهرآشوب و قطب راوندی از مشهورترین شاگردان وی هستند[۶]. مجمع‌البیان، جوامع الجامع و اعلام الوری از جمله آثار او است.[۶]

محتوا

مجمع البيان در ۱۰ جلد تالیف شده است. کتاب شامل مباحثى چون: قرائت، اعراب، لغات، بيان مشكلات، ذكر مطالب مربوط به معانى و بيان، شأن نزول آيات، اخبار وارد در آيات و شرح و تبيين قصص و حكايات است. اين تفسير، بسيار متأثر از تبيان شيخ طوسى است; با اين تفاوت كه طبرسى با تقسيم بندى مباحث، زمينه استفاده بهتر و گزينش آسان تر استفاده كننده را فراهم ساخته است. مؤلف به بررسی نظرات مفسران شیعه اکتفاء نکرده است و نظريات مفسران اهل‌سنت را نقل و با روش عالمانه نقد مى كند.[۷]

محتوا مجلدات

جلد یک: حمد و بقره تا آیه ۱۸۲

جلد دو: ادامه بقره تا پایان آل‌عمران

جلد سه: نساء و مائده

جلد چهار: انعام، اعراف، انفال

جلد پنج: توبه، یونس، هود، یوسف

جلد شش: رعد، ابراهیم، حجر، نحل، اسراء، کهف، مریم

جلد هفت: طه، سوره انبیاء، حج، مؤمنون، نور، فرقان، شعراء، نمل، قصص

جلد هشت: عنکبوت، روم، لقمان، سجده، احزاب، سبأ، فاطر، یس، صافات، ص، زمر، غافر

جلد نه: فصلت تا صف

جلد ده:‌ جمعه تا ناس

انگیزه تالیف

افندی(۱۱۳۰ق)، تراجم‌نگار شیعه، داستانی را درباره تالیف مجمع‌البیان نقل می‌کند؛ زمانی که طبرسی سکته می‌کند، خانواده وی با گمان مرگ او، وی را دفن می‌کنند. او که در قبر به هوش می‌آید نذر می کند که اگر خداوند او را از قبر نجات دهد تفسیری بر قرآن بنویسد. همان شب، شخصی برای دزدیدن کفن او قبر وی را می‌شکافد و طبرسی نجات پیدا می‌کند و نذر خود را انجام می‌دهد.[۳]

این داستان را نخستین بار افندی در ریاض‌العلماء نقل می‌کند. محدث نوری بعد از نقل این داستان، بیان می‌کند که اگرچه این داستان مشهور است ولی جز در کتاب افندی در کتاب دیگری پیش از او وجود ندارد.[۵] طبرسی عالم قرن ششم است ولی افندی عالم قرن دوازده است و منبع او برای نقل این داستان مشخص نمی‌باشد.

جایگاه

مجمع‌‌البیان تفسیری است که به سبب جامعیت، اتقان، استحکام مطالب، بی‌نظیر بودن ترتیب و تنظیم ابواب و روش تفسیر و تبیین مفاهیم آیات قرآن در نزد شیعه و اهل سنت جایگاهی خاص یافته است.[۸]

جایگاه نزد اهل‌سنت

شیخ عبدالمجید سلیم(۱۳۷۴ق)، رئیس دانشگاه الازهر، درباره مجمع‌البیان می‌گوید:«مجمع‌البیان کتابی است گران‌سنگ، سرشار از دانش و معرفت، آکنده از فواید و معانی، با ترتیبی نیکو و شایسته. اگر بگویم این تفسیر سرآمد تمام تفاسیر قرآن و مرجع دانشها و مباحث قرآنی است، مبالغه و گزاف نگفته‌ام و راه خطا نپیموده‌ام.»[۹]

شيخ شلتوت(۱۳۸۳ق) ،مفتى بزرگ اهل سنت و منادی وحدت جهان اسلام، در مقدمه‌ی خود بر چاپ مصری این تفسیر می‌نويسد:«مجمع‌البيان، در ميان كتابهاى تفسيرى بى‌همتا است. این تفسیر با گستردگی خاص و ژرفای ویژه، عمق معانی، تنوع مباحث، تبویب و تنظیم و ویرایش، از امتیاز و ویژگی خاصی برخوردار است که در میان تفاسیر پیشین وجود نداشت و در آثار پس از آن نیز کم نظیر است.»[۹][۱۰]

ذهبی(۷۴۸ق)، رجالی و تاریخ نگار اهل‌سنت، در کتاب «التفسیر و المفسرون» خود بعد از بررسی جوانب مختلف مجمع‌البیان می‌گوید:«حق این است که تفسیر طبرسی کتاب بسیار بزرگ در موضوع خود است و نویسنده تبحر کاملی در فنون مختلف از علم داشته است. مجمع‌البیان ترتیب خوب و زیبایی دارد و در هر موردی که وارد بحث شده است از قرائت، لغت، وجوه اعراب، شرح معانی، شأن نزول، بیان ارتباط آیات به خوبی از عهده آن بیرون آمده است. مجمع‌البیان در تمام مراحل از انصاف شایسته برخوردار است و هرگز در بیان عقیده خویش راه افراط و اغراق را نمی‌پیماید.»[۱۱]

محمد‌المدنی(۱۳۸۸ق)، سردبیر مجله رسالة الاسلام، درباره مجمع‌البیان می‌گوید:«مجمع‌البیان تالیف پیشوایی از پیشوایان امامیه جعفری، امام بزرگوار، طبرسی است. او در این تفسیر روش تحقیقی پسندیده‌ای را در پیش گرفته است.»[۱۱]

جایگاه نزد شیعه

شهید ثانی(۹۶۵ق)، فقیه و عالم نامدار شیعی، در اجازه روایتی که به ابن خازن حائری برای روایت مجمع‌البیان داده است می‌گوید:«این کتابی است که مانند آن تالیف نشده است.»[۱۲]

حسین نوری(۱۳۲۰)، فقیه و محدث شیعی، در خاتمه کتاب مستدرک الوسائل درباره مجمع‌البیان می‌نویسد:«این کتاب تفسیری است که مفسران جهت استفاده و بهره‌بری در اطراف آن اعتکاف کرده‌اند.»[۱۳]

ابن شهرآشوب(۵۸۸ق)، فقیه و مفسر شیعی و از شاگردان طبرسی، در معالم العلماء ضمن احوال طبرسی می‌نویسد:«طبرسی کتابی به نام مجمع‌البیان دارد که بسیار نیکو و زیباست.»[۱۴]

دکتر حسین کریمیان، محقق و پژوهشگر شیعه، در بخشی از گفتار خود در کتاب «طبرسی و مجمع‌البیان» می‌نویسند:«خصوصیتی که مجمع‌البیان را از دیگر تصانیف مشابه خود ممتاز ساخته است، یکی جامعیت و فراگیر بودن آن نسبت به نکات ادبی، فقهی، تفسیری، تاریخی، حدیثی و کلامی است. نکته قوت دوم: او در نقل اقوال، تعصب به خرج نمی‌دهد، به همه اصناف و فرقه‌ها به یک نگاه می‌نگرد. آنچه را صحیح و معقول باشد می‌پذیرد، و در تقدیم و تاخیر آن، غرض خاصی ندارد.»[۱۵]

سیدحسن صدر(۱۳۵۴ق)، فقیه و محدث شیعه، در کتاب خود تاسیس الشیعه درباره مجمع‌البیان می‌نویسد:«تفسیر مجمع‌البیان، اسمی است هماهنگ با مسمی، و لفظی است جامع معنی و در ده مجلد قرار دارد. مجمع‌البیان تفسیری است که نظیر آن در جهان اسلام تاکنون نگارش نیافته است. تمام فنون قرآن را با کوتاهترین بیان و نیکوترین وجه عرضه کرده است. این کتاب الحق راهنمای تمام آثار تفسیری است، و بدون تردید، یکی از بهترین و زیباترین تفاسیری است که تا عصر تالیف آن، نظیر آن در جامعیت و گستردگی جمع‌اوری نشده بود. مجمع‌البیان تفسیری است مشحون با غرایب ادبی و نکات دینی و اشارات دقیقی نکته های بدیع ادبی. از این رو مورد اقبال و توجه عالمان دین قرار گرفته است.»[۱۶]

اهميت مجمع البيان به سبب جامعيت، اتقان و استحكام مطالب، ترتيب دقيق، تفسير روشن و سودمند و انصاف در نقد و بررسى آرا است. مرحوم قاضى نورالله شوشترى مى نويسد: «تفسير كبير او، كه مسمي به مجمع البيان است، در جامعيت او در فنون، فضل و كمال بيان، كافى و دليل وافى است».[۱۷]

نشر و ترجمه

اين كتاب در ۱۰ جلد به زبان عربي توسط موسسه الاعلمي للمطبوعات بيروت در سال ۱۴۱۵ق به چاپ رسيده است.همچنين ترجمه اين کتاب در ۲۰ جلد به فارسي توسط سید هاشم رسولی محلاتی عرضه شده است.

الذریعه

للشيخ أبي علي الفضل بن الحسن ابن الفضل الطبرسي المتوفى 548 و هو تفسير لم يعمل مثله، عين كل سورة إنها مكية أو مدنية، ثم يذكر مواضع الاختلاف في القراءة، ثم يذكر اللغة و العربية، ثم يذكر الإعراب، ثم الأسباب و النزول، ثم المعنى و التأويل و الأحكام و القصص، ثم يذكر انتظام الآيات أوله: [الحمد لله الذي ارتفعت عن مطارح الفكر جلالته و جلت عن مطامح الهمم عزته‌] و هذا تفسيره الكبير، و قد فرغ من جزئه العاشر من سورة الجمعة إلى آخر القرآن يوم الخميس منتصف ذي القعدة 536 كما أن فراغه من الجزء الأول المنتهي إلى قوله تعالى: فمن خاف من موص جنفا- الآية 178 من البقرة في (27 شعبان 530) و له التفسير الوسيط الموسوم ب جوامع الجامع و الصغير الموسوم ب الكاف الشاف و مختصر المجمع الموسوم ب زبدة البيان للبياضي، و اختصار الزبدة هذه للكفعمي، و تلخيص المجمع أيضا للشيخ شرف الدين يحيى البحراني، و قد مر الجميع في محال ذكرها[۱۸]

منابع

  1. ایازی، محمدعلی (۱۳۷۸). شناخت‌نامه تفاسیر. ج. ۱. رشت: کتاب مبین. ص. ۲۳۹.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم (۱۳۷۱). طبقات مفسران شیعه. ج. ۲. قم: نشر نوید اسلام. ص. ۱۳۱.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ افندی، میرزا عبدالله (۱۴۰۱). ریاض العلماء و حیاض الفضلاء. ج. ۴. قم: کتابخانه عمومی حضرت آیت‌الله مرعشی نجفی. ص. ۳۵۷.
  4. افندی، میرزا عبدالله (۱۴۰۱). ریاض العلماء و حیاض الفضلاء. ج. ۴. قم: کتابخانه عمومی حضرت آیت‌الله مرعشی. ص. ۳۴۰.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ نوری، حسین (۱۴۰۸). خاتمة مستدرک‌ الوسائل. ج. ۳. بیروت: موسسه آل‌بیت(ع) لاحیاء التراث. ص. ۷۰.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ امین، محسن (۱۴۰۳). اعیان الشیعة. ج. ۸. بیروت: دارالتعارف للمطبوعات. ص. ۳۹۹.
  7. طبرسی، فضل‌بن حسن (۱۴۱۵). مجمع‌البیان فی تفسیرالقرآن. ج. ۱. بیروت: موسسة الاعلمی للمطبوعات. ص. ۷.
  8. عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم (۱۳۷۱). طبقات مفسران شیعه. ج. ۲. قم: نشر نوید اسلام. ص. ۱۳۲.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم (۱۳۷۱). طبقات مفسران شیعه. ج. ۲. قم: نشر نوید اسلام. ص. ۱۳۳.
  10. ایازی، محمدعلی (۱۳۷۸). شناخت‌نامه تفاسیر. ج. ۱. رشت: کتاب مبین. ص. ۲۴۰.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم (۱۳۷۱). طبقات مفسران شیعه. ج. ۲. قم: نشر نوید اسلام. ص. ۱۳۴.
  12. عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم (۱۳۷۱). طبقات مفسران شیعه. ج. ۲. قم: نشر نوید اسلام. ص. ۱۳۵.
  13. نوری، حسین (۱۴۰۸). خاتمة مستدرک‌ الوسائل. ج. ۳. بیروت: موسسه آل‌البیت(ع) لاحیاء التراث. ص. ۶۹.
  14. ابن شهرآشوب، محمد بن‌علی (۱۳۸۰). معالم العلماء في فهرست کتب الشیعة و أسماء المصنفین منهم قدیما و حدیثا. ج. ۲. نجف اشرف: المطبعة الحدریة. ص. ۱۳۵.
  15. عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم (۱۳۷۱). طبقات مفسران شیعه. ج. ۲. قم: نشر نوید اسلام. ص. ۱۳۶.
  16. صدر، سیدحسن (۱۳۷۵). ‌تأسيس الشيعة لعلوم الاسلام. قم: موسسة الاعلمی للمطبوعات. ص. ۳۴۰.
  17. شوشتری، قاضی نورالله (۱۳۷۷). مجالس‌المومنین. ج. ۱. تهران: انتشارات اسلامیه. ص. ۴۹۰.
  18. الذریعه الی تصانیف الشیعه. ج. ۲۰. ص. ۲۴.